سلام به همه ، منم ین اتفاق شوم رو تجربه کردم ، بهترین کار تکرار و البته عمل به این جمله است :
میروم دلمردگی ها رو ز سر بیرون کنم .. گر فلک با من نسازد چرخ را وارون کنم ...
من هم تأوه طلاق گرفتم ٥ماه با همسرم زندگى كردم و نه نق زدم نه دعوا رآه انداختم نه بى احتراما كردم ولى تا دلتون مى خواد توى اون غربت رنج كشيدم و به قول أمير اقا وجدانم راحته در ضمن مهريهام را هم بخشىدم
سلام دوستان مطالب رو خوندم من بعد از7سال اشنایی و4 سال زندگی مشترک با همسرم به این نتیجه رسیدیم که دیگه نمیتونیم با هم زندگی کنیم به نظر من برای یه مرد خیلی سختره من الارغم اینکه همیشه هر کاری کردم که زندگیم بهتر بشه و همیشه خواستم کوتاه بیام و واقعا ثابت شده که مشکل از زنمه ولی نمیدونم چرا فکر میکنم عذاب وجدان میگیرم ولی وواقعا برام سخته لطفا یه کسی که متارکه کرده به من بگه که من دارم زیادی خودمو تحت فشار قرار میدم یا نه قضیه راحتر از این حرفاس
پاسخ ها
فاطمه
||
۲۰:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۹
سلام خیلی سخته تا اون حدی که فکرشم نمیتونی بکنی تحمل کن زندگیتو بساز این خیلی راحتتره
شوهر من با این دلیل که تو خانواده منو دوست نداری 7 ماهه منو ول کرده و دادخواست طلاق داده
H
||
۱۳:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۷
من هم دقیقا حال شما رو دارم.با وجود اینکه شوهرم مقصر بیشتر بودن اما حالا که جدا شدیم احساس میکنم مقصر جدایی و تمام اتفاقات خودم بودم و اصلا بدیهای ایشون رو فراموش کردم