رضا رحیمی/ در دورانی که بسیاری از کشورهای توسعهیافته جهان با اتخاذ شیوههای نوین مدیریت شهری، معضل جمعآوری و دفع زبالههای شهری را به شکل اصولی و بهداشتی در دستور کار خود قرار دادهاند و در بسیاری از موارد از این ضایعات شهری انرژی تولید میکنند، در اکثر شهرهای ایران وضعیت جمعآوری و مدیریت پسماند شهری به یکی از بزرگترین چالشهای مدیران تبدیل شده است.
به گزارش «تابناک»، مشکل برخورد اصولی و کارشناسی با زبالههای شهری تنها دغدغه و نگرانی مدیران کلان شهرهای کشور نیست و این موضوع حتی در شهرهای کوچک کشور نیز بهخوبی مدیریت نمیشود؛ موضوعی قابل تأمل که در بسیاری از نقاط جغرافیایی کشور مثل شهرهای شمالی به یک بحران بزرگ تبدیلشده است و تقریباً هیچکدام از مدیران اجرایی کشور راه خروج مشخصی از این بحران ارائه نمیکنند.
نظر به خسارتهای جدی و غیر قابل انکاری که در پی عدم اقدام اصولی در دفع و یا دفن زبالههای شهری سلامت محیطزیست و حیات میلیونها شهروند ایرانی را بهویژه در کلانشهرهایی مثل تهران و کرج تهدید میکند، به نظر لازم است تا مدیران اجرایی کشور با بررسی شیوههای نوین برخورد با زبالههای شهری و نیز صرف هزینههای لازم از پیشامد و تشدید بحرانهای این حوزه در آینده بکاهند؛ اقدامی که جز مراجعه به متخصصان حوزههای شهری و بررسی دستاوردهای علمی آنها میسر نیست.
نگرانیهای برآمده از مدیریت عجیب و غریب مدیران شهری ایران در حوزه پسماند و زبالههای شهری بهویژه در شهرهای بزرگ کشور، بهانهای شد تا «تابناک»، به سراغ یکی از متخصصان حوزه مدیریت شهری برود و نظرات وی را در این رابطه جویا شود.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتگو با دکتر مظهر احمدی متخصص مسائل شهری در مورد معضل مورداشاره است.
-آقای دکتر احمدی، با سلام و تشکر به خاطر وقتیکه در اختیار «تابناک»، قراردادید. لطفاٌ برای شروع در مورد ضرورتها و جایگاه مدیریت پسماند و زبالههای شهری در کشورهای مختلف توضیح بدهید؟
سلام به شما و خوانندگان محترم، ما در عصری زندگی میکنیم که بارگذاریها اعم از جمعیت و فعالیت رو زمینی که در آن زندگی میکنیم بسیار بیشتر از ظرفیتی است که دارد و تخریب ها و آلودگی های زیست محیطی به حدی رسیده است که زنگ خطر را برای همه ی کشورهای جهان اعم از توسعهیافته و درحالتوسعه به صدا درآورده است.
امروزه گسترش شهرنشینی شتابان بهویژه در کشورهای جهان سوم و افزایش فرهنگ مصرف گرایی باعث افزایش روزافزون حجم پسماندها و زباله های شهرنشینان شده است. افزایش روزافزون حجم پسماندها از یکسو و تنوع و گوناگون آنها از سوی دیگر بر پیچیدگی شرایط و نحوه جمعآوری و دفع آنها افزوده است.
امروزه دیگر سیستمهای جمعآوری و دفع سنتی پسماندها جوابگو نبوده و نمیتواند از آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از انواع پسماندهای شیمایی، میکربی، رادیواکتیو و …جلوگیری کند؛ بنابراین مدیریت پسماند بهعنوان یکی از مهمترین دغدغههای جوامع بشری مطرح میباشد و دراین بین کشورهای پیشرفته به نتایج بهتری دستیافتهاند. خاطرنشان میکنیم که مدیریت پسماند تنها به نحوه برخورد و بازیافت با پسماند محدود نمیشود بلکه فرآیندی است که از فرهنگ جلوگیری از تولید زباله انبوه شروع میشود.
-به نظر شما سبک و شیوه مدیریتی مدیران شهری کشور در رابطه با زبالههای شهری چه وضعیتی دارد؟
سازماندهی مدیریت پسماند در ایران ساختاری سلسله مراتبی دارد. مهمترین دستاندرکاران کشوری وزارتخانه¬ها یا ادارات محیطزیست (DoE) و سازمانها وابسته به آنها است. مقامات محلی و سازمان های مدیریت پسماند (SWMOs) در سطح محلی و اجرایی مهمترین دستاندرکاران هستند؛ بنابراین شهرداری ها ازجمله نهادهای محلی و اجرایی در مدیریت پسماند شهرها هستند.
اگر در سطح کلان به سبک مدیریتی پسماند در ایران قضاوت کنیم به لحاظ حقوقی، قانون ملی مدیریت پسماند سال ۲۰۰۴ و برنامه پنجساله مدیریت پسماند شهری (۲۰۲۰-۲۰۱۵) بنیادهای حقوقی و استراتژیک مدیریت پسماند را در ایران تشکیل میدهند و دارای قوانین به نسبت منسجم و کارایی می باشد؛ اما در روش های اجرایی این قوانین فاصله ی زیادی با استاندارهای بینالمللی زیستمحیطی داریم و در یک کلام میتوانیم بگوییم که نوع مدیریت پسماند در ایران بسیار سنتی و مربوط به ۵۰ سال قبل است.
از تفکیک زباله و پسماند در مبدأ که با چالش روبهرو است تا مکان یابی دفع و دفن زباله که اغلب در مکان های نامناسب به لحاظ اکوسیستمی جمع آوری و در برخی موارد رها می شوند نقص فراوان دیده می شود. از طرفی سیاستی که امروزه برای حل معضل پسماند توسط وزارت کشور دنبال میشود اغلب استفاده از روش زبالهسوزی و در برخی شهرها بهویژه شهرهای بزرگتر تولید انرژی از آن است. درست است که زبالهسوزی یک روش سریع از بین بردن پسماندها است، اما صرفاً روش مناسبی جهت مدیریت پسماندها بهویژه با توجه به هزینه بالایی که دارد، نمیتواند باشد.
- نوع و شیوه برخورد با حوزه پسماند و زبالههای شهری در کشورهای پیشرفته چگونه است؟
به اعتقاد بنده ما در کشورهای پیشرفته با دو بحث اساسی در رابطه با مدیریت پسماندهای شهری مواجه هستیم. نخست بحث فرهنگسازی و دوم بحث فناوری¬های نوین از تولید و طراحی سطل زباله گرفته تا ماشین های جمع آوری و کارخانه های بازیافت پسماند. امروزه کاهش در مبدأ به عنوان گزینه مقدم در سیستمهای مدیریت مواد زائد مطرح است. تفکیک از مبدأ نیز بهعنوان گزینهای مؤثر در بسیاری از کشورهای توسعهیافته بهحساب میآید.
در برنامههای تفکیک از مبدأ، فناوریهای جدید چندان نقش نداشته، بلکه سیاستگذاریهای صحیح، برنامههای مدون و مناسب و آموزش مردم از طریق رسانههای گروهی و همچنین وجود قوانین و مقررات، کارساز و مؤثر است. بهطور مثال کشور ژاپن، ظرفیت مناسبی برای استفاده از روش دفن زباله ندارد. درواقع وضعیت خاک و بافت زمین این کشور به شکلی است که نمیتوان روی دفن زباله حسابی باز کرد. در سراسر شهرهای مهم ژاپن سطلهایی مخصوص قرار دارد که ویژه انواع زبالههای تجدید ناپذیر مثل پلاستیک هستند و مقام های دولتی ژاپن برحسب وزن، حجم و اندازه زبالههای تجدید پذیر، مبالغی را پرداخت میکنند.
همچنین در کشور سوئد در سال ۱۹۷۵ تنها ۳۸ درصد زبالههای خانگی این کشور بازیافت میشدند، اما اکنون این میزان به ۹۹ درصد افزایشیافته است؛ در حقیقت شاهد یک انقلاب بزرگ در چرخه بازیافت پسماند در سوئد هستیم. درواقع این روزها در بسیاری از کشورهای جهان نهتنها زباله تهدیدی برای انسانها محسوب نمیشود بلکه با مدیریت مؤثر به آن «طلای کثیف» نیز اطلاق میشود و علاوه بر بازیافت و استفاده منطقی از آن، در بخشهای مختلف، حتی از این زبالهها برق نیز تولید میشود. مثلاً نیروگاه زبالهسوز کپنهاگ، هزاران تن زبالههای غیر بازیافتی را به حرارت و برق تبدیل میکند.
-در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور مثل تهران و کرج مدیران شهری تصمیمهایی برای مکانیزه کردن برخورد با زبالههای شهری را در برنامههای خوددارند، اما در مقام عمل دستاورد خاصی از آنها دیده نمیشود و شرایط محلهای دفن زباله این دو شهر همچنان بحرانی است، به نظر شما علت این مشکل چیست؟
وضعیت مدیریت پسماند به گونهای است که در شهرهایی، چون تهران بهداشت و سلامت میلیونها ایرانی در معرض خطر قرار دارد. در تهران ما با کمبود فضا مواجه هستیم و این واقعیت نباید نادیده گرفته شود. از سویی اکثریت سیاست گذاری های ما در بحث اجرا با چالش روبهرو می شود. به شکلی که انگار این سیاست ها بهاشتباه برای مکانی دیگر تدوینشده است! بررسی مشکلات مدیریت پسماند در تهران و کرج دارای جنبه های متعددی است. اگر بخواهیم بهصورت خلاصه اشارهکنیم مدیریت شهری و در حالت جامع تر متولیان امور پسماندهای شهری (سازمان های محیطزیستی، صداوسیما و...) در شناخت و اهمیت بحث پسماند و زباله و راهکارهای کاهش و تفکیک از مبدأ موفقیتی کسب نکرده اند.
ایجاد انگیزه در شهروندان و بخش خصوصی حتی اگر انگیزه ی مالی باشد بسیار مهم است که اتفاق نیفتاده است. گرچه در برخی مناطق خاص تهران اقداماتی آنهم بهصورت ناقص در این زمینه انجامشده، اما کفایت نمی¬کند؛ بنابراین مشکل از همینجا شروع می شود.
وجود قوانین بدون مشارکت شهروندان قابلیت اجرایی پیدا نمی¬کند. همچنان که مشاهده میکنیم پوشش سراسر در خصوص نحوه ی جمع آوری زباله در مناطق مختلف تهران یکسان نیست. از طرفی هنوز بهطور ویژه به شناخت محیط فرهنگی، اقتصادی و زیستی تهران و حوزه ی پیرامونی آن در بحث مدیریت پسماند توجه نشده است.
عدم هماهنگی دستگاه های نظارتی و اجرایی و مسئولیت گریزی از دیگر مشکلات موجود در این حیطه است. مکان یابی محل های دفن زباله از اصول علمی و زیست محیطی پیروی نکرده است و اغلب آلودگی های ناشی از سوختن و بوی نامطبوع به شهر برمی گردد. درنهایت ما در شهر بزرگی مانند تهران هنوز به فناوری¬های نوین درزمینهی بازیافت پسماند و زباله مجهز نشده ایم. سرمایه گذاری ها در خصوص مدیریت پسماند شهری مانند تهران کفایت این حجم از تولید زباله را نمی کند.
-به نظر شما با توجه به جغرافیایی ایران، راهکار مشخص و مناسب مدیران شهری کشور برای برخورد با زبالههای شهری چگونه باید باشد؟
به نظر من در وهله ی اول تدوین یک برنامه ی جامع مدیریت پسماند در سطح کشور الزامی است بهطوریکه در این برنامه مناطق مختلف ایران با توجه به شرایط جغرافیای طبیعی و زیستی، شرایط فرهنگی و اقتصادی باید تقسیم بندی گردند و برای هر ناحیه مدیریت پسماند خاصی ارائه کرد نه اینکه بهصورت طرح تیپ از شهرهای بزرگ ایران مانند تهران برای سایر نقاط کشور هم نسخه پیچید؛ چراکه حل مشکل پسماند تنها با انتخاب یک روش خاص مدیریت پسماند امکانپذیر نیست.
بهطور مثال استان های ساحلی دریای خزر و خلیجفارس باید دارای طرح های ویژه خاص خود برای مدیریت پسماند باشند. به دلیل حساسیت بالای اکوسیستم استانهای شمالی ازنظر پارامترهای محیطزیستی یعنی اقلیم مرطوب، بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی، پوشش جنگلی و وجود نوار ساحلی مدیریت پسماندهای تولیدی نیازمند توجه بیشتری نسبت به سایر مناطق کشور میباشد.
استفاده از ظرفیت های علمی و دانشگاهی کشور در این زمینه و هم در زمینه طراحی فناوری های نوین در جمع آوری و بازیافت زباله بسیار راهگشاست. در مرحله ی بعدی مهمترین نکته در بحث نحوه ی برخورد با زباله ها و پسماندهای شهری می بایست بحث کاهش و تفکیک از مبدأ باشد. بهطور مثال با توجه به درصد بالای مواد آلی (نزدیک به ۷۰ درصد) و وجود رطوبت موجود در زبالههای تولیدی مناطق شمالی کشور بهترین گزینه کمپوست کردن این نوع پسماندها است، اما ازآنجاکه زیرساختهای لازم برای این منظور، یعنی تفکیک از مبدأ فراهم نشده است، عملاً کارخانههای کمپوست ثمربخش نبودهاند. درنهایت آنچه در این میان اهمیت دارد و میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات موجود باشد، تأثیرگذاری مردم در حل مسئله پسماند است که در این روند باید به تفکیک زباله از مبدأ و اصلاح الگوی مصرف توجه شود.
-بسیاری از مدیران شهری کشور برای توجیه ناکارآمدیهای خود در این حوزه، بحث بودجه و کمبود اعتبارات را مطرح میکنند. به نظر شما این موضوع چقدر وارد است؟
کمبود اعتبارات مالی در حوزه ی مدیریت پسماند بهویژه در شهرهای میانی و کوچک ایران قابل انکار نیست. زمانی که به دنبال اجرایی شدن یک بحث مهم زیستمحیطی مانند پسماند هستیم قطعاً سرمایه گذاری ها و حمایت دولت تأثیرگذار است یا فراهم کردن زمینه ای که بخش خصوصی تمایل به انجام این فرآیند داشته باشد؛ اما به هر صورت نمی¬توان عدم کارایی و نقص در سیستم مدیریت پسماندهای شهری را صرفاً به کمبود بودجه اختصاص داد.
به نظر بنده این توجیه¬پذیری صرفاً نوعی مسئولیت گریزی و شانه خالی کردن از انجام تعهدات سازمانی و شهروندی است. در کنار این مسأله بازهم تأکید می شود که متولیان امر پسماند در آگاه سازی و آموزش اجتماعی شهروندان و مشارکت دادن آنها کوتاهی کرده اند. از طرفی عدم به کارگیری متخصصان امر درزمینهی پسماند و نداشتن تخصص علمی دستاندرکاران ناکارآمدی مدیران را توجیه می کند نه صرفاً کمبود اعتبارات.
-با تشکر از وقتیکه به ما دادید. در پایان اگر نکته باقیمانده است، مطرح کنید؟
بحثی که قابلیادآوری است این است که ما به سیستم یکپارچه مدیریت پسماند نیاز داریم و این مدیریت باید کاهش تولید و تفکیک را در اولویت کاری خود قرار دهد. دستگاه¬های متولی امر باید از یک قانون ثابت در این زمینه پیروی کنند و این مهم گرفتار چالش ها و مشکلات سیستم بخشی نگردد. با تدوین یک استراتژی مشخص و اجرای آموزش و ترویج، می توان اخلاق محیطزیستی را در بین مردم، مسئولان و مدیران به وجود آورد و پروراند. استراتژی مدیریت پسماند در کشورهای توسعهیافته بر اساس کاهش بازیافت و استفاده مجدد از پسماندها (۳R) (۳R به معنای کاهش (Reduce)، استفاده مجدد (Reuse) و بازیافت مواد (Recycle) که یکی از اختلافات اساسی مدیریت مواد زائد شهری در ایران و کشورهای پیشرفته است) می¬تواند بهعنوان الگویی مناسب موردتوجه مدیران شهری در ایران نیز قرار بگیرد.