کمیته‌ملی المپیک برمدار المپیزم
هجده ماه پس از ریاست سید رضا صالحی امیری بر کمیته ملی المپیک، به جرات می‌توان گفت: این نهاد بیشترین تطبیق را با نهاد کمیته بین المللی المپیک دارد و براساس آموزه‌های المپیزم عمل می‌کند.
مجمع کمیته ملی المپیک هجده ماه پیش فردی از میان رجال سیاسی – فرهنگی کشور را برای پست ریاست کمیته ملی المپیک انتخاب کرد. مدیری که اگرچه در زمینه‌های فرهنگی ید طولایی داشت، اما با ورزش قهرمانی و جنبش المپیک چندان قرابتی نداشت و شاید همین نکته نگرانی‌هایی از مدیریت او بر تخصصی‌ترین رکن ورزش قهرمانی کشور ایجاد کرده بود. با این وجود مجمع کمیته ملی المپیک با قاطعیت صالحی امیری را به ریاست برگزید.
شاید در گذشته رسم بر این بوده تا تنها میزان مدال‌های کسب شده در بازی‌های آسیایی و یا المپیک را متر و معیاری بر سنجش مدیریت مدیران کمیته ملی المپیک قلمداد کنیم، اما جنبش المپیک و فلسفه المپیزم که توسط کمیته‌های ملی المپیک در ممالک مختلف توسعه می‌یابد و نهادینه می‌شود، مولفه‌های گسترده‌تری را در مدیریت این نهاد‌ها مد نظر دارد. مولفه‌هایی که همگی فقط به کسب مدال منتهی نشده و به تعمیق اخلاق، تلاش برای موفقیت و اشاعه روح پهلوانی نیز تاکید دارند.
امروز پس از این هجده ماه از شروع مدیریت جدید شاهد تحولات بسیار مثبتی در نهاد کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران هستیم. قریب به اتفاق کمیسیون‌های کمیته با افرادی موثر و کاردان تشکیل شده و به صورت مرتب در حال برگزاری نشست‌هایی تخصصی هستند. به موضوع بسیار مهمی همچون تاریخ شفاهی ورزش ایران پرداخته شده و بخش‌هایی مغفول مانده، اما مهم ورزش قهرمانی کشور در حال مستندسازی و ماندگار شدن برای آیندگان هستند. موزه ملی ورزش که سال‌ها به یک آرزو برای ورزشی‌ها تبدیل شده بود با بهترین شکل ممکن و تلاش‌های پیگیرانه تشکیل شده است.
موضوع پیشکسوتان ورزش به یک موضوع مهم تبدیل شده و گاه و بیگاه در نشست‌های تخصصی و یا عمومی از آن‌ها دعوت و تجلیل می‌شود. نقش ریش سفیدی و پدرانه را در عین رعایت استقلال فدراسیون‌ها مابین قهرمانان ملی و مدیران فدراسیون‌ها ایفا می‌کنند. رابطه بسیار خوبی با بدنه دولت از جمله وزارت ورزش و سایر بخش‌های تاثیرگذار داشته و توانسته‌اند حمایت‌های لازم دولتی را به بخش ورزش تخصیص دهند. از مدیران، خبرنگاران و فعالان رسانه‌ها به عنوان رکنی موثر در ورزش بخوبی مشورت گرفته و از نقش مثبت و تاثیرگذار آن‌ها بهره می‌برند. از دانش آموزان و دانشجویان دعوت می‌شود تا با حضور قهرمانان ملی با اهداف المپیزم آشنا شوند. کانال ارتباطی مستقیم مابین همه قهرمانان و المپین‌ها با شخص رییس ایجاد شده و پیگیر امور آن‌ها هستند. نشست فصلی با مدیران سابق کمیته ملی المپیک برگزار می‌کنند و ده‌ها مورد ریز و درشت دیگر که شاید نتوان آن‌ها را با متر و معیار مدال المپیک و بازی‌های آسیایی سنجید، اما بعضا به مراتب مهمتر از مدال المپیک هستند؛ بنابراین امروز به جرات کمیته ملی المپیک ایران بر مدار المپیزم قرار دارد و امیدواریم اینگونه رفتار‌های مثبت و تاثیرگذار در بدنه ورزش نیز جریان داشته باشد.
بسیاری از اینگونه رفتار‌ها برای مدیران باشگاه و فدراسیون‌ها نیز درس آموز است و آن‌ها نیز می‌توانند به تاثی از این رفتار، مدیریت خود بر مجموعه‌های تحت مدیریت شان را از توجه صرف به مدال آوری خارج کرده و به موضوعات دیگری نیز توجه کنند. جنبش المپیک فقط کسب مدال نیست. مدال آوری در حوزه اخلاق نیز کم از مدال المپیک ندارد.
