بازدید 16093
مرور روزنامه‌های یکشنبه ۲۶ خردادماه؛

چرا این همه چالش در کشور وجود دارد؟ /اقلیت خودتی! من ایرانی‌ام/ سرانجام حادثه نفتکش‌ها چه خواهد شد؟

انتقال پایتخت ارزی به تهران، نظرات کاربران درباره فراخوان رئیسی، گفت‌وگوی شورای نگهبان با اصلاح‎طلبان، تنهایی تیم «ب» در نمایش نفتکش ها، پیروزی ایران مقابل لهستان سرسخت، تهدید بی سابقه موشکی انصارالله علیه اسرائیل، طرح‌های جدید بانک مسکن درباره اجاره بها و تحلیل‌هایی درباره رهاورد‌های سفر آبه و ماس به تهران، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۹۰۵۷۵۶
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۰۴ 16 June 2019

انتقال پایتخت ارزی به تهران، نظرات کاربران درباره فراخوان رئیسی، گفت‌وگوی شورای نگهبان با اصلاح‎طلبان، تنهایی تیم «ب» در نمایش نفتکش ها، پیروزی ایران مقابل لهستان سرسخت، تهدید بی سابقه موشکی انصارالله علیه اسرائیل، طرح‌های جدید بانک مسکن درباره اجاره بها و تحلیل‌هایی درباره رهاورد‌های سفر آبه و ماس به تهران، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۶ خرداد ماه در حالی چاپ شدند و بر پیشخوان روزنامه فروشی‌های کشور قرار گرفت که واکنش‌ها به اتهام زنی آمریکا علیه ایران در ماجرای نفتکش‌ها و تحلیل‌هایی درباره پشت پرده‌های این حادثه‌ها در کنار بازتاب فراخوان رئیسی برای استفاده از دیدگاه‌های مردم در فضای مجازی و تهدید کم سابقه یمن علیه اسرائیل و عربستان در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.
روزنامه‌های امروز همچنین پیروزی تیم ملی والیبال ایران مقابل لهستان را نیز در صفحات نخست خود برجسته کردند.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛

چرا این همه چالش در کشور وجود دارد؟
کورش الماسی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه ابتکار با عنوان چرا این همه چالش در کشور وجود دارد، نوشت: اولین گام برای چاره اندیشی به منظور مدیریت و حل و فصل انواع چالش‌های اجتماعی و ملی «صداقت» است. برای فهم ریشه‌ای شرایط بسیار بغرنج ضروری است تا از قالب‌های فکری سنتی و بسیار محدود خارج شویم. باید بپذیریم که همه «نخبگان» مقصر و مسئول وضعیت فعلی هستند و نه یک جناح و چند صاحب منصب.


باید بپذیریم به فرهنگ، دانش مدیریت سیاسی جدید و کاربردی در جهان معاصر که در کشور‌های توسعه یافته تبلور یافته است، دسترسی نداریم. اینکه برخی الگو‌ها و اندیشه‌های مدیریتی را از غرب یا شرق وارد و بدون بومی سازی بخواهیم آن‌ها را مبنای مدیریت کلان سیاسی قرار دهیم، شرایط آنگونه خواهد شد که هم اکنون تجربه می‌کنیم. برخی موافق این اندیشه نباشند، اما به باور نگارنده ًاحتمالا ریشه ای‌ترین دلیل وجود این همه چالش‌های اجتماعی و ملی که زیست روزمره شهروندان را به شکلی بی سابقه دشوار کرده است، این واقعیت است که مبانی نظری مدیریت سیاسی کلان «اندیشه‌های تاریخی یا اندیشه‌های وارداتی بی آنکه بومی سازی شوند، است».

چرا این همه چالش در کشور وجود دارد؟ /اقلیت خودتی! من ایرانی‌ام/ سرانجام حادثه نفتکش‌ها چه خواهد شد؟
به باور نگارنده، تنها و ابدی‌ترین راهکار برون رفت از ناکارآمدی مدیریت کلان سیاسی، تولید اندیشه‌ها و راهکار‌های مبتنی بر درک و تحلیل بومی امور اجتماعی و انسانی است. مدیریت کلان سیاسی باید خود را از دست زنجیر‌های تاریخی و اندیشه‌های وارداتی بومی نشده نجات دهد. به منظور خروج از سردرگمی ادارکی سیاسی و تولید اهداف واقع بینانه، ضروری و کاربردی است تا نخبگان به فهم چیستی، ضرورت و اهمیت منافع ملی به عنوان مبدأ و مقصد تمامی افعال اجتماعی از جمله سیاسی، دست پیدا کنند. تنها پیش شرط تولید اندیشه‌ها و راهکار‌های بومی به منظور کارآمدی مدیریت کلان سیاسی؛ صداقت، اراده و حس مهین دوستی نخبگان است. نخبگانی که اراده، صداقت و حس تعلق به ایران که برجسته‌ترین ویژگی‌های یک وطن دوست است را داشته باشند، می‌توانند درک کنند که تنها و تنها موضوع سیاست ورزی؛ سربلندی، اقتدار و پایداری «ایران» است. ایران یعنی تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، احساسات و... مشترک.


زمانی که همه داشته‌ها و ویژگی‌های روانشناختی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی ما مشترک است؛ جناح ها، منافع و... گوناگون و متناقض غیر کاربردی است. «ایران یک حس مشترک است». به عنوان مثال، حسی که بیشتر شهروندان ایران زمین به شیراز، اهواز، اصفهان، تبریز، مشهد و... دارند، به واشنگتن، مسکو، برلین، بیروت، بغداد و... ندارند. یا حس مشترکی در «ما» با شنیدن اسامی، چون شهید فهمیده، شهید همت، فردوسی، سعدی و حافظ ایجاد می‌شود؛ با شنیدن اسامی، چون چنگیز، چاورز، ترامپ، پوتین، کسینجر و... در «ما» ایجاد نمی‌شود. تنها نمود این حس مشترک در عرصه سیاسی فهم منافع ملی است. منافع ملی باید خورشید عرصه سیاسی باشد.


هر سیاست ورزی که نتواند خورشید عرصه سیاسی را درک یا ببیند، نمی‌تواند و نباید در جایگاه تصمیم سازی و تصمیم گیری مدیریت کلان سیاسی قرار بگیرد. چگونه ممکن است سیاست ورز یا صاحب منصبی که منافع ملی را درک نمی‌کند؛ صداقت، اراده، اخلاق و اهداف سیاسی جمعی داشته باشد؟ فهم و پذیرش منافع ملی که تبلور حس تعلق به ایران است باید مبدا و مقصد تمامی افعال سیاسی مشروع باشد. سیاست ورزی جناحی، اهداف گوناگون و متناقض سیاسی، ارجحیت منافع شخصی و جناحی بر منافع ملی (جمعی)، تنش در روابط خارجه که می‌تواند مصداق فرموده مقام معظم رهبری مبنی بر بازی در زمین دشمن تلقی شود، مغایر منافع و امنیت ملی که تبلور حس تعلق به یک وطن است.


«آرامش، رفاه، امنیت و... که نمود و شفاف‌ترین مولفه‌های توسعه یک کشور است بدون ثبات و شفافیت اذهان نخبگان جامعه، یک توهم یا رویا بیش نیست». پر بیراه نیست اگر گفته شود «اذهان نخبگان در برزخ میان سنت و مدرنیته سرگردان است».
تنها و تنها مسیر کم هزینه، زمینی، قابل درک و ممکن الحصول به منظور «رهایی» از انواع چالش‌های اجتماعی و ملی که زیست اجتماعی بخش بزرگی از شهروندان را طاقت فرسا کرده است، شفاف، با ثبات و هدفمند شدن اذهان نخبگان پیرامون فهم منافع ملی است.

اقلیت خودتی! من ایرانی‌ام
سعید زارع، پژوهشگر مسائل قومی و مذهبی طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه ایران منتشر شده نوشت: در روز‌های اخیر چند خبر نگران کننده و تأسف‌بار در رسانه‌ها و فضای مجازی کشور، منتشر شد: «اهانت به جامعه اهل حق ایران»؛ «پایین کشیدن صلیبی از فراز کلیسا»؛ «اهانت به مقدسات برادران اهل سنت» و در نهایت «بخشنامه‌ای توهین‌آمیز و عجیب از سازمان بهزیستی کشور مبنی بر ممنوعیت به‌کارگیری پرسنل اقلیت‌های دینی در مهد کودک‌های سراسر کشور!»


تاریخ معاصر ایران، آینه‌ای روشن از آرمان‌ها و مطالبات مردم ایران است. تاریخ یکصد ساله عدالت‌خواهی ملت ایران، نشان از آن دارد که مردم ایران زمین، همواره خواهان حرمت نهادن به کرامت انسان و رعایت عدالت اجتماعی در جامعه است. براساس یافته‌های دین‌پژوهان و پژوهشگران حوزه ادیان، آموزه‌های همه ادیان آسمانی و تعالیم تمام انبیای الهی بر عدالت، انصاف و رعایت حقوق انسانی، تأکید دارد و ما این نکته را در تاریخ ایران در بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی و اشارات رهبر معظم انقلاب، همواره شاهد بوده‌ایم. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تمام ایرانیان از هر قوم، دین و مذهبی، محترم و عزیز هستند. در اصل نوزدهم قانون اساسی تأکید شده است که: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این‌ها سبب امتیاز نخواهد بود.»

پرسش مهم این است که با تمام این قوانین و تأکیدات بزرگان کشور، چرا حقوق شهروندان قومی، مذهبی و دینی به شایستگی و مطابق قوانین، رعایت نمی‌شود؟! همه می‌دانیم که بزرگ‌ترین سرمایه یک ملت، اعتماد، روح همبسته و هویت منسجم شهروندان جامعه است. چگونه است که هراز گاهی، برخی بر طبل چنددستگی، واگرایی و تفرقه در جامعه می‌کوبند؟
چرا این همه چالش در کشور وجود دارد؟ /اقلیت خودتی! من ایرانی‌ام/ سرانجام حادثه نفتکش‌ها چه خواهد شد؟
چگونه ممکن است که از «همبستگی اجتماعی» و «انسجام ملی» به درستی به عنوان اصل اساسی تداوم جامعه ایرانی سخن رانده شود، اما مصادیق گسست اجتماعی و شکاف قومی و همچنین عوامل چنددستگی جامعه ایرانی که همچون موریانه در حال تهی کردن و ویرانی جامعه است، مشاهده نگردد؟! چگونه می‌شود که نژاد‌پرستی و برتری قومی را زمینه‌ساز تبعیض و بی‌عدالتی اعلام کرد، اما از رفتار تحقیر‌آمیز، تفرقه‌افکن و تبعیض‌آمیز که مخالف وجدان، دین و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، جلوگیری نکرد؟! در حالی که همه می‌دانیم که باور به تبعیض در میان مسئولان میانی و وجود احساس تبعیض در میان شهروندان، هم کیان جامعه را تهدید می‌نماید و هم سلامت روان و فضایل اخلاقی جامعه را نابود می‌کند.


چگونه کرامت انسانی ایرانیان پیرو ادیان توحیدی، زیر پا گذاشته می‌شود، در حالی که در ماده هفت این منشور آمده است: «شهروندان از کرامت انسانی و تمامی مزایای پیش بینی شده در قوانین و مقررات به نحو یکسان بهره‌مند هستند.» همچنین در ماده ۱۰ آمده است: «توهین، تحقیر یا ایجاد تنفر نسبت به قومیت‌ها و پیروان ادیان و مذاهب و گروه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی، ممنوع است.»

چگونه ریاست سازمان بهزیستی از پذیرش مسئولیت تصمیم نادرست و تبعیض‌آمیز خود سرباز می‌زند و مسئولان عالی وزارت از مردم ایران به شایستگی عذرخواهی نمی‌کند؟

چگونه سازمان دولتی به بخشنامه‌ای تبعیض‌آمیز تن می‌دهد در حالیکه در ماده ٧٧ این منشور آمده است: «حق شهروندان است که آزادانه و بدون تبعیض و با رعایت قانون، شغلی را که به آن تمایل دارند، انتخاب نمایند و به آن اشتغال داشته باشند. هیچ‌کس نمی‌تواند به دلایل قومیتی، مذهبی، جنسیتی و یا اختلاف‌نظر در گرایش سیاسی و یا اجتماعی، این حق را از شهروندان سلب کند.» در ماده ١٠٨ نیز تأکید شده است که: «حق دانش‌آموزان است که از آموزش و پرورشی برخوردار باشند که منجر به شکوفایی شخصیت، استعداد‌ها و توانایی‌های ذهنی و جسمی و احترام به والدین و حقوق دیگران، هویت فرهنگی، ارزش‌های دینی و ملی شود و آن‌ها را برای داشتن زندگی اخلاقی و مسئولانه توأم با تفاهم، مسالمت، مدارا و مروت، انصاف، نظم و انضباط، برابری و دوستی بین مردم و احترام به محیط‌ زیست و میراث فرهنگی آماده کند.» همچنین در ماده ١١٠ بیان شده است: «هیچ کس حق ندارد موجب شکل‌گیری تنفر‌های قومی، مذهبی و سیاسی در ذهن کودکان شود یا خشونت نسبت به یک نژاد یا مذهب خاص را از طریق آموزش یا تربیت یا رسانه‌های جمعی در ذهن کودکان ایجاد کند.»

 سرانجام حادثه نفتکش‌ها چه خواهد شد؟
صابرگل عنبری طی یادداشتی تحلیلی در شماره امروز روزنامه خراسان نوشت: دو روز از حملات به دو نفتکش در دریای عمان می‌گذرد. به نظر می‌رسد دیگر شناخت هویت واقعی عوامل این حملات مهم نیست؛ اگرچه عده‌ای که از نگاه صرف حقوق بین‌الملل به قضایا نگاه می‌کنند، احتمالا منتظر تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و اعلام نتایج باشند که این خود فرایندی طولانی مدت خواهد بود و سیاست بین الملل منتظر آن نمی‌ماند و شاید تا اعلام نتایج هم چند حادثه دیگر از این قبیل و چه بسا مهم‌تر اتفاق بیفتد. آن چه اکنون مهم به نظر می‌رسد این است که همه به این گونه حوادث و حملات در چارچوب تنش میان آمریکا و ایران نگاه می‌کنند. اصولا اوضاع به گونه‌ای پیچیده و تنشی است که هر حادثه‌ای در منطقه ولو این که بی‌ربط هم باشد، باز به این تنش ربط داده می‌شود. البته منظور این نیست که حوادث نفتکش‌ها ارتباطی با آن نداشته است، بلکه اساسا در متن این تنش قرار دارد. اکنون پرسش مطرح این است که چه خواهد شد؟ و این حادثه چه تاثیری بر این تنش خواهد داشت؟

چرا این همه چالش در کشور وجود دارد؟ /اقلیت خودتی! من ایرانی‌ام/ سرانجام حادثه نفتکش‌ها چه خواهد شد؟

واقعیت این است که به احتمال زیاد تنش‌ها به شکل قابل ملاحظه‌ای تشدید خواهد شد. اما به دلایلی بعید است فعلا از سقف خاصی فراتر رود. به همین دلیل، می‌توان گفت که همچنان کنترل شده پیش خواهد رفت. همین حوادث نفتی هم تا این جا تدریجی و کنترل شده پیش رفته است. فعلا آمریکا در حال بهره‌برداری حداکثری از این واقعه در چارچوب فشار حداکثری است و از این رو، به عنوان فرصتی خواسته یا ناخواسته به قضیه نگاه می‌کند. به دنبال شکست تحرکات دیپلماتیک به ویژه تحرک ژاپن در گشودن کانالی برای مذاکره میان تهران و واشنگتن و اطمینان خاطر ترامپ از صفر بودن احتمال مذاکره‌ای که بتواند در یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری از آن استفاده کند، به نظر می‌رسد که بخواهد در این مدت سطح فشار بر ایران را تا حد ممکن، اما کنترل شده بالا ببرد.

انتخابات آمریکا و اسرائیل هم اقتضا می‌کند تنش با ایران افزایش چشمگیری داشته باشد، و این اقتضا را هم دارد که از سطح خاصی فراتر نرود. دولت آمریکا به دنبال فشار اقتصادی که به محاصره اقتصادی نزدیک شده است، اکنون در پی به حداکثر رساندن فشار سیاسی از طریق ایجاد اجماع جهانی علیه ایران است؛ موضوعی که در یک سال گذشته پس از خروج از برجام به دنبالش بود، اما به دلایلی محقق نشد. البته هر چند نشانه‌هایی از آن با این حوادث بروز یافته است، اما با این حادثه قابل تحصیل نیست. واقعیت این است که تحقق نیافتن اجماع سیاسی در این یک سال دستاوردی اقتصادی برای کشور نداشت. به این علت که اقتصاد، چون گذشته تابع صرف سیاست نیست. بلکه این سیاست است که عملا تابع اقتصاد شده است. گره خوردن منافع اقتصادی اقتضائاتی را بر کشور‌ها تحمیل می‌کند که خیلی وقت‌ها عملا بر خلاف سیاست اعلامی خود حرکت کنند.

احتمالا به موازات تشدید فشار‌های اقتصادی و تلاش برای اجماع‌سازی سیاسی، نظامی‌سازی فضای منطقه نیز دنبال شود و در این زمینه هم بعید نیست که در روز‌های آینده شاهد اعلام ارسال نیرو‌ها و تجهیزات نظامی بیشتری به منطقه باشیم. با این حال، وقوع جنگ در این یک سال مانده به انتخابات آمریکا زیاد محتمل نیست، ولی تداوم اوضاع کنونی می‌تواند زمینه‌ساز وقوع آن در دور دوم ریاست جمهوری احتمالی ترامپ شود.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۷
انتشار یافته: ۱۳
این هفته اخرین مهلت تصویب FATF هست که قطعا تصویب نخواهدشد و نتیجه اش هم جهش دلاربه بالای ۱۶۰۰۰ تومان وسقوط بورس به زیر۲۰۰ هزارواحد درمرحله اول و ۱۵۰ هزارواحد تا۱۸ تیر(مرحله دوم خروج ازبرجام) خواهدبود توصیه کارشناسی: هرچه میتوانید دلاربخرید وسهامتونو سریع بفروشید !
متاسفانه درکشور برای اقلیت ها جایگاهی نیست. و آنها را در قدرت حتی در سطوح پایین جا نمی دهند. حتی طوری شده که جمیت چند میلیونی ترک های ایران به عناوین مختلف اقلیت خوانده می شوند.
پاسخ ها
موسی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
خودت خنده ات نگرفت تمام ایران و مناصبت دست ترکاست و اتفاقا کارشون هم درسته این مزخرفات چیه
ایرانی بودن افتخار من است
نژاد من برتری دارد به ایدئولوژی و عقیده ام .
پاسخ ها
مهدی
| Germany |
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
فاشیست نیستیم
!
ما ایران پرست ،نژاد پرست و ایدئولوژی پرست نیستیم ما صلح پرست و منطقی باقی می مانیم!
سلاب تابناکیها یه چیزی میگم ناراحت نشید تو این شرایط که اخبارتون اینقدر تلخه تمام جذابیت اخبار به نظرات مردمیه که شما یا اصن نشر نمیدید یا ممیزیتون اینقدر بیرحمه در هر حال خسته نباشید یا علی
من ایرانی ام اما زبان مادریم را حق ندارم در مدرسه یاد بگیرم، اصل ۱۹ فقط روی کاغذه
زبان رسمی کشور فاسی هست. کی گفته عزیزان هموطن زبان مادریشون رو یاد نگیرن. یاد بگیرن و توخونه و شهر و محله ازش استفاده کنن ولی تو مدارس زبان فارسی باید تدریس بشه چون زبان رسمی کشوره.
متاسفانه این کشور هنوز اسیر خرافی است، هنوز مقالات حرف ، حرفی، هنوز می نویسند به باور نگارنده،
هیچ عملیات سازنده در کشور نشده است.
هنوز عشق سمینار و جلسه و حرفهای تئوری بی نتیجه!!!!

دانشگاههای ایران فقط صاحب نظر و تئوری گو تحویل کشور داده است.
تا زمانی که همه مسولین کشور با زمان محدود و مستقیم با رای مردم به قدرت نرسند و به مردم بابت اختیاراتشان پاسخکو نباشند این چالش ها پایان ندارد.
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
دمت گرم
ناشناس
| Netherlands |
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
سه خط نوشتی که هزاران سال جنگ برا رسیدن بهش شده
تا زمانی که چتر سنگین نگاه ایدئولوژی و تفسیرهای سیاسی بر هر مسئله ای در کشور باشد وضع به همین منوال است اگر همه نگاه ما با ساختار سیاسی معنی شود منافع ملی وواوضاع اقوام و... فدای نگرش ایدئولوژیک می شود.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر