ظهور عصری جدید در رقابت‌های انتخاباتی ایران
حداقل از انتخابات سال 1376 به این سو، رقابتهای انتخاباتی در ایران کمابیش میان اصلاح طلبان و اصول گرایان صورت گرفته است. با این وجود و علیرغم این یکنواختی، بررسی رقابتهای انتخاباتی در ایران نشان می دهد که رقابتهای انتخاباتی مزبور از دهه 1390 به این سو یک تحول عمده را تجربه کرده است. این یاداشت تلاش می کند نشان دهد که دوره پیروزی های "قاطع انتخاباتی"  دهه های 70 تا 80 در جمهوری اسلامی در حال افول است و به جای آن عصر پیروزی های "شکننده انتخاباتی" در حال شکل گیری است. برای اینکه این موضوع را نشان دهیم لازم است ابتدا درصد تصاحب کرسی های انتخاباتی اصول گرایان و اصلاح طلبان از ادوار ششم تا دهم را مرور کنیم.

ترکیب مجالس ششم تا دهم به درصد

مجلس

درصد اصولگرایان

درصد اصلاح طلبان

درصد مستقل ها

ششم

18

65

17

هشتم

70

16

14

نهم

71

7

22

دهم

46

41

13


چنانکه می بینیم در انتخابات مجلس ششم اصلاح طلبان بیش از 65 درصد، اصول گرایان حدود 18 درصد و مستقل ها حدود 17 درصد از کرسی های پارلمان را در اختیار داشتند. این وضعیت به خوبی نشان می دهد که در انتخابات این دوره اصلاح طلبان پیروزی قاطعی در برابر اصول گرایان به دست آوردند. اما در انتخابات دوره هشتم این وضعیت این بار به شکل معکوسی اتفاق افتاد. در این انتخابات اصول گرایان تقریباً حدود 70 درصد از کرسی های انتخاباتی را به دست آوردند، مستقل ها حدود 14 درصد و اصلاح طلبان تنها 16 درصد از کرسی های پارلمانی را تصاحب کردند. بنابراین در این مجلس نیز اصول گرایان اکثریت قاطعی از کرسی ها را به دست آوردند. این وضعیت در انتخابات نهم نیز تکرار شد و اصول گرایان تقریباً 71 درصد، اصلاح طلبان کمتر از 7 درصد و مستقل ها حدود 22 درصد از کرسی های پارلمان را به دست آوردند که یک پیروزی قاطع انتخاباتی برای اصول گرایان محسوب می شد. بدین سان این دوره را می توان عصر پیروزی های انتخاباتی قاطع جناح های سیاسی در ایران توصیف کرد. اما بررسی ها نشان می دهد که نتایج انتخابات دوره دهم مجلس پایانی بر این الگو از رقابتهای انتخاباتی است. چنانکه در انتخابات مزبور از میان 220 نماینده راه یافته به مجلس در دور اول، اصول گرایان تقریباً 46 درصد، اصلاح طلبان حدود 41 درصد و مستقل ها حدود 13 درصد کرسی های پارلمان را به دست آورده اند. بدین سان می توان گفت که همزمان با افول عصر پیروزی های قاطع انتخاباتی دهه های 70 و 80، عصر پیروزی شکننده های انتخاباتی در حال شکل گیری است.
این ممکن است در نگاه اول موضوع مهمی به نظر نرسد، اما زمانی که وضعیت انتخابات ریاست جمهوری را بررسی می کنیم اهمیت موضوع بیشتر مشخص می شود. بررسی رقابتهای انتخاباتی یازده دوره ریاست جمهوری نیز نشان می دهد که تحولی مشابه در این حوزه از رقابتهای انتخاباتی شکل گرفته است. در جدول زیر درصد آرای کاندیدای پیروز یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری آورده شده است.

دروه اول

دوره دوم

دوره سوم

دوره چهارم

دوره

پنجم

دوره ششم

دوره هفتم

دوره

هشتم

دوره نهم

دوره دهم

دوره

یازدهم

78

88

94

86

95

62

69

77

63

63

51


بررسی آمارهای مزبور نشان می دهد که تا دور دهم انتخابات ریاست جمهوری، کاندیدای پیروز، اکثریت قابل توجه و قاطعی از آرای انتخاباتی را کسب کرده است. به عبارتی دیگر تا دوره دهم انتخابات مزبور کاندیدای پیروز با درصد بالایی رقبای انتخاباتی خود را شکست داده است. اما از دوره یازدهم یعنی از انتخابات سال 1392 این وضعیت به کلی دگرگون شده است به صورتی که کاندیدای پیروز این رقابتها تنها 51 در صد آراء یا یک پیروزی انتخاباتی شکننده را به دست آورده است. بدین سان و در یک جمع بندی متعادل می توان گفت  عصر پیروزی های قاطع انتخاباتی در ایران در حال افول است و برعکس عصر پیروزهای شکننده انتخاباتی در حال شکل گیری است.
ظهور این الگوی جدید از رقابتهای انتخاباتی از چند جهت نوید بخش است. نوید اول این است که در صورت تداوم الگوی رقابتهای انتخاباتی مزبور می توان گفت که ایران به سمت الگوی رقابتهای انتخاباتی در حرکت است که ویژگی دمکراسی های تثبیت شده است. مثلاً در انتخابات سال 2015 انگلستان تفاوت آرای حزب اول با حزب دوم حدود 6 درصد بود. همین طور در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 و 2012 آمریکا، رئیس جمهور منتخب به ترتیب 53 درصد آرا و 51 درصد آرا را به دست آورد. همین وضعیت در مورد فرانسه نیز وجود داشته است. چنانکه اولاند رئیس جهمور منتخب این کشور در انتخابات سال 2012  تنها 51 درصد از کل آرا  را به دست آورد. بررسی نشان می دهند که در دیگر دموکراسی های تثبیت شده نیز کمابیش روندی مشابه وجود داشته است.

نوید دوم کاهش گستره "سواری مجانی" در رفتار انتخاباتی ایران و بالتبع افزایش میزان مشارکت انتخاباتی است. اصل اساسی در سواری مجانی این است که عموماً رای دهنندگان در وضعیتی که دریابند کاندیدای مورد حمایت آنها چه با مشارکت آنها و چه بدون مشارکت آنها در انتخابات، پیرزو یا شکست خورده قطعی است به مراتب کمتر در انتخابات شرکت می کنند. بر اساس این اصل، رای دهندگان بیشتر در زمانی در انتخابات شرکت می کنند که در یابند حضور یا عدم حضور آنها برای نتایج انتخابات تعیین کننده است. بدین سان پیروزی های شکننده انتخاباتی از این حیث که نتایج انتخابات را به شدت پیش بینی ناپذیر می سازد احتمالاً مقوم مشارکت انتخاباتی بالاتر در جمهوری اسلامی خواهد بود.

نوید سوم به ساخت اجتماعی مربوط می شود. این پیروزی های شکننده انتخاباتی به طیف های سیاسی این موضوع را تفهیم می کند که حاشیه امن انتخاباتی و محدوده مانور سیاسی آنها تا حد زیادی تنگ و محدود است. این موضوعی است که احتمالاً طیف های سیاسی را به سمت تلاش بیشتر برای جلب رضایت رای دهندگان و لاجرم پاسخ گوی بیشتر می کشاند. طیف های سیاسی اکنون باید دریافته باشند که مانند گذشته خطاهای کوچک آنها پیامدهای انتخاباتی کوچک نخواهد داشت. دوره ای آغاز شده است که خطاهای کوچک طیف های سیاسی ممکن است انعکاس های بزرگی در پیروزی یا شکست انتخاباتی آنها داشته باشد. ذره بین انتخابات این خطاها را آنقدر بزرگ می کند تا پیامدهای این خطاها به وضوح دیده شوند. نهایتاً اینکه پیروزی های شکننده انتخاباتی مبین این نکته است که طیف های سیاسی اکنون بیش از گذشته نیاز به مردم یا رای دهندگان دارند. ساخت اجتماعی در ایران باید از این نیاز آنها ابزاری برای پاسخگوتر ساختن آنها بسازد. این جا دقیقاً جایی است که یک نیاز سیاسی می تواند به یک سلاح کارآمد اجتماعی تبدیل شود.

*   عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان