بازدید 2117

معاملات حرام و باطل

معاملات حرام و باطل
کد خبر: ۸۳۵۸۲۹
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۲:۲۵ 22 September 2018

معاملات حرام و باطل

معاملات باطل[1]

(مسأله 2055)در چند مورد، معامله باطل است1:

اوّل: خريد و فروش عين نجس مثل بول و غائط و مسكرات، بنابر اقوي در بعضي و بنابر احتياط واجب در بعضي2.

دوم: خريد و فروش مال غصبي، مگر آن كه صاحبش معامله را اجازه كند3.

سوم: خريد و فروش چيزهايي كه مال نيست4.

چهارم: معامله چيزي كه منافع معمولي آن حرام باشد5.مثل آلات قمار و موسيقي6.

پنجم: معامله اي كه در آن ربا باشد7. و حرام است غش در معامله يعني فروختن جنسي كه8با چيز ديگر مخلوط است9، در صورتي كه آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد، مثل فروختن روغني كه آن را با پيه مخلوط كرده است و اين عمل را غش مي گويند10. از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلّم منقول است كه فرمود11: «از ما نيست كسي كه در معامله با مسلمان غش كند يا به آنان ضرر بزند يا تقلب و حيله نمايد و هر كه با برادر مسلمان خود غش كند، خداوند بركت روزي او را مي برد و راه معاش او را مي بندد و او را به خودش واگذار مي كند12».

1- خوئي، تبريزي: معاملات حرام شش است...

وحید: بعضی از معاملات باطل است و حرام نیست و بعضی حرام است و باطل نیست و بعضی باطل و حرام است و عمده این ها از این قرار است: ...

گلپايگاني، صافي: معاملات حرام و باطل بر شش قسم است...

سيستاني: معاملات حرام بسيار است، از آن جمله اين موارد است...

زنجاني: معاملات ذيل باطل است...

2- اراكي: اوّل: خريد و فروش عين نجس، مثل بول و غائط و مسكرات؛ مگر سگ شكاري...

گلپايگاني: اوّل: خريد و فروش عين نجس، مثل بول و غائط...

خویی، تبریزی: اوّل خرید و فروش عین نجس مثل مشروبات مسكر و سگ غير شكاري و مردار و خوك؛ و در غير اينها، در صورتي كه بشود از آن استفاده حلال نمود مثلاً غائط را كود نمايند (تبريزي: و خون انسان كه آن را به ديگري تزريق مي كنند)، خريد و فروش جايز است (خوئي: اگر چه احتياط در ترك است)...

زنجاني: اوّل: خريد و فروش عين نجس مثل بول و غائط؛ گفتني است كه در برخي از نجاسات علاوه بر باطل بودن معامله، معامله بنابر اقوي يا بنابر احوط حرام نيز مي باشد، تفصيل اين مسأله در كتب مفصّل تر ذكر شده است...

صافي: اوّل: خريد و فروش عين نجس مثل مشروبات مسكر و خوك و مردار و بول و غايط، ولي در غير مشروبات مسكر و خوك و مردار، اگر قابل استفاده حلال از آنها باشد خريد و فروش آن جايز است، اگر چه احتياط در ترك آن است...

وحید: اوّل: بعضى از اعیان نجسه ، مانند مشروبات مسكر و خوك كه خرید و فروش این دو باطل و حرام است ، و همچنین مردار نجس و سگ غیر شكارى كه خرید و فروش این دو باطل و بنابر احتیاط حرام است و در غیر اینها در صورتى كه منفعت عقلایى حلالى داشته باشد ـ مثلا غائط را كود كنند یا خون را به مریض تزریق نمایند ـ خرید و فروش آن صحیح و حلال است ، ولى احتیاط مستحبّ ترك آن است...

مكارم: 1- خريد و فروش عين نجس يعني چيزهايي كه ذاتاً نجس است بنابر احتياط واجب (مانند بول و غائط و خون) بنابراين، خريد و فروش كودهاي نجس اشكال دارد ولي استفاده از آنها بي مانع است امّا خريد و فروش خون در عصر و زمان ما كه براي نجات مجروحين و بيماران مورد استفاده قرار مي گيرد جايز است و همچنين خريد و فروش سگ شكاري و نگهبان...

سيستاني: اوّل: خريد و فروش مشروبات مسكر و سگ غير شكاري و خوك و همچنين مردار نجس بنابر احتياط واجب؛ و در غير اينها در صورتي كه بشود از عين نجس استفاده قابل توجّهي نمود كه حلال باشد مانند فضولات نجس كه براي كود دادن به كار مي رود، خريد و فروش جايز است...

فاضل: اوّل: خريد و فروش عين نجس مانند مشروبات مسكر و سگ غير شكاري و خوك، ولي خريد و فروش عين نجسي كه بتوان از آن استفاده حلال نمود جايز است، مثلاً خريد و فروش غائط براي كودسازي جايز است. همچنين خريد و فروش خون كه در زمان ما براي نجات مجروحين و بيماران مورد استفاده قرار مي گيرد جايز است...

نوري: اوّل: خريد و فروش عين نجاست مثل بول و مسكرات، ولي در صورتي كه بشود از آن استفاده حلال ببرند مثل اينكه غائط را كود نمايند يا خون را در معالجه بيماران مصرف كنند، خريد و فروش آن جايز است...

بهجت: اوّل: خريد و فروش عين نجس، براي استفاده هايي كه شرط آن، پاك بودن آن چيز باشد...

3- گلپايگاني، صافي: دوم: خريد و فروش مال غصبي كه اگر مالكش امضا نكند باطل است و تصرّف در آن حرام مي باشد...

خوئي، تبريزي، سيستاني: دوم: خريد و فروش مال غصبي (سيستاني: اگر مستلزم تصرّف در آن باشد، مانند تحويل دادن و تحويل گرفتن)...

وحید: دوم: خرید و فروش مال غصبى ، كه بدون اجازه مالكش باطل است ، ولى تكلیفاً حرام نیست ، بلكه تصرّفات خارجیه در مال غصبى حرام است...

زنجاني: دوم: خريد و فروش مال غصبي، البته اگر مالك بعداً معامله را اجازه كند، معامله صحيح خواهد بود...

4- گلپايگاني، صافي، نوري: مثل حيوانات درنده...

خوئي: سوم: بنابر احتياط، خريد و فروش چيزي كه نزد مردم مال نيست مثل حيوانات درنده...

تبريزي: سوم: خريد و فروش چيزي كه نزد مردم مال نيست مثل بعضي حشرات...

زنجاني: سوم: خريد و فروش چيزي كه عقلاء براي تحصيل آن، شيء با ارزشي را نمي پردازند همچون آب در كنار دريا، يا اصلاً در صدد تحصيل آن بر نمي آيند همچون حشرات معمولي...

وحید: سوم: خرید و فروش چیزى كه نزد مردم مالیت ندارد و خرید و فروش آن نزد آنان سفیهانه است ـ مانند حیواناتى كه پیش مردم ارزش ندارد ـ باطل است و حرام نیست...

مكارم: [سوم:] خريد و فروش چيزهايي كه در بين مردم مال محسوب نمي شود، هرچند براي شخص خاصي ارزش داشته باشد مانند بسياري از حشرات...

بهجت: سوم: خريد و فروش چيزهايي كه ارزش مالي ندارند...

سيستاني: سوم: معامله با پولهايي كه از اعتبار ساقط شده است، يا پولهاي تقلبي است، در صورتي كه طرف معامله متوجه نباشد؛ ولي اگر بداند، معامله جايز است...

5- بهجت: با توضيحي كه بعداً خواهد آمد...

6- اراكي، نوري: مثل آلات قمار...

فاضل: مثل آلات قمار و موسيقي مطرب...

خوئي، گلپايگاني، صافي، تبريزي، وحید: چهارم: معامله چيزي كه منافع معمولي آن فقط كار حرام باشد مانند اسباب قمار (صافي: مثل نرد و شطرنج يا آلات لهو- وحید: که باطل و حرام است)...

زنجاني: چهارم: معامله چيزي كه منافع معمولي آن فقط كار حرام باشد، مانند آلات قمار؛ كه اگر چنین معامله ای سبب شود که خریدار به گناه بیفتد معامله حرام نیز می باشد[2]...

سیستانی: چهارم: معامله با آلات حرام یعنی چیزهایی که به هیئتی ساخته شده است که معمولا برای استفاده محرم بکار می آید و ارزش آن به سبب استفاده محرم است مانند بت و صلیب و وسایل قمار و آلات لهو محرم...

7- بهجت: [پایان مسأله]

8- اراكي: پنجم: معامله اي كه در آن ربا باشد. ششم: غش در معامله، يعني فروختن جنسي كه...

خوئي، گلپايگاني، صافي، تبريزي: پنجم: معامله اي كه در آن ربا باشد، ششم: فروش جنسي كه ...

فاضل: پنجم: معامله اي كه در آن ربا باشد، غش در معامله حرام است يعني فروختن جنسي كه...

وحید: پنجم: معامله اى كه در آن ربا باشد باطل و حرام است.

ششم: فروش جنسى كه با چیز دیگر مخلوط است در صورتى كه آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید ، مثل فروختن روغنى كه آن را با پیه مخلوط كرده است ، یا بها قرار دادن چیزى كه در آن غش شده است ، و چنین معامله اى حرام و در بعضى از صور ـ كه خواهد آمد ـ باطل است.

پیغمبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده اى دارد به این مضمون: از مسلمانان نیست كسى كه با مسلمانان غش كند.

و از آن حضرت روایت شده كه: هر كه با برادر مسلمان خود غش كند خداوند بركت روزى او را مى برد و معیشت او را بر او فاسد مى كند و او را به خودش واگذار مى كند.

9- زنجاني: پنجم: معامله اي كه در آن ربا باشد؛ اين گونه معامله علاوه بر باطل بودن حرام نيز مي باشد. در برخي از موارد، معامله حرام است ولي باطل نيست، همچون: 1- معامله اي كه سبب كار حرام گردد. 2- فروش جنسي كه با چيز نامرغوب مخلوط است...

10- گلپايگاني، صافي: و مشتري هر وقت فهميد مي تواند معامله را فسخ كند و در بعضي صور آن، اصل معامله باطل است مثل اين كه چيزي را بر خلاف جنسش ارائه دهد؛ مثلاً مس را به طلا روكش كند و به اسم طلا بفروشد...

مكارم: 5- معاملاتي كه در آن ربا باشد. 6- فروختن اجناس تقلبي كه خريدار از وضع آن خبر ندارد مانند فروختن شير مخلوط به آب يا روغني كه آن را به پيه یا چيز ديگري مخلوط كرده اند. اين عمل را «غش» مي گويند و يكي از گناهان كبيره است...

11- خوئي، گلپايگاني، تبريزي، صافي، زنجاني: پيغمبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمود:...

12- زنجاني: [و] غش در معامله سبب بطلان معامله نمي شود ولي سبب مي شود كه كسي كه در معامله با وي غش شده بتواند معامله را به هم بزند. مگر آن كه جنس فروخته شده به طوري با جنس ديگر مخلوط شود كه جنس معامله شده بشمار نيايد كه معامله باطل نيز مي باشد.

مكارم: [و] 7- خريد و فروش اعضاي بدن مانند كليه و امثال آن؛ ولي احتياط آن است كه اگر پولي مي خواهند بگيرند، در مقابل اجازه برداشتن عضو از بدن شخص دهنده بوده باشد، نه در مقابل خود عضو. و اصل اين كار در صورتي جايز است كه براي دهنده، توليد خطر نكند. 8- اراضي موات، با ثبت دادن، ملك كسي نمي شود و خريد و فروش آن جايز نيست، مگر اینکه کاری روی ان انجام دهند و آن را آماده کشت یا بهره برداری دیگری سازند.

سيستاني: پنجم: معامله اي كه در آن غش باشد؛ پيغمبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرموده اند: «از ما نيست كسي كه در معامله با مسلمانان غش كند؛ خداوند بركت روزي او را مي برد و راه معاش او را مي بندد و او را به خودش واگذار مي كند». و غش موارد مختلفي دارد مانند: (1) مخلوط كردن جنس خوب با جنس بد يا با چيز ديگر، مانند مخلوط كردن شير با آب. (2) صورت ظاهر خوبي را به جنس دادن بر خلاف واقع، مانند آب زدن به سبزي كهنه كه تازه جلوه كند. (3) جنس را به صورت جنس ديگر وانمود كردن، مانند روكش كردن طلا بدون اطّلاع مشتري. (4) مخفي داشتن عيب جنس، در صورتي كه مشتري به فروشنده اعتماد داشته باشد كه از او مخفي نمي دارد.

*****

سبحانی: مسأله- در چند مورد معامله باطل است:

اوّل خريد و فروش عين نجس مثل: بول و غائط وخون و خوك و سگ ولى خريد و فروش خون براى معالجه بيماران و خريد و فروش سگ شكارى ونگهبان جايز است.

دوم خريد و فروش مال غصبى مگر آنكه صاحبش اذن دهد.

سوم خريد و فروش چيزهائى كه ارزش مالى ندارد.

چهارم معامله چيزى كه منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسيقى.

پنجم معامله اى كه در آن رباباشد.

ششم فروختن اجناس تقلبى كه خريدار از وضع آن خبر نداشته باشد.و فروختن روغنى كه آن را با پيه مخلوط كرده است و اين عمل را غش مى گويند، از پيغمبر اكرم(صلى الله عليهوآله وسلم) منقول است كه فرمود: كسى كه در معامله با مسلمانان غش كند يا به آنانضرر بزند يا تقلب و حيله نمايد، از ما نيست و هر كه با برادر مسلمان خود غش كند،خداوند بركت روزى او را مى برد و راه معاش او را مى بندد و او را به خودش واگذارمى كند.

هفتم خريد و فروش اعضاى بدن مانند كليه وامثال آن و اگر پولى مى گيرد آن را در مقابل اجازه برداشتن عضو در بدن، بگيرد نه درمقابل اصل و در هر حال اين كار در صورتى جائز است كه براى دهنده عضو، ايجاد خطرنكند.

هشتم خريد و فروش اراضى موات پيش از آنكه آنرا احياء كند.

مظاهری: مسأله- در سه مورد معامله باطل است:

اوّل: خريد و فروش مال غصبى مگر آنكه صاحبش معامله را اجازه دهد.

دوّم: معامله چيزى كه منافع معمولى آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسيقى.

سوّم: معامله‏اى كه در آن ربا باشد.

غش در معامله حرام است یعنی فروختن جنسی را که با چیز دیگر مخلوط است در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید مثل فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش می گویند.

از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم منقول است که فرمود: از ما نیست کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید و هر که با برادر مسلمان خود غش کند خدا برکت و روزی او را می برد و راه معاش اور ا می بندد و او را به خودش واگذار می کند.

خرید و فروش چیزهایی که در میان مردم مال محسوب نمی شود نظیر مار و عقرب و حشرات اگر داعی عقلایی روی آن باشد جایز است.

(مسأله 2056)فروختن چيز پاكي كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است اشكال ندارد1 ولي اگر مشتري بخواهد آن چيز را بخورد2بايد3فروشنده نجس بودن آن را به او بگويد4.

1- گلپايگاني: اگر مشتري آن چيز را براي كاري بخواهد كه شرط آن پاك بودن است مثلاً لباس است که می خواهد با آن نماز بخواند بنابراحتیاط واجب باید فروشنده نجس بودن آن را به او بگوید

صافی: ولی اگر مشتري آن چيز را براي كاري بخواهد كه شرط آن پاك بودن است، مثلاً از قسم خوراكي است كه مي خواهد او را بخورد باید فروشنده نجس بودن آن را بگوید ولی از قسم خوراکی نباشد و مثل لباس باشد اگرچه مشتری در آن نماز بخواند چون در نماز طهارت ظاهر بدن و لباس کافی است لازم نیست نجس بودن آن را بگوید.

وحید: ولى اگر مشترى آن چیز را براى صرف در مثل خوردن و آشامیدن بخواهد یا براى عملى كه طهارت ظاهرى براى صحّت آن كافى نیست ـ مثل آن كه آب را براى وضو گرفتن و غسل كردن بخواهدـ نجاست آن را باید به او بگوید ، و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر لباس است و مشترى مى خواهد با لباس پاك واقعى نماز بخواند ، هر چند كه در نماز طهارت ظاهرى بدن و لباس براى جاهل كفایت مى كند.

2- خوئي، تبريزي: اگر مشتري آن چيز را براي كاري بخواهد كه شرط آن پاك بودن است، مثلاً از قسم خوراكي است كه مي خواهد او را بخورد ...

زنجاني: اگر خريدار آن چيز را براي كاري بخواهد كه شرط آن پاك بودن است، مثلاً از قسم خوراكي است كه مي خواهد آن را بخورد، چنانچه نا آگاهي خريدار سبب گردد كه وي آن را در كاري كه شرط آن پاكي است بكار گيرد، مثلاً آن خوراكي را بخورد، بايد فروشنده نجس بودن آن را به او بگويد، ولي در لباس لازم نيست نجس بودنش را بگويد، اگر چه مشتري با آن نماز بخواند، مگر خريدار نجس بودنش را مي دانسته و الان فراموش كرده است و مي خواهد با آن نماز بخواند كه در اين صورت فروشنده باید نجس بودن آن را به مشتری بگوید زیرا نماز در لباس نجس یا بدن نجس در صورت فراموشي باطل است، ولي در صورت ندانستن نجاست لباس يا بدن صحيح مي باشد.

3- اراكي، گلپايگاني: بنابر احتياط واجب...

4- خوئي، تبريزي، فاضل: ولي اگر لباس است، گفتن لازم نيست اگر چه مشتري با آن نماز بخواند؛ زيرا در نماز، طهارت ظاهري بدن و لباس كافي است.

*****

سيستاني: مسأله- فروختن چيز پاكي كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است مانند فرش و ظرف اشكال ندارد و همچنين است اگر آب كشيدن آن ممكن نباشد ولي منافع حلال و معمولي آن متوقّف بر طهارت نباشد مانند نفت، بلكه اگر توقف هم داشته باشد چنانچه منفعت حلال و قابل توجهي داشته باشد، باز هم فروختنش جايز است.

مكارم: مسأله- فروختن متنجّس، يعني چيز پاكي كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است، مانند ميوه و پارچه و فرش اشكال ندارد، ولي اگر مشتري بخواهد آن را براي خوردن يا كارهاي ديگري كه پاك بودن در آن شرط است مصرف كند بايد به او بگويد.

مسأله اختصاصي

بهجت: مسأله 1613- چيزهاي روان مضاف كه گاهي به اتّصال و استهلاك در آب زياد مطلق، قابل تطهير است اگر ممكن باشد به طريقي به حالت اوّل خود برگردد و از آن استفاده شود، خريد و فروش آن در حال نجاست جايز است. و این در صورتی است که مقصود از معامله منافع بعد از پاک شدن باشد و اگر مقصود منافعی است که مشروط به پاک بودن آن نیست در صورتی که مالیت داشته باشد بدو ن قابلیت تطهیر هم خرید و فروش آن بنابراظهر جایز است.

(مسأله 2057)اگر چيز پاكي مانند روغن و نفت كه آب كشيدن آن ممكن نيست نجس شود1، چنانچه مثلاً روغن نجس را براي خوردن به خريدار بدهند معامله باطل و عمل حرام است2و اگر براي كاري بخواهند كه شرط آن پاك بودن نيست مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند3، فروش آن اشكال ندارد.

1- مظاهری: اگر برای کاری بخواهند که شرط آن پاک بودن است...

2- اراكي: اين عمل حرام است و چنانچه منفعت حلال ديگري نداشته باشد معامله نيز باطل است...

خوئي، تبريزي: چنانچه آن را براي كاري بخواهد كه شرطش پاك بودن است مثلاً روغن را براي خوردن بخواهد، لازم است فروشنده نجاست او را به مشتري بگويد...

گلپايگاني، :چنانچه آن را براي كاري بخواهند كه شرطش پاك بودن است مثلاً روغن نجس را براي خوردن بخواهند، فروش آن حرام است...

صافي: چنانچه از آن برای کارهایی که شرطش پاک بودن است هم استفاده می شود بايد به خريدار بگويد و اگر غير از خوردن، مورد استفاده ديگر نيست، فروش آن حرام است...

3- خوئي، تبريزي: ولي در معرض اين باشد كه خوراك يا بدن مشتري نجس شود كه در اين صورت نيز گفتن لازم است زيرا كه سبب شدن براي خوردن نجاست و همچنين سبب شدن براي نجاست بدن كه موجب بطلان وضو يا غسل گردد جايز نيست.

فاضل: يا روغن نجس را تبديل به صابون كنند...

بهجت: بخواهند روغن نجس را بسوزانند، يا براي روغن مالي بدن مريض استعمال كنند...

*****

سيستاني: مسأله- اگر كسي بخواهد چيزي را كه نجس است بفروشد، بايد نجس بودن آن را به خريدار بگويد در صورتي كه اگر نگويد خريدار در معرض ارتكاب حرام يا ترك واجبي مي شود مثل اين كه آب نجس را در وضو و يا غسل به كار مي برد و با آن نماز واجبش را مي خواند و يا از آن چيز نجس در خوردن و يا آشاميدن استفاده مي كند؛ البته اگر بداند كه گفتن به او فايده اي ندارد، مانند افراد لاابالي، لازم نيست به او بگويد.

زنجاني: مسأله- اگر چيز پاكي مانند روغن و نفت كه آب كشيدن آن ممكن نيست نجس شود، معامله آن چند صورت دارد:

صورت اوّل: چيزي باشد كه منافع غالبي آن حرام است، ولی قصد مشتري از خريد آن تنها استفاده از آن در منفعت حلال نادر باشد، مثلاً بخواهد روغن نجس را بسوزاند معامله صحيح و جايز است،

صورت دوم: چيزي باشدكه منافع غالبي آن حرام است، و قصد مشتری از خرید آن تنها استفاده در منفعت حلال نباشد مثلا بخواهد روغن نجس را بخورد، یا هنوز در مورد استفاده از آن تصمیمی نگرفته باشد معامله باطل است. در این دو صورت فرقی نیست که مشتری نجس بودن آن چیز را بداند یا نداند . واگر مشتری نجس بودن آن چیز را نداند و در صورت نگفتن به حرام می افتد مثلا روغن نجس را می خورد فروشنده بايد نجس بودن آن را بگويد و اگر معامله سبب شود كه مشتري آن را در كار حرام بكار بگيرد، معامله به طور كلّي حرام است هر چند به مشتري بگويد. یا مشتری خود حرام بودن آن را بداند.

صورت سوم: چيزي است كه منفعت غالبي آن حرام نيست ولي در معامله شرط مي شود كه آن را در كار حرام صرف كند كه معامله حرام و باطل است.

صورت چهارم: همانند صورت قبلي ولي شرط نمي شود كه در كار حرام صرف شود، در اين صورت اگر مشتري آن را براي كار حرام نخرد، بدون اشکال معامله صحيح و جایز است. و اگر مشتری آن را برای خصوص کار حرام بخرد معامله صحیح است ولی اگر معامله سبب شود که مشتری آن را در كار حرام صرف كند، معامله حرام مي باشد.

وحید: مسأله- اگر چیز پاكى كه آب كشیدن آن ممكن نیست نجس شود ، در صورتى كه منفعت عقلایى حلالى داشته باشد ، خرید و فروش آن مانعى ندارد ، ولى اگر مشترى آن را براى مثل خوردن و آشامیدن بخواهد یا نجاست آن موجب شود كه عمل مشروط به طهارت او باطل شود ، مثلا بخواهد نفت نجس را بسوزاند ، ولى سبب نجاست خوراك او شود یا بدن او نجس شود كه در نتیجه وضو یا غسلش باطل گردد ، واجب است فروشنده نجاست آن را به مشترى بگوید ، و همچنین ـ بنابر احتیاط واجب ـدر جایى كه اگر چه نجاست بدن موجب بطلان وضو و غسل نشود ، ولى مشترى بخواهد با لباس و بدن پاك واقعى نماز بخواند.

(مسأله 2058) بايد1دوايي را كه مثل شراب، عين آن نجس است معامله نكنند، ولي معامله دوايي كه عنيش نجس نيست اگر به آن احتياج داشته باشند اشكال ندارد2.

این مسأله در رساله آیات عظام مکارم و مظاهری نیست.

1- اراكي: بنابر احتياط واجب...

2-نوري: و در دارویی که از عین نجس ساخته شده است اگر پول را در مقابل ظرف آن یا در مقابل زحمتی که دوا فروش متحمل آن شده است بدهد اشکال ندارد.

*****

گلپايگاني، صافي: مسأله- خريد و فروش دواهايي كه متنجّس است و از اعيان نجسه مثل شراب و مردار نيست براي فايده اي كه حرام نباشد جايز است و اگر از عين نجس مثل مردار باشد. خريد و فروش آن حرام است، ولي اگر پول را در مقابل ظرف آن يا در مقابل زحمت دوا فروش بدهند اشكال ندارد.

. صافي: اگر از مثل مردار و شراب باشد، در صورتي كه در دوا مستهلك نباشد...

خوئي، تبريزي، فاضل: مسأله- خريد و فروش دواهاي نجس خوردني اگر چه جايز است، ولي بايد نجاستش را به مشتري بگويند (خوئي، تبريزي: و همچنين است اگر خوردني نباشد ولي در معرض اين باشد كه خوراك يا بدن مشتري آلوده به نجاست شود).

سيستاني: مسأله- خريد و فروش داروهاي نجس خوردني و غير خوردني اگر چه جايز است ولي بايد نجاستش را در صورتي كه در مسأله پيش گفته شد به مشتري بگويند.

بهجت: مسأله- خريد و فروش دارويي كه موقع درست كردن با شراب مخلوط كرده باشند، در صورتي كه شخص مريض چاره اي بجز استفاده از آن دارو را ندارد، بنابر جواز استشفاء به حرام، بعيد نيست جايز باشد.

زنجایی: مسأله- معامله دوایی که در آن عین نجس بکار رفته بكار رفته، بنابر مشهور باطل است، ولي اگر متنجس باشد، چنانچه منافع غالبي آن حرام نباشد و آن را به شرط مصرف كردن در كار حرام معامله نكنند، معامله صحيح و جايز است مگر اين كه معامله سبب گردد كه مشتري آن را دركار حرام صرف كند كه معامله حرام ولي صحيح است.

وحید: مسأله- خرید و فروش دواهاى نجس خوردنى ، در صورتى كه منفعت عقلایى حلالى غیر از خوردن نداشته باشند ، باطل است ، و در صورتى كه داشته باشند صحیح است ، ولى باید نجاستش را به مشترى بگویند ، و اگر خوردنى نباشد خرید و فروشش جایز است ، ولى باید به طورى كه در مسأله قبل گذشت به مشترى اعلام شود.

سبحانی: مسأله- دارويى كه ذاتاً نجس نيست ولى به وسيله ملاقات بانجس، متنجس شده باشد در صورت نياز و انحصار، خريد و فروش آن صحيح است.

(مسأله 2059)خريد و فروش روغن و دواهاي روان و عطرهايي كه از ممالك غير اسلامي مي آورند1اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشكال ندارد، ولي روغني2را كه از حيوان بعد از جان دادن آن مي گيرند، چنانچه در شهر كفار3 از دست كافر بگيرند و از حيواني باشد كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مي كند4، نجس است و معامله آن باطل مي باشد5، بلكه اگر در شهر مسلمانان هم از دست كافر بگيرند6معامله آن باطل است مگر آن كه بدانند كه آن كافر از مسلمان خريده است.

1- بهجت: خريد و فروش روغن، دارو و عطرهايي كه از كشورهاي غير اسلامي مي آورند...

سبحانی: خرید و فروش مواد غذایی و دواهای روان و عطرهایی که از کشورهای غیر اسلامی می آورند ...

2- بهجت: دارو يا روغني...

3- سبحانی: در کشور غیر اسلامی...

4- فاضل: در صورتي كه احتمال آن برود كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده اگر چه پاك، و خريد و فروش آن جايز است ولي خوردنش حرام است.

سبحانی: معامله آن باطل می باشد[پایان مسأله]

5- گلپایگانی، صافی: [پایان مسأله]

6- نوري: اگر در شهر مسلمانان هم معلوم باشد كه از بلاد كفر آورده شده است بگيرند...

*****

خوئي، تبريزي، سيستاني: مسأله- خريد و فروش روغنهايي كه از ممالك غير اسلامي مي آورند اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشكال ندارد و روغني را كه از حيوان بعد از جان دادن آن مي گيرند.، در صورتي كه احتمال آن برود كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده چنانچه از دست كافر بگيرد يا از ممالك غير اسلامي بياورند، اگر چه پاك و خريد و فروش آن جايز است ولي خوردنش حرام و بر فروشنده لازم است كيفيت را به مشتري بفهماند* .

. سيستاني: روغن و ساير موادي را كه حيوان، بعد از جان دادن آن مي گيرند، مانند ژلاتين...

*سيستاني: درصورتي كه اگر نگويد، خريدار در معرض ارتكاب حرام يا ترك واجبي قرار داشته باشد، نظير آنچه در مسأله [2057] گذشت.

زنجاني: مسأله- خريد و فروش چيزي كه معلوم نيست نجس است اشكال ندارد هر چند از كشورهاي غير اسلامي آورده شود، ولي اگر از حيواني باشد كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مي كند نجس و معامله آن باطل است مگر نشانه اي در كار باشد كه آن حيوان به دستور شرع كشته شده است، چنانچه در مسائل [95 و مسأله اختصاصي96،] گفته شد.

مكارم: مسأله- مواد غذايي و دارويي و امثال آن، كه از كشورهاي غير اسلامي مي آورند اگر نجس بودن آنها قطعي نباشد معامله آنها اشكالي ندارد، مثل اين كه احتمال دهيم شير و پنير و روغن را به وسيله دستگاه مي گيرند.

وحید: مسأله- خرید و فروش روغنهایى كه از ممالك غیر اسلامى مى آورند ، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد ، اشكال ندارد ، و همچنین اگر معلوم باشد و منفعت عقلایى حلالى داشته باشد ، ولى در این صورت فروشنده باید به خریدار بر طبق آنچه كه در مسأله «۲۰57» گذشت اعلام نماید. و روغنى را كه از حیوان بعد از جان دادن آن مى گیرند ، هر چند احتمال آن برود كه به دستور شرع كشته شده ، چنانچه از دست كافر بگیرند ـ در صورتى كه احراز نشود كه آن كافر از دست مسلمان یا از بازار مسلمین گرفته استـ یا از ممالك غیر اسلامى بیاورند ، خوردنش حرام و خرید و فروش آن باطل و محكوم به نجاست است.

مظاهری: مسأله- خريد و فروش موادّ غذايى و دارويى و امثال آن كه از ممالك غير اسلامى مى‏آورند اشكال ندارد.

(مسأله 2060)اگر روباه1را به غير دستوري كه در شرع معين شده كشته باشند، يا خودش مرده باشد2، خريد و فروش پوست آن3حرام و معامله آن باطل است4.

این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم، مظاهری و سبحانی نیست.

1- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني، وحید: و مانند آن...

2- اراكي: خريد و فروش آن باطل است.

بهجت: پوست آن نجس است، بنابراين خريد و فروش پوست آن، در صورتي كه هيچ استفاده مشروع و حلالي از آن برده نشود، حرام و معامله آن باطل است.

سيستاني: خريد و فروش پوست آن بنابر احتياط جايزنيست، ولي اگر مشكوك باشد، اشكال ندارد.

3- فاضل: در صورتي كه هيچ استفاده مشروع و حلالي از آن برده نشود...

4- وحید: خرید و فروش پوست آن باطل و بنابراحتیاط حرام است.

(مسأله 2061)خريد و فروش گوشت و پيه و چرمي كه از ممالك غير اسلامي مي آورند يا از دست كافر1گرفته مي شود2 باطل است3ولي اگر انسان بداند كه آنها از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده4خريد و فروش آنها اشكال ندارد.

1- اراكي: و يا از بازار كفار...

2- فاضل: در صورتي كه احتمال برود از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده خريد و فروش آن جايز است ولي نماز در آن جايز نيست.

3- گلپايگاني، صافي: خريد و فروش گوشت و پيه و چرمي كه از ممالك غير اسلامي مي آورند، باطل است و اگر از دست كافر در بازار اسلام گرفته شود بنابر احتياط لازم معامله آن باطل است...

4- اراكي: از بلاد اسلام يا بازار مسلمانان تهيه شده...

*****

خوئي، تبریزی، وحید، سیستانی: مسأله- چرمي كه از ممالك غير اسلامي مي آورند، يا از دست كافر گرفته مي شود.در صورتي كه احتمال برود از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده خريد و فروش آن جايز است ولي نماز در آن جايز نيست*.

.تبريزي: اگر چه احتمال داده شود كه از حيوان مأكول اللحم بوده و تذكيه شده است خريد و فروش آن اشكال دارد و بنابر احتياط نجس است و نماز در آن جايز نيست.

. وحید: در صورتى كه احراز نشود كه آن كافر از دست مسلمان یا از بازار مسلمین گرفته است ـ هر چند احتمال برود از حیوانى است كه به دستور شرع كشته شده ، خرید و فروش آن باطل و نماز در آن جایز نیست.

* سيستاني: نماز در آن صحيح مي باشد.

زنجاني: مسأله- خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از ممالک غیر اسلامی می آورند باطل است ولی اگر انسان نشانه معتبری داشته باشد که آنها از حیوانی است که به دستور شرع کشته شده يا از بازار مسلمانان يا سرزمين اسلامي به ممالك غير اسلامي منتقل شده خرید و فروش آنها اشکال ندارد چنانچه در [مسأله 95 و مسأله اختصاصي 96،] گذشت.

مكارم، سبحانی: مسأله- خريد و فروش گوشتهایی که از ممالك غير اسلامي مي آورند يا از دست كافر گرفته مي شود باطل است، ولی اگر بداند كه آنها از حيواني است كه مطابق دستور شرع يا با نظارت مسلمان ذبح شده، اشكال ندارد.

مظاهری: مسأله- خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى كه از ممالك غير اسلامى مى‏آورند صحيح است و استعمال آن در غير خوردن مانعى ندارد.

(مسأله 2062)خريد و فروش گوشت و پيه و چرمي كه از دست مسلمان1گرفته شود اشكال ندارد2، ولي اگر انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته و تحقيق نكرده كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه3، خريدن آن حرام و معامله آن باطل است4.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- گلپايگاني، صافي، نوري: از دست ملسمان، در بازار اسلام...

2- اراكي: [پایان مسأله]

3- گلپايگاني، صافي، نوري: معامله آن باطل (نوري: و حرام و محكوم به نجاست) است و اگر از دست مسلمان در بازار كفّار گرفته شود بنابراحتياط لازم معامله آن باطل است مگر آن كه مسلمان با آن معامله پاك بودن كند و احتمال داده شود كه پاك بودن آن را به دست آورده.

4- فاضل: خريد و فروش آن جايز است ولي نماز در آن چرم و خوردن آن گوشت جايز نيست.

*****

خوئي، تبریزی، وحید،سيستاني: مسأله- روغني (سيستاني: روغن و ساير موادّي) كه از حيوان، بعد از جان دادنش گرفته شده يا چرمي كه از دست مسلمان گرفته شود و انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته و تحقيق نكرده كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، خريد و فروشش جايز است ولي نماز در آن چرم و خوردن آن روغن جايز نيست..

. تبريزي: خريد و فروشش اشكال دارد و نماز در آن چرم و خوردن آن روغن جايز نيست.

.وحید: خرید و فروشش باطل و نماز در آن چرم و خوردن آن روغن جایز نیست.

. سيستاني: هر چند محكوم به طهارت است و خريد و فروشش جايز است، ولي خوردن آن روغن و مانند آن جايز نيست.

زنجاني: مسأله- خريد و فروش گوشت و پيه و چرمي كه از بازار مسلمانان يا سرزمين اسلامي تهيه شده اشكال ندارد، چنانچه در مسأله [95 و مسأله اختصاصي 96، بعد از مسأله 95 متن اصلی] گذشت. ولي اگر انسان بداند كه اين گوشت و پيه و چرم بدون تحقيق از ممالك غير اسلامي وارد شده است، خريد و فروش آنها اشكال ندارد.

مكارم، سبحانی: مسأله- گوشتهایی که از بازار مسلمانان یا از دست شخص مسلمان گرفته شود خريد و فروشش اشكال ندارد، ولي اگر بداند مسلماني كه آن را از دست كافر گرفته يا از بلاد كفار آورده تحقيق نكرده که حيوانش مطابق دستور شرع ذبح شده يا نه، خريد و فروش آن باطل و حرام است؛ ولي اگر از مسلماني گرفته كه ظاهراً پاي بند شرع است و احتمال مي دهد تحقيق كرده باشد معامله اش صحيح است. و خریدن چرم هایی که از بلاد کفار می آورند اشکالی ندارد و پاک است هر چند نماز ندارد.

. سبحانی: اما خریدن چرم هایی که از بلاد کفر می اورند جایز و پاک است ،هر چند نماز با آن صحیح نیست.

مسائل اختصاصي

بهجت: مسأله 1620- خريد و فروش خوك و سگ حرام است، مگر سگ شكار ي، سگ گلّه و سگ محافظ باغ و بستان، كه بنابر أظهر خريد و فروش آنها به قصد همين منافع جايز است.

بهجت: مسأله 1622- چيزهايي كه نجس نيستند ولي منافع حلالي كه مورد قصد عقلاء باشد ندارند، از قبيل حشرات و بعضي حيوانات و فضله ها كه نجس نيستند، و مردار حيواناتي كه خون جهنده ندارند ، معامله آنها باطل است ، مگر اینکه به حسب زمان ها و مکان های مختلف منافعی عقلایی داشته باشند، مثل گرفتن روغن از ماهي مرده، كه در اين صورت معامله صحيح است.

(مسأله 2063)خريد و فروش مسكرات، حرام و معامله آنها باطل است.

*****

خوئي، تبريزي،وحید: مسأله- مشروبات مسكر، معامله آنها حرام و باطل است.

مكارم،سبحانی: مسأله- خريد و فروش تمام انواع مسكرات حرام و باطل است.

سيستاني: مسأله- خمر و ساير مسكرات روان، معامله آنها حرام و باطل است.

مظاهری:مساله- خرید وفروش عین نجس مثل بول وغایط ومسکرات وخون ومانند آنها اگرمنفعت عقلایی داشته باشد جایز است.

(مسأله 2064)فروختن مال غصبي1باطل است2و فروشنده بايد پولي را كه از خريدار گرفته به او برگرداند3.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- گلپايگاني، صافي: اگر مالك آن، معامله را رد كرد...

فاضل: فروختن مال ديگري، اگر مالك آن، معامله را رد كرد...

2- سيستاني: مگر صاحبش اجازه دهد...

وحید: فروختن مال غصبی باعدم اجازه مالک باطل است ...

3- نوري: مگر اينكه مالك آن مال، اين معامله را امضاء و قبول كند كه در اين صورت معامله صحيح است.

زنجاني: مگر مالك بعداً معامله را اجازه كند.

*****

مكارم، سبحانی: مسأله- خريد و فروش مال غصبي نيز حرام و باطل است و فروشنده بايد پول را به خريدار برگرداند، ولي خريدار حقّ ندارد آن مال غصبي را به غير صاحبش بدهد و اگر صاحب آن را نمي شناسد بايد به نظر حاكم شرع عمل كند.

(مسأله 2065)اگر خريدار قصدش اين باشد كه پول جنس را ندهد1، معامله اشكال دارد2.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- گلپايگاني، صافي: به نحوي كه قصد معامله نداشته باشد...

2- گلپايگاني، صافي: و اگر جدّاً قصد معامله داشته باشد اشكال ندارد.

زنجاني:بنابراحتیاط واجب معامله باطل است.

مظاهری:معامله صحیح نیست.

*****

خوئي، تبريزي، سيستاني، نوری: مسأله- اگر خريدار جدّاً قاصد معامله است.ولي قصدش اين باشد كه پول جنسي را كه مي خرد ندهد، اين قصد به صحّت معامله ضرر ندارد و لازم است پول آن را به فروشنده بدهد*.

. نوري: اگر مشتري در حقيقت، قصد معامله دارد...

* نوري: و همچنين اگر قصد داشته باشد كه پول جنسي را كه به ذمّه خريده بعداً از حرام بدهد، معامله صحيح است؛ ولي بايد مقداري را كه بدهكار است از مال حلال بدهد.

وحید: مسأله- اگر خریدار قاصد معامله است ولى قصدش این باشد كه عوض جنسى را كه مى خرد ندهد ، معامله صحیح است و واجب است عوض را به فروشنده بدهد.

مكارم: مسأله- هرگاه خريدار از اوّل قصدش اين باشد كه پول جنس را ندهد معامله اشكال دارد، همچنين اگر قصدش اين باشد كه از پول حرام بدهد؛ ولي اگر از اوّل قصدش اين نباشد كه بعداً از حرام بدهد معامله صحيح است، ولي پول حرامي را كه داده است كفايت نمي كند، بايد مجدّداً از پول حلال بدهد.

سبحانی: مسأله- هر گاه خريدار از اوّل قصدش اين باشد كه پول جنس را ندهد و يا قصدش اين باشد كه از پول حرام بدهد، معامله باطل است ولى اگر از اوّل قصدش اين نباشد، بعداً از حرام بدهد معامله صحيح است، ولى تكليف شخص خريدار اين استكه پول حرام [را که] از او گرفته به صاحبش برگرداند و به فروشنده، پول حلال بدهد.

(مسأله 2066) اگر خريدار بخواهد پول جنس را بعداً از حرام بدهد و از اوّل هم قصدش اين باشد، معامله اشكال دارد1، و اگر قصدش اين نباشد معامله صحيح است ولي بايد مقداري را كه بدهكار است از مال حلال بدهد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مظاهری: معامله جایز نیست...

نوري، مكارم، سبحانی: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2065.

*****

اراكي: مسأله- اگر خريدار، چيزي را به ذمّه بخرد و بخواهد پول آن را بعداً از حرام بدهد، هر چند از اوّل هم قصدش اين باشد معامله صحيح است ولي بايد مقداري را كه بدهكار است از مال حلال بدهد.

گلپايگاني، صافي: مسأله- اگر خريدار معامله را به ذمّه انجام دهد و بخواهد پول جنس را بعداً از حرام بدهد، معامله صحيح است، ولي بايد مقداري را كه بدهكار است از مال حلال بدهد و اگر از حرام بدهد دينش ادا نمي شود.

خوئي، تبريزي، سيستاني: مسأله- اگر خريدار بخواهد پول جنسي را كه به ذمّه خريده بعداً از مال حرام بدهد، معامله صحيح است ولي بايد مقداري را كه بدهكار است از مال حلال بدهد (خوئي، سيستاني: تا اين كه ذمّه اش بريء گردد).

زنجاني: مسأله- اگر كسي جنسي را با پول معين حرام بخرد معامله باطل است ولي اگر معامله بر روي پول غير معين (بگونه كلّي) انجام گيرد و خريدار تصميم داشته باشد كه پول جنس را از مال حرام بدهد در صورتي كه فروشنده راضي باشد مثل آنكه شخصي لاابالي باشد يا به علت ندانستن وضعيت پول پرداخت شده و حلال بودن آن پول براي وي، به حكم ظاهر شرع، به معامله راضي باشد، معامله صحيح مي باشد. ولي بايد مقداري را كه بدهكار است از مال حلال بدهد.

وحید: مسأله- اگر خریدار جنسى را به ذمّه بخرد و ما فى الذمّه را از مال حرام ادا كند ، معامله صحیح است ، ولى تا آنچه را كه بدهكار است از مال حلال ندهد ، ذمّه اش برئ نمى شود.

(مسأله 2067) خريد و فروش آلات لهو1مثل تار و ساز، حتي سازهاي كوچك، حرام است2.

1- گلپايگاني: آلات لهو و لعب...

2- زنجاني: و امّا آلات مشترك مثل راديو و ضبط صوت، در صورتي كه به قصد استعمال در حرام نبوده و اين معامله سبب استعمال در حرام نباشد، خريد و فروش آن مانعي ندارد.

مظاهری: رجوع کنید به مسأله اختصاصی 1623 بعد از مسأله 2068.

*****

خوئي، تبريزي: مسأله- خريد و فروش آلات لهو مثل تار و ساز حرام است و بنابر احتياط سازهاي كوچك كه بازيچه بچه ها است نيز اين حكم را دارد و امّا آلات مشتركه مثل راديو (تبريزي: مانند راديو، تلویزيون) و ضبط صوت در صورتي كه به قصد استعمال در حرام نباشد خريد و فروش آن مانعي ندارد.

فاضل: مسأله- خريد و فروش آلات لهو كه فقط در حرام استعمال مي شود حرام است.

سيستاني: مسأله- خريد و فروش آلات لهوحرام، جايز نيست؛ و امّا آلات مشترك كه مثل راديو و ضبط صوت و ويدئو، خريد و فروش آن مانعي ندارد و نگهداري آن براي كسي كه مطمئن است كه خودش و خانواده اش، ازآن، در موارد حرام استفاده نمي كنند، جايز است.

بهجت: مسأله- خريد و فروش آلات لهو، مثل تار و حتي سازهاي كوچك و همچنين آلات قمار از قبيل نرد و شطرنج حرام است، مگر اين كه منفعت مشروع و حلالي از آن برده شود و معامله، براي آن منفعت حلال واقع شود، كه بنابر أظهر در اين صورت، معامله صحيح است، و اگر معامله براي موادّ تشكيل دهنده آنها صورت گيرد، بايد يا شكسته شود و يا مطمئن باشد كه خريدار، خود مي شكند.

صافي: مسأله- خريد و فروش و ساختن آلات قمار و آلات لهو و لعب مثل تار و ساز و سنتور و غير اينها، حتي سازهاي كوچك حرام است، بلكه شكستن آنها وتغيير هيئت آنها واجب است.

مكارم، سبحانی: مسأله- خريد و فروش آلات لهو و لعب مانند تار و ساز، حتي سازهاي كوچك حرام است، مگر اینکه (مکارم: از آلات مشترك باشد یا) بازيچه باشد و از آلات لهو حساب نشود.

وحید: مسأله- خرید و فروش آلات لهو مثل تار و ساز حرام است ، و این حكم در سازهاى كوچك كه بازیچه بچّه ها است ، مبنى بر احتیاط است ، و امّا آلات مشتركه مثل رادیو و ضبط صوت در صورتى كه براى استعمال در حرام نباشد ، خرید و فروش آن مانعى ندارد.

(مسأله 2068)اگر چيزي را كه مي شود استفاده حلال از آن ببرند به قصد اين بفروشد1كه آن را درحرام مصرف كنند مثلاً انگور را به اين قصد بفروشند2كه از آن شراب تهيه نمايند، معامله آن حرام و باطل است3.

1- بهجت و فاضل: به اين شرط بفروشد...

وحید: به کسی که در حرام مصرف می کند به این قصد بفروشد...

2- بهجت، فاضل: به این شرط بفروشد...

 

3- بهجت: امّا اگر معلوم باشد كه خريدار در حرام مصرف مي كند ولي فروشنده شرط نمي كند و همچنين قصد او در مصرف در حرام و كمك به خريدار در اين امر نيست، بنابر أظهر معامله جايز است، اگر چه در صورت عدم عسر و حرج، اولي و أحوط ترك آن است. و همين حكم براي فروختن غذا به كسي كه در ماه رمضان از روي معصيت افطار مي كند جاري است.

زنجاني: ولي اگر به اين قصد نفروشد و معامله وي هم سبب مصرف شدن آن چيز در حرام نباشد، معامله اشكال ندارد. هر چند بداند كه مشتري از انگور شراب تهيه خواهد كرد

وحید: ولى اگر به این قصد نفروشد و فقط بداند كه مشترى از انگور شراب تهیه خواهد كرد ، معامله اشكال ندارد.

خوئي، تبريزي: معامله آن حرام (خوئي: بلكه بنابر احتياط باطل) است ولي اگر به اين قصد نفروشد و فقط بداند كه مشتري از انگور شراب تهيه خواهد كرد ظاهر اين است كه معامله اشكال ندارد.

فاضل: معامله آن حرام و بنابر احتياط باطل است.

*****

مكارم، سبحانی: مسأله- خريد و فروش راديو و تلویزيون و ساير وسايلي كه داراي منافع مباح و مشروع قابل ملاحظه است، جايزاست ولي هرگاه چيزي را كه منافع حلال دارد به كسي بفروشند كه آن را قطعاً در حرام مصرف مي كند (مثلاً انگور را به كارخانه شراب سازي بفروشند) معامله آن حرام است.

سيستاني: مسأله- اگر چيزي را كه مي شود استفاده حلال از آن ببرند، براي اين بفروشد كه آن را در حرام مصرف كنند، مثلاً انگور را براي اين بفروشد كه از آن شراب تهيه نمايند، چه در ضمن معامله قرار بر اين بگذارند و چه پيش از آن؛ و معامله را بر اساس آن انجام دهند، معامله حرام است؛ ولي اگر براي آن نفروشد و فقط بداند كه مشتري از انگور شراب تهيّه خواهد كرد، معامله اشكال ندارد.

مسائل اختصاصی

مظاهری: مسأله 1621-راديو و تلويزيون و ويدئو و مانند اينها كه داراى منافع حلال و حرام است، خريد و فروش آنها و انتفاع بردن از منافع حلال آنها جايز است، ولى اگر موجب فساد اخلاقى يا متزلزل شدن عقايد باشد خريد و فروش آنها حرام است، چنانكه خريد و فروش آنها براى انتفاع بردن از آنها به نحو حرام جايز نيست.

مظاهری: مسأله 1622-ساخت، خريد، فروش، نگهدارى، ديدن و شنيدن فيلمها و داستانهايى كه از تلويزيون و راديو و نظاير آن )مثل ويدئو، ماهواره و نرم افزارهاى رايانه‏اى( پخش مى‏شود اگر محرّك باشد حرام است بلكه اگر محرّك هم نباشد ولى موجب فساد اخلاق يا تزلزل عقايد شود نيز حرام است.

مظاهری: مسأله- 1623-خريد و فروش و استعمال آلات موسيقى نظير نى و تار و دايره و تنبك و ويلن و مانند اينها حرام است، و همچنين رقصيدن و غنا ( آوازى كه طرب انگيز و تحريك آميز باشد)و ديدن و شنيدن آنها حرام است.

(مسأله 2069)خريد و فروش مجسّمه و صابون يا1چيزهاي ديگري كه روي آن مجسّمه دارد اشكال ندارد.

1- فاضل: خريد و فروش مجمسه و ...

نوري: ساختن مجسّمه حرام است ولي خريد و فروش آن و صابون يا...

*****

گلپايگاني: مسأله- ساختن مجسّمه حرام است، ولي خريد و فروش آن بعيد نيست كه جايز باشد، اگر چه احتياط در ترك آن است.

خوئي: مسأله- ساختن مجسّمه جاندار بلكه نقاشي آن نيز حرام است، ولي خريد و فروش آن مانعي ندارد، اگر چه احوط ترك است.

تبريزي: مسأله- ساختن مجسّمه جاندار و نقاشی آن جایز است.وخريد و فروش آن مانعي ندارد، اگر چه احوط ترك است.

سيستاني: مسأله- ساختن مجسّمه جاندار بنابر احتياط حرام است، ولي خريد و فروش آن مانعي ندارد؛ و امّا نقاشي جاندار جايز است.

زنجاني: مسأله- ساختن مجمسه جاندار حرام است و همچنين نقاشي جاندار بنابر احتياط حرام است، ولي خريد و فروش آن مانعي ندارد هر چند احتياط استحبابي در ترك آن است.

بهجت: مسأله- ساختن مجسّمه موجودات جاندار حرام است امّا نگهداري آن براي مقاصد غير حرام بنابر أظهر جايزاست، و نيز معامله به همين مقصود مانعي ندارد، اگر چه احتياط مستحبّ در ترك آن است، و نقاشي موجودات جاندار بنابر أظهر حرام نيست، اگر چه احتياط در ناقص يا جدا كشيدن آن است.

صافي: مسأله- ساختن مجسّمه حرام است و احتياط واجب ترك خريد و فروش آن است.

وحید: مسأله- ساختن مجسّمه جاندار حرام است ، و همچنین نقاشى آن بنابر احتیاط ، و خرید و فروش و نگهدارى آن جایز است ، اگر چه احوط ترك است.

مكارم: مسأله- ساختن و خريد وفروش مجسّمه اشكال دارد، ولي خريد و فروش چیزهایی که روی آنها نقشه های برجسته است اشکالی ندارد همچنین خرید و فروش عروسکها که جنبه اسباب بازی دارد مانعی ندارد.

سبحانی: مسأله- ساختن و خريد وفروش مجسّمه حرام است، ولي خريد و فروش صابون و مانند آن كه روي آنها شكل مجسّمه يا نقشهاي برجسته است اشكالي ندارد.

مظاهری: مسأله- ساختن مجسّمه انسان و حيوانات جايز نيست ولى خريد و فروش آن مانعى ندارد.

(مسأله 2070)خريدن چيزي كه از قمار، يا دزدي، يا از معامله باطل تهيّه شده باطل و تصرّف در آن مال حرام است1. و اگر كسي آن را بخرد2بايد به صاحب اصليش برگرداند3.

1- گلپايگاني، صافي: باطل و تصرّف در آن معصيت و حرام است...

سيستاني: اگر مستلزم تصرّف در آن باشد حرام است و اگر كسي آن را بخرد و از فروشنده بگيرد، بايد به صاحب اصليش برگرداند.

خوئی، تبریزی، زنجانی: خریدن چیزی که از قمار یا دزدی یا از معامله باطل تهیه شده حرام است...

2- اراكي: و تحويل بگيرد...

فاضل: يا به معامله ديگر به او منتقل شود...

3- مظاهری: و اگر صاحبش را نمی شناسد باید به حاکم شرع بدهد.

*****

وحید: مسأله- چیزى كه از قمار یا دزدى یا از معامله باطل تهیه شده ، معامله بر آن فضولى است، و صحّت و نفوذ آن محتاج به اجازه مالك یا ولىّ اوست، و تصرّف در آن حرام است ، و در دست هر كس كه باشد باید به مالك یا ولىّ او برگرداند.

مكارم، سبحانی: مسأله- خرید و فروش چیزهایی که از قمار یا دزدی یا معاملات باطل بدست آمده حرام و باطل است و تصرّف در آنها جايز نيست و اگر كسي آن را بخرد بايد به صاحب اصليش بازگرداند و اگر صاحب اصليش را نمي شناسد به دستور حاكم شرع عمل كند.

 

مسأله اختصاصی

مظاهری: مسأله 1626-معاملات هرمى كه هر روزى به شكلى عرضه مى‏شود، حرام است و درآمدهاى حاصل از آن مشروع نمى‏باشد.

(مسأله 2071)اگر روغني را كه با پيه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معين كند مثلاً بگويد اين يك من روغن را مي فروشم، مشتري1مي تواند معامله را به هم بزند2، ولي اگر آن را معين نكند بلكه يك من روغن بفروشد3، بعد روغني كه پيه دارد بدهد، مشتري مي تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نمايد4.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- اراكي: در صورتي كه از اوّل نمي دانسته...

2- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: معامله به مقدار پيهي كه درآن است باطل مي شود و پولي كه فروشنده براي پيه آن گرفته مال مشتري و پيه، مال فروشنده است و مشتري مي تواند معامله روغن خالصي را هم كه در آن است به هم بزند...

نوري: معامله به مقدار پيهي كه درآن است، باطل مي شود و مشتري مي تواند نسبت به روغن خالصي هم كه در آن است، معامله را به هم بزند...

سيستاني: در صورتي كه مقدار پيه در آن زياد باشد، به طوري كه آن را روغن نگويند، معامله باطل است؛ و اگر مقدار پيه كم باشد به طوري كه آن را روغن مخلوط با پيه بگويند معامله صحيح است، ولي مشتري خيار غيب دارد و ميتواند معامله را به هم بزند، و پول خود را پس بگيرد؛ و امّا اگر روغن از پيه متمايز باشد، معامله به مقدار پيهي كه در آن است باطل مي باشد و پولي را كه فروشنده براي پيه آن گرفته، مال مشتري و پيه، مال فروشنده است و مشتري مي تواند معامله روغن خالصي را هم در آن است به هم بزند...

3- خوئي، سيستاني، تبريزي: در ذمّه بفروشد ...

4- اراكي: اگر آن را معيّن نكند، بلكه يك من روغن كلّي بفروشد بعد روغني كه پيه دارد بدهد، معامله صحيح است.

*****

بهجت: مسأله- غش در معامله، كه عبارت است از مخفي كردن عيب چيزي و فروختن آن به اسم صحيح و سالم، مثل مخلوط كردن شير با آب، يا گندم خوب با گندم بد، يا روغن با پيه و مانند آن، در صورتي كه مشخص نباشد و فروشنده به خريدار نگويد، حرام است و مشتري حقّ به هم زدن معامله و يا گرفتن تفاوت قيمت را دارد.

زنجاني: مسأله- اگر روغني را كه با پيه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معين كند، مثلاً بگويد: اين يك كيلو روغن را مي فروشم، معامله به مقدار پيهي كه در آن است باطل مي باشد و پولي كه فروشنده براي پيه آن گرفته مال مشتري و پيه مال فروشنده است و اگر مشتری نداند مي تواند معامله روغن خالص را هم كه در آن است بهم بزند، ولي اگر آن را معين نكند بلكه يك كيلو روغن درذمّه بفروشد بعد روغني كه پيه دارد بدهد، مشتري مي تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص را مطالبه نمايد.

وحید: مسأله- اگر روغنى را كه با پیه مخلوط است بفروشد ، چنانچه مورد معامله عین شخصى باشد، مثلا بگوید این یك من روغن را مى فروشم، دو صورت دارد:

اوّل: آن كه مقدار پیه مخلوط به اندازه اى است كه عرفاً مى گویند این یك من روغن است ولى غش دارد ، در این صورت معامله صحیح است و خریدار حقّ فسخ دارد.

دوم: آن كه مقدار پیه مخلوط به اندازه اى است كه عرفاً نمى گویند این یك من روغن است ، بلكه مى گویند روغن و پیه است ، در این صورت معامله به مقدار پیهى كه در آن است باطل است ، و پولى كه فروشنده براى پیه آن گرفته مال مشترى و پیه مال فروشنده است ، و مشترى مى تواند معامله روغن خالصى را هم كه در آن است فسخ كند.

و اگر مورد معامله عین شخصى نباشد ، بلكه یك من روغن در ذمّه بفروشد و بعد روغنى كه پیه دارد بدهد ، مشترى مى تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص را مطالبه نماید.

مكارم،سبحانی: مسأله- هرگاه جنس تقلبي مانند روغني را كه با چیزی غیر از روغن مخلوط کرده بفروشد (سبحانی: مانند روغنی را پارافین یا جنس دیگری مخلوط کرده است بفروشد)، چنانچه آن را معين كرده؛ مثلاً بگويد اين روغن را مي فروشم ، مشتري هر زمان متوجه شد مي تواند معامله را فسخ كند، ولي اگر آن را معين نكند بلكه بگويد فلان مقدار روغن را مي فروشم امّا هنگام تحويل دادن، جنس تقلبي تحويل دهد، مشتري مي تواند آن را پس بدهد و جنس سالم بگيرد.

(مسأله 2072) اگر مقداري از جنسي را كه با وزن يا پيمانه مي فروشند به زيادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً يك من گندم را به يك من و نيم گندم بفروشد ربا و حرام است1 (و گناه يك درهم ربا بزرگتر از آن است كه انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا كند2)؛ بلكه اگر يكي از دو جنس3، سالم و ديگري معيوب، يا جنس يكي خوب و جنس ديگري بد باشد، يا با يكديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقداري كه مي دهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است4، پس اگر مس درست را بدهد و بيشتر از آن، مس شكسته بگيرد يا برنج صدري5را بدهد و بيشتر از آن برنج گرده6بگيرد يا طلاي ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاي نساخته بگيرد، ربا و حرام مي باشد7.

1-وحید:ومعامله باطل است...

2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام: خوئي، سيستاني، صافي، زنجاني و تبريزي نيست]

[در رساله آیت الله مظاهری به جای عبارت داخل پرانتز آمده است : ربا خواری در اسلام از گناهان بسیار بزرگ محسوب شده است و در قرآن شریف ربا خوردن را جنگ با خدا دانسته است]

3- گلپايگاني، صافي: اگر يك نوع از آن جنس...

وحید:وهمچنین اگر یکی از آن دو ...

4-وحید:چنانچه مورد خرید وفروش تفاوت در مقدار داشته باشد باز هم ربا وحرام ومعامله باطل است...

5- بهجت: برنج مرغوب...

مظاهری:برنج درجه یک...

6- تبريزي: برنج خرده...

بهجت: برنج نامرغوب...

مظاهری:برنج درجه دو وسه ...

7-وحید:ومعمله هم باطل است.

*****

مكارم،سبحانی: مسأله- ربا خواري حرام است و آن بر دو گونه است: نخست رباي در قرض كه در بحث قرض، به خواست خدا خواهد آمد. دوم رباي در معامله است و آن اين است كه مقداري از جنسي را كه با وزن يا پيمانه مي فروشند به زيادتر از همان جنس بفروشد؛ مثلاً يك من گندم را به يك من و نيم بفروشد.

در روايات اسلامي[3] مذمّت از ربا بسيار شده است و از گناهان بسيار بزرگ محسوب مي شود. هرگاه يكي از آن دو جنس، معيوب و ديگري سالم، يا يكي مرغوب و ديگري نامرغوب باشد يا به خاطر جهات ديگر تفاوت قيمت داشته باشد، مثل اين كه ده كيلو گندم مرغوب يا سالم را بدهد و 15 كيلو نامرغوب يا ناسالم را بگيرد(مکارم: آن هم ربا و حرام است- سبحانی: به آن «ربای معاوضی»می گویند وحرام است) بنابراين اگر طلاي ساخته را بدهد و بيشتر از آن، طلاي نساخته بگيرد، يا مس ساخته را بدهد و بيشتر از آن مس هاي شكسته را بگيرد يا برنج درجه يك بدهد و بيشتر از آن درجه دو و سه بگيرد همه ربا و حرام است. و همچنين اگر اضافه اي از غير جنس آن بگيرد ، مثل اينكه ده كيلو گندم مرغوب را بدهد و ده كيلو گندم نامرغوب به اضافه ده تومان پول بگيرد آن هم ربا و حرام است، بلكه اگر چيزي زيادتر نگيرد ولي شرط كند خريدار كاري براي او انجام دهد آن نيز ربا و حرام است.

(مسأله 2073)اگر چيزي را كه اضافه مي گيرد غير از جنسي باشد كه مي فروشد، مثلاً يك من گندم به يك من گندم و يك قران پول بفروشد باز هم ربا و حرام است1بلكه اگر چيزي زيادتر نگيرد ولي شرط كند كه خريدار عملي براي او انجام دهد، ربا و حرام مي باشد2.

1- بهجت: [پایان مسأله]

وحید: باز هم ربا و حرام و معامله باطل است...

2- وحید: باز هم ربا و حرام و معامله باطل است...

مكارم،سبحانی: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2072.

(مسأله 2074)اگر كسي كه مقدار كمتر را مي دهد چيزي علاوه كند مثلاً يك من گندم و يك دستمال را به يك من و نيم گندم بفروشد1، اگر مقدار كمتر، در قيمت، مساوي با مقدار بيشتر همجنس آن باشد و كسي كه مقدار كمتر را مي دهد، براي خلاصي از فروش آن به زيادتر از همجنس، چيزي علاوه كند مثلاً يك من گندم اعلا و يك دستمال را به يك من و نيم گندم متوسّط بفروشد اشكال ندارد و همچنين است اگر از هر دو طرف چيزي زياد كنند مثلاً يك من گندم و يك دستمال را به يك من و نيم گندم و يك دستمال بفروشد2، ولي اگر چيز علاوه، براي فرار از ربا باشد، مثلاً يك من گندم خوب را به يك من و نيم گندم خوب مثل آن، بخواهد نسيه بفروشد و براي فرار از ربا، چيزي بر يك من گندم علاوه كند، جايز نيست.

1- خوئي، اراكي، گلپايگاني، صافي، تبريزي، بهجت،: اشكال ندارد و همچنين است اگر از هر دو طرف چيزي زياد كنند، مثلاً يك من گندم و يك دستمال را به يك من و نيم گندم و يك دستمال بفروشد، اشكال ندارد.

زنجانی: اشكال ندارد و همچنين است اگر از هر دو طرف چيزي زياد كنند، مثلاً يك کیلو گندم و يك دستمال را به يك کیلو و نيم گندم و يك دستمال بفروشد،

سيستاني: اشكال ندارد در صورتي كه قصدشان آن باشد كه دستمال در مقابل مقدار زيادي باشد و معامله هم نقدي باشد و همچنين اگر از هر دو طرف چيزي زياد كنند، مثلاً يك من گندم و يك دستمال را به يك من و نيم گندم و يك دستمال بفروشند چنانچه قصدشان آن باشد كه دستمال و نيم من گندم در طرف اوّل، در مقابل دستمال در طرف دوم باشد اشكال ندارد.

2- فاضل: [پایان مسأله]

نوري: رجوع كنيد به مسأله اختصاصي2283 بعد از مسأله 2228 متن اصلی.

*****

مكارم،سبحانی: مسأله- هرگاه كسي كه مقدار كمتر را مي دهد جنس ديگري به آن اضافه كند مثلاً ده كيلو گندم به اضافه يك متر پارچه را به پانزده كيلو گندم بفروشد اشكال ندارد، همچنين اگر به هر دو طرف چيز ديگري اضافه كنند.(مکارم: ولي حيله هاي ربا كه قصد جدّي در آن نيست، مثل آنچه در ميان بعضي، معمول است كه وامي را به كسي مي دهند و بعد، سود آن را كه مبلغ هنگفتي است، با يك سير نبات مصالحه مي كنند، باطل و بي اساس است و مبلغ اضافي، ربا محسوب مي شود.)

مظاهری: مسأله- اگر كسى كه مقدار كمتر را مى‏دهد براى اينكه از بيع مثل به مثل فرار كند چيزى علاوه كند، مثلاً يك من گندم خوب و يك دستمال را به يك من و نيم گندم بفروشد، اشكال ندارد، و همچنين است اگر از هر دوطرف چيزى زياد كنند مثلاً يك من گندم و يك دستمال را به يك من و نيم گندم و يك كتاب بفروشد.

(مسأله 2075) اگر چيزي را كه مثل پارچه با متر و ذرع مي فروشند، يا چيزي را كه مثل گردو و تخم مرغ1با شماره معامله مي كنند، بفروشد و زيادتر بگيرد2مثلاً ده تا تخم مرغ بدهد و يازده تا بگيرد3اشكال ندارد4.

1- زنجاني: مثل كبريت...

2- سيستاني: اشكال ندارد، مگر در صورتي كه هر دو از يك جنس بوده و معامله با مدّت باشد كه صحّت آن در اين صورت محلّ اشكال است، مثل اين كه ده دانه گردو نقداً بدهد كه دوازده دانه گردو پس از يك ماه بگيرد، و از اين قبيل است فروختن اسكناس، پس مانعي ندارد كه مثلاً تومان را به جنس ديگر از اسكناس مثل دينار يا دلار نقداً يا با مدّت بفروشد، ولي اگر بخواهد به جنس خودش بفروشد و زيادتر بگيرد، نبايد معامله با مدّت باشد، وگرنه صحّت آن محلّ بي اشكال است، مثل اين كه صد تومان نقداً بدهد كه صد و ده تومان بعد از شش ماه بگيرد.

وحید: در صورتى كه معامله بین دو عین شخصى باشد اشكال ندارد ، و همچنین است اگر به مافى الذمّه بفروشد و بین آنها امتیاز باشد ، مثل اینكه ده عدد تخم مرغ بزرگ را به یازده عدد متوسط در ذمّه بفروشد ، ولى اگر بین آنها هیچ امتیاز نباشد صحّت معامله محلّ اشكال است ، و همچنین فروختن اسكناس ـ هر چند معدود است ـ به زیادتر در صورتى كه هر دو از یك جنس باشند ، چه هر دو عین شخصى یا شخصى به ما فى الذمّه باشد ، محلّ اشكال است.

3- زنجاني: مثلاً ده بسته كبريت بدهد و يازده بسته بگيرد...

4- خوئي، تبريزي: ولي چنانچه مثلاً ده عدد تخم مرغ را به يازده عدد در ذمّه بفروشد لازم است كه بين آنها امتياز باشد مثلاً ده عدد تخم مرغ بزرگ را به يازده عدد متوسط در ذمّه بفروشد، زيرا كه اگر بين آنها هيچ امتياز نباشد خريد و فروش محقّق نمي شود بلكه واقع معامله، قرض است اگر چه به لفظ خريد و فروش باشد و بدين جهت معامله حرام و باطل است.و از اين قبيل است فروختن اسكناس نقداً به زيادتر از آن با مدّت مثل صد تومان نقداً بدهد كه صد و ده تومان بعد از شش ماه بگيرد. ولي اگر بين آنها امتياز باشد مانعي ندارد؛ مثل آن كه صدتومان را به جنس ديگر از اسكناس مثل دينار يا پاون يا دلار بفروشد كه در اين صورت با تفاوت قيمت نيز اشكال ندارد.

. تبريزي: معامله حرام و شرط باطل است، و از اين قبيل است فروختن اسكناس نقداً به زيادتر از آن به مدّت، ولي اگر بين آنها امتيازي باشد مثل اسكناس و ريال با دلار يا پوند، اشكالي ندارد.

بهجت: ولي در بعضي از موارد كراهت دارد.

*****

فاضل: مسأله- اگر چيزي را كه مثل پارچه متري مي فروشند يا چيزي را كه مثل گردو و تخم مرغ عددي معامله مي كنند، بفروشد و زيادتر بگيرد مثلاً ده تا تخم مرغ بدهد و يازده تا بگيرد اشكال ندارد. و چنانچه ده عدد تخم مرغ را به يازده عدد در ذمّه بفروشد لازم نيست بين آنها امتياز باشد زيرا خريد و فروش محقّق مي شود مثلاً مي تواند ده عدد تخم مرغ بزرگ را به يازده عدد تخم مرغ متوسّط به ذمه بفروشد، و از اين قبيل است فروش اسكناس، يعني مي تواند اسكناس نقد را به زيادتر از آن با مدّت بفروشد مثلاً هزار تومان نقد را به هزار و دويست تومان بفروشد كه بعد از شش ماه ديگر وصول كند، و همچنين خريد و فروش يا صرف كردن اسكناس به دلار يا ساير ارزهاي خارجي توسط بانكها يا صرّافيها و اشخاص اشكال ندارد، ولي قرض ربوي حرام است.

مكارم،سبحانی: مسأله- جنسهايي را كه با وزن و پيمانه نمي فروشند بلكه با عدد و متر مي فروشندمانند تخم مرغ و پارچه و بسياري از ظروف و يا با مشاهده مي فروشند مانند بسياري از حيوانات، اگر تعداد كمتر را به تعداد بيشتر بفروشند اشكال ندارد.

(مسأله 2076)جنسي را كه در بعضي از شهرها با وزن يا پيمانه مي فروشند و در بعضي از شهرها با شماره معامله مي كنند1، اگر در شهري آن را با وزن يا پيمانه مي فروشند زيادتر بگيرد، ربا و حرام است و در شهر ديگر ربا نيست2.

1- گلپايگاني، صافي: در شهري كه با وزن، يا پيمانه مي فروشند جايز نيست به زيادتر از آن بفروشند و در شهري كه با شماره مي فروشند جايز است به زيادتر از آن بفروشند.

زنجاني: احتياط آن است كه آن جنس را به زيادتر از آن نفروشند، و اگر در شهري هم با شماره و هم با وزن يا پيمانه معامله شود زياده گرفتن اشكال دارد.

وحید: در صورتى كه غلبه اى در بین نباشد ، حكم آن در هر شهرى بر طبق معمول آن شهر است ، و همچنین در صورتى كه آن را در غالب شهرها با وزن یا پیمانه بفروشند و در بعضى از شهرها با شماره معامله كنند ، هر چند در این صورت احتیاط آن است كه آن جنس را به زیادتر از آن نفروشند.

2- بهجت: در شهر ديگر اگر عددي معامله كند و زيادتر بگيرد ربا نيست.

*****

خوئي، تبريزي، سيستاني: مسأله- جنسي را كه در (سيستاني: شهري يا) غالب شهرها با وزن يا پيمانه مي فروشند و در بعضي از شهرها با شماره معامله مي كنند.، احتياط واجب آن است كه آن جنس را به زيادتر از آن نفروشند و در صورتي كه شهرها مختلف باشند و چنين غلبه اي در بين نباشد حكم آن در هر شهري بر طبق معمول آن شهر است.

. سيستاني: جايز است كه آن جنس را به زيادتر در شهري كه با شماره معامله مي كنند بفروشد.

مکارم، سبحانی: مسأله- جنس هایی که در بعضی از شهرها با وزن یا پیمانه فروخته می شود و در بعضی از شهرها با شماره (مانند تخم مرغ که امروز در بعضی از مناطق با وزن و در بعضی با شماره می فروشند) هر گاه در شهری که با وزن یا پیمانه می فروشند زیادتر بگیرند ربا و حرام است و در شهر دیگر اشکال ندارد.

(مسأله 2077)اگر چيزي را كه مي فروشد و عوضي را كه مي گيرد از يك جنس نباشد زيادي گرفتن اشكال ندارد، پس اگر يك من برنج بفروشد و دو من گندم بگيرد معامله صحيح است.

*****

سيستاني: مسأله- در چيزهايي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شوند، اگر چيزي را كه مي فروشد و عوضي را كه مي گيرد، از يك جنس نباشد و معامله نقدي باشد، زيادي گرفتن اشكال ندارد، ولي اگر معامله با مدّت باشد، محلّ اشكال است؛ پس اگر يك من برنج را به دو من گندم تا يك ماه بفروشد، صحت معامله خالي از اشكال نيست.

مكارم،سبحانی: مسأله- خريد و فروش چيزهايي كه از يك جنس نيست به هر صورت كه باشد مانعي ندارد، مثل اين كه ده كيلو برنج را به بيست كيلو گندم بفروشند.

(مسأله 2078)اگر جنسي را كه مي فروشد و عوضي را كه مي گيرد از يك چيز عمل آمده باشد1، بايد2در معامله زيادي نگيرد3، پس اگر يك من روغن4بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير بگيرد، ربا و حرام است5و احتياط واجب آن است كه اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس معامله كند زيادي نگيرد.

1- بهجت: و به عبارت ديگر، حقيقت نوعيه آنها يكي بوده و اصناف مختلف باشند...

2- اراكي: بنابر احتياط واجب ...

3- اراكي: بنابراين در فروش مثل روغن به پنير كه از يك جنس مي باشد، بنابر احتياط واجب نبايد زيادي گرفته شود و احتياط واجب آن است كه اگر ميوه رسيده مانند انگور را با ميوه نارس مانند غوره معامله كند زيادي نگيرد.

خوئي، زنجاني، تبريزي: مثلاً اگر يك من روغن گاو بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير گاو بگيرد، ربا و حرام است و همچنين است اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس آن معامله كند، (خوئي، زنجاني: نمي تواند زيادي بگيرد- تبريزي: زيادي نگيرد).

وحید: پس اگر یك من روغن گاو بفروشد و در عوض آن یك من و نیم پنیر گاو بگیرد ، ربا و حرام و معامله باطل است ، و همچنین است اگر میوه رسیده را با میوه نارس از همان جنس معامله كند.

4- بهجت: يك من كره حيواني...

5- بهجت: [پایان مسأله]

فاضل: و همچنين است اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس معامله كند نمي تواند زيادي بگيرد.

*****

مكارم ،سبحانی: مسأله- معامله جنسهاي مختلفي كه از يك ريشه گرفته شده است با تفاوت اشكال دارد، مثل اينكه ده كيلو روغن را به بيست كيلو پنير بفروشند، يا به پنجاه كيلو شير، يا پانزده كيلو كره.

سيستاني: مسأله- معامله ميوه رسيده با ميوه نارس با زيادتي جايز نيست و بطور مساوي اگر به صورت نقدي باشد مكروه است و اگر نسيه باشد مورد اشكال است.

مظاهری: مسأله- اگر جنسى را كه مى‏فروشد و عوضى را كه مى‏گيرد از يك چيز عمل آمده باشد، مى‏تواند در معامله زيادى بگيرد و ربا نيست، پس اگر يك من روغن بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير بگيرد حلال است.

(مسأله 2079) جو و گندم در ربا يك جنس حساب مي شود، پس اگريك من گندم بدهد و يك من و پنج سير جو بگيرد، ربا و حرام است1. و نيز اگر مثلاً ده من جو بخرد كه سر خرمن ده من گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدّتي گندم را مي دهد، مثل آن است كه زيادي گرفته و حرام مي باشد2.

1- زنجاني: [پایان مسأله]

وحید:ربا و حرام و معامله باطل است...

2-وحید: حرام و معامله باطل است.

*****

مكارم ،سبحانی: مسأله- جو و گندم در ربا يك جنس حساب مي شود، بنابراين نمي توان ده كيلو گندم را با دوازده كيلو جو يا بالعكس معامله كرد، حتي اگر ده كيلو جو بخرد كه در مقابل آن هنگام خرمن ده كيلو گندم بدهد آن نيز حرام است، زيرا جو را نقد گرفته و بعد از مدّتي گندم را مي دهد. و اين مانند آن است كه زيادي گرفته باشد.

(مسأله 2080)اگر مسلمان از كافري كه در پناه اسلام نيست ربا بگيرد اشكال ندارد1و نيز پدر و فرزند و زن و شوهر مي توانند از يكديگر ربا بگيرند.

1- بهجت: ولي مسلمان نمي تواند به كافر، ربا و زيادتي در معامله بدهد...

*****

خوئي: مسأله- معامله ربا چه با مسلمان چه با كافر حرام است، بلي اگر مسلمان از كافري كه در پناه اسلام نيست يا از كافري كه در پناه اسلام است و ربا گرفتن در شريعتش جايز باشد ربا بگيرد اشكال ندارد. و بنابر احتياط واجب پدر و فرزند و زن و شوهر نيز نمي توانند از يكديگر ربا بگيرند.

تبريزي: مسأله- معامله ربا چه با مسلمان چه با کافر حرام است بلی اگر مسلمان از کافری که در پناه اسلام نیست چيزي را به صورت ربا به قصد استنقاذ بگيرد اشكال ندارد. و بنابراحتیاط مستحب پدر و فرزند و زن و شوهر هم نیز نمی توانند از یکدیگر ربا بگیرند.

وحید: مسأله- مسلمان از کافر حربی می تواند ربا بگیرد، و کافری که در پناه اسلام است معامله ربا با او جایز نیست، ولی بعد از معامله اگر ربا گرفتن در شریعتش جایز باشد، می تواند بگیرد، و پدر و فرزند و شوهر و زن دائمی می توانند از یکدیگر ربا بگیرند.

مكارم، سبحانی: مسأله- در چند مورد ربا گرفتن حرام نيست: 1- ربا گرفتن مسلمانان از كفاري كه در پناه اسلام نيستند. 2- ربا گرفتن پدر و فرزند از يكديگر. 3- ربا گرفتن زن و شوهر از يكديگر.

زنجاني: مسأله- مسلمان مي تواند از كافري كه در پناه اسلام نيست و يا از كافري كه در پناه اسلام است و ربا گرفتن در شريعتش جايز است ربا بگيرد، و نيز پدر مي تواند از فرزند خود و شوهر از زن خود ربا بگيرد، و بنابر احتياط واجب پسر از پدر و زن از شوهر خود ربا نگيرد.

سيستاني: مسأله- پدر و فرزند و زن و شوهر مي توانند از يكديگر ربا بگيرند و همچنين مسلمان مي تواند از كافري كه در پناه اسلام نيست ربا بگيرد؛ ولي معامله ربا با كافري كه در پناه اسلام هست حرام است، البتّه پس از انجام معامله اگر ربا دادن در شريعت او جايز باشد، مي تواند از او زيادتي بگيرد.

مظاهری:مساله- هيچ كس نمى‏تواند از ديگرى ربا بگيرد، خويش باشد يا بيگانه، ولى ربا گرفتن مسلمان از كافر مانعى ندارد.

مسائل اختصاصي

سيستاني: مسأله 2037- تراشيدن ريش و اخذ اُجرت بر آن، بنابر احتياط واجب جايز نيست، مگر اينكه مورد اضطرار باشد، يا ترك آن موجب ضرر يا حرجي باشد كه معمولاً تحمّل نمي شود، هر چند از جهت استهزاء و توهين باشد.

سيستاني: مسأله 2038- غنا حرام است و منظور آن، سخن باطلي است كه با آوازي خوانده مي شود كه مناسب مجالس لهو و لعب باشد و همچنين جايز نيست با اينگونه صدا، قرآن و دعا و مانند آن را بخوانند و بنابر احتياط واجب سخناني غير از آنچه گفته شد نيز به اينگونه صدا نخوانند. و همچنين گوش دادن به غنا حرام است و اجرت گرفتن بر آن نيز حرام است و ملك گيرنده نمي شود و همچنين يادگرفتن و ياددادن آن نيز جايز نيست، و موسيقي يعني نواختن آلات مخصوص موزيك نيز اگر به نحوي باشد كه مناسب مجالس لهو و لعب است حرام است و غير آن، حرام نيست و اجرت گرفتن بر نواختن موسيقي حرام نيز حرام است و ملك گيرنده نمي شود و تعليم و تعلّم آن نيز حرام است.

[1] اراکی، مکارم، زنجانی: معاملات باطل و حرام.

خوئی، گلپایگانی، صافی، سیستانی، تبریزی، فاضل: معاملات حرام

[2] سبب شدن برای کار حرام اگر با ایجاد مقدمات نزدیک به عمل باشد حرام بوده وگرنه حرام نیست در این مسأله و مسائل آینده هر جا گفته شود که معامله ای که سبب کار حرام است ، حرام می باشد . مراد سبب شدن با ایجاد مقدمات نزدیک به عمل است.

[3] مکارم: این روایات را به طور مشروح در کتاب ربا و بانکداری اسلامی نوشته ایم

 

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل