بازدید 14393

روایت جدید از گروگان گرفتن ناصر محمدخانی

کد خبر: ۶۶۶۳۹۷
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۵ 12 February 2017
همشهری نوشت: چند روز پس از ماجرایی که برای ناصر محمدخانی، بازیکن سابق پرسپولیس و تیم‌ملی ایران رخ داد و بار دیگر او را سر زبان‌ها انداخت، قاضی شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران اعلام کرد که ماجرا اختلاف خانوادگی بوده است.

اما اين اختلافات چه بود و از كجا شروع شد و چه اتفاقي افتاد كه به دادسرا و اداره يازدهم پليس آگاهي تهران كشيده شد؟ خواهر همسر اين بازيكن جنجالي در گفت‌وگو با همشهري از آشنايي آنها مي‌گويد و اتفاقي كه چند روز پيش رخ داد.

ماجراي گروگانگيري چه بود؟ واقعا دامادتان را به‌خاطر گرفتن چك و سند خانه ربوديد؟

اصلا گروگانگيري در كار نبود. ما مدت‌ها به‌دنبال ناصر مي‌گشتيم چرا كه از حدود يك‌ماه پيش او ناگهان ناپديد شد. حتي ما در اداره آگاهي گم شدن او را اعلام كرديم و پرونده تشكيل داديم. در اين مدت‌ هم به‌دنبال او بوديم. هم من مي‌خواستم او را پيدا كنم و هم خواهرم كه همسر اوست. من چند‌ماه پيش كه ناصر به پول احتياج داشت 35ميليون تومان به او دادم. او هم در ازاي آن 7چك 5ميليوني داد. تا قبل از اينكه ناپديد شود، 3فقره از چك‌ها پاس شد اما وقتي ناپديد شد، چك هم برگشت خورد.

بارها برايش پيام فرستادم كه سر قولش بماند و پولي را كه قرض گرفته پس بدهد. اما مي‌گفت كه چون در بانك شعبه پلاسكو حساب داشته و به‌خاطر حادثه پلاسكو، مداركش گم شده فعلا نمي‌تواند پولي به من بدهد تا اينكه حدود يك‌ماه پيش ناپديد شد. من و خواهرم در اين مدت همه جا را به‌دنبالش گشتيم تا اينكه سه‌شنبه هفته گذشته باخبر شديم قرار است از ايلام با هواپيما به تهران برگردد. براي همين آن روز راهي فرودگاه شديم ولي هر چه منتظر مانديم خبري از او نشد. در راه بازگشت به خانه بوديم كه متوجه خودروي پرايدي شديم كه ناصر داخل آن نشسته بود. چراغ زديم و خودرو توقف كرد. اينكه گفته شده ما به او حمله كرديم و ناصر و دوستش را كتك زديم، صحت ندارد و دروغ است. اگر كتك زديم، حتما پزشكي قانوني مي‌تواند اين را ثابت كند. بعد از اينكه ماشين توقف كرد، خودم پياده شدم و به سمت ماشين رفتم و به دامادمان گفتم كه چرا بدهي‌اش را پرداخت نمي‌كند. به او گفتم كه اين جواب محبت من نيست. بعد هم خودش از ماشين پياده شد و سوار ماشين ما شد و به خانه‌اش رفتيم.

به خانه خودش رفتيد؟

بله. همان خانه‌اي كه حدود 6سال پيش در منطقه ما خريد و همانجا با خواهرم زندگي مي‌كردند. خانه‌اي كه فقط چند كوچه با خانه شهلا جاهد فاصله داشت. اگر ما قصد آدم‌ربايي داشتيم، آيا او را به خانه خودش مي‌برديم؟ فيلم و مداركش هم هست كه آن شب با خنده و خوشحال داخل خانه نشسته و چاي مي‌خورد. چطور مي‌شود كه يك نفر را از ماشين در حال حركت دزديد و بعد به خانه خودش برد و به او اجازه داد كه با پسرش تماس بگيرد و درخواست كمك كند؟ اينهايي كه ادعا شده با عقل جور درمي‌آيد؟ هيچ‌كدام از اينها صحت ندارد. حتي زماني كه مأموران به خانه آمدند، ناصر در حال خنديدن بود.

ناصر و خواهر شما چطور با هم آشنا شدند؟

حدود 6سال پيش بود. خواهرم كه از شوهرش جدا شده بود با دو دخترش تنها زندگي مي‌كرد و با كار كردن در خانه مردم خرج زندگي‌اش را درمي‌آورد تا اينكه ناصر او را در شهر ري ديد و از همان زمان اصرار داشت كه با او ازدواج كند. همه ما مخالف اين ازدواج بوديم. راستش من از بچگي با شهلا جاهد دوست بودم و در يك محل زندگي مي‌كرديم. براي همين هيچ‌يك از اعضاي خانواده نمي‌خواستيم كه خواهرم تن به اين وصلت بدهد. اما خواهرم مي‌گفت كه ناصر با قرآن جلو آمده و او آنقدر اصرار كرد كه خواهرم به او جواب مثبت داد. ابتدا صيغه يكساله كردند و تا 4سال تمديد شد تا اينكه بالاخره صيغه 50ساله بين‌شان خوانده شد.

گفتيد از بچگي با شهلا جاهد دوست بوديد. نظر آنها درباره اين ازدواج چه بود؟

از وقتي كه فهميدند ناصر با خواهرم ازدواج موقت كرده، ديگر حتي جواب سلام ما را هم نمي‌دادند. مي‌گفتند كه بايد دعا كنيم خواهرم به سرنوشت شهلا و زنده‌ياد لاله سحرخيزان دچار نشود.

در اين مدت رابطه خواهرتان با ناصر چطور بود؟

مشكلي نداشتند تا اينكه اين اتفاق‌ها رخ داد. دختران خواهرم دم بخت هستند و بعد از اين ماجراها ديگر جرأت نمي‌كنند از خانه بيرون بروند. ادعاهايي كه مطرح شد، به آبروي ما لطمه زد.

به روز حادثه برگرديم، بعد از اينكه مأموران وارد خانه شدند چه اتفاقي افتاد؟

همه ما را به اداره آگاهي بردند. اولش مي‌گفتند كه گروگانگيري است ولي وقتي پرونده به دادسرا رفت و قاضي شهرياري، سرپرست دادسراي جنايي تهران، با خواهرم و ناصر جداگانه صحبت كرد، فهميد كه ماجرا چيست و گفت كه اختلاف خانوادگي بود. اصلا گروگانگيري در كار نبوده و همه ما را آزاد كرد. اگر گروگانگيري بود، ما آزاد مي‌شديم؟ به‌نظر ما همه اين ماجرا نقشه‌اي از پيش طراحي شده بود كه با آبروي ما بازي شود. دامادمان براي پسرش پيامك فرستاد و مدعي شد كه او را ربوده‌ايم و بعد پاي پليس وسط كشيده شد و همه اين اتفاقات باعث شد كه به آبروي ما لطمه بخورد.

پرونده‌تان به كجا رسيد؟

اصلا پرونده‌اي تشكيل نشد و قاضي وقتي حقيقت را فهميد، به ماجرا خاتمه و مهلت داد كه ناصر هر چيزي كه داخل خانه دارد پس بگيرد و تكليف خواهرم را روشن كند.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۶
انتشار یافته: ۱۹
این آقا واقعا مشکل دارد. ازقضات محترم خواهش می کنیم در خصوص نقش ایشان در قتل همسر اولش مجددا دستور تحقیق بفرمایند.
خشم و هیاهو...
بابا این خیلی داغونه
کسی که در شرح ماجرا نیست نمیتواند قضاوت درستی بکند اما این اقا ناصر یه ریگی به کفشش هست
يعني قحط الرجال شده همه گير دادن به ناصر محمد خاني؟ فك كنم آخرش يه نفري نسل همه خانم ها رو منقرض كنه
این موجود نمی تونه بی دردسر زندگی کنه...
ناصر محمد خانی گم شده بود؟؟؟؟ یعنی جالبه چقدر قشنگ داستان سر هم میکنه. بعد 35 میلیون قرض گرفته بود...
بابا بیخیال...
این بابا دونفر رو زیر خاک کرده‌ .الانم داره آزاد میچرخه. واقعا متاسفم برای کسی که گول چنین موجودی رو بخوره.
خواهرشان را در خیابان دیده و درخواست ازدواج کرده ولی از بچگی با شهلا جاهد دوست بوده ! دنیا چقدر کوچکه ، همه به هم میرسن به طور اتفاقی !! ، ناصرخان محمدخانی هم که دیگه سنگ تمام گذاشته ، یکی عروجعلی رو بگیره
حیف ورزشکار که روی همچین افرادی گذاشته شود ،آن ازمرگ همسرش واعدام زن صیغه ای واین ازداستان زن صیغه ای جدید وخدامی داند چقدرآرتیست بازی هایی که رسانه ای نشده
چون در بانك شعبه پلاسكو حساب داشته و به‌خاطر حادثه پلاسكو، مداركش گم شده فعلا نمي‌تواند پولي به من بدهد تا اينكه حدود يك‌ماه پيش ناپديد شد!!!یه سئوال داشتم حادثه ساختمان پلاسکوکی بوده ؟
پاسخ ها
مجتبی
| Germany |
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۴
برای منم همین سوال شد!!!
این چرا همش صیغه می کند ؟ چرا ازدواج دائم نمی کند ؟ ایشون با قرآن جلو می روند بعد صیغه می کنند ؟ آقا ناصر بیا دست بردار بیا آدم خوبی بشو دیگه بزرگ شدی بسه دیگه
توی قضیه قتل زن اول نکته ای مقفول مانده و ان اعتراف اولیه قاتل و بعد عدم اعتراف باید بفهمید یعنی چی ...محمد خانی شیطانی بیش نیست....
فرق یک رسانه عمومی با یک رسانه زرد چیست؟
یک نفر سالها پیش مدتی عضو تیم ملی فوتبال بوده. حالا اکثز همدوره های او به کلی فراموش شده اند.
چرا مردم را با خبرهای زندگی کسی که هیچ نقشی در جامعه ندارد مشغول می کنید؟
خیلی جالبه اون موقع که هنوز ماجرای پلاسکو اتفاق نیفتاده بود ! جل الخالق ! اینها یکی از یکی دروغگوترند . هم خانومه هم ناصر محمد خانی . جا داره قاضه مجددا پروندشون رو به جریان بندازه و جفتشون رو به جرم دروغگویی آشکار و بازی با افکار عمومی بندازه زندان
این قوانین ضعیف این کشور است که به امثال انگلهایی مثل ناصر محمد خانی اجازه دهد با آبرو و زندگی بقیه بازی کند تا بحال دو نفر بخاطر هواس بازی یک فوتبالیست عیاش به کام مرگ رفته اند برای سیستم قضایی این کشور احساس تاسف می کنم
یک ورزشکار با رفتاری خارج از عرف دچار چه مشکلاتی میشه
خدا اخر و عاقبت همه مون را به خير كنه
اين همه حاشيه....
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان