تجاوز به دختر دانشجو توسط مدیر دفتر پیشخوان
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه شرق، شاکی که دختری ۲۴ ساله است، ابتدای سال جاری به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی جوانی ۳۰ ساله که مدیر یک دفتر پیشخوان نیز هست، آزار و اذیت شده است. او گفت: من برای انجام کاری به دفتر رفته بودم صف طولانی بود. مدیر به سمت من آمد و گفت: لازم نیست شما در صف باشید. بیایید من کارتان را انجام می‌دهم.
او کارم را انجام داد و طبیعتا من در فرمی که پر کرده بودم، شماره تماسم را هم نوشتم. آن مرد بعد از مدتی با من تماس گرفت و گفت: می‌خواهد مرا ببیند. وقتی به محل قرار رفتم، او به من ابراز علاقه کرد و گفت: می‌خواهد کمی بیشتر با من آشنا شود، چون قصد ازدواج دارد. من هم قبول کردم و این‌طور بود که رابطه ما آغاز شد.
دختر جوان ادامه داد: روز حادثه آن مرد من را به خانه‌اش دعوت کرد. وقتی به خانه او رفتم، دیدم کسی در منزل نیست در حالی که مرد جوان به من گفته بود اعضای خانواده‌اش در خانه هستند و می‌خواهند با من آشنا شوند، من به‌خاطر دروغی که گفته بود از دستش عصبانی شدم و گفتم نمی‌خواهم آنجا بمانم، اما او به‌زور من را آزار و اذیت کرد. ما با هم درگیر شدیم و او به‌شدت من را کتک زد و حتی صدای درگیری ما را همسایه‌ها نیز شنیدند.
شاکی گفت: از اتفاقی که افتاده بود، خیلی عصبانی شدم و ناراحت بودم. مرد جوان با من تماس گرفت و گفت: قصد ازدواج دارد و من شکایت نکنم، اما من آن‌قدر آشفته بودم که دیگر به هیچ چیز فکر نمی‌کردم. فردای آن روز وقتی با او تماس گرفتم، دیگر جواب تماسم را نداد. بعد هم گفت: رابطه بین ما تمام شده است و خانواده‌اش من را نمی‌خواهند. دختر جوان گفت: این اتفاق من را به افسردگی کشاند و وضعیت روحی‌ام را به‌شدت به‌هم ریخته است.
با شکایت دختر جوان، مدیر دفتر پیشخوان فراخوانده شد. او قبول کرد با دختر جوان رابطه داشته، اما مدعی شد رابطه آنها به‌زور نبوده است. مرد جوان گفت: من از این دختر خوشم آمد و واقعا هم قصد ازدواج با او را داشتم. عاشقش شده بودم، اما خانواده‌ام این رابطه را قبول نکردند و مادرم با مخالفت شدید به من گفت: نمی‌تواند این دختر را به عنوان عروس قبول کند. مخالفت خانواده‌ام آن‌قدر شدید بود که گفت: اگر قرار است با این دختر ازدواج کنم، یا باید او را انتخاب کنم یا مادرم را. من موضوع را به دختر جوان گفتم و توضیح دادم اگر با این شرایط بخواهیم ازدواج کنیم، خوشبخت نخواهیم شد ضمن اینکه مادرم هم برایم به خواستگاری رفته و قرار بود با یکی از دخترهای فامیل ازدواج کنم.
متهم گفت: من و دختر جوان با هم رابطه داشتیم و این رابطه هم در خانه ما بود و من این موضوع را قبول میکنم، اما اینکه می‌گوید درگیری ما به دلیل این بود که من به او تعرض کردم، درست نیست. او با من دعوا کرد، چون گفتم که ازدواجی بین ما سر نمی‌گیرد و بهتر است او نیز به دنبال سرنوشت خودش برود. با اینکه خودم از به‌هم‌خوردن این رابطه ناراحت بودم، اما انتظار نداشتم دختر جوان چنین واکنشی نشان دهد. بعد از گفته‌های پسر جوان و مشخص‌شدن نتیجه پزشکی قانونی و سایر مدارک موجود در پرونده، قضات شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران که به این پرونده رسیدگی می‌کردند، رأی بر شلاق برای پسر جوان دادند، اما دختر به رأی صادره اعتراض کرد و گفت: بعد از این حادثه زندگی من چنان تحت تأثیر قرار گرفت که مجبور شدم دانشگاه را رها کنم. من سال‌ها درس خواندم و پشت کنکور ماندم تا در رشته مورد علاقه‌ام در دانشگاه قبول شدم و در دانشکده هنر مشغول به تحصیل شدم، اما وقتی این حادثه پیش آمد و پدر و مادرم متوجه شدند چه شده است، دیگر اجازه ندادندبه دانشگاه بروم و مجبور به ترک تحصیل شدم. افسردگی شدید گرفتم و همه زندگی‌ام نابود شد. خانه‌نشین شدم حتی نمی‌توانم سر کار بروم و سرنوشتم به طور کلی تغییر کرد، اما پسر جوان فقط به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده که این مجازات خسارتی که به زندگی من وارد شده است، جبران نمی‌کند. آبرویم رفته و دیگر هیچ کس نسبت به من دید خوبی در خانه ندارد. من به رأی صادره اعتراض و درخواست تجدیدنظرخواهی دارم و نه‌فقط رضایت نمی‌دهم، بلکه خواستار مجازات شدید‌تر هستم.
با ثبت درخواست تجدیدنظرخواهی دختر جوان، پرونده برای بررسی بیشتر به دیوان عالی کشور ارسال شد.
چرا وقتی خونه اون بزمجه رفتی؛ فکر گذشته و آینده ات نبودی، ببم جان؟ 
| 
خانمها فریب می دهند اما وقتی صید قلاب را رها می کند شاکی شده و شکایت می کنند.گویا تنها آبروی دختر هست که مهم است. آبروی پسر مهم نیست.
جالب اینه همینا وقتس خواستگار ناشناس براشون میره ناز می کنند و می خواهن خودشان با دلفریبی جوانان ما را به دنبال خودشان بکشند
| چه قدر راحت قضاوت می کنید اینقدر میدونم دروغگو دشمن خداست این پسر دروغ گفته اگه دختر به پسرها بی محلی کنه می گویند عقب افتاده باید توخونه باباش بترشه اگه اعتماد کنه هم این وضعیتش و اونم قضاوت مردم. واقعا هوای ایران چه قدر سنگینه برای دخترامون | چرا یک دختر تنهایی به خانه یک مرد می رود الان اگربرای کار به اتاق همکار مرد بروم حتما درب اتاق باید باز باشد وگرنه داخل نمی شوم اگر رابطه به زور نبوده پس هر دو طرف به یک اندازه مقصرند. حالا ایشون تازه شاکی شدند که 99 ضربه شلاق کمه؟ اتفاقا شما هم باید همین قدر شلاق بخورید! آبروی شما رفته تقصیر دیگران چیه؟ میخواستی نری خونه یک نفر دیگه و رابطه برقرار نکنی. مگه زوری بوده؟ | اگه خواهر یا دختر خودت بود هم همین رو می گفتی دختري كه بدون اطلاع خانواده بره خونه مرد غريبه عاقبتش بهتر از اين نميشه . خنده دار...بزور که خانه نبرده؟؟؟؟فکر کنم یک شارلاتان بازی جدیدی داره شروع میشه..هرکسی قهر کنه میره شکایت...این حق برای آقایان هم باید قایل شد .. در دوران قدیم از پدر بزرگها و ماردبزرگها مان شنیدیم وقنی چنین اتفاقی می افتاد یا با پسر چنان برخورد می کردند که دیگه نتونه زندگی کنه یا باید با اون دختر ازدواج کنه به هر حال نمی تونست راحت یک مرد برای هوی و هوسش دختری را قربانی کنه ولی الان با ورود نصفه نیمه فرهنگ غرب و ماندن نصفه نیمه سنت واقعا زندگی برای زنها و دخترها سخت شده. مردها با ورود فرهنگ غرب راحت به دخترهای پاک که به نظرم حرمت آنها به اندازه کعبه مقدس است. دست دارازی می کنند در حالی که از دخترها به اندازه سالیان دور هم حمایت نمی شود. باید یا به سنت برگردیم که غیر ممکن است یا تا حد امکان قوانین حمایتی به قوانین سراپا مردسالارمان اضافه کنیم. | مثلاً که چي؟ 
| درست است . باید عین قدیم ازدواج زورکی صورت بگیرد . قبلا دست و پای آن پسر را مهریه دختر می کردند که نتواند طلاق بدهد . می شود تلطیف کرد و مثلا 1000 سکه مهریه کنن . تا هر پسری هر غلطی نکند. واقعا این دادگاهها نمی فهمند در جامعه اسلامی دختر با یک اشتباه به نایودی می رود | خود كرده را تدبير نيست | اون زمان قدیم بود الان با پنجاه نفرن عین خیالشونم نیست، این ترفند جدید کاکل زریهای ایرانیه ، برای تجاوز به دختری نقشه میکشند وقتی به خواسته شون رسیدند میگن رابطه به زور نبوده و دختره خودش خواست. | خوب دختر مگر عقل نداره که با پسرها دوست میشه.این واقعیت است که هر پسری که با دختری دوست میشود فقط یک فکر در سر دارد. دخترها هم احقانه فریب می خورند. اگر واقعا فقط قصد آشنایی است جایی عمومی جلوی چشم مردم پسر حرفهایش را بزند و در صورت نیاز به ادامه صحبت با خانواده به خواستگاری بیاید.
اعدام هم برای پسره کمه، 99 ضربه شلاق در مقابل نابودی یک زندگی؟؟!! دختر جوان ادامه داد: روز حادثه آن مرد من را به خانه‌اش دعوت کرد. وقتی به خانه او رفتم، دیدم کسی در منزل نیستحماقت کنتور نداره
خد کرده را تدبیر نیست
| چرا رفته خونشون آخه چرا بیرون حرف میزدن معلومه که به زور نبوده تجاوز یعنی اقدامی با زور صورت گرفته در حالی که وقتی وعدۀ ازدواج داده یعنی فریب داده! لطفاً در انتشار این اخبار دقت بیشتری کنید. | پس چرا بدون اطلاع خانواده همين طوري سرشو انداخته پايين رفته قربانگاه؟ باید کارتون پینوکیو رو به صورت تخصصی برای دختر خانم ها پخش و نقد کنند اول از همه خودش مقصره.ما ایرانیا هم خدای احساسات.فورا دلمون برای دختر جوان افسرده سوخت.با خودش نگفت وقتی دارم میرم خونه یارو ممکنه چه اتفاقی بیفته؟ ما انگاز نمیخوایم قبول کنیم که یه زن هم میتونه مجرم باشه.کاا دلمون براشون میسوزه همه چی برعکس شده پسر باید بره خانه دختر تا پدر مادر دختر پسر را پسند کنند ؛ نه اینکه دختر تنهایی بره خانه پسر و چند تا سیبیل کلفت از اتاق های خانه بزنند بیرون و .......... | کاملا درست. من اشتباهی منفی دادماین چیزا رو باید تو صداوسیما به اطلاع خانواده ها برسونن
با پدر ومادرت موضوع را می گفتی و اونا رو در جریان حضور خودت در منزل یک نامحرم قرار میدادی و یا یکی از اونا رو با خودت می بردی و یا به پسره می گفتی با پدر و مادرش بیان خواستگاری، خودت کردی که لعنت بر خودت باد نشان می دهد که نقش خانواده در حمایت و نظارت بر فرزندان کاهش پیدا کرده. دیگه خانم به خانواده نمیگه که قراره کجا بره و چه کنه؟ دختر مردم را گول زده و با وعده ازدواج و دیدار با خانواده به خانه کشیده و مورد اذیت و ازار قرار داده . ۲۰۰ ضربه شلاق هم بخورد چه فایده دارد . زندگی دختر مردم را تباه کرده . مجازات باید با فرهنگ و جامعه تطبیق باشد. اولا باید خسارت مالی سنگین بدهد چرا که صدمه بدنی و روحی زده بعد هم شلاق بخورد . | با اين منفي هايي كه راجع به اين موضوع مي بينم پي بردم كه كم افرادي نيستن كه با تجاورز گويا موافقن . خب اگه اينطوره كه انشاله براي خواهر و دختر خودتون باشه دختري كه ازدواج را نهايت ارزويش مي داند اخر و عاقبتش بهتر از اين نميشه هردوشان راشلاق بزنیدوزندان یک مدت تا دوطرف دیگرخلاف نکنند هردوانهاعقل داشتن ازفضانیامده بودن که.. جالب بود شما چرا تنهايي رفتي؟؟!!!!!!!!!شما چرا به خانواده ات بي احترامي كردي؟
حساب اون مرتيكه جداست و حساب شما جداتر
| باید به اتفاق خانواده میرفت باید حداقل 33 ضربه شلاق هم برای دختر درنظر گرفته میشد. یه زمانی دخترها می فهمیدن رفتن به خونه یک نفر غریبه چه تبعاتی براشون داره یا از اول نمی رفتن یا اگه می رفتن پای همه چیزش هم می ایستادن. الان به میل خودشون میرن بعد میگن به زور به ما تجاوز شد! این موضوع چطور برای قاضی محرز میشه؟ دختره خودش راضی بوده والا نمی رفته | رفته ولي قرار به تجاورز نبوده اين چه حرف و طرف تفكريه كه شما داري عاقبت تماشای برنامه ها و سریالهای مبتذل ماهواره ای که مروج اصلی فساد در جامعه است همین است | شاید هم تشویق فرهنگ چند همسری و صیغه و از این حرفا در این حالت بدیهی ترین جواب ازداوج با بخشی از بدن به عنوان مهریه دختر است که در شرع امده است مگر 99 ضزیه شلاثق جبران مافات می کند هرچند دختر راضی باشد و پسر را فریب داده باشد مقصر اصلی پسر است و قانون هم تکلیف را تعیین کرده است اصولا اکثر کسانی که در رشته هنر درس میخونن خیلی آزاد و رها هستند وقتی از جلوی دانشگاه های هنر رد میشیم این آزادی و بی قد و بند بودن ها کاملا نمایانه از سیگار کشیدن های بی پروا و دست جمعی بگیر تا شوخی ها و قهقه زدن با پسر ها و... خوب چه انتظاری میشه داشت .... دختری که به خانه جوانی برود ............................................. این دختر داره فریبکاری میکنه و البته پسر هم میتونه مقصر باشه ولی باید عادت کنیم که خانمها هم میتوانند شارلاتان و خلافکار باشند عین آقایان رفتی خونش چکار؟؟؟ خانمهای جوان باید بیشترقدرخودشون رو بدونن اگر برای خودشون و خانواده شون ،وبرای روح وذهن وجسمشون ارزش بیشتری قایل باشن به راحتی فریب گربه نره وروباه مکار رو نمیخورن .اقایان هم بدانند که گوهر پاکدامنی وغیرت بسیاربسیار بارزش تر از اسیروذلیل هوس بودن است.یه زمانی یکی ازباارزش ترین سرمایه های یک مرد، حجب وحیا وغیرت اش بود
به نظرم باید قوانین منطقی برای جلوگیری از این اتفاقها بذارن آخه با شلاق که مشکلی حل نمیشه حالا که ثابت شده بودباید ازدواج میکردن سرنوشت این دختر چه میشه من واقعا متاسف شدم من دیروز رفته بودم کافی شاپ یه دختر و پسر نهایتا ۱۶ ساله اونجا بودن که جلوی چشم همه مردم به راحتی و بدون خجالت معاشقه میکردن..... حالم از پدر و مادرهای احمق به هم میخوره. من باشم تحت هر شرایطی از دخترم یا خواهرم حمایت میکنم. این دختر الآن بیشتر به حمایت خوانوادش نیاز داره ولی خوانواده اش با برچسب هرزگی حبسش کردند. کامنتها رو که میخونی و تعدا لایه‌ای علیه خانوم حکایت از جامعه ضد زن ما داره، واقعا اگر این اتفاق برای دختر خودتون می افتاد همچین عکس العملی داشتین؟ اینجا که قانون حاکم نیست بگیم قانون ضد زن، فرهنگ خوندن داریم نشون میدیم، ما فرهنگمون اشکال داره، تا فرهنگ درست نشه قانون اصلاحش بی فایدس وا. اين چه حكميه ؟!! بابت تجاوز فقط شلاق؟!! اينطوري كه هر كي به هر كي برسه تجاورز ميكنه بهش و ميره شلاق ميخوره؟! اون دختر بايد چكار كنه؟!