عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در هفتم اردیبهشت ماه سال جاری، از رشد ۳۲ درصدی میزان سپردههای مردم در سیستم بانکی در سال ۱۳۹۸ در مقایسه با سال ۱۳۹۷ خبر داد.
به گزارش «تابناک اقتصادی»؛ عبدالناصر همتی گفت: میزان سپردههای مردم نزد سیستم بانکی در پایان سال ۱۳۹۸ نسبت به پایان سال ۱۳۹۷ با ۳۲ درصد رشد به مبلغ ۲.۴۱۱ هزار میلیارد تومان (دو هزار و چهارصد و یازده هزار میلیارد تومان) رسید.
خبرنگار تابناک اقتصادی در گفتگو با علی سعدوندی، کارشناس مسائل اقتصادی و استادیار پیشین بانکداری و فاینانس دانشگاه استرالیایی وولونگونگ در دبی به بررسی تبعات این رشد سپرده های بانکی در سال گذشته پرداخت.
علی سعدوندی در این باره گفت: هنگامی که نرخ رشد سپردههای بانکی ۳۲ درصد است، بدان معناست که نرخ رشد نقدینگی در همین حدود بوده است. این یعنی نرخ رشد نقدینگی از متوسط نرخ خود که حدود ۲۲ تا ۲۷ درصد در سالیان گذشته بوده، فراتر رفته است. وی با بیان اینکه ۹۷.۵ درصد کل نقدینگی کشور در بانک هاست، افزود: حدود ۲.۵ درصد به صورت اسکناس و مسکوکات در دست مردم میباشد؛ بنابراین این گونه نیست که پول از حسابهای بانکی خارج شود.
سعدوندی ادامه داد: در گذشته هنگامی که نقش اسکناس و مسکوکات بیش از ۳۰ درصد بود، این امکان وجود داشت که پول از بانک خارج شود و در اختیار مردم به صورت فیزیکی قرار گیرد، ولی امروزه این مسئله مطرح نمیباشد و مردم از کارتهای بانکی استفاده میکنند. وی گفت:، اما اتفاقی که ممکن است رخ دهد این است که پول ممکن است از حساب سپرده جاری به بلندمدت و یا برعکس انتقال پیدا کند.
این کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه این رشد ۳۲ درصدی سپردههای بانکی میتواند خطرناک باشد، ادامه داد: این نشان دهنده این است که نرخ رشد نقدینگی در سال گذشته فزاینده بوده است؛ این خلاف صحبتهایی است که ادعا میشود، سیاست پولی در کشور به درستی انجام شده است. سعدوندی گفت: با توجه به اینکه بانک مرکزی آمارها را با تاخیر اعلام میکند، این آمار تنها منبعی است که میتواند نشان دهد که وضعیت، چندان مساعد نیست.
استادیار بانکداری و فاینانس دانشگاه استرالیایی وولونگونگ در دبی با بیان اینکه پرسیده میشود، آیا این رشد سپردههای بانکی میتواند باعث رشد نقدینگی شود، گفت: پاسخ مثبت است. این مساله بستگی به ترکیب سپردهها دارد. ترکیب سپردهها در ایران یک ترکیب نامتقارنی است. حدود ۱۳ تا ۱۵ درصد از کل نقدینگی، سپردههای جاری است. این سپردههای جاری، هزینههای بهرهای را به بانک و به عبارت بهتر به اقتصاد تحمیل نمیکند. یعنی این نوع حساب ها، حسابهایی هستند که در آینده موجب تورم نخواهند شد، منتهی چون حسابهایی هستند که با عنوان حسابهای مبادلاتی شناخته میشوند؛ بنابراین، به همان میزان که رشد داشته باشند میتوانند احتمالا موجب رشد تورم در آینده شوند. سعدوندی ادامه داد: مساله اینجاست که سهم حسابهای جاری تا ابتدای سال ۱۳۹۷ بسیار کاهش پیدا کرده بود و هم اکنون نیز سهم بالایی را ندارند.
سعدوندی گفت: بخش دیگری از حسابهای بانکی که هزینه زا هستند و تحت عنوان شبه پول شناخته میشوند، هزینههای بهرهای را به اقتصاد تحمیل میکنند.
وی با بیان اینکه البته این مساله نیز پیچیده است، ادامه داد: دلیل پیچیده بودن آن این است که وقتی هزینههای بهرهای نسبت به کل نقدینگی مورد سنجش قرار میگیرد، هزینه بالایی است. به عنوان مثال، هم اکنون رشد نقدینگی ۳۲ درصد بوده است، ولی رشد سود سپردههای بانکی ۱۵ درصد میباشد. اگر رشد سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در جامعه بیش از ۱۵ درصد باشد میتوان گفت: سود سپردهها عامل موثر بر رشد نقدینگی نیست، اما اگر سود سپردهها به مانند سال ۹۶ بیشتر از رشد سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات باشد، آن گاه نرخ سود سپردهها را میتوان یکی از موتورهای نرخ رشد نقدینگی دانست.
وی با طرح این پرسش که چگونه میتوان بمب نقدینگی را امروز خنثی کرد، پاسخ داد: هر میزان که امروز شبه پول به پول تبدیل شود، میتواند امروز تبدیل به تورم شود، ولی از تورم فرداها جلوگیری خواهد کرد. سعدوندی افزود: آنچه در سال گذشته رخ داد، این بود که نه تنها رشد نقدینگی خیلی بالا بود بلکه رشد سهم پول از نقدینگی نیز بسیار بالاتر از رشد سهم شبه پول از نقدینگی بود. این نشان میدهد، اینکه اعلام میشود نرخ تورم حدود ۴۰ درصد میباشد، ممکن است در آینده به سمت تورمهای بالاتر نیز حرکت کنیم.
این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: نکتهای که اقتصاددانان به تازگی متوجه شده اند و در طی ده سال گذشته این نکته پذیرفته شده، درون زایی پول است؛ یعنی پول در نظام بانکهای تجاری تعیین میشود. نقش بانک مرکزی در سیاستگذاری پولی یک نقش محدودی است؛ بدان معنا که نرخ رشد نقدینگی یک نرخ رشد پایدار است که در داخل ساختار نظام بانکهای تجاری تعیین میشود.
وی افزود: متاسفانه این نرخ رشد ۳۲ درصد نقدینگی نشان میدهد که ما از آن محدوده رشد نقدینگی که بین ۲۵ تا ۲۷ درصد بود خارج شده ایم و افزایش پیدا کرده است. از این منظر وضعیت خوبی متصور نیست. از نظر تبدیل شبه پول به پول هم نشان میدهد که ما تورمهای آینده را به تورم حال تبدیل میکنیم.
سعدوندی ادامه داد: اینکه ما انباشت بسیار بالای شبه پول داشتیم و تحت عنوان سالم سازی نقدینگی انجام شد، سیاست مخربی بود و متاسفانه افرادی که این سیاستها (سیاستهای محدودکننده مبادلات) را اجرایی کردند حتی پاداش هم گرفتند. این سیاست از آن جهت بسیار میتوانست مخرب باشد که این تخلیه سریع شبه پول میتوانست به ابرتورم منجر شود.
اتفاق مبارکی که در این دو سال اخیر رخ داد، این بود که به دلیل رکود و تحریمی که بر اقتصاد حاکم شد این شبه پول به تدریج به پول تبدیل شد، وگرنه ممکن بود قیمت دلار بیشتر از اینها افزایش یابد. اما همان سیاستهایی که جلوی رشد سریع شبه پول به پول را گرفت، میتوانند در درازمدت قدرت تخریب بیشتری را پیدا کنند. این قضیه مانند داروی شیمی درمانی میماند. در کوتاه مدت موثر است، اما در دراز مدت میتواند آثار مخربی داشته باشد و حتی بیمار را به کام مرگ بکشاند.
وی افزود: افرادی که دست به سیاست محدودکننده مبادلات زدند، هم اکنون هم دارند همان روال را ادامه میدهند و هیچ گونه تلاشی برای رشد اقتصادی نمیکنند. این سیاست، اصلا سیاست موثری نیز نبوده است چرا که شبه پول در حال تبدیل به پول است و نرخ رشد پول به ۵۰ درصد رسیده است. این نوع سیاستها به مانند سیاستهای محدود کننده در بازار ارز، تهدید کننده واردات و ... سیاستهایی هستند که موجب سختتر شدن فضای کسب و کارها میشود.
این در حالی است که ما باید به سمت تسهیل فضای کسب و کار قدم برداریم، اما بسیار عامدانه سیاست گذار پولی به سمت تحدید کسب و کارها رفته است. این به مانند شیمی درمانی میمانند که عرض کردم و برای دو الی سه ماه میتواند سیاست مناسبی باشد، اما در بلندمدت مضر است. وی افزود: متاسفانه در کشور ما اگر بنا باشد سیاستی برای کوتاه مدت اجرایی شود، این سیاست برای همیشه ماندگار خواهد بود.
سعدوندی گفت: از دیدگاه من الان وضعیت مناسبی حاکم نیست و بانک مرکزی به وعدههایی که داده بود عمل نمیکند. مثلا قرار بود که بازار متشکل ارزی راه اندازی شود که گفتند آتش گرفت و تمام شد.
وی افزود: متاسفانه تا پایان سال جاری آثار مخرب سیاستهای پولی و بودجهای خود را نشان خواهد داد. این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: این رشد ۳۲ درصدی سپردههای بانکی و تبدیل شبه پول به پول و انتقال آن به بازار سرمایه و توقف محل جذب نقدینگی باعث خواهد شد که رشد نقدینگی به تورم تبدیل شود. ایجاد تورم هم میتواند دو اثر بر اقتصاد داشته باشد: اول اینکه موجبات نابرابری را فراهم میکند و دوم اینکه موجبات افزایش نااطمینانی و کاهش رشد اقتصادی را فراهم میکند.
سعدوندی در پاسخ به انتشار این آمارها که گویی یک برگ برنده و موفقیت برای بانک مرکزی است، گفت: هم اکنون مقدار پول فیزیکی در جامعه در حداقل ممکن قرار دارد و از نظر درصد پول فیزیکی در نقدینگی در سطح پیشرفتهترین کشورهای دنیا هستیم. الان این درصد همان گونه که عرض کردم حدود ۲.۵ درصد است که کمتر از مثلا انگلیس هست و این خوب است و حتی شاید به دلیل کرونا این درصد به حدود ۲ درصد هم کاهش یافته باشد. وی افزود: اما اینکه میآیند و نرخ رشد سپرده را اعلام میکنند و یک اتفاقی که منفی است را مثبت جلوه دهیم، بیشتر یک کار سیاسی و غیرحرفهای است.
وی در مورد جذب این پولها به بازار سرمایه هم گفت: بازار سرمایه تا یک مدتی در سال ۹۹ محل جذب نقدینگی خواهد بود، اما این بازار کم کم به سقف خود نزدیک میشود. سعدوندی ادامه داد: باید در این شرایط سیاست انبساطی مالی و سیاست انقباضی پولی در پیش بگیریم، چون حجم کلهای پولی بیش از پیش در حال رشد است.
گفتوگو از: محمدرضا مقامی فرد