بازدید 7043
۱
تحلیل دکتر کیهان برزگر از نشست سالیانه کلوب والدای؛

خیز روسیه به شرق برای مدیریت سیاست جهانی

شانزدهمین نشست سالیانه کلوپ والدای روسیه با نام «طلوع شرق و نظم سیاسی جهانی» از سی ام سپتامبر تا سوم اکتبر ۲۰۱۹ در شهر سوچی برگزار شد. نام اصلی و عناوین نشست‌های تخصصی این کنفرانس سالیانه، نشان از توجه ویژه روس‌ها به اهمیت فزاینده شرق در معادلات اقتصادی و سیاسی جهان بوده و اینکه چگونه مدیریت شرق در پهنه اورآسیا و پاسفیک می‌تواند جایگاه روسیه را در سیاست بین الملل تقویت کند.
کد خبر: ۹۲۸۸۵۲
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۳ 09 October 2019

شانزدهمین نشست سالیانه کلوپ والدای روسیه با نام «طلوع شرق و نظم سیاسی جهانی» از سی ام سپتامبر تا سوم اکتبر ۲۰۱۹ در شهر سوچی برگزار شد. نام اصلی و عناوین نشست‌های تخصصی این کنفرانس سالیانه، نشان از توجه ویژه روس‌ها به اهمیت فزاینده شرق در معادلات اقتصادی و سیاسی جهان بوده و اینکه چگونه مدیریت شرق در پهنه اورآسیا و پاسفیک می‌تواند جایگاه روسیه را در سیاست بین الملل تقویت کند.

به گزارش «تابناک»؛ دکتر کیهان برزگر، استاد روابط بین‌الملل ـ که در نشست مذکور سخنرانی می کرد ـ در یادداشتی اختصاصی برای تابناک به تحلیل جنبه‌های مختلف این کنفرانس پرداخت؛

در اهميت اين كنفرانس بايد گفت، هر سال رئيس جمهور روسيه، ولاديمير پوتين هم در نشست اختتاميه حضور مي يابد و درباره ديدگاه هاي روسيه نسبت به سياست جهاني و منطقه اي را بحث می کند. در كنفرانس امسال، رؤساي جمهوري آذربايجان، قزاقستان، پادشاه اردن و رئيس جمهور فیليپين هم به همراه وزراي خارجه كشورهاي ديگر حضور داشتند كه هر يك بر اهميت نقش کشور خود و البته روسيه در معادلات جهاني به ويژه در منطقه "اورآسياي وسيعتر" تأكيد كردند كه منطقه اي از ليسبون در پرتغال تا ولادي وستوك در شرقي ترين نقطه روسيه را شامل مي شود. در این تعریف، حتی آفریقا هم در نگاه روسیه به عنوان یک نقطه دسترسی به منابع و یافتن دوستان جدید حائز اهمیت می شود. طی دو هفته آینده، کنفراس "روسیه در آفریقا" به ابتکار شخص پوتین در سوچی برگزار می شود.

تم اصلي كنفرانس امسال، بر محور بازتعريف جايگاه روسيه در منطقه اوراسيا و به عنوان پلي جغرافيايي و هويتي بين كشورهاي شرقي و غربي قرار داشت. نشست هاي تخصصي كنفرانس هم بيشتر متمركز بر چگونگي مديريت نقش روسيه در پرتو ظهور آسيا در معادلات سياسي و اقتصادي جهاني بود. ابتدا گزارش ساليانه كلوپ والداي مورد بحث قرار گرفت. بنظرم اين گزارش خود ترجمان پيدايش نوع جديدي از «رئاليسم سياسي» در تفكر سياست خارجي روسيه با تمرکز بر اهمیت ایجاد مكانيسم های جدید امنيتي به عنوان یک ضرورت برای تقويت يك دنياي چند قطبي در حوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي ـ اجتمايي براي مديريت دنياي هرج و مرج گونه فعلي است.

هفت بیانیه این گزارش عبارتند از: نخست، بشر برای بقا در عصر جدید، نیازمند ایجاد یک آیین جدید از رفتار مسئولانه است. دوم، هرج و مرج همچنان در روابط بین الملل حاکم است و نظم نسبی ایجاد شده در شریط ویژه قرن بیستم، دیگر کارساز نیستند. اکنون «مکانیسم امنیتی» به جای «ترمیم حکومت داری» در مرکز مباحث سیاست جهانی قرار دارند. سوم، ساختار نظام بین الملل هر چه باشد، کشورها همچنان برای بقا مبارزه می کنند؛ بنابراین، ضروری است یک سیستم کنترل مناسب واکنش ها بر رفتار و ارزش های دیگران ایجاد شود. چهارم، ایده «حاکمیت نسبی»، که محصول «نظم لیبرالی» در زمان سلطه خودش بود، به مفهوم برتری «قدرت» تغییر جهت یافته است. پنجم، باید پذیرفت که اکنون ایجاد قواعد جهانی بر پایه خواست های قدرت بزرگ یا گروهی از قدرت ها امکان پذیر نیست و بیشتر باید بر اصل «تامین منافع» کشورها تکیه کرد. ششم، نظم جهاني جاري، جاي خود را به دمكراسي کشورهای مستقل مي دهد كه اين خود قواعد جديدي را براي رفتار مسئولانه ايجاد مي كند. نهايتا هفتم، جهان جديد بسيار دمكراتيك تر و دقیق تر برای سیاستگذاران در مقایسه با جهان قبلي است. این تحول خود فرصت های جدیدی برای تکامل بیشتر رفتاری بشریت به عنوان جامعه ای از کشورهای مستقل فراهم می کند.

محور عناوين نشست هاي تخصصي كنفرانس ساليانه والداي با رویکرد فهم پویایی های تحولات منطقه اي و سياست جهاني عبارت بودند از: «جايگاه خاورميانه در سياست جهاني»، «چگونگي تعادل در بازارهاي انرژي جهاني»، «آثار افراط گرايي مذهبي بر سياست جهاني»، «اورآسياي وسيع تر به عنوان شكل جديد ژئواكونوميك سازماني»، «جايگاه آفريقا در سياست جهاني»، «تعاملات روسيه و جهان اسلام»، «آينده رشد اقتصادي منطقه آسيا ـ پاسفيك و اقيانوس هند»، «جايگاه خاورميانه در چارچوب عمومي سياست روسيه»، «مسأله مهاجرت و سياست جهاني»، «جايگاه رقابت هاي تكنولوژيك در ايجاد جنگ و منازعه»، «اقتصاد آسيايي، موضوع رشد يا منازعه» و نهایتا «نظم جهاني از نگاه شرق.»

نگاهي به تم اصلي و عناوين نشست هاي تخصصي، نويسنده اين مقاله را به اين نتيجه مي رساند كه روس ها سعي دارند تا به عنوان پلي اقتصادي-جغرافيايي و هويتي بين شرق و غرب عمل كنند. این تحول پارادایمی در نگاه روسیه در شرایطی اتفاق می افتد که رقبای غربی روسیه، به ویژه آمریکا، در سیاست جهانی خود تجدید نظر کرده و با رشد پوپولیسم و راست گرایی افراطی تمایل چندانی برای مداخله در امور جهانی به نفع متحدان آسیایی خود ندارند و در نتیجه کشورهایی چون ترکیه، عربستان سعودی، هند و حتی ژاپن در جستجوی سیاست های خارجی مستقل خود هستند. روس ها همچنین به این نتیجه می رسند که رشد فزاینده اقتصادی آسیا، به ویژه در حوزه های دسترسی به بازار تجارت و تکنولوژی، همزمان از لحاظ پایداری بر توازن سیاسی و ژئوپلتیک جهان تأثیر می گذارد. از این دیدگاه، تقویت نگاه روسیه به شرق اجتناب ناپذیر است، چون اکنون تجارت این کشور با آسیا بیشتر از اروپاست و این برای دوطرف مفید بوده است. روسیه تا دو قرن گذشته یک کشور اروپایی محسوب می شد و پایتخت آن سن پطرزبورگ، نقطه اتصال با هویت غربی بود؛ اما ریشه های سیاسی-اجتمایی روسیه به آسیا همواره وجود داشته که موقتا در روند زمان و تحولات پرنوسان قرن گذشته این کشور قطع شد. اکنون روسیه خود را یک کشور اورآسیایی می بیند و بازگشت به ریشه های آسیایی دیگر برای روس ها یک شرم نیست.

اما این نگاه روس ها الزاما به این معنا نیست که آنها سعي در استفاده از ميدان شرق براي تضعيف غرب دارند. هدف اصلی روس ها این است که روندهاي جاري جهاني از سلطه غرب خارج شده و به نفع روسیه در يك دنياي چندجانبه گراي مبتنی بر ادغام منطقه ای و با تکیه بر عناصر اتصال جغرافیایی و تاریخی ملت ها تغییر یابند (این شاید همان ترویج گفتمان جهان «پساغربی» است که اکنون در ادبیات سیاسی کشورمان البته با روش ویژه خود دنبال می شود). بر این مبنا، رئاليسم سياسي جدید روسي به بازتعريف مفاهيمي همچون «دولت» (state)، «امنيت»، «حاکمیت»، «دمكراسي»، «منافع» و غيره به منظور سازگاری با محیط جدید ژئوپلتیک در سیاست جهانی می پردازد.

در مقاله قبلي ام در تابناك با تیتر «بازي روس ها در ميدان شرق» در مورد ويژگي هاي جديد سياست خارجي روسيه با تكيه بر موقعيت ژئوپلتيك اورآسيايي و تجربه اتصال تاريخي با مليت ها و اقوام گوناگون به عنوان يكي از ابزارهاي قدرت ملي روسيه بحث و تأكيد كردم كه مدل جديد روسي خواهان ادغام با شرق براي مديريت سياست جهاني به نفع خود است و اينكه چنين تلاشي بر خلاف دوران جنگ سرد که بیشتر ایدئولوژیک بود، اکنون جنبه منفعت-محوري اقتصادي و تأثيرگذاري ژئوپلتیک و هويتي دارد.

در همين راستا، سرگئي لاورف، وزير امور خارجه روسيه در نشست تخصصي خاورميانه در تشریح مدل روسی می گوید که روسیه نقض حاکمیت کشورها در منطقه خاورمیانه توسط سایر بازیگران، به ویژه آمریکا، نگران است و استفاده از ابزار تروریسم برای بهره برداری ژئوپلتیک را محکوم می کند؛ بنابراین، روسیه مخالف تحریم های اقتصادی و فشار سیاسی آمریکا علیه ایران است و آن را توجیه پذیر نمی داند.

همچنین لاوروف تأکید می کند که روسیه خواهان تأثیرگذاری از نوع آمریکایی نیست که مجبور است به خاطر وجود پایگاه های متعدد خود در منطقه به ائتلاف سازی با کشورهای دوست خود به ضرر طرف سوم بپردازد. در مقابل، روسیه سعی در تأثیرگذاری و تقویت نفوذ خود از طریق گفت‌وگو با همه طرف ها و ابتکارهای صلحی دارد که منجر به تشکیل حکومت های فراگیر در منطقه شود. وزیر خارجه روسیه ادامه می دهد که تلاش آمریکا برای ایجاد یک ائتلاف نظامی در خلیج فارس با توجیه اسکورت نفتی-تجاری کشتی ها بر تنش های موجود می افزاید و اینکه روسیه خواهان تأسیس یک سیستم «امنیت جمعی» با مشارکت همه کشورها در این منطقه، به ویژه ایران بوده و از «ابتکار صلح هرمز» این کشور حمایت می کند، چون آن را در راستای شامل کردن هم بازیگران در نظر می گیرد. يا ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسیه هم در تداوم ارائه مدل رئالیسم جدید سیاسی روسیه بر اهمیت جغرافیا و تاریخ در تقویت ادغام منطقه ای و ایجاد امنیت در منطقه اورآسیا تأکید کرد.

در کنفرانس، او از تقویت روابط همه جانبه روسیه و چین حمایت و در حوزه خلیج فارس از ایده همکاری جمعی با مشارکت کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای ذینفع استقبال کرد. پوتین همچنین به مانور مشترک نظامی بین روسیه، ایران و چین در دریای عمان در آینده خبر داد و آن را ثبات ساز خواند. نیز از تلاش های روسیه در سرکوب تروریسم در بحران سوریه و تشکیل قانون اساسی جدید این کشور سخن گفت و تأکید کرد که ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت پرنفوذ منطقه ای باید مشکلات خود را مستقیم حل کنند و با تمرکز بر حل چالش های مشترک نظیر افراط گرایی، جدایی طلبی و تروریسم راه هایی برای تنش زدایی پیدا کنند.

خيز روسيه به شرق براي مديريت سياست جهاني

اما سخنرانی این نویسنده هم که به نوعی برگرفته از رئالیسم سیاسی جاری ایرانی با مختصات خود است، در نشست عمومی دوم کنفرانس سالیانه والدای در مورد «درس های تحولات خاورمیانه برای سیاست جهانی» در دو قالب تجربه منطقه ای و تجربه ایرانی ارائه شد: نخست، در قالب کلی تجربه منطقه ای، این نکته را مطرح کردم که تحولات جاری خاورمیانه بر سه مفهوم «دولت» (state)، «سنت و ایدئولوژی»، و «جنگ» تأثیرات جدی داشته و ماهیت آنها را تغییر داده اند. در مورد نوع «دولت»، شاهد نوعی شیفت در شکل حکومت های حداکثری در دوران قبل از جنگ های آمریکا در منطقه، به ویژه عراق در 2003، به حکومت های ضعیف و حداقلی و به ویژه از سال 2011 با بروز «بهار عربی» و سپس گرایش به حکومت های توتالیتر و شاید در مرحله بعدی کاملا نظامی در جهان عرب هستیم. چالش تاریخی حکومت ها در منطقه برقراری تعادل بین «حکومت داری خوب" (توسعه اقتصادی و سیاسی) و برقراری «امنیت ملی» (بقای کشور) بوده است. تحولات منطقه ای سبب شده در موضوع امنیت ملی در اولویت کشورها قرار گیرد.

در مورد «ایدئولوژی» هم شاهد گرایش شدید دولت های قوی ملی همچون ایران، روسیه و ترکیه به سمت بهره برداری از منبع قدرت ایدئولوژی، البته با تکیه بر ویژگی های خاص هر یک از این کشورها، برای تأمین منافع ژئوپلتیک هستیم؛ مثلا این سه کشور، برای مقابله با دشمن مشترک خود یعنی تروریسم داعش و القاعده، با بهره برداری از تقدس ضرورت «بقای کشور»، حمایت از «ملت ها»، و «امنیت ملی» و یا حتی «منفعت اقتصادی» در شرایط ایجاد ثبات در منطقه، که به نوعی برگرفته از فرهنگ سنتی-ایدئولوژیک و ویژگی های تاریخی-اجتماعی این کشورهاست، به همکاری با یکدیگر در قالب «روند امنیتی آستانه» و «مذاکرات نشست سران» پرداخته اند که تاکنون هم موفق عمل کرده است. عدم دعوت از کشورهای عربی، به ویژه از سوی روسیه، به این جمع سه جانبه بیش از هر چیز به آگاهی روس ها از وجود اختلاف مشهود ایدئولوژیک در جهان عرب در مواجهه با پدیده افراط گرایی و تروریسم برمی گردد.

در مورد مفهوم «جنگ» هم کاملا مشهود است که توجیه ورود جنگ برای حفظ امنیت و بقای «دولت» بتدریج تقویت شده، ضمن اینکه بر کارآمدی و مشروعیت جنگ های نامتقارن هم افزوده می شود. این تحول، خود ماهیت و نوع مداخله گری به شکل جنگ های متعارف توسط قدرت های خارجی را به دلیل بالا بودن هزینه های اقتصادی و سیاسی-اجتماعی آنها به چالش می کشد و از این لحاظ نوع جدیدی از «توازن وحشت» بین کشورها شکل می گیرد که خود می تواند در نهایت منجر به کاهش تنش و ایجاد ثبات نسبی شود. به واقع، جنگ های سوریه و یمن در نهایت منجر به تحقق خواست های مداخله گران خارجی نشده و اکنون احساس عمومی این است که به یک صلح فراگیر نزدیکتر شده ایم.

نکته دوم این ،مربوط به عملیاتی کردن الگوی فوق در تجربه ایرانی و درس های آن برای سیاست منطقه ای و جهانی بود. در اینجا بحثم این بود که دو موضوع مهم سیاست خارجی ایران یعنی «توافق هسته ای» و «سیاست منطقه ای» تحت تأثیر سه مفهوم فوق یعنی تقویت «دولت» ایرانی با استفاده از منبع قدرت «ایدئولوژی» و ابزار «جنگ» های نامتقارن بوده است. ورود به برجام (توافق هسته ای با قدرت های بزرگ) با هدف تقویت و بقای «دولت» ایرانی بود. دو هدف مهم برجام یعنی رفع فوری تحریم های اقتصادی و حل نسبی معضلات استراتژیک با آمریکا شاهد این ادعا هستند که البته هیچ یک تاکنون به نتیجه نرسیده است.

همزمان «سیاست منطقه ای» ایران هم با هدف بقای «دولت» ایرانی است. منطق تداوم سیاست منطقه ای ایران در بستر زمان ساده است: پیشگیری از یک «تهدید بزرگتر امنیتی» که می تواند در نتیجه تضعیف قدرت بازدارندگی نرم و سخت ایران در منطقه و به ویژه در محیط فوری امنیتی شکل بگیرد و این خود منجر به فروپاشی «دولت» و چند دستگی «ملت» شود؛ یعنی هدف اصلی حفظ «دولت ملی» ایران در یک منطقه پرآشوب است که قدرت های خارجی قرن ها به اشکال مختلف به آن طمع داشته اند. در اینجا دو منبع قدرت ملی ایران یعنی «ایدئولوژی» و «جنگ» (بازدارندگی نامتقارن) در خدمت بقای «دولت ایرانی» قرار می گیرند.

نهایتا تأثیر این تحولات در حوزه سیاستگذاری این است که ایران، ضمن آگاهی از محدودیت های استراتژیک خود به ویژه در حوزه اقتصادی، در برابر تحریم های سخت آمریکا بر مبنا و مشروعیت حفظ «دولت ایرانی» مقاومت می کند. در حوزه سیاسی هم به انسجام ملی خود با اولویت دادن به مقابله تهدید خارجی و مسأله امنیت مرزهای کشور (با سرنگونی پهباد پیشرفته آمریکایی در تنگه هرمز) می افزاید و بر اهمیت جنگ های نامتقارن با استفاده از تقویت شبکه های محلی نیروهای دوست در منطقه واقف بوده و به شکل کارآمدی از آن در جهت تعادل قدرت رقبای منطقه ای و جهانی استفاده می کند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۱
اوضاع اسفبار اقتصادی مردم روسیه را ببینیم یا مدیریت جهانی اش را ؟؟؟؟؟

حرفهای احمدی نژادی میزنی .

مدیریت جهانی که شما حرفشو میزنید احتمالا احیای پایگاههای مخوف جاسوسی دوران سرد توسط روسهای بیرحم خواهد بود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

کمپین ضد روسی باید هرچه سریعتر راه اندازی شود
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان