بازدید 3721
۲
در پشت صحنه voa چه گذشت؟

حجازی تهدید به مرگ شد!

یکی از دوستان مشترک حجازی به نام مجید که در پشت درب ورودی استودیوی VOA در وین منتظر این دو بود، وقتی با تهدیدهای این افراد روبه‌رو شد، بر خلاف حجازی به شدت ترسید و جالب این که تصمیم گرفت تا از پلیس بخواهد که اسطوره‌ فوتبال ایران را ساپورت بیشتری کنند.
کد خبر: ۶۴۳۲۱
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۸۸ - ۱۵:۳۳ 15 September 2009
وین، خیابان رونااین زل، روبه‌روی ساختمان سازمان ملل، استودیوی شبکه تلویزیونی صدای آمریکا!
بالاخره ناصر حجازی و خشایار محسنی قبول کردند تا در برنامه ورزشی این شبکه تلویزیونی شرکت کنند. از آن سو نیز مسئولان این شبکه قول داده‌اند تا با توجه به موضوع ورزشی بودن برنامه، تنها درباره ورزش و عملکرد لژیونرهای ایرانی در اروپا بحث و گفت‌وگو شود.

به گزارش گل؛ در طول برنامه مجری و همین طور بینندگان سیاسی برنامه، تلاش کردند تا به هر نحوی شده ناصر حجازی (مدیر فنی باشگاه دی استرادا) را به سوی مسایل سیاسی سوق دهند و حتی کار تا جایی پیش رفت که برخی از بینندگان با اهداف خاص از حجازی و محسنی خواستند تا مواضخشان را نسبت به رویدادهای سیاسی ایران مشخص کنند.

این ماجراها حتی تا پایان برنامه و در استودیوی VOA نیز ادامه داشت. مجری برنامه و دست‌اندرکاران این شبکه تلویزیونی بار دیگر وارد بحث‌های غیر ورزشی شدند و از ناصر حجازی خرده گرفتند که شما که در ایران از برخی از مسائل انتقاد می‌کنید، چرا در این برنامه هیچ صحبتی درباره مشکلات فوتبال ایران نکردید؟ چرا از کسی انتقاد نکردید و چرا نگفتید که عوامل افت فوتبال ایران چیست؟

حجازی که کاراکتری خاص دارد، بدون رودربایستی با سخن نه چندان جالبی پاسخ آنها را چنین داد: شما درست می‌گویید. من در ایران چهره یک کارشناس منتقد را دارم. حتی گاه از مسئولان و مقامات انتقاد می‌کنم، اما امروز همه چیز فرق می‌کند. آنجا وطن من است حتی اگر انتقاد می‌کنم از روی دلسوزی است و دلم می‌خواهد همه چیز درست شود. وضعیت اینجا فرق می‌کند. من عاشق ایران هستم و دلم نمی‌خواهد که برخی مقابل چشم دشمنان ایران منم را سوژه کنند و با استفاده از من عیله کشورم سوژه به دست آورند. صحبت کردن در درون و بیرون از ایران را نمی‌شود یکی کرد. حتی وقتی در داخل ایران باشم و انتقاد کنم، کسی چیزی نمی‌گوید و من حرفم را می‌زنم ولی شما می‌خواهید من در خارج از ایران علیه کشورم صحبت کنم تا دشمنان ایران از این موضوع سوءاستفاده کنند. من کشورم را دوست دارم و هرگز درباره ایران حرفی نمی‌زنم.

یکی دیگر از مسئولان VOA با پیش کشیدن بحث مشکلات ورزش ایران، تلاش کرد با عصبی کردن این دو صحبت‌های جدیدی مطرح شود. محسنی که حتی در طول برنامه زنده تلویزیون نیز خودش را یک ایرانی ناسیونالیست معرفی کرده بود، در پاسخ گفت: من و ناصر خان، عاشق ایران هستیم. ما وطن‌پرست هستیم و در همه این مدت به صراحت این موضوع را اعلام کرده‌ایم. شما هم بهتر است شعارهای برنامه‌تان را عوض کنید. شما صحبت از دمکراسی می‌کنید. می‌گویید هر کسی در بیان افکار و نظریاتش آزاد است، اما در این مدت، هر اتفاقی افتاد تا ما علیه ایران و فوتبال ایران صحبت کنیم. در هر خانواده‌ای اختلاف نطر هست، ولی مهم این است که در مملکت ما همه مردم عاشقانه ایران را دست دارند و هرگز دلشان نمی‌خواهد تا دشمنان در برخی از مسائل دخالت کنند.

مسئولان VOA که در این برنامه به اهدافشان نرسیده بودند، خیلی زود بحث را عوض کردند: همین چند وقت پیش بود که یک خواننده سنتی و حتی دوچرخه‌سوار آمدند و صحبت‌هایی انجام دادند و جالب این که آنها بر خلاف شما از وضعیت ایران دلخور بودند، چرا شما صحبتی نکردید؟ مگر شما از وضعیت ایران خبر ندارید؟ حجازی و محسنی که می‌دانستند مسئولان این برنامه اهداف خاصی را دنبال می‌کنند، تصمیم گرفتند استودیوی VOA را در وین ترک کنند.

هنوز حجازی و محسنی پایشان را از استودیو بیرون نگذاشته بودند که زنگ موبایلشان شروع شد. تماس اول با تلفن دستی محسنی بود، اما او تلاش کرد تا با توجه به شرایط خاص حجازی صحبتی نکند. یکی از تلفن‌های استودیو که مدام زنگ می‌خورد با کسی کار نداشت جز ناصر حجازی. یکی از مسئولان استودیو وقتی متوجه شد که گروهی از ایرانیان علاقه‌مند هستند تا صدای اسطوره فوتبال کشورشان را بشنوند، حجازی را فراخواند. در آن سوی خط، صحبت‌هایی رد و بدل شد که برای ناصرخان چندان جالب نبود!

تلفن‌ها ادامه داشت...گروهی از منافقین حجازی را متهم به خیانت کرده بودند و کار تا جایی پیش رفت که منافقین و وطن‌فروشان حجازی را تهدید به مرگ کردند.

یکی از دوستان مشترک حجازی به نام مجید که در پشت درب ورودی استودیوی VOA در وین منتظر این دو بود، وقتی با تهدیدهای این افراد روبه‌رو شد، بر خلاف حجازی به شدت ترسید و جالب این که تصمیم گرفت تا از پلیس بخواهد که اسطوره‌ فوتبال ایران را ساپورت بیشتری کنند.

جالبترین نکته درباره حجازی در جایی بود که او کوچکترین نگرانی در این مورد نداشت. حجازی با شوخی و خنده درباره اتفاقات VOA صحبت می‌کند و محسنی نیز از خاطرات جالبش درباره لگدمال کردن پرچم اسرائیل در ورزشگاه سخن می‌گوید.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
البته ما که می دونیم ناصر حجازی تهدید به مرگ شده.
زنده باد ايرانى وطن پرست ناصر خان حجازى
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار