فرار از قصاص و زندان؛ انگیزه سرقت از طلافروشی
4 تبهکار که در جریان سرقتی مسلحانه از طلافروشی در خانی‌آباد ۴.۵کیلو طلا دزدیده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.
 
به گزارش همشهری، 2نفر از متهمان كه در پرونده‌هاي ديگري به اتهام درگيري و قتل به پرداخت ديه محكوم شده بودند، در دادگاه ادعا كردند كه مي‌خواستند با فروش طلاهاي مسروقه رضايت شاكيان قبلي‌شان را جلب كنند. شامگاه 19مرداد‌ماه سال 94، 4مرد مسلح درحالي‌كه لباس مشكي به تن داشتند، وارد يك طلافروشي در منطقه خاني‌آباد شدند.

2نفر از آنها شروع به تيراندازي كردند و 2نفر ديگر سراغ جواهرات رفتند. تعدادي از گلوله‌ها به ديوار داخلي طلافروشي اصابت كرد و گلوله‌هاي ديگر به‌صورت هوايي شليك شد. طولي نكشيد كه سارقان 4.5كيلو از طلاها را برداشته و سوار بر 2موتورسيكلت از آنجا گريختند.

    تعقيب و گريز در خيابان

اين پايان ماجرا نبود، چرا كه صاحب طلافروشي سوار بر خودروي زانتياي خود به تعقيب سارقان پرداخت. در جريان اين تعقيب و گريز سارقان چند مرتبه به سوي صاحب طلافروشي شليك كردند اما هيچ‌يك از گلوله‌ها به وي اصابت نكرد. تا اينكه كمي بعد مرد طلافروش خود را به نزديكي سارقان رساند و با خودرويش به موتورسيكلت آنها كوبيد. در اين شرايط موتورسيكلت سارقان واژگون و خاموش شد. آنها هرچه كردند نتوانستند موتورسيكلت را روشن كنند. به ناچار با تهديد سلاح راننده يك خودروي عبوري را مجبور به توقف كردند و سوار بر خودروي او گريختند.

دقايقي بعد از اين حادثه افسران پليس آگاهي تحقيقات خود را درخصوص اين سرقت مسلحانه آغاز كردند. موتورسيكلت به جا مانده از سارقان مي‌توانست سرنخ خوبي براي به دام انداختن آنها باشد اما شواهد نشان مي‌داد كه موتورسيكلت سرقتي است. كارآگاهان در تلاشي ديگر سراغ دوربين‌هاي مداربسته طلافروشي رفتند. شواهد نشان مي‌داد لحظاتي پيش از ورود سارقان زن جواني در نزديكي آنجا پرسه مي‌زد و به‌عنوان مشتري وارد طلافروشي شده بود و درحالي‌كه هنوز او در چارچوب در بود سارقان به آنجا يورش بردند و زن جوان نيز از آنجا فرار كرد. اين موضوع نشان مي‌داد به‌احتمال زياد زن جوان با سارقان همدست است.

    راننده تاكسي هوشيار

درحالي‌كه ساعتي از اين حادثه گذشته بود، يك راننده تاكسي زن جواني را نزد مأموران پليس برد و گفت ممكن است او سارق باشد. او گفت: در حال عبور از خيابان(نزديكي محل سرقت)‌بودم كه زن جوان درحالي‌كه سراسيمه بود دست تكان داد و من هم او را سوار كردم. زن استرس زيادي داشت و مدام از شيشه عقب خيابان را نگاه مي‌كرد. وقتي با او درباره استرسش صحبت كردم جواب درستي نداد و من به او شك كردم و فكر كردم شايد مرتكب سرقت يا جرم ديگري شده باشد.

براي همين تصميم گرفتم او را تحويل پليس دهم. بررسي‌ها نشان مي‌داد كه اين زن همان زني است كه راه را براي ورود سارقان باز كرده بود. او به همكاري با سارقان مسلح طلافروشي اعتراف كرد و گفت يكي از سارقان به وي قول ازدواج داده و دزدان مسلح بعد از سرقت به شمال كشور گريخته‌اند. 8روز از سرقت گذشته بود تا اينكه همه متهمان در ويلايي كرايه‌اي در شهرستان عباس‌آباد مازندران دستگير شدند.

آنها پس از دستگيري به سرقت مسلحانه از طلافروشي خاني‌آباد اعتراف كردند و در بازرسي از مخفيگاه‌شان بخشي از طلاهاي مسروقه همراه با 2سلاح كلاشنيكف و مقدار زيادي فشنگ كشف شد. تحقيقات نشان مي‌داد 3نفر از دستگيرشدگان سابقه‌دار هستند و 2نفر از آنها در پرونده‌اي جداگانه به اتهام مشاركت در قتل تحت تعقيب قرار دارند. در اين شرايط متهمان صحنه سرقت را بازسازي كردند و پرونده اتهامي‌شان با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.

    در دادگاه

در جلسه محاكمه كه ديروز در شعبه هشتم، به رياست قاضي حسين اصغرزاده و با حضور قاضي توكلي برگزار شد، هرچند 2نفر از متهمان حضور نداشتند اما 4متهم ديگر محاكمه شدند. ابتدا نجمه كرمي، نماينده دادستان تهران به دفاع از كيفرخواست پرداخت و خواستار مجازات اعضاي باند سرقت شد.

سپس صاحب طلافروشي شكايتش را مطرح كرد و گفت: سارقان در جريان اين سرقت به سوي من و برادرم شليك كردند. يكي از گلوله‌ها از نزديكي گوش برادرم رد شد و در ادامه وقتي آنها را تعقيب كردم هم خودرويم را به رگبار بستند و در نهايت 4.5كيلو طلا از من دزديدند. به همين دليل خواستار مجازات آنها هستم.

سپس متهم رديف اول كه جواني 38ساله است در دفاع از خودش گفت: با دوستانم در سفره‌خانه‌اي بودم كه يك مالخر سراغم آمد و پيشنهاد سرقت از طلافروشي را مطرح كرد. او 2.5ميليون تومان داد تا 2سلاح كلاشنيكف و لباس براي سرقت بخرم. طلافروشي را هم او معرفي كرد و روز حادثه نقشه‌اي را كه او كشيده بود، مو به مو اجرا كرديم. وي ادامه داد: من در ماجراي ديگري مرتكب قتل شده و به پرداخت 300ميليون تومان ديه محكوم شده بودم و مي‌خواستم بعد از اين سرقت ديه را پرداخت كنم اما اشتباه كردم و درخواست بخشش دارم.

در ادامه متهم ديگر كه 32ساله است و 7سابقه كيفري دارد نيز با تكرار حرف‌هاي نخستين متهم گفت: چند روز قبل از سرقت موتورسيكلت‌ها را سرقت كرديم و فكر مي‌كرديم همه‌‌چيز طبق نقشه پيش مي‌رود اما خيلي زود دستگير شديم. وي ادامه داد: من در پرونده ديگري به‌خاطر ضرب و جرح به پرداخت 90ميليون تومان ديه محكوم شده بودم و مي‌خواستم با پول طلاهاي سرقتي از شاكي‌ام رضايت بگيرم.

سومين متهم جواني 26ساله بود. او گفت: من هيچ سابقه‌اي نداشتم و با متهمان در سفره‌خانه آشنا شدم و ناخواسته پايم به اين ماجرا باز شد اما در اين مدت كه زنداني هستم فهميدم كه وارد بازي خطرناكي شده‌ام. چهارمين متهم كه در جايگاه ايستاد دختر جوان بود. او كه اتهامش مشاركت در سرقت است، گفت:

پدرم چند سال قبل فوت شد و برادرم نيز معتاد بود. در اين مدت با متهم رديف دوم دوست شدم و او به من قول ازدواج داد. او گفت كه بعد از اين سرقت ديه‌اي را كه بدهكار است پرداخت مي‌كند و بعد عروسي مي‌كنيم. من هم قبول كردم. آنها به من گفتند به بهانه خريد طلا به طلافروشي مورد نظر بروم تا طلافروش در را برايم باز كند. من هم همين كار را كردم و با باز شدن در آنها داخل آمدند و من فرار كردم. در خيابان يك تاكسي كرايه كردم اما از بس استرس داشتم و ترسيده بودم، راننده تاكسي متوجه شد و من را به پليس تحويل داد.

    بخشش به‌خاطر روز مرد

در ادامه اين جلسه از آنجا كه دختر جوان نقش زيادي در اين سرقت مسلحانه نداشته است، قضات دادگاه از شاكي خواستند درصورت امكان نسبت به او اعلام گذشت كند. به اين ترتيب شاكي نيز اعلام كرد به‌خاطر روز مرد، زن جوان را مي‌بخشد. در اين شرايط ختم جلسه اعلام شد و قضات براي تصميم‌گيري وارد شور شدند.