جام جم
«باز اشتباه كرديد» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم بيژن مقدم است كه در آن ميخوانيد:
معتقد بوديم حرمتشكنان روز عاشورا در پشت نام يك يا دو نفر در آن روز دست به آن اقدامات سخيف زدند. هر چند به اعتقاد ما، آنها كه با داشتن كمترين اعتقادي به باورهاي مردم، روز عاشورا را به تلخي و اهانت و تخريب كشاندند، گروهي ضد انقلاب بودند و تلاش كرديم تا به سهم خود مرزي بين اين گروه اندك و كساني كه اعتقادي به اسلام، امام حسين(ع) و اصولي از انقلاب دارند، ايجاد كنيم، اما دريغ و افسوس كه بيانيه ديروز آقاي موسوي باز خط بطلاني بود به اين فهم و نگاه.
آقاي موسوي حرمتشكنان عاشورا را «مردمي خداجوي» و خودجوش ناميد كه ديگر منتظر اطلاعيه و بيانيه دعوت نميمانند.
اعتماد
«فصل آرامش و عقلانيت» عنوان يادداشت روز روزنامه اعتماد به قلم جعفر گلابي است كه در آن ميخوانيد:
پذيرش دولت دهم توسط مهندس ميرحسين موسوي فصل جديدي از تحولات را در کشور رقم خواهد زد. اين موضع جديد و متفاوت که پس از شش ماه فراز و فرودهاي سنگين پس از انتخابات و حوادث عمدتاً تلخ به منصه ظهور ميرسد، ميتواند آغاز فصلي از آرامش را که هم اينک کشور به شدت به آن محتاج است، رقم بزند.
با اينکه احتمال ميرود اين موضع از سوي هواداران جوان جنبش سبز با چهرهاي عبوس و شايد عصبانيت آسا نگريسته شود، ولي مهمتر از هر چيز و اولويت دارتر از هر امري منافع ملي و امنيت کلي کشور است که هر انسان مسئوليت شناسي خود را مقيد به آن مي داند و چه بسا مجبور مي شود به رغم تمايلات شخصي و منافع فردي اهتمام ويژهاي نسبت به آن داشته باشد.
كيهان
«آنكه سقوط ميكند آنكه صعود مي كند» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد:
دو گزاره «سقوط آمريكا طي سالهاي آتي حتمي است» و «سقوط اسرائيل طي سالهاي آتي حتمي است» بارها از سوي انديشمندان مختلف مطرح گرديده است. از درون دستگاه سياسي آمريكا و رژيم صهيونيستي هم بارها صداي اين دو گزاره شنيده شده است.
حدود يك سال پيش، سرويس امنيتي آمريكا به تحقيقات گسترده خود درباره اسرائيل اشاره كرد و در جمعبندي خود در احتمال دوام اين دولت جعلي، طي دو دهه آينده بطور جدي ابراز ترديد كرد. البته گزارشهاي قبلي و بعدي اين سازمان -CIA- نيز با صراحت از قريب الوقوع بودن سقوط اسرائيل خبر داده اند. علاوه بر اين اگر روي اينترنت به يكي از زبانهاي زنده دنيا، متن يا ترجمه عبارت «سقوط اسرائيل حتمي است» را جستجو كنيد اندازه چند جلد كتاب قطور به شما مطلب مي دهد كه فقط تيترهاي آن حداقل 100صفحه مي شود.
آفتاب يزد
«مردهبادها و زندهبادها براي چه؟!» عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد:
بعيد است هيچ كس در ايران نگاهي به آينده اميدوار كننده كشور داشته باشد و نسبت به حوادث هفت ماه اخير، احساس رضايت كند. اين عدم رضايت از بعضي بحثها و ادعاها در جريان رقابتهاي انتخاباتي آغاز شد و همچنان ادامه دارد. گروهي از اصلاحطلبان همچنان نسبت به بعضي حواشي انتخابات و فضاسازيهاي قبل و بعد از آن اعتراض دارند. عدهاي از افراد معتدل در جريان اصولگرا هم از يك سو نگراني خود از برخي مقدمات انتخابات و ادعاهاي مطرح شده توسط تيم حاكم در انتخابات را اعلام مينمايند و از سوي ديگر، عدم تمكين اصلاحطلبان معترض به خواستههاي جناح حاكم براي فراموش كردن مسائل انتخاباتي را موجب نگراني ميدانند.
دولتيها هم هر چند وقت يكبار فرصتي مييابند تا همه جناحها ـ جز فراكسيون دولتي اصولگرايان ـ را مورد حمله قرار دهند كه چرا قدر دولت و رئيس آن را نميداند؟ آنها حتي قواي رسمي كشور را از طعن و اعتراض خود مصون نميدارند زيرا ظاهرا كساني از حاميان دولت معتقدند همه قواي كشور بايستي چشم به دهان دولتيها بدوزند و آنچه را كه دولت ـ يا به عبارت بهتر، رئيس دولت و حلقه مشاوران او ـ ميخواهند تصويب و تاييد نمايند.
رسالت
«تحليلي بر حضور حماسي ملت» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد:
راهپيمايي روز چهارشنبه گذشته در ايران چشم ناظران جهاني را خيره کرد و معادلات و محاسبات شش ماه گذشته آنها را پس از انتخابات به هم ريخت. تهران روز چهارشنبه گذشته يک روز تاريخي را پشت سر گذاشت. مردم کيلومترها در خيابانهاي آ زادي، انقلاب تا امام حسين در صفوف به هم فشرده آمده بودند.
راهپيمايي روز چهارشنبه گذشته در ايران چشم ناظران جهاني را خيره کرد و معادلات و محاسبات شش ماه گذشته آنها را پس از انتخابات به هم ريخت. تهران روز چهارشنبه گذشته يک روز تاريخي را پشت سر گذاشت. مردم کيلومترها در خيابانهاي آ زادي، انقلاب تا امام حسين در صفوف به هم فشرده آمده بودند.
سياست روز
«قطع روابط اقتصادي با انگليس و فرانسه» عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم علي يوسف پور است كه در آن ميخوانيد:
1 يکي از بندهاي قطعنامه راهپيمايي روز چهارشنبه عاشورایيان تجديدنظر در روابط با دو دولت انگليس و فرانسه بوده است. اگرچه اين درخواست تجديدنظر چندين سال است که از طرف مراجع مختلف تذکر داده ميشود. اما با کمال تاسف تاکنون اقدام جدي از طرف وزارت امور خارجه و ساير وزارتخانههاي اقتصادي مشاهده نشده است و اين درحالي است که کشور استعمارگر انگليس در 200 سال گذشته به طور مداوم مشغول توطئه بر عليه ملت و کشور ايران بوده است و در سالهاي اخير هم بر شدت اين توطئهها افزوده است از طرف ديگر از زمان روي کار آمدن سارکوزي در فرانسه اين کشور هم بر اقدامات خود بر عليه کشور ما افزوده است و ميداندار مواضع خشن و بيمنطق برعليه کشور ما شده است.
2 در تمام دنيا روابط اقتصادي ميبايستي ابزار روابط سياسي و ديپلماسي باشد با اين حال در کشور ما از روابط اقتصادي بطور مطلوب و جدي براي پيشبرد اهداف سياست خارجي استفاده نميشود اگرچه در سالهاي اخير با تذکرات مقام معظم رهبري تا حدي دراين جهت پيشرفت داشتهايم اما تا رسيدن به وضعيت مطلوب فاصله زيادي داريم.
دنياي اقتصاد
«چه کساني با واردات مخالفند؟» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم دكتر فرخ قبادي است كه در آن ميخوانيد:
چند روز پيش معاون محترم وزارت بازرگاني در گفتوگوي مفصلي با پايگاه اطلاع رساني دولت، به اعتراضات گستردهاي که در ماههاي اخير در مورد «واردات بيرويه» کالاهاي مختلف و از جمله محصولات کشاورزي صورت گرفته، پاسخ دادند.(1)
ماهيت گفتوگوي ايشان را ميتوان در مجموع به دو بخش تقسيم کرد: يک بخش شامل نکات منطقي و مستدلي بود که هيچ خواننده منصفي نميتواند صحت آنها را انکار کند يا مورد انتقاد قرار دهد. بخش ديگر را در حقيقت مسايلي تشکيل ميداد که بايد گفته ميشدند؛ اما ناگفته ماندن و نگفتن آنها و به ويژه گذشتن از کنار مقولهاي که خواه معترضان به «واردات بيرويه» از آن آگاه باشند و خواه نباشند، ريشه مساله و عامل اصلي استيصال آنها به شمار ميرود و خوانندگان نکتهبين را در حسرت تحليلي کامل و قانعکننده از شرايط کنوني، باقي ميگذاشت. متاسفانه غفلت ازاين مقوله ريشهاي، توضيحات منطقي و مستدلايشان را نيز کمرنگ ساخته است.
مهندس مفتح در پاسخ به انتقاداتي که از «واردات بيرويه» ميشود، به چند نکته اساسي و منطقي اشاره کرده است.
جهان صنعت
«بالاخره گراني را تاييد کردند» عنوان سرمقاله روزنامه جهان صنعت است كه در آن ميخوانيد:
بالاخره يک نفر پيدا شد که اصل گران بودن کالاهاي اساسي را تاييد کند! روز گذشته رييس شوراي اصناف با تاييد گران بودن کالاها سعي کرد خردهفروشها و اصناف را از مظان اتهام گرانفروشي دور کند و بار سنگين گراني را به دوش نهادي ديگر بيندازد.
قاسم نوده فراهاني تقصيرها را تلويحا و تا حدود زيادي به گردن وزارت بازرگاني و نهادهاي نظارتي انداخت.اگرچه اين رفتار از سوي مسوولان در مبرا کردن خود از واقعهاي و رخدادي، چندان تازه و جديد نيست اما آنچه بالاخره نمود داشت اذعان يکي از مسوولان کشور به وجود گراني است.
آفرينش
«فرش ايران، تداوم افول» عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن ميخوانيد:
با وجود آنکه صنعت فرش ايران از ديرباز سهم مهمي در صادرات غيرنفتي کشور داشته و دارد اما در سالهاي اخير به واسطه ي دلايلي چند اعم از داخلي و خارجي اين صادرات رو به قهقرا رفته و اندک اندک سهم 80 درصدي ما در بازار فرش دستباف جهان در سه دهه پيش به سهم کنوني 20 درصدي از بازار جهاني تبديل شده است. در اين ميان اين روند از چند سال پيش آنچنان مشهود و عيني به نظر مي رسيد که بسياري از کارشناسان در قبال آن به مقامات هشدارهايي داده بودند اما گويا حکايت بد بياري فرش ايران تداوم يافته و اثرات زيان بخش آن به 2/5 ميليون بافنده فرش و خانوادههاي آنها همچنان باقي است اين اثرات به واسطه صدور 90 درصدي توليدات فرش دستباف به خارج از کشور عيني تر به نظر مي آيد.
حمايت
«اصول مذاکره» عنوان سرمقاله روزنامه حمايت به قلم محمد حسن قا سمي است كه در آن ميخوانيد:
مذاکره فن، هنر و علم گفتوگو است. گفتوگو در زيباترين بيان آن به تعبير مولانا، علم آميزش نمودهاي روحي، رواني، ذهني و رفتارهاي انسانها و يا همان اکسير و دانشي است که تفاهم جلوههاي روحي را موجب مي شود و نيازهاي به ظاهر ناسازگار، در آن به همزيستي مي رسند.
مذاکره، علم يا فرايند گفتوگو با ديگري جهت دستيابي به توافق بر سر مساله اي است. در بين اصول مذاکره دو اصل خوب شنيدن و خوب سوال کردن اصول مادر محسوب مي گردند.
يکي از رموز موفقيت در مذاکره و از اصول بنيادين آن، شنيدن است. شنيدن در مذاکره آن قدر اهميت دارد که از آن به عنوان هنر شنيدن و يا شنيدن فعال ياد مي شود. اغلب گفته مي شود که بهترين مذاکره کننده بهترين شنونده است. اساس مذاکره بر ارتباط گيري صحيح بين طرفين مي باشد و شنيدن و فهم دقيق مسائل باعث برقراري ارتباط درست مي شود. به اعتقاد محققان هر فرد روزانه حداقل در يک مورد مرتکب اشتباه شنيداري مي شود و در مذاکره چنين اشتباهاتي خسارت بار است.