رضا رحیمی: روز جهانی ایدز فرصت مناسبی است تا در میان حجم انبوه اخبار و رخدادهای روز، آخرین تحولات و اقدامات اجرایی مسئولان کشور در فرایند مقابله و پیشگیری از بیماری ایدز مورد بررسی قرار گیرد؛ اقداماتی که یکی از مقامهای ارشد سازمان بهزیستی آن را مطلوب توصیف نمیکند و اعتقاد دارد برخی مسائل مثل موازی کاری، قطع حمایتهای بین المللی، ضعف فرهنگی و... شرایط نگران کنندهای را در این حوزه پیش روی جامعه ایرانی قرار داده است.
از سال ۱۹۸۸ میلادی و به منظور افزایش بودجهها و افزایش آگاهی، آموزش و مبارزه با تبعیضها از سوی سازمان بهداشت جهانی اول دسامبر برابر با دهم آذر ماه به عنوان روز جهانی ایدز نامگذاری شد؛ اقدامی که محور آن افزایش آگاهیهای عمومی نسبت به این بیماری، حمایت از افراد مبتلا و به صفر رساندن مرگ ناشی از بیماری ایدز عنوان شد.
ایران از جمله کشورهایی است که در دهههای اخیر و به واسطه گسترش این بیماری، به جمع کشورهای فعال در مسیر مقابله و پیشگیری از بیماری ایدز پیوسته است. در این سالها هرچند تلاشهای قابل تأملی از سوی مسئولان اجرایی کشور در این مسیر صورت گرفته است، بررسیها نشان میدهد که نوعی آشفتگی در فرایند برنامههای اجرایی مدیران کشور وجود دارد که اجازه اقدام کارآمد را از آنها گرفته است.
برای دریافت اطلاعات دقیق در مورد وضعیت کنونی فعالیتهای حوزه مقابله و پیشگیری از بیماری ایدز به سراغ «فرید براتی سده»، کارشناس آسیبهای اجتماعی و معاون پیشگیری و درمان سازمان بهزیستی کشور رفتیم و نظرات وی را در این حوزه جویا شدیم.
آنچه در ادامه میآید مشروح این گفتگو است:
-آقای براتی ضمن عرض سلام، لطفاً برای شروع توصیف خود را از وضعیت کلی بیماری ایدز و مبتلایان آن در کشور بفرمایید؟
من هم خدمت شما سلام عرض میکنم. ایدز از جمله بیماریهای خطرناک و رو به گسترشی است که در جامعه ایرانی نیز همانند بسیاری از کشورهای جهان، شهروندان زیادی را با خود درگیر و آنها را نیازمند حمایتهای مادی و معنوی کرده است. بر اساس آخرین اطلاعات موجود در ایران، چیزی حدود ۸۰ هزار تن مبتلا به بیماری ایدز داریم که از این تعداد، تنها ۳۵ تا ۴۰ هزار مورد آن توسط نهادهای مسئول شناسایی شده و مابقی بدون اطلاع از بیماری خود و یا تشخیص رسمی در کشور زندگی میکنند.
در این بین و با اینکه چیزی حدود ۴۰ هزار مورد از افراد مبتلا به بیماری ایدز در ایران رسما شناسایی شده است، نهادهای مسئول مثل سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت و درمان، تنها به چیزی حدود ۲۰ هزار تن خدمات ارائه میدهند که دلیل آن نیز عدم مراجعه مابقی بیماران به مراکز حمایتی در کشور برای دریافت حمایت است.
در حال حاضر در دوران اجرایی شدن برنامه استراتژیک چهارم قرار داریم که تنها یک سال به پایان آن باقی مانده است. در این برنامه برای بیشتر نهادهای مرتبط مثل وزارت کشور، سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان، کمیته امداد امام خمینی (ره) و... وظایف مشخصی تدوین شده است تا بتوان اقدامات مناسبی را در حوزههای درمانی، روانی، مشاورهای و ... به بیماران مبتلا و خانواده آنها ارائه کرد.
-در برنامه استراتژیک چهارم دقیقاً چه برنامههای محوری وجود دارد؟
برنامه استراتژیک چهارم پانزده ردیف فعالیتی دارد که یکی از ردیفهای آن حمایتهای مالی، آموزشی، بازتوانی و روانی اجتماعی است که به صورت مشخص با کارکردهای سازمان بهزیستی همخوانی دارد و در دستور کار برنامههای این سازمان است. از جمله مشکلاتی که در فرایند اجرای برنامههای حمایتی برای افراد مبتلا به ایدز در ماههای اخیر به وجود آمده، مسائل مالی است که به صورت مشخص تحت تأثیر افزایش قیمت دلار و تحریم هاست و فعالیتهای اجرایی سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت را با مشکلات فراوانی رو به رو کرده است.
-منظور دقیق شما از مشکلات مالی چیست؟
علت این مشکل آن است که اعتبارات اجرایی نهادها برای تحقق برنامه چهارم در سال ۱۳۹۳ تدوین شده و در آن زمان برآوردی در مورد افزایش قیمت دلار به شکلی که اکنون در جامعه رقم خورده دیده نشده بود. این البته همه مشکل نیست و حتی اعتبارات تصویب شده در سال ۱۳۹۳ نیز بر اساس برنامه و صورت دقیق واریز نمیشود و در این زمینه نیز مشکلات فراوانی وجود دارد. برای مثال در سال ۱۳۹۷ و بر اساس برنامه استراتژیک باید ۵۰ میلیارد تومان بودجه در اختیار سازمان بهزیستی قرار میگرفت که در بودجه سال جاری سازمان تنها ۶.۵ میلیارد برای این مهم دیده شد که از این رقم نیز تا کنون تنها ۴۵ درصد آن پرداخت شده و مابقی آن به احتمال زیاد پرداخت نخواهد شد؛ بنابراین، شما متوجه میشوید که ما در عمل به برنامهها تا چه میزان مشکل داریم، آن هم در حالی که که نرخ ارز به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.
-باشگاههای مثبت ایدز را باید اصلیترین کانال حمایت از مبتلایان به بیماری ایدز بدانیم؟
بله همین طور است. مهمترین و اصلیترین کانالی که از سوی دولت اقدامات حمایتی در اختیار افراد مبتلا به ایدز قرار میگیرد، باشگاههای مثبت است که تا همین چند ماه پیش ۲۵ باشگاه آن توسط وزارت بهداشت و درمان مدیریت میشد و ۴۰ مورد دیگر نیز توسط سازمان بهزیستی به فعالیت مشغول بودند. با توجه به اینکه باشگاههای مثبت یا همان positive club یک طرح جهانی است، اعتبارات اصلی آن توسط Global HIV/AIDS Organizations تأمین میشود و تا سال گذشته بخاطر حمایتهای مالی این مجموعه هیچ کدام از باشگاههای مثبت ما با مشکل چندانی رو به رو نبود.
با این حال در سال جاری از یک سو به دلیل اعمال تحریم و از سویی نیز به خاطر تغییر سیاستهای اجرایی این نهاد، اعتباری در اختیار باشگاههای مثبت قرار نگرفت و به همین خاطر اکثر مراکز با مشکل جدی در حوزههای درمانی و حمایتی رو به رو شدند.
-پیامد مشکلات مالی برای باشگاههای ایدز چیست؟
این مشکلات مالی پیش آمده به قدری جدی است که در ماههای گذشته وزارت بهداشت مجبور شد، تعدادی از مراکز حمایتی خود را (باشگاه های مثبت) تعطیل و برنامههای اجرایی خود را متوقف کند؛ روندی که طبق آخرین اخبار دریافتی ما ادامه دارد و احتمالاً به تعطیلی مراکز بیشتری ختم شود.
در این بین مشکل پیش آمده آن است که هرچند مراکز مقابله با ایدز وابسته به سازمان بهزیستی هم دچار مشکل مشابه هستند، افراد تحت پوشش وزارت بهداشت چیزی حدود ۶ هزار تن به سمت ما سوق داده شدند و سازمان بهزیستی توان پاسخگویی این حجم از مراجعات را ندارد. در اینجا باید یادآوردی کنم که همه این افراد مبتلای خواهان خدمات تنها ۲۵ درصد افراد مبتلای کشور هستند.
-در صورت استمرار این روند چه اتفاقی برای باشگاههای مثبت سازمان متبوع شما رخ میدهد؟
اگر روند موجود ادامه داشته باشد، سازمان بهزیستی هم به دلیل عدم توان برای پاسخگویی به نیازهای این قشر از افراد جامعه، مجبور به تعطیل کردن حداقل تعدادی از مراکز خود خواهد شد و شما میتوانید تصور کنید در چنین شرایطی چه مشکلات سنگینی متوجه کشور خواهد شد؛ مراکزی که البته توزیع جغرافیایی عادلانهای ندارند و در همه استانها فعال نیستند؛ یعنی ما به جای تلاش برای احداث باشگاههای مثبت ایدز جدید در استانهای فاقد مرکز در حال تعطیل کردن مراکز فعال هستیم.
باشگاههای مثبتی که به آن اشاره شد، در حوزههایی مثل سلامت جنسی، سلامت روان، سلامت باروری، بهداشت جسمی، حمایتهای اقتصادی و... صورت میگیرد. افرادی که مبتلا به ایدز هستند معمولاً افراد منزوی و گوشه گیری میشوند که بعضاً فرصتهای شغلی خود را نیز از دست میدهند و به همین خاطر نیاز است مورد حمایتهای مالی قرار بگیرند. به ویژه افرادی که دارای فرزند و خانواده هستند و در تأمین معاش خانواده با مشکل جدی رو به رو میشوند.
-ارزیابی شما از عملکرد دولت و مجلس در این حوزه چیست؟
هرچند من خود یک مقام دولتی محسوب میشوم، باید اعتراف کنم که مدیران و مجموعههای زیر نظر دولت فعالیت هایشان در حوزه بیماری ایدز دچار از هم گسیختگی و آشفتگی است و این شرایط به قدری نگران کننده است که اجازه مدیریت واحد و پاسخگو را از ما گرفته است. به عنوان مثال، اکنون که کیفیت ارائه خدمات به افراد مبتلا و نیز تلاشهای صورت گرفته برای مقابله با ایدز اصلاً راضی کننده نیست، شما نمیتوانید سازمان بهزیستی را به عنوان یک مقام مسئول و پاسخگو مواخذه کنید، چرا که میتوان با دلیل و مدرک ثابت کرد که نهادهای موازی دیگری نیز در این حوزه هستند که بعضاً در عمل به رسالت هایشان به مراتب ضعیفتر هستند.
به نظر من در چنین شرایطی ضرورت دارد، نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان قانونگذاران کشور اهتمام ویژهای در این حوزه داشته باشند و ضمن تلاش برای تجمیع بودجههای اختصاصی به دستگاههای اجرایی تلاش کنند تا یک نهاد و یا سازمان را متولی این امر قرار بدهند و از همان سازمان نیز در ادامه مطالبه گر باشند؛ وضعیتی که اکنون شاهد آن نیستیم و میتواند مدیریت این بخش را از موازی کاریهای پیش آمده خارج کند.
-باتشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. در پایان نظر خودتان را در مورد وضعیت فرهنگی جامعه در این حوزه بفرمایید؟
واقعیت این است که در حوزه فرهنگی ما چندان توسعهای در رابطه با نوع برخورد با افراد مبتلا به ایدز نداشته ایم و در این بخش نیز نیازمند فعالیتهای گستردهای هستیم. اکنون در شرایطی قرار داریم که شیوه انتقال بیماری ایدز از شکل تزریقی به سمت روابط جنسی تغییر یافته و از سویی نیز همانطور که پیشتر گفتم، چیزی حدود ۴۰ هزار تن بیمار مبتلا به ایدز در کشور رسما شناسایی نشده اند.
رسانهها و مسئولان به بیماری ایدز و خسارات آن عمدتاً به شکل مناسبتی نگاه میکنند و در دیگر روزهای سال چندان به آن توجهی ندارند؛ شرایطی که میتواند آینده نگران کنندهای را در این حوزه پیش روی کشورمان قرار دهد.