مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۱۷ خرداد
مشت نمونه خروار / توطئه برای حذف موقعیت ترانزیتی استراتژیک ایران/ «فتاح»؛ آرزویی که به واقعیت پیوست

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۷ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازتاب رونمایی از موشک هایپرسونیک فتاح، بازگشایی سفارت ایران در عربستان، ۲۴ میلیارد دلار ارز‌های بلوکه شده در راه ایران و شکست انحصار کانال سوئز با خط ترانزیتی شمال – جنوب در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

مشت نمونه خروار

عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان مشت نمونه خروار نوشت: ماجرای تغییر ساعت گرچه مهم است و زندگی و عادات روزمره مردم را دچار مشکل کرده است، ولی مهم‌تر از آن ذهنیت نادرستی است که در پس تصویب این گونه طرح‌های مخالف علم وجود دارد و این ذهنیت همچنان در حال فعالیت است و تقریبا بیشتر مصوبات این مجلس را می‌توان در قالب این ذهنیت تجزیه و تحلیل و نقد کرد. البته برخی از مصوبات مثل تغییر ساعت فقط دو ماه لازم بود که عوارض آن برملا شود و برخی دیگر از مصوبات این مجلس سال‌های زیادی طول خواهد کشید تا این اندازه آشکار معلوم شود که منافعی برای مردم نداشته یا اگر هم داشته در برابر هزینه‌های غیر عقلانی آن بسیار اندک بوده است.

ماجرای تغییر ساعت از گذشته چنین بود که برای استفاده بیشتر از خنکی صبحگاهان، نیمه اول سال، ساعت رسمی یک ساعت به جلو کشیده می‌شد و مطالعات هم نشان می‌داد که این مساله در کاهش مصرف انرژی اثرگذار است. ولی از زمان احمدی‌نژاد یک مخالفت عجیب و ایدئولوژیک از سوی نواصولگرایان ضد علم با این ایده وجود داشت که گویی طراحان این ایده می‌خواسته‌اند ساعت نماز را جابه‌جا کنند؟! پس از یکدست شدن مجلس اخیر باز هم این ایده را دنبال کردند تا در سال ۱۴۰۰ و در آخرین لحظات لغو جلو کشیدن ساعت را تصویب کردند که خوشبختانه اجرای آن به سال ۱۴۰۱ دست نداد و افتاد به ۱۴۰۲ و جالب اینکه دولت هم مخالفتی با این طرح نکرد. ولی دولت برای صرفه‌جویی در برق حتی به آن یک ساعت جلو رفتن ساعت رسمی نیز کفایت نکرد و ساعات کار را بعضا جلوتر هم برد. 

امسال که این قانون اجرا شد، برای جبران ساعت کار را دو ساعت جلو بردند؟! و کل نظام زندگی و کار را به هم زدند. در واقع ریشه این مشکل، در آن قانون نادرست و غیر علمی است. آنان گمان می‌کنند که تغییر ساعت و زندگی مردم در دست و اراده آنان است و هر کاری بخواهند می‌توانند انجام دهند. در حالی که نمی‌دانند زندگی امروز، تابع نظام‌های اجتماعی است که در طول دهه‌ها شکل گرفته است و هر گونه دخالتی در آن باید سیستماتیک یا نظام‌مند باشد. این‌طور نیست که بتوان هر کاری را انجام داد. اگر شما بخواهید بر یک ساختمان ۵ طبقه دو طبقه جدید اضافه کنید، باید همه محاسبات ساختمان را دوباره انجام دهید، چون بار‌های وارده به ساختمان تغییر می‌کند. ساعت روزانه نیز همین گونه است. ساعت رسمی در سراسر کشور برقرار است، ادارات، مراکز آموزشی، حمل‌ونقل، مغازه‌ها و بازار، امور بانکی، خواب و استراحت مردم، همه آن‌ها تحت‌تاثیر این ساعت قراردادی هستند و اگر بخواهید ادارات را چند ساعت زودتر آغاز کنید، همه این متغیر‌ها تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند. در همین مورد آغاز به کار زودتر مترو کل برنامه‌ریزی فنی و موازنه اقتصادی مترو را دگرگون می‌کند.

نگاه سیستماتیک داشتن به برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری توجه به این نکات را ضروری می‌کند. هنگامی که یک قانون تصویب می‌شود مردم در برابر آن واکنش نشان می‌دهند، باید این را متوجه باشید و بدانید که واکنش‌های رفتاری مردم چیست؟ سال‌هاست که مردم می‌دانند اول سال یک ساعت جلو می‌رود، در ۱۵ روز تعطیلات خود را با این تغییر تطبیق می‌دهند. در مهر ماه نیز تطبیق‌پذیری با عقب، جلو بردن ساعت راحت‌تر است. حالا مجلس بدون توجه به نیاز کشور و بدون توجه به تبعات لغو این قانون کاری را انجام داده که جز با لغو این قانون قابل جبران نیست. هزینه‌های ملی ناشی از افزایش مصرف برق، ایجاد مشکلات در زندگی روزمره، کاهش کارآمدی ادارات و بانک‌ها، ایجاد مشکلات در حمل‌و‌نقل و... همه و همه ناشی از تبعات این تصمیم و مصوبه کاملا غلط است که نتایج آن خیلی زود روشن شده است. ولی واقعیت این است که بخش دیگری از مصوبات این مجلس عوارض بسیار بدتری دارد که به سهولت و در کوتاه‌مدت قابل مشاهده برای عموم مردم نیست فقط کارشناسان مطلع هستند. نمونه‌اش قانون فرزندآوری است که صدایش در حال در آمدن است. این طرح مجلس مشت نمونه خروار از سایر طرح‌ها و مصوبات آن است.

 

توطئه برای حذف موقعیت ترانزیتی استراتژیک ایران

دکتر بهمن آرمان اقتصاددان و استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: کشور همسایه ما یعنی عراق در حال راه‌اندازی پروژه‌ای است که با عملیاتی شدن آن مزیت ژئوپلیتیکی و موقعیت استراتژیک ایران در زمینه ترانزیت عملا از بین رفته و بی‌اثر می‌شود؛ امری که در سایه ضعف دستگاه دیپلماسی، کوتاهی مسئولان و حتی سوء‌نیت‌های عامدانه در حال رقم خوردن است، چراکه علاوه بر وزارت خارجه، وزارت راه‌وشهرسازی و همچنین شرکت ساخت و توسعه بنادر کشور به راحتی از طریق google earth می‌توانستند مشاهده کنند که عراقی‌ها در حال ساخت یک بندر بسیار بزرگ در دهانه فاو بوده و در واقع قید بندر بصره را زده‌اند.


پیش از انتشار این خبر همواره برای من سوال بود که چرا بعد از گذشت ۲۵ سال از جنگ همچنان کشتی‌های غرق‌شده در رودخانه اروند وجود دارند و حالا که ایران و عراق روابط نزدیکی با یکدیگر دارند و ایران نیز نفوذ قابل ملاحظه‌ای در این کشور دارد، چرا با لایروبی اروندرود زمینه برای رونق گرفتن دوباره بندر خرمشهر و بصره فراهم نمی‌شود؟

حالا پاسخ به این سوال مشخص شده، چراکه عراقی‌ها علاوه بر ساختن بندر بزرگ فاو، با همکاری شرکت هیوندای کره‌جنوبی در حال احداث یک آزادراه ۱۷ میلیارد دلاری از فاو به سمت بندر لاذقیه سوریه هستند؛ امری که با مشغول بودن ایران در زمینه‌های دیگر تحولات در عراق و سایر کشور‌های منطقه، موقعیت ترانزیتی استثنایی و ارزان ما را با عراق جایگزین می‌کند.


البته هر چند تعدادی از کشور‌ها به دلایل گوناگون و حتی مغرضانه در تلاش برای دور زدن موقعیت استثنایی ترانزیتی ایران هستند، اما در این میان نقش بی‌توجهی مسوولان و حتی کوتاهی عامدانه برخی از آن‌ها کاملا قابل توجه است. به عنوان مثال شاهد هستیم که راه‌آهن رشت- قزوین به صورت یک‌خطه ساخته شده و زیرساخت آن به گونه‌ای است که در برخی مواقع قطار قادر به پیمودن سرعتی بیش از ۳۰ کیلومتر در ساعت نیست. یا همین اشتباه دقیقا در مورد راه‌آهن زاهدان به چابهار تکرار شده؛ جایی که علاوه بر یک‌خطه بودن آن که بسیار باعث تعجب است، ظرفیت آن نیز بیش از ۸ میلیون تن نیست. این در حالی است که برای ترانزیت محصولات کشور‌های آسیای میانه و افغانستان که عمدتا مواد معدنی، زغال‌سنگ و ... است، حداقل ظرفیت این راه‌آهن باید ۱۰۰ میلیون تن بود و حتما به صورت دوخطه احداث می‌شد. در این رابطه مساله مهم این است که در کمال تعجب حداقل زیر‌سازی برای دوخطه کردن این مسیر نیز انجام نشده است. از سوی دیگر سرعت ریل ملی در ایران ۱۶۵ کیلومتر در ساعت است که میانگین آن به ۱۰۵ کیلومتر رسیده و در دنیا دیگر چنین راه‌آهنی را نمی‌سازند.


مساله مهم بعدی این است که ایران بندری برای پهلوگیری کشتی‌های فله‌بر با ظرفیتی بالای ۴۰۰ هزار تن را ندارد؛ این در حالی است که عمده صادرات کشور‌های آسیای مرکزی و افغانستان کالا‌های فله مانند مواد معدنی و اقلام کشاورزی است که قاعدتا برای کاهش هزینه حمل آن‌ها باید از کشتی‌های بزرگ استفاده شود.


چنین کاستی‌هایی در شرایطی وجود دارد که متاسفانه علاوه بر بی‌توجهی مسوولان به مسائلی که موقعیت استراتژیک ایران را تهدید می‌کند، پروژه‌ها و طرح‌های اساسی هم به دست فراموشی سپرده شده است؛ نمونه بارز چنین پروژه‌ای، توافق با شرکت راه‌سازی اروپایی به نام italstrade بود که در زمان دولت اول آقای روحانی توسط دکتر آخوندی وزیر اسبق راه قرار بود اجرایی شود. در این طرح قرار بود یک آزادراه از بندر امام که ۴۳ درصد واردات و صادرات ایران از آن صورت می‌گیرد به مرز بازرگان در آذربایجان غربی ساخته شود که فاصله ۲۵۰۰ کیلومتر و ناهموار کنونی را به ۱۲۰۰ کیلومتر کاهش داده و تامین مالی آن نیز ۴ میلیارد یورو برآورد شده بود، اما متاسفانه شاهد بودیم که با تغییر وزیر این طرح نیز مانند بسیاری از پروژه‌های استراتژیک دیگر به بایگانی سپرده شد.

 

«فتاح»؛ آرزویی که به واقعیت پیوست

ابوالفضل ظهره‌وند کارشناس مسائل بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: ساخت موشک هایپرسونیک فتاح که دیروز از آن رونمایی شده است، ایران را جزو ۴ قدرت اول جهان قرار داده که توانسته‌اند به این تکنولوژی دست پیدا کنند.


اما مهم‌تر از مشخصات و ویژگی‌های این موشک، پیامی است که ساخت آن در معادلات قدرت از خود بر جای خواهد گذاشت. غربی‌ها که چیزی جز زبان قدرت برایشان قابل فهم نیست، به سطح بالایی از قدرت بازدارندگی ایران برخورد کرده‌اند. قدرتی که حتی کشور‌هایی مانند امریکا که دارای این نوع از تکنولوژی هستند، هنوز هم در حوزه دفاعی به هیچ سامانه‌ای برای مقابله با آن دست نیافته‌اند؛ بنابراین ساخت چنین موشکی ما را زیر لوای یک بازدارندگی قطعی قرار می‌دهد. چنین دستاورد مهمی سبب خواهد شد که دشمنان و در رأس آن امریکا و رژیم صهیونیستی، حساب ویژه‌ای بر روی ایران باز کنند و آن‌هایی که همواره تهدیدات ابلهانه‌ای علیه ایران داشته‌اند مجبورند همه آن تهدیدات را به بایگانی بفرستند.


این موشک کمتر از ۷ دقیقه می‌تواند به هدف خود در داخل خاک سرزمین‌های اشغالی برسد. این یعنی بازدارندگی و خنثی کردن تمامی اهداف و برنامه‌های شومی که صهیونیست‌ها علیه امنیت ملی ایران در سر می‌پروراندند.


امریکایی‌ها به عنوان دیگر دشمن ایران در مناسبات منطقه‌ای هم، پذیرفته بودند که موضوع ایران را باید در تراز یک قدرت اثرگذار در معادلات بین‌المللی در نظر گرفت. آن‌ها دیگر تشکیکی در موجودیت این موشک ندارند و می‌دانند که باید مسائل خود را در قالب همان معادله قدرت، با ایران حل و فصل کنند و از زیاده‌خواهی و آن ادبیاتی که در گذشته در قبال ایران بکار می‌گرفتند، کوتاه بیایند. حالا امریکایی‌ها به خوبی دریافته‌اند که نه تنها سیاست تحریمی تأثیری روی ایران ندارد بلکه با اجرای همین سیاست، ایران توانسته به رشد خود ادامه دهد و در سطح بالایی از بازدارندگی قرار بگیرد.