بازدید 5063
۵

مدیریت شکست شرط پیروزی‌های آینده

کوشان مهران
کد خبر: ۸۴۴۴۲۶
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۶ 20 October 2018
در سال 2107 تعداد شش زنجیر کرگدن سیاه از افریقای جنوبی به پارک ملی Zakouma کشور چاد برای احیای نسل این زره پوش شاخ دار انتقال یافتند تا جانشین گونه ای باشند که در سال 1972 در قدیمی ترین زیستگاه حفاظت شده کشور از میان رفتند.

اما این برنامه معرفی مجدد تنها یک برنامه معمول زنده گیری و انتقال گونه نبود. در اوایل سال 2000 این پارک ملی به شدت مورد تاخت و تاز شکار دزدانی قرار گرفته بود که گله های فیل معروف زیستگاه را برای عاج کشتار می کردند ولی در این مورد ویژه مسئولان پارک تنها قضا و قدر را مسئول نابودی زیستگاه نداستند. در کنار خبر رسانی در مجامع جهانی و دریافت کمک های نقدی و فنی دولت محیطبانان را نه تنها به سلاح جنگی بلکه حتی آر پی جی برای برخورد با قاچاقچیان عاج نمود و فرجام این برخورد خشن اما لازم عدم گزارش شکار دزدی از سال 2015 به بعد بود.
 
در بازه زمانی 2010 تا 2013 به دلیل استرس وارد شده بر فیل ها میزان زایمان در عمل هیچ بود اما به تدریج و با احساس ایجاد آرامشی که نه با کار علمی صرف و گرفتن عکس با دوربین تله ای بلکه بکار گیری ماموران مسلح در کنار دانش کارآمد روز و کمک های جهانی ایجاد شده بود فیل ها به تدریج شروع به زاد و ولد کردند.

در این شرایط که زیستگاه نه تنها برای فیل بلکه برای دیگر جانوران در مقایسه با سال های بحرانی گذشته ایمن شده می توان به موفقیت برنامه معرفی مجدد کرگدن سیاه در چاد امیدوار بود اما ایجاد امنیت در منطقه هرچند بسیار لازم اما تنها شرط موفقیت این قبیل برنامه ها نیست.

بوته زار های منطقه تساوو (Tsavo) در کنیا از اواخر قرن نوزدهم به دلیل وجود شیر های آدمخوار بدون یالی معروف بود که مدتی باعث توقف برنامه احداث خط راه اهن شده بودند اما جز این جمعیت جالب توجه شیر تساوو به دلیل تراکم بالای کرگدن سیاه در آفریقای شرقی نام آشنا بود و به همین دلیل در دهه 1930 که مقامات بریتانیایی برای گسترش زمین های کشاورزی برنامه پاکتراشی این زیستگاه را شروع کردند ناچار به بکارگیری یک شکارگر حرفه ای برای ریشه کنی کرگدن هایی شدند که ناگهان از دل دریای خار به کشاورزان یورش می بردند و در نهایت حدود پانصد زنجیر کرگدن از زیستگاه حذف شدند.

در حال حاظر تساوو بزرگ ترین زیستگاه بوته زار کنیا به شمار می رود و کارشناسان در سال 2018 به فکر معرفی مجدد کرگدن سیاه به زیستگاهی افتادند که برآورد می شد تا اواسط قرن بیستم حدود دو هزار زنجیر کرگدن داشته و تا اوایل دهه 1990 هجمه شکاردزدان این جمعیت را به صفر تبدیل کرد. اما 14 کرگدنی که از دو زیستگاه طبیعی به تساوو منتقل شده بودند طی یک سال نه به دلیل شکار دزدی بلکه بیماری و عدم سازگاری با شرایط از بین رفتند. شرایط زیستگاه تساوو برای کرگدن سیاه ایده آل است و در این مورد که عوامل طبیعی و نه تخلف انسان باعث عدم موفقیت این برنامه شده نا امیدی بی فایده است و باید با درنظر داشتن دلایل شکست سعی در برنامه ریزی بهتر جهت استفاده مطلوب از این زیستگاه برای معرفی مجدد گونه در فرصت مناسب نمود.

در مدیریت حیات وحش همواره معرفی مجدد یک گونه نابود شده به چشم زنده گیری، انتقال و در نهایت رها سازی در زیستگاه جدید با شور و هیجان نگریسته نمی‌شود. تخریب گسترده زیستگاه و فشار شکار در نهایت منجر به نابودی زیرگونه شرقی گوزن الک در شرق ایالات متحده طی دهه 1880 شد و از حدود بیست سال بعد کارشناسان و مقامات ایالت ها و باشگاه های شکار و دوستداران طبیعت به فکر بکارگیری زیرگونه کوهستان راکی برای معرفی مجدد و احیای نسل الک در این ایالت ها افتادند.
 
در دهه 1930 تعدادی اِلک راکی [گونه‌ای گوزن بومی شرق آسیا و آمریکای شمالی] به زیستگاه های طبیعی پنسیلوانیا معرفی مجدد شدند و به ظاهر در سال های اول زاداوری و گسترش در طبیعت شاهدی بود بر موفقیت بی چون و چرای برنامه اما طی بیست سال بعد عواملی همچون شکار دزدی، خارج شدن از مرزهای ایالت و مهاجرت طبیعی به زیستگاه های ایالت های همسایه و واگیر نوعی بیماری انگلی باعث نابودی کامل این گونه در پنسیلوانیا شد. اکنون برنامه معرفی مجدد الک در ایالت های شرقی و همینطور شمال کشور مکزیک ادامه داشته و با وجود توانمندی کارشناسان هیچگاه احتمال عدم موفقیت به فراموشی سپرده نمی شود.

از دست رفتن 5 سر گورخر از ده سر زنده گیری و انتقال یافته به محوطه ای فنس کشی شده در محدوده پارک ملی کویر حرف و حدیث هایی فراوان ایجاد کرد. نخستین برنامه انتقال و معرفی گورخر به زیستگاه جدید در سال 1351 توسط فرد هرینگتون صورت گرفته و یازده سرگورخر از توران به خوش ییلاق انتقال یافتند اما برنامه زنده گیری در ابرکوه یزد و انتقال به باغ وحش تهران توسط هانس مشاور این مجموعه در سال 1339 را می توان نخستین برنامه در انتقال این فرد سم تیزتک در تاریخ معاصر ایران برشمرد.

از هزاره هایی کهن گونه گورخر کولان خواه برای سکاهای آریایی و یا هپتالی ها و ترکمانان و کازاخ ها منبعی خوب برای گوشت و چرم به حساب آمده و گستره گورخر از دشت های آسیای مرکزی تا استپ های جنوب اکراین، تا قرن شانزدهم، و شاید شرق رومانی امتداد داشت. اما فشار شکار و بویژه سرعت گرفتن تغییر کاربری و فشار بر زیستگاه با شروع قرن بیستم سبب شد تا نسل گورخر در استپ های پهناور قزاقستان تا اوایل دهه 1930 نابود شود و در نهایت تنها 100 سر کولان پناهنده در زیستگاه بادخیز ترکمنستان به عنوان نماینده این گونه در سال 1941 برجای ماندند. حفاظت آهنین با چاشنی روسی باعث شد که در دهه های آینده به نقل از برخی منابع جمعیت گورخر بادخیز به حدود هفت هزار سر رسیده و افرادی به سرخس ایران مهاجرت داشته باشند. از اواسط دهه 1980 تا کنون و با وجود فراز و نشیب های ناشی از تجزیه شوروی برنامه معرفی مجدد گورخر به قزاقستان انجام گرفت و اکنون جمعیت زادآور و رو به افزایش  گوران در استپ های پهناور در کنار آهو و سایگا یادآور روزگارانی هستند که استپ بی کران از انبوه این جانوران آکنده بود.

پس از استقلال ترکمنستان در سال 1991 تا چند سال نخست مردم چپاول حیات وحش را در نبود قانون وظیفه خود می دانستند و مسئولان هم به بهانه ارزآوری مجوز شکار گورخر کولان در زیستگاه بادخیز را برای شرکت های سافاری امریکایی و آلمانی صادر کرده و شیوخ عرب خلیج فارس با خدم و حشم در بادخیز به کشتار هر جنبنده می‌پرداختند اما به تدریج و با ایجاد ثبات نسبی در کشور مدیران بخش منابع طبیعی به این حقیقت پی بردند که خشونت روس ها در اجرای قانون چندان بی حکمت نبوده است و به تدریج و با وجود تمامی دشواری ها از شکاردزدی تا چرای غیر مجاز دام وضعیت زیستگاه تاریخی و بی بدیل بادخیز و جانوران آن همچون گوسپند کوهی اوریال، پلنگ و بویژه گورخر کولان رو به بهبودی گذاشت.

در چند سال گذشته نه برنامه برای معرفی مجدد گورخر در ترکمنستان به اجرا درآمد و به دلایلی سه جمعیت معرفی مجدد شده در جنوب غربی ترکمنستان، شمال مرز ایران در حاشیه رود اترک، با موفقیت همراه نبود. موفقیت در نجات گورخر کولان از نابودی کامل در حفاظت موثر از زیستگاه بادخیز، هرچند ناموفق در حفاظت از یوزپلنگ ، و توانمندی در احیای نسل گورخر در استپ های قزاقستان با برنامه ریزی درست در گزینش بهترین سایت، زنده گیری، انتقال و در نهایت پایش افراد رها سازی شده در طبیعت و نه فنس پروری می تواند و در واقع باید درس عبرتی برای کارشناس و مدیر محیط زیست ایرانی باشد که براستی به فکر معرفی مجدد گونه ای از دست رفته در زیستگاهی شده اند که به متناسب بودن استاندارد های حفاظتی آن باور دارند.

مرگ و میر ناشی از خطای انسانی و عوامل غیر قابل پیشبینی در برنامه های زنده گیری و انتقال جانوران وحشی در عمل اجتناب ناپذیر است و کارشناسی که گرفتار دلهره و ترس از عواقب گردد در عمل به ماشین مهر و امضای اداری و در بهترین وضعیت محیطبان فضای مجازی بدل خواهد شد. در شرایطی که جمعیت گورخران توران با هجمه گوشت فروشان شناخته شده محلی روبرو بوده و زیستگاه بهرام گور فارس را دست اندازی معدن کاوان به شدت در معرض نابودی همیشگی قرار داده است و وضعیت نابسامان بودجه، امکانات و مهم تر از همه مدیریت نیروی انسانی بر همه عیان است از دست رفتن پنج گورخر از ده فرد زنده گیری شده را باید بسیار جدی گرفت و نباید تنها به شاخ و شانه کشیدن در فضای مجازی و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردن اکتفا کرد.

گوران ایران را دریابیم نه با حرف و سخن و مقاله و عکس هایی به ظاهر دلفریب بلکه با مامورانی مجهز و توانا با برخورد با شکار دزدان و گوست فروشان محلی و مدیرانی که قدرت مانور دادن با لابی معدنکاران و در واقع صادر کنندگان مواد خام را دارند و گروه های براستی مستقل پایشگر طبیعت ایرانمان.
 
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۵
.اونوقت میخواهند دنیا را مدیریت کنند ؟!!!!!!!
همش حرف حرف حرف.
همه این مطالب مهم نیستن مهم اینه که پسوند آریایی رو برای سکاها بنویسی. هر موضوعی باشه سعی کنین روی جعلیاتتون تاکید نمائید.
پاسخ ها
اوغلان پاولوویچ
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۷/۲۸
زینده باد بالشیویک!
با اين مديريت هنوز پنج تا زنده اند شکر کنيد
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار