سلام با نظرتون مخالفم چون من واقعا مجبور ب طلاق اونم توافقی شدم مخالفتم بیشتر از این ب خودم صدمه میزد شرایطها با هم فرق دارن مهم اینه پیش خودت ووجدانت راحت باشی مقصرتراشی در شان انسان بالغ نیست بچه ک نیستیم
سلام به همگی من درشرف طلاقم اونم ازنوع اجباری،من همسرم وزندگیمو دوست دارم باورنمیکنید چقدالتمسشو کردم که زندگیمو ازم نگیرولی با پروگی تمام میگه دیگه نمیخامت،مقصرخانوادشن،همه کارای دادگاهیمونم کردیم ولی بازم امیدوارم،امامیدونم کسی که نخادو نمیشه مجبورکرد،طلاق تلخ وترسناکه من طلاق نمیخام،کاش حق طلاق بامردانبود،من دارم دق میکنم
پاسخ ها
گلناز
||
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۷
مهتا جون منم زندگیمو دوست داشتم.ولی شوهرم با لج ولجبازی وپروویی بهم ریخت.منم سکوت کردم اما نتیجه نداد اصلا صبر نداشت.مردای این دوره زمونه همشون بی معرفتن.به قول تو کسی که نخواد رونمیشه مجبورکرد
بارت
||
۰۰:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۸
دوست عزیز شما به سایت انجمن همدردی سربزنید
وبه سایت حمایت از خانواده حتما سر بزنید
شما تحت هیچ شرایطی نباید التماس مکردید
باران
||
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
منم مث خودتم
نامزدم دیگه نمیخاد زندگی مشترک داشته باشه
خانمها هیشه قیافه حق به جانب میگیرند ولی برخی از اونها واقعا جون مرد را به لبش میرسونن
مریم
||
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
من فقط ماه زندگی کردم شوهرم خانوادش خیلی ادیتم کردن الان سال دارم میرم دادگاه اما نشده جداشم اونم چند ماه بعدش رفت ازدواج کرد الان بچ داره اما هنوزم نتونستم فراموشش کنم همش ب فکرشم
سلام دقيقا منم وضيعتم مثل مهتا خانمه،از وقتي با خانوادم درد و دل كردم كه شوهرم أذيت ميكنه فقط يك كلام ميگن طلاق از أونور هم خانواده شوهرم هم اين طور ،شوهرم كه يبار ميگه ميخوام يه بار ميگه نميخوام ،من اين وسط موندم از طلاق بدم مياد،دوسش دارم با همه بديهاش،هر دو تا خانواده لج كردن ،هرچي به خانواده خودم ميگم شما كوتاه بيان ميگن نه فقط طلاق،يا ما يا أون
پاسخ ها
بارت
||
۰۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۸
دوست عزیز سایت مشاورین انجمن همدردی و سایت خانواده مشگلتون رو در میان بزارید
عاطفه
||
۱۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۲
چ جالب منم مشکل تورو داشتم سپیده جان ولی طلاق گرفتم ولی تو اینکارو نکن طلاق واسه ما زنها خیلی بده من پشیمونم بدجور
سلام وقتی زندگی تشکیل دادید باید پاش وایستید اما وقتی مجبورید دست شما نیس وضع فرق میکنه دور از شما وقتی کسی رو مجبور به شرب خمر کنن گناهی پاش نوشته نمیشه جبر تحمیل کردن ب نوعی برگ برنده ی شماست همه چیزو ب خدا بسپارید دنیای کوچیکی داریم ب زودی اونا نتیجه اعمالشونو میبینن ب خدا واگذار کنید
مهتا وسپیده من یلدا هستم کامنت بالا رو هم من فرستادم شما همه ی تلاشتونو کردیدفعلا تنها توصیه م ب شما اینه ک روز جدایی با سکوت بدون حرفی وکلامی امضا کنید وبرگردید این بیشتراز هر فحش وبی احترامی طرفو میشکنه سر بالا بدو اشک وآه با امید ب خدا قدم بردارید انشااله ک خیری هس خدا خیلی مهربونه نگران ونا امید از فضل خدا نباشید
تا حالا به موردی هم برخوردين که مرد التماس کنه و زن پاشو بکنه تو یه کفش و طلاق بخواد !!!
7 ساله ازدواج کردم ، دو سال و نیمه بچه دار شدیم ، زنم اولش بچه نميخواست ، 1 سال که از زندگيمون گذشت ناخواسته باردار شد و با اصرار سقطش کرد !!! 3 سال بعد با کلی دوا و درمون باردار شد ، 6 ماه از تولد بچمون نگذشت رفت مهريشو اجرا گذاشت و گفت طلاق میخوام ، بعد پشيمون شد و برگشت ، الانم 5 ماهه رفته و بازم طلاق میخواد ، نمیدونم چكار کنم ؟؟
هر التماسي بگين کردم ، نتیجه نداد ، بيچاره بچم که باید فدای این وضع بشه ...
البته مشاورها خیال زنم رو راحت كردن که مشکلی نیست !!! بچه عادت میکنه !!! ولی هر وقت که بچه رو ميارم پيش خودم ، بعدش که میخوام تحویل مامانش بدم ، کلی گريه میکنه و ميگه میترسم !!!
کسی با مورد اینجوری برخورد داشته ؟
پاسخ ها
یلدا
||
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
سلام نگفتید بچه دختره یا پسر؟
اگه دختر باشه مادرش خیلی بی عاطفه تشریف دارن اما اگه پسرباشه مشکل شما کمتره
طلاق بابچه وحشتناکه اما وقتی مجبوری و ب حرفت گوش نمیکنه شما مسوول نیستی التماس هم نکن خانمها وقتی از مردالتماس ببینن حالت دفاعی میگیرن منطقی باهاش حرف بزن وتوکل ب خدا کن
بارت
||
۰۰:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۸
علی جان سایت انجمن همدردی خیلی عالیست اونجا مطرح کن
6ماهه عقد کردم.فقط 1ماهه اول نامزدم باهام خوب بود بعد ازاون بهونه گرفت وکلی اذیتم کرد.توهین وتحقیرکه پشیمون شده.منو نمیخواد.کلی ایراد گذاشت روم.گفت که این زنه کم حرفه!!!نمیدونم من خیلی مظلوم واقع شدم.دوس دارم خدا جوابشو بده.هیچوقت فکر نمیکردم یروز طلاق بگیرم.ولی میخوام مهریمو بگیرم هرطور شده تا تنبیه بشه بخاطر.بی معرفتو بدذاتیش
پاسخ ها
مينا
||
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۶
سلام من هم يك پسر 10 ساله دارم كه نزد پدرشه و يك دختر 2سال و نيم كه به حضانت گرفتم از طرف دادگاه قرار شد يك روز در هفته آن هم روز جمعه ميتوانم پسرم ببينم. پدرش بعضي جمعهها قادر به ديدنش نميشوم تمام هفته حس ميكنم قلبم از جاش مخواهد بكند
درود
من سه سالی میشه که درگیرم
۱۲ ساله ازدواج کردم یه پسر ۳ ساله و دخترم ۱۰ ساله
خانومم شخصیت قربانی داره و کنترل بیرونی
اولش که شروع شد در ۲۴ ساعت ۱ ساعت میخوابیدم و ۴ پاکت سیگار در این مدت میکشیدم و خوراکم گاه
ی یه لیوان اب بود تا اخر جنون رفتم اخر سر هم گفت طلاقم بده بچه ها هم مال خودت منم قبول کردم درکل ۱ سالی بچه ها رو گذاشت و رفت الانم خیلی ارومم و تمام تلاشم اینده رو بسازم
در کل همه چیزم رفت بابت کسی که کنارش مرگ تدریجی داشتم
شما هم چه مرد و چه زن با چنین ادمی خودت رو ازار نده
پاسخ ها
یلدا
||
۰۰:۴۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
توکل بخدا آخه بچه ها چ گناهی دارن!!!کاش بخاطر اونا تحمل میکردید.....
امیدوارم خدای مهربون بهتون کمک کنه
سلام امیر وگلناز برا هردوی شما متاسفم...اما گلناز جان مهریه حقته بگیر اما مواظب باش در راه گرفتنش چیزهایی از دست ندی ک واسه یک زن ارزش باشه بعدها باید زندگی کنی وخواه نا خواه گذشته در آینده دخیل هس
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۰:۳۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
من خودم 6 ماه طلاق گرفتم و خیلی ام ناراحتم ای کاش مهرشو سر دعوای الکی اجرا نمی کرد چون با این کارش ثابت کرد که سکه های مهریشو از من بیشتر می خواهد
هادی
||
۰۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
منم 6 ماه طلاق گرفتم خیلی ام ناراحت هستم ای کاش از اول به جای سکه های مهرش من و انتخاب میکرد وسر دعوای الکی مهرشو اجرا نمی کرد درسته بعدا پشیمون شد ولی چه فایده که اون واسه خودش قیمت گذاشته بود