لینا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
سلام من از همسر جدا شدم به خاطره اینکه مهری من ثبت نمی کرد و می کفت تو باید با من رابطه داشت باشی آخه سن من ۱۴ سال بود و سن او ۳۲ساله یک باره ازدواج کرده بود زنش فوت کرد بود مادر شوهرم خواهرم و برادر شوهرم با من دعوا می کردنی وسخت می گرفتند و اون هیچی نمی گفت حتما جوری شده بود که به من می زدند و اخر بک روز همسر گفت من مجبور کردم که با تو ازدواج کنم من هم طلاق گرفتم به نظر شما کار درستی کردم ولی الانه او ازدواج کرده تازه قبل از اینکه من ازش جدا بشم با یکی دختر نامزد بود و الانه هم با ازدواج کرده
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۸
سلام ۴۴ سال دارم کارمندم ۲۲سال زندگی مشترک داشتم یه فرزند دارم شوهرم هم کارمند طی ۲۲ سال با ۵ دختر سن بالا مجرد به قصد ازدواج دوست شده طی ۲۲ سال حقوقم و برده طلاهامو برده یه قرون خرجی نداده من به خاطر بچه م تحملش کردم الان ۲ سال با دختر خونده خواهرش قرار ازدواج گذاشته کلیه حق و حقوقم و حلال کردم طلاق گرفتم فرزندم هم با من زندگی میکنه به دنیام گلستان شده نترسید مگه ادم چند بار دنیا میاد که باید این حجم حقارت رو تحمل کنه
بی نام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
سلام به همگی عزیزان همه تو زندگیشون از این مشکلات دارن حالا بعضی ها با شدت بیشتر ولی در هر شرایطی باید بخدا توکل کرد و سعی کنید آرامشتون رو حفظ کنید و بعد از اینکه با یک مشاور خوب مشورت کردید یک تصمیم درستی بگیرید تا بعدا پشیمونی نکنید،هرگز از روی هیجان تصمیم شتاب زده نگیرید.
حامد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۳:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
اقایی هستم ۳۳ساله دوتا فرزند دختر دارم یکی ۸ساله یکی ۴ساله ۱۱ساله ازدواج کردم تو سن کم زنم ۱۱سال زندگی میکردم انگار توی این ۱۱سال ۳سال باهم زندگی کردیم همش قهر یا دخالت مادر زن و پدر زنم یا کتک کاری زنم خیلی به دادگاه کشوندم مهریه گذاشت اجرا ده روز بازداشت بودم بخاطر مهریه ۵۱۴تا سکه مهریه ش بود گفت مهریه ش میکنه۲۰تا سکه حق طلاق بدم بهش خر شدم این کار رو کردم الان دیگه داره اخر کارها طلاقش میکنه الان سکه شده ۱۰میلیون فدای سرم دلم برای بچه هام تنگ شده دلم هم برای زنم هم خیلی تنگ شده تو اپارتمانم تنها زندگی میکنم فقط گریه میکنم اخر خودمه میکشم خیلی تنهام ادم احساساتی هستم تمام تقصیرات با من بود که الکی عصبی میشدم دعوا میگرفتم خدایا به من درد کرونا بده بمیرم خدایا دیگه بریدم با اشک مینویسم دیگه کارم تمومه ازدواج کردم تنها نباشم اخ چقدر دلم تنگ شده برای بچه هام
الیاس
|
Sweden
|
۰۳:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۴
من 2بارزندگیمو ازدست دادم ،سری اول تقریبا میشه گفت خودم بودم چون اعتیاد سنگین داشتم ولی به هیچ عنوان حاضر به جدایی نبودم وزن وبچه ام رو خیلی خیلی دوستشون داشتم ولی یه برادر زن عوضی داشتم که یه پاشو کرده بود تو کفش که باید خواهرش آزمون جدابشه،ولی یه چیزی بگم اصلا مشکل مالی چکاری نداشتم عین آدم هررووز میرفتم سرکارم خرج زن وبچهام رو هرطورشده میرسوندم خلاصه با پافشاری برادر خانمم یه جورغیابی باپول دادن به وکیل و چندتا فن طلاق غیابی گرفت رفت الآنم ازدواج کرده و بچه دارم شده،منم بعدازاون یه زن گرفتم باکمی عجله ای اونم یه زن بیسواد بوده که حتی نمبچیتونسته ساعت رو بخونه در این حد پشت کوهی بوده تربیت خانوادگی اش هم خیلی پایین بر وده بالاخره به هر نحوی ازدست راحت شدم وطلاق توافقی گرفتم ولی الان نزدیک 2سال میشه که ازتنهایی ولی زنی دارم دیونه میشم وخانواده ومادرمم میگه دیگه حرف زن گرفتن را وپیشم نزن وازمن انتظاری نداشته باش که دوباره آستین بالا بزنم ومن الان موندم چکارکنم یه خانم مطلقه ام گیرم نیومده تاباهاش اصولی آشنابشم وبعداگربدونم بدرد همدیگه میخوریم ازدواج کنم،الان هم 4ساله بدون موادمخدر زندگی میکنم،ولی توپیداکردن یه زن درمانده موندم،بنظرتون چطوری میشه این مشکلم حل بشه،راهنمایی ام کنین که واقعاً دارم کم میارم ازتنهایی
Sh
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۶
سلام
من 51سال دارم ومجرد هستم وخیلی هم خوشبخت هستم وباپدرومادرم زندگی میکنم
توصیه من به تمام کسانی که میخوان ازدواج کنن اینکه قبل ازازدواج علاقمند شدن به کسی بهتراست خودشناسی داشته باشید نقاط قوت و ضعف اخلاقی خودتون روانشناسی
وباتقاط ضعف مبارزه کنید و نقاط مثبت را پرورش بدهید
برای اینکار هم لارم است هرکس برای خودش دفترچه ای داشته باشه و نقاط ضعف اخلاقی خودش روبنویسه وباتوکل به خدا برنامه ای برای مثبت کردن اخلاقیات منفی داشته باشه
بنطرم این راه کار خوبی میتونه باشه برای یک معیار ازدواج
که وقتی درمرحله آشنایی هستید به هم وبه خودتون توجه کنید آیا قدمی برای ازبین بردن نقاط ضعف اخلاقی دارید یاخیر؟
واگر این موضوع فقط یکرطفه باشه فایده ای نداره
اما اگرهردوطرف زن ومرد به این موضوع اهمیبت میدن مسلما اون زندگی مفید است وهردومیتونن درکنار هم خوشبخت باشن ودرمسبرمعنویت هم پبش برن
واگر کسی میبینه نمیونه مثلا گذشت داشته باشه
ویااونقدر خودخواه که همه چیزهای خوب روبرای خودش میخواد........خیلی چیزهای دیگه
خوب مجبورنیستید باچنیین کسی ازدواج کنید
درجامعه مازن باید انتخاب بشه شماخانمها اگرچنین مردی به خواستگاری شمانمیاد خوب ازدواج نکنید چرامیترسبد ازاینکه بهتون طعنه بزنن که مثلا ترشیده شدید مهم نبست نترسید مردم نادان توجامعه ما زیاد است ولی عقلا هیچوقت طعنه بی شوهری روبه شمانمیزنن
وشما اقایون فرقی نمیکنه شماهم همینطور اگر خودشناسی ندارید اگه سیگاری هستید ونمبتونید ترک کنید ازدواج نکنید وباهمون دم ودود خودنون روبدبخت کنید
به هرحال مازنها ومردها اگر خودشناسی وخومدیریتی نداشته باشیو نمیتونیم یه زندگی سالم وخوب داشته باشیم پس بهتر مرتکب حق الناس نشیم و همدیگر روبدبخت نکنیم
داغدیده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۴
من دختری هستم سی و دو ساله کمتر از یک ساله که ازدواج کردم رفتم یکی از کشورهای اروپایی برای اقامت خودم و همسرم که وقتی برگشتم با خیانت های پیاپی همسرم مواجه شدم دلم خیلی‌ شکست که من رفتم برای زندگیمون تو سختی و غربت و کلی کار سخت کردم و همسرم اینجا خوش و‌خرم‌ بوده و یه لحظه به من فکر‌نکرد وقتی برگشتم به جای تموم کردن کاراش آنقدر ادامه داد تا من فهمیدم و با دوست دخترش درگیر شدم و اون دختره اشغال با هرزگی‌تمام جواب منو داد و اصلا پشیمون نبود از اینکه وارد زندگی من شده همسرمم طرف‌اونو گرفت و منو له کرد الان خیلی غرورم جریحه دار شده و دلم شکسته نمی دونم چرا آمادگی ازدواج ندارند ازدواج می‌کنند وقتی می خوان مجردی زندگی‌ کنند چرا یکی‌مثل منو بازی می دن حالم‌خیلی بده هر‌روز‌ کلی گریه می‌کنم همسرم هم هز‌چی‌ لیاقت دوست دخترشه به من نسبت می ده و اصلا حرمت منو نگه نمی داره تازه به خاطر این خانم منو کتک زد اونم‌منی که کسی از گل‌بالاتر بهم نگفته بود تا به امروز . به خدا سپردمشون
بهار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۸
من يكساله كه عروسي كردم. الان آخراي كاراي طلاقم هستم. توي اين يكسال بيشترش رو قهر بودم و زندگي خوبي نداشتيم. ولي خيلي شوهرم رو دوسداشتم خيلي، چون ما عاشق و معشوق بوديم و بعد عروسي كرديم. متأسفانه اعتياد داشت و نشد زندگي كنيم. خيلي تلاش كردم كه به خودش بياد و كمپ هم رفت ولي بيفايده بود. هر جوري فكر ميكنم ميبينم بعد طلاق زندگي بهتري خواهم داشت. توي اون زندگي خيلي استرس داشتم و مدام گريه ميكردم و غمگين بودم. اما الانم خيلي حالم خرابه. اونم زده به سيم آخر و حسابي افتاده تو مصرف. خيلي دلم واسش تنگ ميشه و اين مسأله هم كه بعد من بيشتر و بيشتر خودش رو غرق ميكنه ناراحتم ميكنه. آرزو ميكردم كه اي كاش اعتياد نداشت. نميدونم چجوري ميتونم با دلتنگي و دوسداشتنش كنار بيام. هر روز يكي دو ساعت فرضي باهاش حرف ميزنم و گريه ميكنم. خيلي بهم بد كرد ولي من هنوز دوسش دارم و خيلي دلم براش ميسوزه. همش ميگم خدايا اگر اون اعتياد نداشت چي از عظمت جهان تو كم ميشد؟ لعنت به اعتياد ، لعنت به اعتياد ، لعنت
علیرضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۴
من دو ماهه طلاق گرفتم و توی دوران عقد از هم جدا شدیم. فقط یه چیزی رو می خوام بهتون بگم، قبل از ازدواج دو تا چشم دارید دو تا دیگه هم قرض بگیرید خوب وضعیت طرف رو ببینید، اخلاق، قیافه، وضع مالی و خیلی چیزای دیگه و با ملاک های خودتون تطبیق بدید. اول عقل باید طرف مقابل رو پسند کنه بعد دل. اگه دل پسند نکرد هیچ فایده ای نداره چون حرف آخر رو دل میزنه
اجازه ندید اطرافیان فشار بیارن و واستون تصمیم بگیرند حتما خودتون باید طرف رو پسند کنید و تصمیم بگیرید، به خدا دیر نمیشه،
انتخاب با شماست ولی عواقبش دیگه دست شما نیست.
یا حق
هانیه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۴
مردا هیچیشون نمیشه
خیانت همیشه رفتن با زنهای غریبه نیست. گوشی بودن مرد و اینکه همسرشون اولویت اولشون نباشه هم خیانت هست.
تو دوران عقدم و بدون دلیل شوهرم میخواد جدا شیم. با وجود اینکه هیچ مشکلی نداریم فقط بخاطر دروغ های خواهرش
نظرات بیشتر