زن روي زن برادرش اسيد ريخت
ماجراي اسيدپاشي خانوادگي در منطقه افسريه تهران بعد از اظهارات متناقض طرفين همچنان ادامه دارد.
 
به گزارش اعتماد، در حدود ساعت ٩ صبح ٢٤ آبان ماه سال گذشته خبر وقوع يك فقره اسيدپاشي در طبقه سوم يك آپارتمان در خيابان ٣٠ متري اول افسريه به پليس اعلام شد.
 
وقتي ماموران رسيدند زن ٢٠ ساله‌اي به نام فاطمه در حالي كه با اسيد سوخته بود به ماموران گفت: اينجا منزل زن برادرم نسرين است و من ديشب مهمان آنها بودم. صبح ناگهان متوجه شدم نسرين در حال خفه كردنم است. با او درگير شدم اما در يك لحظه نسرين به رويم اسيد پاشيد، من هم به بيرون از ساختمان رفتم و از همسايه‌ها كمك خواستم.
 
لحظاتي پس از اين اتفاق با هماهنگي مقام قضايي ماموران وارد منزل نسرين شدند و او را بازداشت كردند. ماموران در بررسي منزل نسرين آثاري از اسيدپاشي داخل حمام و روي فرش اتاق پذيرايي ديدند. همچنين يك ظرف زباله حاوي اسيد را داخل سطل زباله پيدا كردند.
 
در كنار اين سطل، لباس كار، دستكش و كلاهي كه آثار سوختگي روي آن مشهود بود نيز قابل مشاهده بود. نسرين كه خودش هم از ناحيه پا با اسيد دچار سوختگي شده بود در اظهارات اوليه به ماموران گفت شخص ديگري روي او و فاطمه اسيد پاشيده و از منزل‌شان فرار كرده است.
 
نسرين در بيمارستان نيز مورد بازجويي قرار گرفت و اين‌بار حرف‌هاي جديدتري به پليس زد. او گفت: صبح روز حادثه شخصي در منزل‌مان را زد و گفت از فاطمه پول طلب دارد و به ازاي آن مي‌خواهد پول و طلاهاي فاطمه را از او بگيرد. من در خانه را باز كردم كه آن مرد بر روي فاطمه اسيد پاشيد و رفت.
 
نسرين در اظهارات بعدي‌اش به پليس باز حرف‌هاي تازه‌اي مطرح كرد و گفت: «شب قبل حادثه از فاطمه خواستم به منزل‌مان بيايد چون آن روز مي‌خواستم فرزند ٩ ساله‌ام را به مركز بهداشت ببرم. از خواهر شوهرم خواستم بچه ديگرم را كه سه ساله است نگه دارد. فاطمه به خانه‌مان آمد وخوابيد.
 
حدود ساعت ٧ صبح شوهرم بيرون رفت كه صداي زنگ منزل‌مان را شنيدم و به گمان اينكه همسايه پشت در است، دكمه آيفون را زدم و به دستشويي رفتم. داخل دستشويي ناگهان صداي جيغ فاطمه را شنيدم، بيرون آمدم به اتاق رفتم. ديدم فردي كه صورت خود را پوشانده، روي فاطمه اسيد پاشيده است. اين شخص روي من هم اسيد پاشيد و فرار كرد، بعد پايم را داخل حمام شستم و همسايه‌ها را خبردار كردم.
 
نسرين درباره ظرفي كه از داخل سطل آشغال منزل‌شان كشف شده بود به ماموران گفت: يك ظرف لوله‌ بازكن داخل منزل داشتيم و از ترس اينكه بچه‌هايم به آن دست بزنند، ظرف را داخل سطل زباله انداختم. نسرين پس از بهبودي نسبي به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و در اظهاراتش به بازپرس گفت: لباس كار مال شوهرم است و هر چند وقت يك بار آن را به خانه مي‌آورد تا بشويم. زماني كه زنگ منزل‌مان به صدا درآمد گمان كردم همسايه در زده است، چون آيفون‌مان خراب بود و همسايه زنگ ما را مي‌زد.
 
نسرين پس از اين اظهارات با دستور قاضي ايلخاني، بازپرس امور جنايي تهران در اختيار ماموران اداره آگاهي قرار گرفت. فاطمه؛ قرباني اين اسيدپاشي پيش از ظهر ديروز براي ارايه توضيحات درباره اين حادثه در دادسراي امور جنايي تهران حاضر شد.
 
او پس از جلسه بازپرسي درباره جزييات حادثه گفت: ٢٤ سال سن دارم و دانشجوي ترم آخر رشته مهندسي صنايع بودم، روز قبل از اين حادثه نسرين با من تماس گرفت و گفت مي‌خواهد دخترش را به خانه بهداشت ببرد، به همين خاطر از من خواست كه به منزل‌شان بروم  و شب بخوابم. صبح حادثه ناگهان متوجه شدم يك نفر قصد خفه كردنم را دارد، چشمانم را باز كردم و ديدم يك نفر لباس كار پوشيده و چهره‌اش را پوشانده اما متوجه شدم كه اين شخص همان نسرين است، به او گفتم نسرين تو هستي؟ در آن لحظات نسرين ظرف اسيدي كه روي ميز بود را برداشت و روي من ريخت؛ حتي مقداري از اسيد روي فرزندان او هم ريخته شد. واقعا نمي‌دانم چرا اين كار را با من كرد. من بعد از اين حادثه تا به حال ٦٢ بار عمل جراحي كرده‌ام و نزديك به ١٨٠ ميليون تومان خرج بيمارستان و حدود ٥٠ ميليون تومان خرج داروهايم شده است، يكي از چشمانم پيوند قرنيه شده و هر روز ٥٠ تا ٦٠ هزار تومان هزينه قطره‌هايي مي‌شود كه براي چشمانم استفاده مي‌كنم، پدرم جانباز ٤٥ درصد است و تاكنون هزينه‌هاي سنگين درمان را با كارت درمان جانبازي‌اش پرداخته است اما انتظار دارم مسوولان نيز به درمان من كمك كنند.