بازدید 26815

سخنرانی‌ جنجالی استاد فلسفه‌ علم دانشگاه‌ شریف

کد خبر: ۷۷۴۷۸۶
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۴ 16 February 2018

۲۵ بهمن ماه ۹۶، دانشجویان شریف، پس از مدت‌ها به جای آنکه از سخنرانی‌های داغ سیاسی به وجد بیایند، پای سخنرانی جنجالی دکتر مهدی گلشنی استاد صاحب نام دانشگاه صنعتی شریف میخ‌کوب شدند.

به گزارش خبرآنلاین این سخنرانی حالا چند روزی است که نقل محافل در دانشگاهی شده که آن را «ام.آی.تی» ایران می‌خوانند. گلشنی در دانشگاه شریف یک برند مهم از اساتید تاثیرگذار محسوب می‌شود. کسی که پای فلسفه را به این دانشگاه صنعتی و مهندسی باز کرد و با پایه‌گذاری گروه فلسفه علم در دانشگاه شریف، فتوحات این دانشگاه در زمینه علوم را گسترش داد.
 حالا او به عنوان رییس مرکز فلسفه علم دانشگاه شریف، ۲۵ بهمن امسال مهمان دانشجویان در آمفی تئاتر این دانشگاه بود و صحبت‌های مهمی را ایراد کرد که هرکدام می‌تواند مصداقی از آنچه که امروز در دانشگاه‌های ایران در حال رخ دادن است، باشد.

گلشنی صراحتا هشدار داد که دانشگاه در حال سقوط است، بی‌کیفیتی در دانشگاه را فریاد زد، از مقاله‌محوری شدیدا انتقاد کرد و سیاست‌هایی مانند جذب دانشجوی پولی در پردیس‌ها را زیر سوال برد. همچنین از واقعیت مهمی در نحوه مواجهه مدیریت آموزش‌عالی در ایران با دانشجویان، پرده برداشت و گفت: «فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است.»

گلشنی چه گفت؟

گلشنی در این سخنرانی به چند مورد کلی اشاره کرد، نخست اینکه حال دانشگاه شریف خوب نیست و مجموعه سیاست‌های دهه‌های اخیر این دانشگاه را با سرعت بالایی به سمت بی‌کیفیتی برده است.

دومین نکته‌ای که گلشنی در این سخنرانی به آن اشاره کرده است، رفتارهای غلطی است که مجموعه آموزش‌عالی و دانشگاه‌ها به خصوص آنطور که او می‌گوید دانشگاه شریف با دانشجویان دارد. تا جایی که صراحتا اعلام می‌کند: «خروجی دانشگاه ما آنقدر بی‌مهارت است که حتی توانایی برقراری ارتباط با جامعه خود را ندارد.» و «فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است. برخی در این کشور و دانشگاه طوری با دانشجو برخورد می‌کنند که جوانان از این کشور فراری می‌شوند.»

نکته سوم و مهم در این سخنرانی، رویکردهای غلط در فرآیند جذب اساتید در دانشگاه است. گلشنی با انتقاد از یکی از مسئولان دانشگاه می‌گوید: «مشکل دیگر، مردن اخلاق در دانشگاه است. دانشجو معرفی کرده‌ایم با معدل و رزومه فوق العاده در دوره ارشد و دکترا که رد شد. چرا؟ زیرا یک نمره 12 در کارنامه لیسانس خودش داشت! در حالی که نبوغ پدیده‌ای است که ممکن است در ارشد یا دکترا بروز پیدا کند. انیشتین در لیسانس درس افتاده داشته است!»

نکته چهارمی که گلشنی در سخنرانی خود مطرح می‌کند، مربوط می‌شود به ماجرای تاسیس پردیس‌های دانشگاهی؛ پردیس‌ها از اواسط دهه ۸۰ با رویکرد جذب دانشجویان خارجی تاسیس شدند و اما در ادامه با توجه به اینکه دانشجویان خارجی اقبالی برای حضور در ایران نداشتند این پردیس‌ها تبدیل به محلی برای جذب دانشجویانی شد که در ازای حضور، شهریه بالا پرداخت می‌کنند و همین ابزاری برای کسب درآمد دانشگاه‌ها شد.

گلشنی در سخنرانی خود به این مورد نیز اشاره کرده و گفته است: «سالها پیش دکتر سهراب‌پور به شورای انقلاب فرهنگی آمد تا از پردیس دفاع کند که من به شدت مخالفت کردم. دانشگاه باید به کار علمی خودش بپردازد نه آنکه یه کسانی که در کنکور قبول نشدند مشغول شوند. چرا شأن دانشگاه را پایین آورده‌ایم به خاطر حذب بودجه؟ استاد عظیم الشأن برق در آن سالها به دانشجویان دولتی خودش گفته است که شنبه و یکشنبه کلاسهایمان را برگزار می‌کنیم. این کار را کرده است تا از دوشنبه تا آخر هفته به کیش برود و به خاطر ترفیع و درآمد بیشتر وقت خود را صرف دانشجویانی کند که کیفیت مطلوب را ندارند. بعد از آن هم که کلاس‌ها را به داخل پردیس اصلی دانشگاه آوردند.»

پنجمین نکته‌ای که رییس مرکز فلسفه علم در سخنرانی خود مطرح کرده است، به بازنشستگی اجباری اساتید دانشگاه بر می‌گردد. او گفته است: «یکی دیگر از مسائل، عجله در بازنشسته کردن برخی استادان است. استاد فیزیک را بدون ابلاغ قبلی با یک نامه بازنشسته کرده‌اند.»

ششمین نکته برمی‌گردد به ماجرای مقاله محوری در دانشگاه و رویکرد غلط در ماجرای جذب نخبگان در مراکز علمی. گلشنی دراین‌باره انتقادات خود را این چنین مطرح کرده است: «فارغ التحصیلان ما بازمی‌گردند برای جذب و از او مقاله می‌خواهیم. کدام دانشگاه برتر در دنیا در قدم اول از کسی که یک سال از فارغ التحصیلی‌اش گذشته است، مقاله می‌خواهد که شما می‌خواهید؟ دانشجوی فیزیک چه مقاله‌ای می‌خواهد ارائه دهد؟ بعد همین آدم‌ها می‌روند استنفورد و پرینستون جذب می‌شوند. استنفورد و پرینستون از متقاضی، مقاله نمی‌خواهد، شما می‌خواهید؟ چرا فراری می‌دهیم این نخبگان را؟» او ادامه داده: «چینی‌ها چند نوبلیست و دانشمند سرشناس در جهان دارند که همه کارهایشان را در آمریکا انجام دادند و برای خود کسی شدند. اما با همه سرشلوغی و ابهت خود سالی دو سه ماه به چین برمی‌گردند تا به پژوهشگران خود در چین کمک کنند.»

هفتمین نکته‌ای که گلشنی در رابطه با آن به تحلیل عقب‌ماندگی و احتمال سقوط دانشگاه پرداخته است، مربوط به توجه بیش از حد مسئولان به رنکینگ‌ها و توجه به کرسی‌های دانشگاهی غربی است. او گفته است: «مسئولین دانشگاه به شدت شیفته اغیار هستند. ببینید در سالهای اخیر چقدر تفاهم‌نامه با دانشگاه‌های دیگر بسته شده است؟ با دانشگاه مونیخ تفاهم‌نامه بسته‌اند برای اعزام نیرو جهت دوره‌های مشترک. تمام هزینه‌ها را هم آنها (مونیخ) می‌دهند. چرا؟ مگر عاشق چشم و ابروی ما هستند؟ می‌خواهند نوابغ و نخبه‌های دانشگاه را می‌برند.»

او در پایان تاکید کرد: «صریحا اعلام خطر می‌کنم... دانشگاه با این وضعیت سقوط می‌کند»

مهدی گلشنی فیزیک‌دان و نظریه‌پرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم، مترجم، استاد دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است. گذشته از دانش فیزیک که رشته تخصصی اوست، گلشنی در عرصه الهیات و پژوهش‌های دینی و نیز در زمینه مطالعات تطبیقی میان دو حوزه «علم و دین» صاحب‌نظر است و به عنوان بنیان گذار گروه فلسفه علم دانشگاه شریف شناخته می شود و هم اکنون در گروه فلسفه علم دانشگاه شریف مشغول تحقیق و تدریس است.

انتقادات گلشنی به تمامی دانشگاه‌ها قابل تسری‌ است؟
صحبت‌های جنجالی این استاد دانشگاه شریف حالا در این دانشگاه و میان دیگر فعالان این حوزه دست و به دست می‌شود و همزمان این سوال مطرح می‌شود که آیا انتقاداتی که گلشنی به وضعیت کنونی دانشگاه شریف وارد کرده است، به دیگر دانشگاه‌های ایران نیز قابل تسری است؟

پاسخ می‌تواند به احتمال زیاد مثبت باشد. او در این سخنرانی به چند نکته اصلی اشاره کرد؛ توجه بیش از حد در دانشگاه‌های ایران به کمیت‌هایی مانند مقالات علمی و تبدیل شدن مقالات به ملاکی برای جذب و ارزش‌گذاری اساتید دانشگاه که تقریبا در تمامی دانشگاه‌های ایران مصداق دارد.

علاوه بر این عجله برای بازنشسته کردن اساتید، دیگر مساله‌ای بود که در این سخنرانی به آن پرداخته شد و همزمان مصادیق بسیار زیادی در دانشگاه‌های ایران دارد.

نکته دیگر درباره پردیس‌های پولی در دانشگاه‌های مطرح دولتی است؛ در حال حاضر دانشگاه تهران، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی، دانشگاه خواجه نصیر، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه علامه طباطبایی و... که در زمره دانشگاه‌های با کیفیت ایران محسوب می‌شود پردیس‌های پولی دارند و همزمان در حال کسب درآمد و جذب دانشجویان پولی هستند.

همچنین او در سخنرانی خود به نکته مهم و قابل توجهی هم اشاره کرد: «فرار مغزها عبارت درستی نیست، فراردهی مغزها درست است. برخی در این کشور و دانشگاه طوری با دانشجو برخورد می‌کنند که جوانان از این کشور فراری می‌شوند.»


نکته ای که به جرات می‌توان آن را در بسیاری از دانشگاه‌های ایران مشاهده کرد. به نظر می‌رسد، هشدار گلشنی هشداری نه تنها برای دانشگاه صنعتی شریف، بلکه هشداری برای تمامی دانشگاه‌ها و مجموعه آموزش‌عالی ایران است.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۳۵
انتشار یافته: ۱۷
آقای دکتر گلشنی یکی از تاثیر گذارترین عاملها برای بی کیفیت شدن دانشگاه های ما در چند ساله اخیر رشته پزشکی است.

بله رشته پزشکی با ایجاد مغناطیسی قوی که با پول و مافیا ایجاد شده است تقریبا تمام نخبگان مارا جذب می کند. البته با پایین نگه داشتن ظرفیت این رشته توسط مافیای آن بیشتر این افراد موفق به ورود این رشته هم نمی شود.

آقای دکتر گلشنی رشته های غیر پزشکی و بخصوص علوم انسانی دیگر مورد توجه نخبگان دانش آموزی نیستند. متاسفانه کشور ما در این چند ساله قربانی رشته پزشکی شده است. پول هایی که بجای توسعه همه جانبه کشور و سرمایه گذاری برای دوران نبود نفت دارد در صنف پزشک فوج فوج انبار می شود.
فکری جدی به حال آموزش عالی بکنید. خیلی سریع. نه تنها دانشگاه و علم در حال سقوط است اعتبار علمی کشور در دنیا هم بسیار متزلزل است و بدتر هم خواهد شد.
همه چیزمان به همه چیزمان باید بیاید
وقتي سالهاست سر انتخاب و تاييد وزراي علوم و آموزش پرورش آنقدر حساسيت است ! ( فقط به خاطر مسائل سياسي و امنيتي ) و انتخابهاي ١٠ به بعد رآي مياورن كه حتما كم تجربه تر، كم توان تر و البته مطيع تر ، اين ميشه وضعيت دانش و دانشگاه . اين روند از أواسط دهه ٨٠ قابل مشاهده و عواقب قابل پيش بيني بود .
در دانشگاه آزاد واقعا دعوا سر چيه ؟ سر گردش مالي يا سر مسائل سياسي و يا در دست داشتن ابزار تاثير گذاري فرهنگي ؟! يا فقط تقسيم مناصب ، كسي ميتونه جواب بده ؟!
هراس هاي امنيتي داخلي ، اين كشور داغون كرده و ميكنه .
با هر معيار بسنجي ظاهرا رفراندوم لازميم خودمون خبر نداريم .
این مشکل کل سیستم آموزش ایران است. آموزش و پرورش که سنگ بنای آموزش و "پرورش" است ایراد دارد. ما در دوره2های دبستان تا دانشگاه به دانش‌آموزان "تفکر"، "اندیشه"، "خودباوری"، "درست زیستن"، "اجتماعی بودن" و "وطن دوستی" و "دیگر دوستی" و دهها چیز دیگر که باید در آنها بارور کنیم را بارور نمی‌کنیم. بلکه فقط "از بر کردن و نمره و مدرک گرفتن" مهم است و قبولی در دانشگاه. معلمان ما (البته معلم واقعی) ارج و قربی در مملکت ندارد که اگر جایگاه واقعی اش را باز یابد دیگر بهترین‌ها به کسوت معلمی علاقه‌مند میشوند و کمر همت به آموزش آینده‌سازان این مرز و بوم می‌بندند. دانشگاه‌ها خیلی وقت است که کارکردی منفی در جامعه دارند. همین دکتر گلشنی عزیز و هم‌دوره‌ای های ایشان در دانشگاه شریف بودند که این سیستم بها دادن به مقاله ISI و ارزش گذاری بر مبنای تولیدات مقاله برای کسب درجات دانشیاری و استادی را در دوره دولت خاتمی پایه ریزی کردند. حتی بدتر اینکه برای "پایه های سنواتی سالانه" هم مقاله داشتن ملاک است. شاید آن موقع نیاز به تولید مقاله داشتیم ولی این روش درست نبود باید مشوق‌های درست برای تولیدات علمی درست می‌گذاشتند. چقدر تخلفات علمی زیاد شد! هر روز خبر کشف تخلف علمی از فلان استاد یا بهمان وزیر و معاون را می‌شویم. چرا ساها قبل همین آقایان صدایی از آنها بلند نمی‌شد. بیست سال قبل من در دانشگاه شریف بودم. نزدیک 95 درصد ورودی ما در دانشکده دکتر دارند و متأسفانه شاید ده درصد در ایران ماندند. مگر دانشجوی همین اساتید نبودند؟ چرا رفتند و هیچ تمایلی به بازگشت ندارند؟
40 سال است همین گلشنی ها علم را رواج دادند ولی چون زمینه ی کار را در کشور فراهم نکردند همه در تامین معاششان میخواهند استاد بشوند چون کاری برای دکتر و فوق لیسانس و... نیست
باسلام؛ متاسفانه از استاد بزرگوار گله مندم؛ زیرا همه دانشجویان پردیس فقط پول نمیدهند؛ بلکه در کنکور شرکت کرده اند بعضی از آنها با رتبه زیر سیصد قبول شده اند در مصاحبه های مختلف قبول شده دارای تالیف و ترجمه و مقاله بوده اند با معدل های بالای هجده . حالا هم با جدیت درس میخوانند و متاسفانه پول هم سرسام آور میدهند. بعد هم جناب استاد فلسفه اینگونه همه را پولی و حتما بیسواد قلمداد میفرمایند. کاش کمی هم جستجو میکردند شاید قبول شدگان شریف اینگونه اند. خدا عالم.
به نظرم زیاد هم جنجالی نبود... واقعیت از کی شده جنجالی... ما تو دانشگاه دنبال پول ، درآمد و اذیت کردن دانشجو هستیم ... قسمت اذیتش هم برمی گرده به بی سوادی یا کم سوادی اساتید
ادامه:
خیلی از دانشگاه‌های ما را تعطیل کنیم اتفاقی در مملکت نمی‌افتد. از دو جهت. یکی اینکه عموما از نظرات، تخصص و یافته‌های دانشگاهیان در ادراه امور کشور، در صنعت، در کشاورزی، آب، برق و نیرو و در هرجا که فکرش را بکنید، یا ابدا استفاده نمی‌شود یا اینکه بدرستی استفاده نمی‌شود. دوم اینکه دانشگاهیان ما به کاری غیر از رفع مشکلات مملکت مشغولند. اساتید مهندسی بجای ارتباط با صنعت و نوع آوری در صنعت مشغول مقاله دادن برای ارتقا به دانشیاری و استادی هستند. چون مقاله راحت تر هست لابد و ارزش بیشتری هم دارد. البته بگذریم که صنعت هم تمایلی برای هزینه در پژوهش و نوآوری، و بهره‌وری ندارد. چون اساساً نیازی ندارد. وقتی تولیدات بی‌کیفیت را بدلیل نیود رقابت مردم می‌خرند، و حاشیه سود بالا وجود دارد چرا دنبال نوآوری و بهبود کیفیت باشد.
خیلی از اساتید ما که کلا هیچ کاری نمی‌کنند. حتی در امر آموزش هم درست‌کار نیستند. البته نکته‌ای بسیار مهمی که در سخنان دکتر گلشنی مغفول ماند توجه بیش از اندازه به "سیستم ارزشیابی دانشجویان از اساتید" و ارزش‌گذاری آن برای ارتقا اساتید هست که بیش از یک دهه است که بلای جان آموزش در دانشگاه‌ها شده است. حتی اساتید خوب دانشگاه‌ها که غالبا جوان هستند برای تمدید قرارد پیمانی‌شان مجبور به "تعامل" با دانشجویان شده‌اند. دانشجویان این سالها که درصد بالای از آنها به عنوان که یدک می‌کشند، "دانش""جو" (جوینده "دانش") ابدا نمی‌اندیشند. فقط بدنبال مدرک هستند و ...

چه انتظاری از دانشگاه داریم؟ نه استاد در دانشگاه جایگاه واقعی‌اش را دراد و نه دانشجو. آیا قانون‌گذاران ما فکر می‌کنند که با ماهی 1000 دلار (برای استادیار) تا 2000 دلار (برای باسابقه‌ترین استاد تمام)، با هزار و یک درگیری ذهنی که در محیط دانشگاهی داریم، کدام فارغ‌التحصیل با استعداد و متفکر ما حاضر به ماندن در وطن هست. دانشجوی دکتری دارای بورسیه در اروپا و آمریکا بیشتر از اساتید ما درآمد دارد و راحت تر زندگی می‌کند و راحت‌تر تحقیق و پژوهش. چه انتظاری داریم که "به اصطلاح مغزهای" ما بمانند. چه مشوقی برای ماندن دارند. نخست باید جایگاه معلم و استاد را بالا برد. این قوانین مضحک را برداشت، دانشگاه، محقق، و دانشجو را بازتعریف کرد. ظریفت‌های پذیرش دانشجو را پایین آورد. چه لزومی دارد همه در این مملکت تحصیلات عالیه داشته باشند. چند درصد از فارغ‌التحصیلان دکتری ما کیفیت و استانداردهای بین‌المللی را دارند که ما این همه بودجه آموزشی و پژوهشی، وقت و انرژی صرف آموزش آنها می‌کنیم. این هم پیامد بندی در آیین نامه ارتقا است که هر استادی باید حداقل 3 (در عمل بخوان 5) فارغ‌التحصیل دکتری داشته باشد تا به درجه "استادی" ارتقا یابد. مگر مرحوم "مریم میرزاخانی" (خدایش بیامرزد) چند مقاله داشت؟ چند دانشجوی دکتری فارغ‌التحصیل کرد که professor شد. یا کامران وفا چطور بعد از گذشت سه سال professor شد؟

مشکل به نوع نگاه به دانشگاه، منزلت "آموزش" و "پژوهش" در مملکت، تعریف جایگاه علم و تحقیق و توسعه و جایگاه محقق واقعی، قوانین و دستورالعمل‌های من‌درآوردی، و صد البته به خود دانشگاهیان برمی‌گردد. کاش زودتر بفکر اصلاح باشیم. تا خیلی دیر نشود..... دیر شده است! نیروی انسانی متفکر ما از دست رفت، بیاییم برای آینده درست تربیت کنیم و بستر مناسبی فراهم کنیم تا به کشور خدمت کنند نه به بیگانه
یک پیشنهاد دارم برای بهبود وضعیت جذب استاد در دانشگاه ها: یک سری کمیته در وزارت علوم برای رشته های مختلف تشکیل شود و جذب هیات علمی را خودشان متمرکز انجام دهند. در حال حاضر در موارد بسیار زیادی حق فارغ التحصیلها برای پیوستن به هیات علمی به دلیل فساد و/یا جهل ضایع می شود. چندین نمونه دیده ام که افراد با صلاحیت بالا (برای مثال: فارغ التحصیل دانشگاه های سطح یک در تمام دوره ها، شاگرد اول فوق لیسانس و دکترا، گذراندن فرصت مطالعاتی، چندین مقاله در ژورنالهای سطح بالا، خلوت بودن رشته از نظر تعداد افراد هیات علمی در دانشکده ها) در ورود به دانشگاه ناموفق هستند. این نشان از فساد دارد. خلاصه اینکه عده ای در را بسته اند و افراد هم به دلیل ترس از خراب شدن اعتبارشان پیش همین عده (چون استادشان هستند و توصیه نامه باید بدهند) جرات شکایت ندارند. دانشکده ای در دانشگاه سطح یک کشور را می شناسم که در این چند ساله اکثر کسانی که در آن استاد شده اند یا فامیل بقیه استادها بوده اند یا خانم!
با این صحبت ها بزودی خود ایشان را هم بازنشسته میکنند!
جناب گلشنی، همان کسانی که جنابعالی بهشان متصلی و تمام قدرتت و اعمال نظرهایت در شریف را مدیون آنهائی، عامل فراری دادن مغزهایند. ضمنا، فراری دادن مغزها را چندین نفر، سالها قبل از شما گفته بودند، اخیرا از اینکه سفارش شده های شما را در دانشکده های مختلف نمی پذیرند نگران شده اید؟!
این که قطعا مخاطبش همه دانشگاهعا بوده که شکی نیست... چون اصولا دانشگاه شریف خیلی تو حوزه پیشرفت کشور دخالتی نداره و بیشتر به عنوان محلی برای فرار کردن مغزهای به اصطلاح کشور هست... البته که مقاله محوری تو این دانشگاه و ستیر دانشگاهها بیداد میکنه...
دانشگاه شریف، جایی اس که بهترین مغزها در این کشور وارد آن می شوند. نتیجه این دانشگاه خیلی کمتر از نام و آوازه آن است. همین ورودی ها را به دانشگاههای دیگر در کشورهای دیگر بدهید و آنوقت با خروجی های شریف مقایسه کنید.
کو گوش شنوا؟! اینها حرفهای جدید دکتر گلشنی نیست. حتی زمانی که به او گفتیم شما که عضو شورای انقلاب فرهنگی هستید، قاعدتا باید زورتان برسد و مشکلات آموزش عالی را رفع کنید. و ایشان هم آهی کشیدند و گفتند فقط «قاعدتا»!!
درود به این استاد گرانقدر
من خودم قربانی مقاله هستم
در آزمون دکتری سال 94 رقیبام 30 تا 40 تا مقاله داشتن و من فقط 1 مقاله داشتم با اینکه رتبه ام از اونا بهتر بود(30) ولی نتونستم به مقطع دکتری برسم این تعداد مقاله برای کسانی بود که یک سال یا حداکثر دوسال از فارغ التخصیلی ارشدشون می گذشت من نمی دونم چی بگم....کلا بی خیال دکتری شدم چون اگه بخوام تعداد مقاله هامو برسونم به اونا 20 سال طول می کشه !!!!
بسيار سپاسگزاريم واميدوار كه كساني باشند كه بشنوند
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر