سلام طلاق بهتر از زندگی دردناک یبار اذیت بکشین بعدش زندگی کنین من 4 سال تو قهر اشتیم پیر شدم چون پول ندارم
مرتضی
|
|
۰۸:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
1
2
پاسخ
من فکر میکردم طلاق چیز ساده ایه بعد گذشت 40 روز از طلاق انقد پشیمونم که دارم داغون میشم خیلی دوست دارم برگردم ولی خوانوادم مخالفن ازطرفی اگر هم بشه اونا کلی شرایط دارن اول راههای دیگه رو امتحان کنید اگه نشد برید سراغ طلاق که مثل من نابود نشید
میثم
|
|
۰۲:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۸
0
4
پاسخ
درود به شما عزیزان
من الان ۳ ساله با همسرم مشکل دارم ایشون به مادر وخواهرم حساسیت پیدا کردن در صورتی که الان ۷سا هستش بیرون از ایران زندگی میکنیم وهیچ رفت وامد ی هم نداریم الان هم جدا شدش باز خدا رو شکر بچه ندارم ولی خیلی دارم عذاب میکشم نمیدونم چرا این خانم ها اینقدر سنگ دل هستند وقتی تو مغزشون یه چیزی کلید میخوره دیگه تمومه وهیچ چیزی نمیتونه نظر شون رو عوض کنه
ناشناس
|
|
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۵
0
3
پاسخ
منم بعد از 17سال زندگی زنم داره ازم جدا میشه خونه و ماشین و وکالت طلاق هم قبلا بهش دادم میگه بچه هارو هم نمی خوام دو پسر 15 و 7ساله دارم ومدام نگران اونهام هرچی التماس وگریه هم کردم روش جواب نمیده و بدتره امیدوارم چوب این سنگدلیشو بخوره
سحر
|
|
۰۰:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
0
5
پاسخ
سلام،به نظر من طلاق بدترین اتفاقیه که ممکنه برای کسی بیوفته،من وهمسرم سیامک خیلی همدیگه رو دوست داشتیم،ولی بعد از یک سال ونیم دوران عقد بخاطر لج ولج بازی ازهم جداشدیم،الان یک سال از طلاقمون میگذره وسیامک ازدواج کرده،ولی من هنوز دوسش دارم،
به همین خاطر توصیه می کنم کسایی که درشرف طلاق هستند یه کم بیشتر فک کنن به زندگی شون،
ناشناس
|
|
۰۰:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
0
2
پاسخ
بعضی از خانواده ها واقعا وقتی نمیخوان بذارن پسراشون زندگی کنن چرا براشون میرن خواستگاری؟؟ من مجبور به طلاق شدم ، بعد چند ماه عقد پدر و مادر شوهرم بعد تمام بدیا و بی احترامیایی که در حق من و خانواده م کردن زدن زیر همه چی ، شوهرمم مرد ضعیفی بود و حتی یه قدم برای حفظ زندگیمون برنداشت ..،
فرناز
|
|
۰۴:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
0
1
پاسخ
من ٨ ماهه عقد كردم خانواده شوهرم با اينكه آشنا بودن ولي نديده و نشناخته به من راضي نبودن تو هيچ مراسمي شركت نكردن شوهرم گذاشتشون كنار و خودش همه كارو انجام داد ولي چند ماه بعد ولم كرد و رفت پيششون الانم طلاق ميخواد ولي من دوستش دارم نميدونم بايد چيكار كنم
مهدی
|
|
۲۰:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۰
1
0
پاسخ
خدایا زودتر تموم کن این دنیارو. 3 ماهه جدا شدم.با من مشکلی نداشت.با مامانم مشککل داشت.تهران تنهام.زورش میومد بیاد مشهد.مونده بودم این وسط.بازم من اقدام نکردم.تا اینکه سری آخر تو مشهد بحثش شد و اومد تهران.بابام هم عصبانی شد و گفت طلاقت میدیم.ولی اقدامی نکردن،خودشم میدونست تقصیر اون بود که عصبانی شدن خونوادم و من.5 ماه از خونه رفت، بیرون میرفتیم یواشکی. خونوادش گیر دادن چون باباش اینجوری گفته باید طلاق بگیری.منم گفتم دوس ندارم دادگاه بریم،باشه توافقی.مهریه هم بهش دادم.ولی گفتم نکن این کار .بزور بردمش یه جلسه مشاوره.گفت از بابام باید اجازه بگیری یا با اون باید حرف بزنی.منم این کار و نکردم و آخرش جدا شدیم.تو اوج غربت و مظلومانه واسه جفتمون.همش میگم باید میرفتم التماس باباشو میکردم،چرا نرفتم. خدایا ارومم کن.
نگار۱۲۳
|
|
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
0
2
پاسخ
سلام آقامهدی خدا بزرگه دیگه کاریه که شده انشالله که باباش از اینکار پشیمون بشه و ازتون بخواد که دوباره برگردین به زندگیتون
ناشناس
|
|
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
0
6
پاسخ
بیخود شخصیتت داغون نکن. من رفتم با پدر زنم صحبت کردم کلی هم امتیاز دادم. فایده نداشت . احرش طلاق گرفت. ناراحتیش یه دوره ای داره. محکم باش. فرض کن سربازی هستی که تو جنگ دوستت از دست دادی. یا همسرت مرده.