بازدید 11644
مرور روزنامه‌های پنجشنبه ۲۲ آذرماه؛

عدم تغییر قیمت بنزین به بهانه ترس از تحرکات اجتماعی منطقی است؟ /خرید و فروش آزاد اعضای بدن تنها در ایران/از تابستان سرد ایرانی تا پاییز داغ فرانسوی!

دستگیری باند کلاهبرداران اینترنتی، آماده‌باش رهبر انقلاب برای ۹۸، نوسان دلار در مرز کانال ۹۰۰۰ تومان، نفوذ پیمانکاران بزرگ در شهرداری و شورا، مردی در قاب خاطرات فوتبال، کودتای درون حزبی علیه «می» حمایت اروپایی‌های شورای امنیت از برجام، فرونشست تهران و هدررفت آب، رفراندم محلی قانون می‌شود، زیان ۱۴۰ میلیارد دلاری اقتصاد فرانسه از اعتراضات «جلیقه زردها»، جنگ تاکتیک‌ها در تقابل یحیی با شفر، مهریه سنگین برای طلاق اروپایی و چه کسی مسئول ارز جهانگیری است، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۸۶۰۲۰۸
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۷ - ۰۴:۱۷ 13 December 2018

دستگیری باند کلاهبرداران اینترنتی، آماده‌باش رهبر انقلاب برای ۹۸، نوسان دلار در مرز کانال ۹۰۰۰ تومان، نفوذ پیمانکاران بزرگ در شهرداری و شورا، مردی در قاب خاطرات فوتبال، کودتای درون حزبی علیه «می» حمایت اروپایی‌های شورای امنیت از برجام، فرونشست تهران و هدررفت آب، رفراندم محلی قانون می‌شود، زیان ۱۴۰ میلیارد دلاری اقتصاد فرانسه از اعتراضات «جلیقه زردها»، جنگ تاکتیک‌ها در تقابل یحیی با شفر، مهریه سنگین برای طلاق اروپایی و چه کسی مسئول ارز جهانگیری است، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز پنجشنبه بیست و دوم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که آماده باش رهبری برای سال ۹۸ در بیانات روز گذشته ایشان در جمع خانواده‌های شهدا، رفراندم محلی در آستانه قانون شدن، ایست دلار در کانال ۹ هزار تومان، ریاکاری آمریکایی، مناقشه مشق شب و پیوستن حوزه علمیه به منتقدان حذف مشق شب، اعتراض روحانی به توافق پاریس و بهانه دلار برای قیمت نجومی خانه از عناوین برجسته در صفحات نخست روزنامه‌های امروز است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛

عدم تغییر قیمت بنزین به بهانه ترس از تحرکات اجتماعی منطقی است؟
محسن دلاویز، مشاور وزیر نفت در بخشی از یادداشتی با عنوان قیمت سوخت و سراب توسعه که روزنامه ایران در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: عده‌ای موافق افزایش قیمت بنزین، عده‌ای مخالف بوده‌اند. موافقان و مخالفان استدلال‌های خود را دارند، اما نگارنده با توجه به مسئولیت‌های خود در این حوزه این گونه می‌اندیشم: این‌که هرگونه تغییر در قیمت بنزین به عنوان یک کالای حساسیت زا تبعاتی دارد، مورد پذیرش همگانی است؛ اما آمار و ارقام مصرف و میزان یارانه پنهانی که فقط در خصوص بنزین در روز اختصاص می‌یابد، بسیار نگران کننده است. گرچه با تلاش وزیر محترم نفت، میزان تولید بنزین ظرف ۳-۲ سال گذشته رشد قابل توجهی داشته که قابل تقدیر است، ولی انگار مسابقه‌ای بین افزایش تولید و مصرف در جریان است و رشد بی‌رویه مصرف بنزین هم مسأله‌ای نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت.
عدم تغییر قیمت بنزین به بهانه ترس از تحرکات اجتماعی منطقی است؟ /خرید و فروش آزاد اعضای بدن تنها در ایران/از تابستان سرد ایرانی تا پاییز داغ فرانسوی!
یکی از ابزار‌های مهم کنترل مصرف در دنیا قیمت است و هرگز نباید این مهم را نادیده انگاشت که انرژی ارزان تشویق به مصرف بیشتر است. از طرفی سرانه کم در آمدی مردم ایران در مقایسه با کشور‌هایی که نرخ بنزین منطقی و واقعی است، عامل مهمی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. البته به زعم نگارنده، تضعیف سرمایه اجتماعی و فاصله دولت و مردم در این سال‌ها عامل مهمی است که نمی‌توان تضمین کرد صرف افزایش قیمت حتماً کنترل مصرف را هم در پی خواهد داشت.


این روز‌ها حتی برخی به دنبال توزیع یارانه انرژی به سرانه جمعیت کشور هستند که در نگاه اول این راهکار به عدالت اجتماعی نزدیک است، اما اعتقاد دارم هر نوع توزیع پول و سیستم یارانه‌ای شکست خورده است و حتی ممکن است نتیجه عکس داشته باشد؛ چراکه با افزایش نقدینگی و در پی آن تورم مضاعف فشار بیشتری به دهک‌های کم در آمد جامعه که بهره‌مندی کمتری از یارانه انرژی دارند وارد می‌شود.


طبق آمار‌ها ۳ دهک ثروتمند جامعه از نیمی از یارانه انرژی برخوردار می‌شوند و نیمی دیگر به ۷ دهک دیگر اختصاص می‌یابد.
عدم تغییر قیمت به بهانه ترس از تحرکات اجتماعی هم قابل پذیرش و منطقی نیست چرا که اعتبارات کشور آن هم در این شرایط خطیر بیش از این اجازه دادن رقم سنگین یارانه سوخت را نمی‌دهد (یارانه‌ای که بین ۳۰ تا ۴۵ میلیون دلار در روز فقط برای بنزین تخمین زده می‌شد.) اگر فضای اعتماد متقابل بین دولت- مردم مناسب باشد حتماً با گفت‌و‌گوی شفاف و تبیین موضوع مردم راضی نخواهند شد که منابع ملی این چنین به هدر رود یا تنها به عده‌ای معدود، اختصاص یابد. تجربه دنیا در این زمینه قابل رجوع است که هر کسی سوخت بیشتری مصرف کند پول بیشتری (مالیات) بپردازد. یعنی موضوع مهم مالیات بر سوخت در این خصوص جالب است که کشور‌های صادر کننده نفت، از محل فروش نفت در سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰، قریب به ۸۵۰ میلیارد دلار در آمد داشته‌اند، اما در همین سال‌ها کشور‌های صنعتی با سیستم مالیات فرآورده‌های نفتی ۱۳۰۰ میلیارد دلار کسب درآمد کرده‌اند؛ لذا توجه کارشناسان را به این مهم جلب می‌کنم. اگرچه مالیات بر سوخت هم به نوعی افزایش قیمت محسوب می‌شود، اما اگر به درستی اجرایی شود شاید راهکار مناسبی در این شرایط باشد.
در آخر آنچه به اجرا نزدیکتر است، ظاهراً بحث دو نرخی شدن بنزین است که به هر حال مسکنی است برای عبور از شرایط بدون حل آن؛ ولی هرگونه تفاوت نرخ یعنی رانت و قاچاق در کشور با توزیع یارانه بی‌هدف. در شرایط رانتی، هرگز توسعه محقق نخواهد شد و با توزیع پول و سوبسید در کشور، توسعه سرابی بیش نخواهد بود.

از تابستان سرد ایرانی تا پاییز داغ فرانسوی!
جعفر بلوری یادداشت نویس روزنامه کیهان، در بخشی از یادداشت روز این روزنامه با عنوان از تابستان سرد ایرانی تا پاییز داغ فرانسوی! نوشت: اگر تا ۱۰ سال پیش با «سانسور» به دنبال جهت دادن به افکار عمومی بودند، امروز با بمباران خبری، افکار و احساسات را جهت می‌دهند. این است که گاهی می‌بینیم فرد، روی گنج نشسته، اما از نداری، ناله می‌کند و حس بدبختی دارد.
وقتی با ابزار رسانه می‌توانند از ایران، در ذهن مردم اروپا چنان تصویر غیر واقعی بسازند که تصور شود هنوز ایرانی‌ها با شتر به این طرف و آنطرف می‌روند، چرا نتوانند از آمریکا و فرانسه تصویری بسازند که با وجود گزارش‌های رسمی سازمان ملل و تصاویر ویدئویی از جان کندن مردم، کسانی باور نکنند آنجا کسانی از گرسنگی می‌میرند؟!
عدم تغییر قیمت بنزین به بهانه ترس از تحرکات اجتماعی منطقی است؟ /خرید و فروش آزاد اعضای بدن تنها در ایران/از تابستان سرد ایرانی تا پاییز داغ فرانسوی!
به عنوان یک نمونه قابل تأمل دیگر، هیچ منطق اقتصادی در افزایش نرخ ارز طی ماه‌های گذشته وجود نداشت. در کاهش نرخ ارز هم هیچ منطق اقتصادی وجود نداشت که اگر داشت، با کاهش نرخ ارز باید قیمت‌ها هم کاهش می‌یافت. با رسانه و سوءاستفاده از ابزار «روانی»، قیمت‌ها بالا و پایین شد. نشان به آن نشان که وقتی به ۱۳ آبان (موعد اعلام تحریم‌های اصلی آمریکا) رسیدیم، آب از آب تکان نخورد، اما پیش از رسیدن این موعد، عامل روانی کار خود را کرده بود! البته باید انصاف داد که به لطف الهی و هوشیاری قاطبه مردم، هیچ یک از این ترفند‌ها موثر واقع نشد. اما در دنیا، اتفاقات دیگری هم رخ می‌هد که قابل تامل است.


گاهی می‌بینیم، ابزار رسانه در فلان کشور به شکل معقول، کنترل شده و هجمه‌های رسانه‌ای در کار نیست، رسانه‌ها هم بی‌در و پیکر نیست، دشمن بیرونی هم وجود ندارد تا روی «روان» مردم کار کند و «حس بدبختی» به فرد القاء نماید. بودجه‌ای هم از سوی دشمن برای ایجاد این حس و نارضایتی اختصاص داده نشده هیچ، تمام اروپا هم به کمک آن کشور آمده‌اند، اما مردم حس بدبختی دارند، ناراضی‌اند و شورش می‌کنند. درست مثل شورش‌های فرانسه و برخی کشور‌های دیگر اروپا.


در فرانسه، جلیقه‌زرد‌ها رهبر ندارند. رسانه‌های خودشان می‌گویند، جلیقه‌زرد‌ها یک «جنبش بی‌سر» اند. کسی هم آن‌ها را فریب نداده اما حس بدبختی و فقر و بی‌عدالتی دارند. اینجا پاسخ چیست؟ چرا فرانسوی‌ها شورش کرده‌اند؟ آن‌ها چه می‌خواهند؟ علت این است که، بخش متوسط و کارگری فرانسه فقط حس نمی‌کنند که بی‌عدالتی هست. واقعا آن‌ها قربانی بی‌عدالتی‌اند. به قول نویسنده روزنامه فیگارو، «آنچه در فرانسه روی داده اتفاقی گذرا نیست بلکه جنبشی است که از اعماق بر می‌خیزد و به سراسر کشور سرایت می‌کند.» در فرانسه اینطور نیست که فرد روی گنج نشسته باشد و احساس بدبختی کند. در فرانسه اگر کسی فریاد می‌کشد گرسنه‌ایم، بنا به دلایلی که در بالا اشاره شد، گرسنه است. وضعیت حاکم بر فرانسه که هر چه می‌گذرد بر شدتش افزوده می‌شود، حاصل شیطنت‌های رسانه‌ای و تحریم و دستکاری خارجی نیست، کسی از بیرون بر آن‌ها تحمیل نکرده، حاصل ماهیت لیبرال دموکراسی است که اصل را بر سود گذاشته نه انسان. شورش‌های فرانسه و جنبش جلیقه‌زردها، ممکن است مثل جنبش وال استریت با حربه‌هایی که این سیستم خوب یاد گرفته، سرکوب شود، اما هرگز از بین نخواهد رفت و به شکل آتش زیر خاکستر خواهد ماند. فرانسه، قله دموکراسی و یکی از حامیان بی‌ثباتی در ایران، «پاییز داغی» را تجربه می‌کند؛ بی‌آنکه مانند ایران فشار رسانه‌ای و اقتصادی غرب در کار باشد.

خرید و فروش آزاد اعضای بدن تنها در ایران
روزنامه قانون در بخشی از گزارشی با عنوان پاک کردن صورت مسأله و فقری که همه گیر می‌شود، نوشت: ایران تنها کشور جهان است که خرید و فروش اعضای بدن در آن قانونی است. آن‌طور که از شواهد پیداست در دو کشور فیلیپین و هند چنین معامله‌ای تا مدت‌ها قانونی بوده است، اما بعد‌ها مورد انتقاد قرار گرفته و غیرقانونی شده است. مهم‌ترین استدلال کسانی که می‌گویند تجارت عضو باید غیرقانونی شود این است که این موضوع در حیطه قاچاق انسان قرار می‌گیرد.


در عین حال ملاحظات پزشکی و اخلاقی هم در این مخالفت نقش دارد. اینکه به هر حال فقر نباید باعث شود فردی عضوی از بدن خود را بفروشد و از آن پس تا آخر عمر با مشکلات احتمالی نداشتن آن عضو یا آن عمل جراحی دست و پنجه‌نرم کند و اینکه اساسا غیراخلاقی است که انسانی بخواهد عضوی از بدن خود را دست‌مایه معامله تجاری قرار دهد. در مقابل این افراد کسانی هستند که می‌گویند چنین کاری باید قانونی باشد. از منظر آنان، قانونی‌بودن این کار باعث می‌شود این کار تحت نظارت و به صورت سالم و بهداشتی صورت گیرد و در عین حال که نیاز مالی فردی را (ولو به صورت غیرمناسب) تامین می‌کند، باعث سلامت افراد دیگر می‌شود.
عدم تغییر قیمت بنزین به بهانه ترس از تحرکات اجتماعی منطقی است؟ /خرید و فروش آزاد اعضای بدن تنها در ایران/از تابستان سرد ایرانی تا پاییز داغ فرانسوی!
این استدلالی است که باعث شده در ایران فروش کلیه قانونی تلقی شود. در هر حال، آنچه مسلم است این است که کمبود اهداکننده کلیه، زمینه بروز پدیده کلیه‌فروشی را به وجود آورده بنابراین، باید با ارتقای سطح رفاه اجتماعی، ایجاد اشتغال، ارتقای فرهنگ اهدای کلیه در جامعه و نهادینه‌کردن اهدای اعضای بیماران مرگ مغزی، با کاهش مدت نوبت‌دهی به بیماران متقاضی دریافت کلیه از سوی انجمن، راه برای سوءاستفاده دلالان کلیه در ایران بسته و وضعیت پیوند این عضو بدن ساماندهی شود.
حال باید گفت که ایران تنها کشور جهان است که امکان فروش قانونی کلیه در آن وجود دارد این در حالی است که در آمریکا هر روز ۱۲ نفر در صف دریافت کلیه جان خود را از دست می‌دهند.

به گزارش تسنیم به نقل از لس آنجلس تایمز، در و دیوار اطراف یکی از بیمارستان‌های بزرگ تهران مملو از آگهی‌هایی است که روی آن‌ها عبارت «کلیه فروشی» نقش بسته و زیر آن شماره تلفن و گروه خونی فروشنده کلیه درج شده است. ظاهرا هر روز به تعداد آگهی‌های جدید اضافه می‌شود. پشت هر آگهی داستانی از بیکاری، بدهی، مشکل خانوادگی اضطراری نهفته است. علی رضایی، نصاب کولر ۴۲ ساله که شرکتش ورشکسته شده می‌گوید: «اگر بتوانم کلیه ام را بفروشم، می‌توانم از شر بدهی‌هایم خلاص شوم... حاضرم کبدم را هم بفروشم». ایران تنها کشور جهان است که امکان فروش قانونی کلیه در آن وجود دارد. یک نهاد دولتی خریداران و فروشندگان را ثبت می‌کند، آن‌ها را با یکدیگر آشنا می‌کند و یک قیمت ثابت ۴۶۰۰ دلاری برای هر کلیه تعیین می‌کند.


از سال ۱۹۹۳ تاکنون، پزشکان ایرانی بیش از ۳۰ هزار عمل پیوند کلیه را از این طریق انجام داده اند. اما این سیستم همیشه آن‌گونه که مشخص شده کار نمی‌کند. فروشندگان یاد گرفته اند که می‌توانند با دور زدن این سیستم، کلیه خود را به قیمت‌هایی بسیار بالاتر به مشتریان دیگر بفروشند. اتباع خارجی نمی‌توانند از طریق این سیستم کلیه دریافت کنند. در طی سال‌های اخیر، پزشکان ایرانی برای اتباع سعودی که کارت‌های شناسایی ایرانی تقلبی تهیه می‌کنند نیز این پیوند‌ها را انجام می‌دهند. مقامات ایرانی می‌گویند، این سیستم روش مطمئنی به فقرا برای به دست آوردن مقداری پول فراهم ایجاد می‌کند و در عین حال موجب نجات جان بسیاری از بیماران می‌شود. در این روش همچنین هزینه‌های جراحی پایین است و زمان انتظار افراد برای دریافت کلیه کاهش می‌یابد.


ناصر سیمفروش، رئیس دپارتمان اورولوژی و پیوند کلیه در مرکز درمانی شهید لبافی نژاد تهران در این باره گفت: «بله مردم به دلیل نیاز مالی کلیه‌شان را اهدا می‌کنند، اما این در همه جای دنیا یک واقعیت است... آن‌ها به جای ارتکاب یک عمل غیرقانونی نظیر دزدی یا قاچاق برای دادن بدهی‌شان، ابتدا به نجات جان یک نفر کمک می‌کنند... این سوءاستفاده نیست. نتیجه نهایی برای دریافت کننده و اهدا کننده خوب است».


اکثر افراد می‌توانند با داشتن تنها یک کلیه به زندگی عادی خود ادامه دهند. اما سازمان بهداشت جهانی و دیگر نهاد‌های بین المللی به شدت مخالف تجاری شدن فروش اعضای بدن انسان هستند و معتقدند فروشندگان از فروش اعضای بدن انسان سوء استفاده می‌کنند و این مساله منجر به انجام اعمال جراحی پرریسک از سوی پزشکان می‌شود.

گفت و گو آیین درویشی نبود

سامان موحدی راد طی یادداشتی در روزنامه امروز اعتماد با عنوان  گفت‌وگو آئین درویشی نبود نوشت: بگذارید بعد از بیش از یک دهه تجربه زندگی در شبکه‌های اجتماعی، الگوی شبکه‌های اجتماعی محبوبم را خدمتتان اعلام کنم. شبکه‌‌ای اجتماعی با شعار «گفت‌وگو آئین درویشی نبود»! اگرچه پیش‌تر در گودر و بعدش در فیسبوک و اینستاگرام ضرورتش را حس کرده بودم ولی این روزها با بالا گرفتن تنش‌های هر روزه در توئیتر بیش از پیش در آرزوی شبکه اجتماعی هستم که بر سردرش این عبارت نوشته شده باشد. طبیعتاً منظورم همه جور «گفت‌وگویی» نیست که در آن صورت شبکه‌ اجتماعی معنی پیدا نمی‌کند. غرض آنجایی است که باید زبان در کام بگیریم، خودمان را در مقام دانای کل و شکافنده اسرار وسط نیندازیم و بگذاریم روال زندگی در این شبکه اجتماعی خودش کارها را سامان دهد.

تجربه زندگی در شبکه‌های اجتماعی برای بسیاری از ما یک جور تمرین زندگی در دنیاهایی است که درکی از آنها نداشته‌ایم. موقعیت‌هایی که در آن‌ها قرار نگرفته‌ایم و واکنش‌هایی که در دنیای واقعی امکان تجربه‌اش را نداشته‌ایم. از همین رو، در کنار یافتن دوستانی جانی، یادگرفتن و یادگرفتن بزرگ‌ترین ره‌آورد وقت گذرانی چند ساعت در روزم در این پدیده‌های زندگی دنیای جدید است. تا کنون در دنیای واقعی هیچ وقت در موقعیتی قرار نگرفتم که با حرف‌ها یا حرکات نژادپرستانه فرد یا افرادی مواجه شوم. اما اینجا با خواندن روایات و بیان احساسات و تجربه زیسته افرادی که در این موقعیت قرار گرفته‌اند کم و بیش می‌دانم چه موقعیت بغرنجی است. تا کنون فرزندی ندارم ولی کم و بیش از تنش‌ها و چالش‌های زندگی پدر و مادرهایی که بچه‌دار شدند باخبرم. مهاجرت نکرده‌ام ولی حال می‌دانم تجربه از دست دادن عزیزی در ایران برای یک مهاجر خارج از ایران چه حس و حالی دارد و مثال‌های فراوانی دیگری که همه این‌ها را مدیون حضور مداوم در شبکه‌های اجتماعی هستم. با این حال این چرخه و خواندن و یادگرفتن خیلی جاها از مدار خود خارج می‌شود و آن جایی است که عرصه شبکه‌هایی اجتماعی به صحنه کارزاری بدل می‌شود که هدفش واکنش به یک جریان است و موج واکنش‌ها فقط به یک لایه ختم نمی‌شود. تقریباً روزی نیست که در توئیتر سر و کله یک عجائب‌المخلوقاتی با نظرات باهر پیدا نشود که مثلا مردها فلان هستند یا زن‌ها وقتی غمگین می‌شوند بهمان هستند یا آن یکی اگر بیاید چنین می‌کند یا مرد بهاری اگر برود چنان می‌کنند. حرف‌ها و سخنانی که اشتباهاتش را بر پیشانی‌اش دارد و اصلاً نیاز نیست تا و من و شما و دیگری بر آن تحشیه‌ای بنویسیم و آن را دست به دست کنیم. با این حال هر روز شاهد کارزاری در شبکه‌های اجتماعی هستیم. عده‌ای می‌آیند مثلاً به ترانه علیدوستی حمله می‌کنند که چرا فلان حرف را زدی. یک روز بعد عده‌ای می‌آیند به حمله کنندگان به ترانه علیدوستی حمله‌ می‌کنند. موج سوم می‌آیند و موج دوم را «ماله‌کش» می‌نامند و الی آخر. اینجا همان‌جایی است که علاقه دارم شبکه اجتماعی محبوبم با شعار یاد شده پدید بیاید و جلوی بحث‌های اضافی و توضیح واضحات را بگیرد. می‌دانم رسیدن به چنین شرایط آرمانی سخت است اما پختن چنین خیال خامی برایم جذاب است.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۲۶
انتشار یافته: ۲۷
هر چقدر دوست دارید بنزین رو گرون کنید مردم ایران مردم فرانسه نیستند بلکه مردم ایران مشابه مردم ونزوئلا هستند
در حقیقت باید گفت مردم نوع مدیریت دولت مردان رو مشابه مدیریت فرانسویان نمی دانید
افزایش با این وضع گرانی جامعه و بد بختی مردم منطقی است؟
پاسخ ها
hh
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۲
no
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۲
سخن تاجر نیا و دیگر اصلاح طلبان حاکی از آن است آنان به جای خدمت به مردم هنوز به دنبال بازی انتخاباتی هستند.
اگر ایندفعه مردم روی گردان بشوند دیگر تا ابد به شما رأی نخواهند داد.
کمی برای مردم کار کنید بدون طمع در آراء و منافع شخصی و حزبی
خسرو
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۲
اوضاع این محبوبیت این دولت و گرانیها و رانتها آنقدر افتضاح است که جرات چنین اقداماتی را ندارد
آن دولت محمود بود که مردم بخاطر سادگی و پرکاری با او همکاری کردند در بحث سهمیه و کارتی شدن بنزین
گرونی بنزین فقط درامد دولت رو بالا مببره و این درامد طبق معمول صرف مردم نمیشه. بزارید اینهایی که میگید قاچاقچی برن بفروشن تا یه درامدی داشته باشن. چه اشکالی داره یه کالایی تولید بشه و مردم با صادراتش درامد داشتا باشن
جناب کیهان، آمدیم برای گرسنگی مردم و انقلاب آنها در فرانسه جشن بگیریم اما آنقدر همه چیز گران بود که نشد.
اقای عزیزی که میفرمایی با گران شدن و مالیات سوخت فلان قدر به درامد مملکت اضافه میشه
مهم اینه کجا این درامد خرج میشه؟
خودمون اینهمه درامد داریم الان خرج چیا شده؟
بنزین 80 تومانی شده 1000 با درامد ده برابریش چی کار کردن؟
خودمونو گول نزنیم
آقای دلاویز کاش ردیف‌های خاص بودجه منتشر شود آن وقت معلوم خواهد شد رقم به قول شما یارانه بنزین در مقابل آنها قطره ای از دریاست
بهترین راهکار برای خلاص شدن همیشگی از سرطانی به نام یارانه های غیر هدفمند و قاچاق کالاهای یارانه ای ، همان راهکار آقای محمد خاتمی است که اصولگرایان وقت برای رسیدن به اهداف پوپولیستی خود آنرا متوقف و کشور را دچار بحران کردند.

باید طرحی دقیق طراحی و اجرا شود که قیمت حامل های انرژی در یک بازه زمانی ۵ ساله به قیمت های حداقلی جهانی برسد . از طرف دیگر هم باید یک نرخ دستمزد حداقلی بر مبنای نرخ های جهانی و به واحد دلار ( حداقل ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار ) تعریف شود و دولت و کارفرمایان خصوصی مکلف شوند که نرخ دستمزد با یک شیب مشخص در یک بازه زمانی ۵ ساله به این نرخ جهانی برسد . این نرخ حتما باید به واحد دلار باشد تا دولت نتواند بعد از رساندن نرخ حامل های انرژی به قیمت جهانی ، با زیرکی و با بازی کردن با ارزش ریال ، نرخ دستمزدها را به یکباره کاهش دهد و سر مردم را کلاه بگذارد.

ضمنا سیستمی باید طراحی و اجرا شود که درصد هزینه سوخت و دستمزد در سبد هزینه ها در تولید هر کالا و خدمتی بطور دقیق مشخص شود تا تولیدکنندگان و خدمات دهندگان نتوانند با افزایش جزیی نرخ سوخت و دستمزد ، قیمت محصولات و خدمات خود را به بهانه افزایش نرخ سوخت و دستمزد بصورت بی حساب و کتاب و با درصد دلخواه خودشان افزایش دهند. مزیت دیگر این سیستم تشویق تولیدکننده ها به افزایش بهروه وری و از رده خارج شدن تدریجی صنایع کم بازده و تولیدات از رده خارج است چون دیگر تولید کننده ها نمی توانند با افزایش بی حساب و کتاب قیمت ها ، پایین بودن بهره وری خود را پوشش داده و هزینه های غیرمنطقی خود را به جیب مردم تحمیل کنند.

به هر حال مسوولین باید یکبار برای همیشه این واقعیت را بپذیرند که تا زمانیکه نرخ دستمزد به سطح نرمال منطقه ای و جهانی نرسد ، نه می توان از شر یارانه ها و قاچاق سوخت و قاچاق کالاهای اساسی خلاص شد و نه می توان بازدهی صنایع و محصولات انرژی بر از قبیل خودروها و سیستم های گرمایشی سرمایشی را افزایش داد و نه در قشر کارگر و کارمند انگیزه بیشتر برای کار بیشتر و افزایش بهره وری که لازمه توسعه علمی صنعتی است را فراهم کرد و نه می توان اعتماد از دست رفته مردم را برگرداند.
مردم را به روز سیاه نشانده اید به جای صحبت از افزایش حقوق و دستمزد و کاهش قیمت کالاها که افسارگسیخته شده مجدد از افزایش بنزین حرف زده میشه؟؟؟؟؟
قاچاق فقط بهانس
جواب سوالی که پرسیدید بله است
باز هم هندونه میزارید زیر بقل مردم دوست عزیز قیمت بنزین در فرانسه چند درصد افزایش یافت مردم ریختن توخیابون ولی اینجا هر چند سال قیمت بنزین رو با این استدلال می رسونید به قیمت خلیج فارس یعنی چند برابر می کنید بعدم که با مدیریت .... ارزش پول ملی رو چند برابر کاهش می دید یهو یاد قاچاق سوخت به خارج می افتید و شروع می کنید به برنامه ریزی برای افزایش مجدد قیمت سوخت و بازی تکراری سهمیه بندی و بعد هم بازی رانت سوخت و خلاصه تک نرخی کردن سوخ با قیمت چند صد درصدی و دوباره باز کاهش ارزش پول ملی و تکرار این دور اگر نگران مصرف سوختید لطف کنید در این دو تا فرقون ساز دولتی رو ببندید خودرو کم مصرف وارد کنید تا هم مصرف سوخت کاهش پیدا کنه هم تلفات جادهای
مردم تحت فشارند چرا برای گرانی گوشت و لبنیات و مرغ کارشناسان !!! به فکر نیستند اینقدر سر ما منت نگذارید ما هم از این کشور سهم داریم اگر واقعا سه دهک دارند ظلم میکنند مالیات دارایشان را بگیرید چرا به اسم اغنیا به ضعفا فشار می‌آورید ؟
اگه از مردم نمیترسیدن دیگه میخاستن با مردم چیکار کنن !!!
با عرض معذرت ولی دیگی که برا مردمنجوشه میخوام سر ... توش بجوشه . ( در مورد مقاله بنزین ) چون اگه هر چی گرونش کنن و صرفه جویی بشه در نهایت سودی برای مردم عادی نداره و فقط گرونیش براشون میمونه
عدم تغییر قیمت بنزین به بهانه ترس از تحرکات اجتماعی منطقی است؟
بله منطقی است
یک بام و دو هوا نمی شود
دولت اگر قیمت بنزین را 20 درصد بصورت پلکانی برای اغنیا افزایش دهد هیچ اشکالی ندارد و مطابق نرخ تورمی که ادعا می کند و افزایش حقوق کارکنانش نیز با آن متناسب است کاملا منطقی است.
اما اگر قصد دارد 200-300 یا 500 درصد برای همه افزایش دهد این می شود یک کودتای اقتصادی علیه مردم مگر اینکه حقوق کارکنان و کارگران ...هم به همان نسبت افزایش پیدا کند.
جناب محسن دلاویز، و امثال این اقا شما ها که نگران در امد ایران هستید بد نیست که از خودتون شروع کنید چه اشکالی داره حداقل حقوق و مزایایی که به یک‌کارگر ساده داده می شه رو به شما مدیران بدهند اینجوری میلیارد ها تومن صرفه جویی می شه و اگر نگران مصرف زیاد بنزین هستید. بهتر یک نگاه اماری به خودرو های ساخت ایران و مقایسه اون ها با خورد های تولید روز دنیا کنید تا تفاوت مصرف سوخت متوجه بشید و تولید خود رو های رو‌تغییر بدید که مصرف سوخت شون بهینه بشه به شهرداری و راه سازی مراجع کنید که خیابان ها و جاده های غیر استاندارد ساختن که با کمی کاهش دست دارازی در اموال مردم می شد جاده ها و خیابان های استاندارد ساخت.اگر می خواهید مصرف سوخت پایین باید شهر های کلان تبدیل به شهر های بیست و چهار ساعته کنید تا مرم مجبور نباشن در ساعت های خاصی هجوم به خیابون ها بیارن و باعث ترافیک بشن می توانید زیر ساعت اینترنت در ایران قوی تر کنید و کاری کنید که نیاز به جا به جای مردم نباشه نه اینکه بیاد دفاتر مسخره خدمات المترونیک بزتید که شغل کاذب ایجاد بشه اگر خیلی نگران ایران هستید وسایل خدمات عمومی بهتر و بیشتری در اختیار مردم بگذارید تا نیاز نباشه از ماشین خودشون استفاده کنند اگر هم شهر های کلان بیست و چهار ساعت باشه و دسترسی به وسایل همگانی کامل باشه مطمئن باشید استفاده از خودروی شخصی کم خواهد شد و ترافیک از بین خواهد رفت و مصرف سوخت چند برابر کاهش پیدا می کند بجای اینکه تا هر چیزی می شه قیمت محصول بخش خودتون افزایش بدهید کمک کنید تا خودر رو های فرسود و با مصرف بالا تعویض شود کمک کنید خودرو های برقی تولید شود انهم در شرایطی که در کشورمان مخترعین زیادی داریم که توانای تولید خودرو ها باکفیت را دارن چه برقی و چه بنزینی اکر خیلی فکر کشور هستید به فمر مبارزه با مافیا های مختلف باشید از جمله مافیایی خودرو هر چند مطمئنم برخی فقط فکر درامد بیشتر برای بخش خودشان هستند
از کجا معلوم ثمره ی این ادعای عدالت ورزی ، ظلم و تضییع حقوق مردم نباشه؟ یعنی یک دفعه متوجه شدید سالها و دهه ها داشتید خلاف عدالت رفتار میکردید؟ با مردم صادق باشید لطفا !
چرا ما ازاين منظر به افزايش مقدار سوخت توجهي نداريم كه با كاهش ومتعاقب آن بي ارزش شدن پول ملي مصرف سوخت وقاچاق آن اوج مي گيرد آيا زمان آن فرا نرسيده كه اين معادله را معكوس نماييم بدين صورت كه با افزايش قدرت وارزش پول ملي وتا حدودي عدم كاهش قيمت حامل هاي انرژي مي توان حدود زيادي از مصرف بي رويه وبدون برنامه ريزي حامل ها وعدم به صرفه بودن قاچاق فرآورده ها به خارج از مرزها جلوگيري نمود وديگر اينكه بهانه از دست بهانه جويان وطني بگيريم كه هر روز به دنبال اين هستند كه گراني خود را به نحوي از انحاء به گراني يك قلم يا چند قلم جنس كه شايد هيچ ارتباطي با كار ومحصول يا خدمت آنها را نداشته باشد مرتبط نمايند.ما تقريبا چهل ساله كه اين معادله اشتباه را بصورت ساليانه تكرار مي كنيم وهيچ نتيجه اي جز كاهش ارزش پول ملي در برابر ديگر ارزها نداشته ايم وسال به سال هم ياد پارسال مي كنيم چه بهتر است كه اين رابطه را معكوس نماييم
زنده باد اول مردم شجاع وازاده فرانسه
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل