براي بررسي پشت صحنه جريان رأي اعتماد به وزراي دولت دهم به سراغ دكتر حدادعادل رفتيم، وی اعتقاد دارد كه مجلس بناي چوب لاي چرخ دولت گذاشتن نداشته است. از جمله حاشيه هايي كه در جريان رأي اعتماد به دولت در بهارستان جلوه بسیاری داشت شعر خواني برخي از نمايندگان بود كه خود كشكولي شد از اشعار ناموزون؛ در اين باب ریيس كميسيون فرهنگي مجلس معتقد است كه شعر خواندن در مجلس بيشتر از آنكه اسباب تأثير شود، اسباب تفريح است و اساسا مجلس جاي شعر نيست و شاعر نيز در مجلس بايد سكوت كند، زيرا فضاي مجلس داغتر از آن است كه گل شعر بتواند در آفتاب سوزان آن دوام بياورد و رشد کند.
جريان رأياعتماد به وزراي دولت دهم، بهعنوان آخرين گام در فرآيند انتقال دولت نهم به دولت جديد را چگونه دیدید؟
کشور ما چند ماهي است حالت انتقال در مديريت اجرايي را تجربه ميكند. از مدتي قبل از انتخابات رياستجمهوري شرايط خاصي بر كشور حاكم شده بود. البته اين وضعیت در هر دولتي پيش ميآيد، اما امسال انتخابات، هم مقدماتش با تبليغات گسترده، و شور و هياهو همراه بود و هم حوادث پس از انتخابات كه خصوصا در ماههاي خرداد و تير رخ داد شرایط خاصی ایجاد کرد. در ماههاي اخير به علت حوادث سياسي و آشوبهاي خياباني كه در بخشي از تهران رخ داد، تصويري از جمهوري اسلامي ترسيم شد كه عدم ثبات و نوعي تزلزل را القا ميكرد، در خارج از كشور چون فضاي رسانهاي در دست دشمنان كينهتوز انقلاب است، اين عدم ثبات بيشتر القا و تبليغ ميشد؛ بهطوري كه دوست و دشمن تحت تأثير اين شرايط قرار گرفتند. قبل از آن ايران نماد ثبات در منطقه بهشمار ميرفت و در مقايسه با كشورهاي منطقه جمهوري اسلامي ايران مظهر ثبات بود. در جریان حوادث بعد از انتخابات، دشمنان انقلاب از اينكه يك علایمي برخلاف اين مشاهده كردهاند، شاد بودند. در داخل هم بعضی از جريانات ميل داشتند و دارند كه اين عدم ثبات تشديد شود و ادامه يابد.
مقام معظم رهبري با توجه به بر عهده داشتن مديريت كلان كشور، در اين شرايط چه نقشي را ايفا كردند؟
طبیعی است در چنين شرايطي بايد اين اتفاقات تدبير و مديريت ميشد و طبعا مديريت كلان كشور در درجه اول با رهبري است؛ ايشان و مسئولان نظام با درك اين واقعيت سعي كردند اين دوران انتقال سپری شود و مراحل قانوني تشكيل دولت دهم در وقت خودش طي شود و رسيدگي به شكايات انتخابات و اعلام رسمي نتیجه انتخابات شايد سختترين گام در اين مرحله بود. بعد از آن مرحله تنفيذ فرا رسيد كه آنهم با متانت برگزار شد و تحليف هم در مجلس صورت گرفت و تنها حلقه باقیمانده اين زنجير كه اتصال را كامل ميكرد، رأياعتماد به وزرا در مجلس بود كه مرحله پر تنشي بهنظر ميرسيد. در اين فاصله اتفاقات تأسفباري از جمله نصب و عزل آقاي مشايي رخ داد كه باعث تنشهايي در درون اصولگرايان شد. پيامدهاي داستان آقاي مشايي در معرفي كابينه هم مشاهده شد؛ چه در آن دسته عدهاي از وزرا که كنار رفتند و چه در آن عده که معرفي شدند. اتفاق غيرمنتظره ديگر معرفي سه وزير زن بود كه آن هم امواجي را در تهران و قم بهوجود آورد. رفتار مجلس در دادن رأياعتماد به دولت را در چنين چشماندازي بايد ديد.
با اشاره به حوادث داخلي و خارجي كه پس از انتخابات رخ داد و اتفاقات غيرمنتظرهاي كه از آن نام برديد، ميتوان گفت كه مجلس براي رأياعتماد به وزراي پيشنهادي دولت دهم به نوعي تحت فشار بوده است؟
تعبیر «تحت فشار» درست نیست، باید بگوییم مجلس واقعنگر بود و با اين واقع نگري رأياعتماد به وزراي دولت دهم داد، اين شرايط بصيرتي به عموم نمايندگان ميداد كه در تصميم نهايي آنان تأثير داشت.
پس با اين اوصاف اگر ملاحظات ايجاب كند، اصطلاح وكيلالدوله را هم ميتوان براي نمايندگان بهكار برد؟
اين نوع برچسبها خاص شما جوانان است كه بهسرعت چنين اصطلاحاتي را بهكار ميبريد.
حرف برخی سياسيون هم هست؟
حرفهاي سياسيوني است كه حرفهاي جوانپسند ميزنند.
اما بعضا نمايندگان مجلس همچنين اصطلاحاتي بهكار ميبرند؟
وقتي دولت از ملت باشد، وكيل بايد هم به دولت كمك كند و هم در خدمت ملت باشد، تقابل ملت و دولت اساسا تقابل اصيلي نيست وقتي ما يك دولتي را قبول داشته باشيم حالا هر دولتي باشد (منظورم بهطور اخص دولت آقاي احمدينژاد نيست)، اگر نمايندگان مجلس آن دولت را خدمتگزار بدانند، بايد راه را براي آن دولت باز كنند.
برخي از نمايندگان پيامي را به نقل از رهبري مبني بر انجام توصيه براي رأياعتماد به وزراي پيشنهادي دولت دهم نقل ميكردند. اصل ماجرا چه بود؟
نقل قولي كه از مقام معظم رهبري در ضمن رأياعتماد در صحن مجلس مطرح شد، به يك معنا حرف جديدي بود. نگاه رهبري همیشه اين بوده كه بهعلت مصلحت نظام، علاقه داشتند دولتها هرچه زودتر و کاملتر تشكيل شود. اینبار شرایط ناشی از حوادث بعد از بیستودوم خرداد ايجاب ميكرد كه ما از بعضي از سختگيريها كه در جاي خود منطقي بود، ولي در چشمانداز حوادث اخير غيرمنطقي بود پرهيز كنيم. مجلس با درك اين واقعيت پرونده اين رأياعتماد را باز كرد.
لطفا درخصوص نقش مقام معظم رهبري در تشكيل كابينه دولت دهم دقيقتر توضيح دهيد؟
سخن رهبري اين بود كه مصلحت است كه قطار دولت از ايستگاه خارج شود (تعبیر از بنده است) و اين در واقع پيامي است كه همه گفته و ناگفته در مجلس درك ميكرديم. اگر ما سختگيري ميكرديم و فرضا از بیستویک وزير ده تا دوازده نفر از آنان رأياعتماد نميآوردند و اينكار باعث ميشد كه هيئت دولت شكل نگيرد. اينكار، با هر نیتی صورت میگرفت، صحيح نبود، زيرا تفسير محافل داخلي و خارجي اين میشد كه ايران هنوز از تنشهاي بعد از انتخابات بیستودوم خرداد خارج نشده و در نهايت اينكار صددرصد به زيان نظام بود. رهبري در اوايل امر، قبل از اينكه اعضاي كابينه به مجلس معرفي شوند توصيهاي كرده بودند مبنی بر اینکه اگر مجلس ميخواهد سختگيري كند، آن را در بعد دیانت و درستی و انقلابي بودن انجام دهد. مقام معظم رهبري توصيه كرده بودند كه اگر مجلس به كارآمدي يك وزير شك دارد، ولي ریيسجمهور معتقد است كه ميتواند با آن وزير كار كند، مجلس قول ریيسجمهور را مهم بداند؛ زيرا در نهايت آنها با هم ميخواهند كار كنند. البته اين به اين معنا نبود كه حتما به هركس كه ریيسجمهور معرفي ميكند، رأياعتماد داده شود، ولي نظر رهبري اين بود كه در محاسبه كارآمدي يك وزير اظهارنظر ریيسجمهور را كه ميخواهد با آن وزیر كار كند عاملي مهم تلقي کنید. اين توصيه كمابيش به نمايندگان منتقل شده بود. در جریان رأی اعتماد زمزمههايي مبني بر احتمال عدم رأياعتماد مجلس به شش تا هشت نفر از وزرا وجود داشت. اين باعث شد دولت نگران شود. در این حال رهبري با انتقال پيام دیگری به نمايندگان خواستند كه نمايندگان بدانند كه رهبري تمايل دارد وزرا رأياعتماد بياورند و مجلس را متوجه ضرورت تشكيل كابينهاي بكنند كه معرف اقتدار دولت باشد.
مسئلهاي كه در ابتدا بايد به آن توجه داشت اين است كه رهبري تأكيد داشتند كه اين پيام من بهعنوان تكليف به نمايندگان نيست، يعني رهبري هيچ دستوري به مجلس نداده و در نتيجه مخالفت مخالفان و رأي مخالف دادن آنها بهمعناي مخالفت با ولايت فقيه نيست، يعني رهبري نخواستند عنوان حكم حكومتي مانع روند قانوني مجلس شوند و منتها رهبري بهعنوان ديدهباني كه در يك نقطه مرتفعي ايستاده و از حوادث دور و نزديك كه اتفاق ميافتد، آگاه هستند خواستند نظر خود را به نمايندگان منتقل كنند و مجلس هم با درك مصلحتانديشي رهبري اين پيام را جدي گرفت.
منصفانه بگویيد رای اعتماد مجلس به هیجده وزیرنتيجه پيام رهبري، دفاع ریيسجمهور و يا دفاع خود وزرا بود؟
اگر پيام رهبري نبود تعداد بيشتري از وزرا احتمالا پنج يا شش نفر از آنها رأياعتماد نمي آوردند.
مي دانيد چه وزرايي به جمع كساني كه رأياعتماد نياوردهاند اضافه ميشدند؟
بيان اسامي ضرورتي ندارد و اساسا همان افرادي كه رأيشان نزديك مردودي بود، ميافتادند. رهبري سوءنيتي در سختگيري نمايندگان سراغ نداشتند و دقت در صلاحيت و كارآمدي وزيران را حق مجلس ميدانستند، ولي ايشان به مجلس پيام دادند كه در شرايط فعلي تشكيل يك دولت مقتدر به سود كشور و نظام است. نمايندگان هم با تمكيني كه در مقابل پيام رهبري داشتند و دارند این نظر رهبری را هم مطاع دانستند، نتيجه خوبي هم گرفته شد و دولت شكل گرفت.
يكي از ايرادهايي كه دولت نهم داشت، جابهجايي وزرا و مديران بود كه يكي از مسببان آن رأياعتماد مجلس هفتم به دولت نهم بود. آيا فكر نميكنيد، دوباره اين اتفاق بيفتد و ماجراي تغيير وزرا دولت نهم در اين دولت هم ادامه يابد؟
با اين آقاي دكتر احمدينژاد هيچچيز قابل پيشبيني نيست و همهچيز ممكن است. حالا بعضي اين موضوع را حسن آقاي احمدينژاد ميدانند و بعضي عيب ايشان، و در اين جهت هيچ بعيد نيست كه ايشان شش ماه ديگر بهترين وزير خود را عوض كنند. آقای احمدینژاد همیشه به قول خودشان شگفتیساز هستند.
واكنش مجلس به معرفي وزراي زن از سوي ریيسجمهور چگونه بود؟
معرفی وزرای زن غيرمنتظره بود و در واقع همه را غافلگير كرد و در پی این امر مطلبي نبود كه از چند ماه پيش مطرح شده باشد و اذهان آمادگي آنرا داشته باشند. بهطور طبيعي صفبنديهايي بهصورت موافق و مخالف پيرامون اين موضوع شكل گرفت. در اينجا دو نظر وجود داشت، يكي نظر بعضی از مراجع تقليد بود كه وزیر شدن زنان را از جهاتي جايز و به مصلحت نميدانستند، نظر دیگر هم نظری بود که رییسجمهور در مجلس به تفصیل درباره آن توضیح داد. استدلال ايشان اين بود كه نيمي از جمعيت كشور را خانمها تشكيل ميدهند و اين روزها خانمها خيلي جدي درس ميخوانند و وارد عرصه خدمت ميشوند و شايد ما تنها كشوري باشيم كه دو سوم ورودي دانشگاهها را خانمها تشكيل ميدهند و امروزه در بسياري از بخشهاي حكومت افزايش روزافزون حضور زنان محسوس است و زنان كارآيي و كارآمدي خود را نشان دادهاند و چهره دستگاه حكومتي كه تا حالا مردانه بوده بهسرعت در حال تغيير است. برخلاف سنت چند دهه گذشته که خانمهاي تحصيل كرده غالبا معلم و پرستار ميشدند، امروز به عرصههاي ديگر هم ورود پيدا کردهاند. آقاي احمدينژاد معتقدند كه ما بايد بار مشكلات كشور را به دست خانمها و آقايان معتقد به انقلاب و دلسوز نظام از زمين برداريم.
رأياعتماد دادن مجلس به وزراي پيشنهادي زن بهطور کلی تحت تأثير چند عامل بود، از يك طرف تمايل مجلس به رعايت نظر مراجع در کار بود. مجلس يك مجلس اصولگرا است و به نقش مرجعيت در انقلاب و پيدايش آن و حفظ بقای آن وقوف دارد. مجلس نميخواهد كار خلاف شرع انجام دهد. البته اين مسئلهاي نبود كه تمام مراجع بر سر آن اتفاق نظر داشته باشند. عدهای از نمايندگان نيز اين دغدغه را داشتند كه رأياعتماد ندادن مجلس به هر سه وزير پيشنهادي زن ممکن است در داخل كشور اينگونه تلقي شود كه زن هرگز نميتواند وزير شود. در خارج كشور هم ممكن بود دشمنان انقلاب بهانهاي براي اين بهدست بياورند و تبلیغ کنند که در اسلام به زن بهعنوان شهروند درجه دوم نگاه ميشود و بخواهند براي قرار دادن زنان در مقابل اسلام در اينخصوص برنامهريزي كنند. بالاخره با درنظر گرفتن اين واقعيتها و بررسي صلاحيتها و پيامدهاي مثبت و منفي و خصوصا شخصيت ممتاز خانم وحيد دستجردي، ایشان رأياعتماد كسب كرد و دو وزير زن ديگر رأياعتماد نياوردند.
در مورد خانم وحيد دستجردي وضعيت چگونه بود؟
اگر صلاحيتهاي فردي خانم دكتر وحيد نبود نتيجه رأيگيري غير از این ميشد. هركس نطق خانم دستجردي را در مجلس شنيد تصدیق كرد كه بهترين نطق در بين وزرا نطق ايشان بوده است.
اين خانم در شانزده سالگي وارد دانشکده پزشكي شده و هوش و استعداد هم در خانواده آنها موروثي است و پدر ايشان سالها عهدهدار اداره هلال احمر بوده و نزد مراجع نيز فردي محترم شمرده ميشده است و پدر بزرگ اين خانم مرحوم وحیددستگردی در تاريخ ادب معاصر نزد اهل ادب يك شاعر توانا و یک چهره ماندگار است. اين خانم دو دوره نماينده مجلس بوده آن هم يك نماينده فعال و نقش ايشان در استيضاح آقای عبدا... نوري فراموش نميشود.
آنچه در جريان رأياعتماد در رسانه هم آمده بود انتقاد جدي بهنحوه تعامل دولت و مجلس در جریان رأیاعتماد بود؟
چرا راحت صحبت نميكنيد، بگویيد دولت سعي داشت روي رأي نمايندگان تأثير بگذارد.
بهنظر ميرسد اكثر نمايندگان با معاون پارلماني دولت چندان تعامل خوشايندي ندارند و يا لااقل پالسهاي مثبتي بينشان رد و بدل نمي شود؟
ولي معاون پارلماني تعامل خوشايندي با اكثر نمايندگان دارد. آقاي رحيمي كار خود را ميكند و بهعنوان معاون امور مجلس ریيسجمهور در تأمين مقصود ايشان تلاش ميكند تا آن چيزي كه ریيسجمهور از مجلس ميخواهد به دست بيايد. اساسا هر معاون امور مجلسي كارش همين است و آقاي رحيمي هم سعی میکند تا وظيفهاش را به انجام برساند.
پس تأثيرگذاري دولت بر مجلس به چه شكل بوده است؟
خوب است بدانید اساسا در مجلس ارادهاي براي مخالفت با دولت وجود نداشت، يعني اين مجلس، مجلسي نبود كه بخواهد چوب لاي چرخ دولت بگذارد و اصلا قبل از قضيه آقاي مشايي و در اوايل تيرماه اگر از مجلسيها نظرشان را در مورد كابينه ميپرسيديد، ميگفتند تلاش ميكنيم بيشتر وزرا رأي بياورند. ولي اتفاقهايي افتاد که به آنها اشاره كرديم و سبب شد يك مقداري نمايندگان دچار مشكل بشوند که يكي داستان آقاي مشايي و ديگري مسئله معرفي وزراي زن بود والا مجلسيها شمشيري براي بريدن سر كابينه تيز نكرده بودند. از سوي ديگر در شرايط طبيعي و عادي انصافا باید گفت دولت هم كابينهای ضعيف معرفي نكرد، آقاي احمدينژاد نسبت به سال هشتادوچهار كسي است كه چهار سال تجربه رياستجمهوري دارد و نيروهاي بهتر و بيشتري را شناخته است.
با اين اوصاف يعني اعضاي كابينه دولت دهم بهتر از اعضاي دولت نهم هستند؟
نميگويم خيلي زياد از آنها قويترند، ولي بهنظر میرسد كابينه دولت دهم از لحاظ كارآمدي بهتر از كابينه قبلي است.
آیا دولت در جريان رأياعتماد به وزرا تأثيرگذار بوده است؟
بله، دولت در اين چند روز در اوج فعاليت بود تا نمايندگان را متقاعد كند كه به وزرا رأي بدهند، مثلا به وزراي پيشنهادي ميگفتند تا جايي كه ميتوانيد با نمايندگان صحبت كنيد كه اين خود يك راه تأثيرگذاري مجاز است.
آيا به كسي هم هديه داده ميشد؟
به من كسي هديه نداده است.
درخصوص آقاي محرابيان ظاهرا با ايشان شما صحبت كرده بوديد؟
بله، بنده با آقاي محرابيان صحبت كردم و درخصوص سخناني كه در مورد ايشان زده ميشد مفصل صحبت كردم و ايشان توضيحاتي به من داد كه مفيد بود و بنده نيز توضيحات ايشان را با ساير نمايندگان مطرح كردم و باز دوباره حرفهاي نمايندگان را به شكل ديگري به اطلاع وي رساندم.
برخي از نمايندگان سخنان تندي در مورد آقاي بهبهاني مطرح كردند؛ در اين باب نظرتان چيست؟
آقاي بهبهاني را بنده قبل از وزير شدنشان ميشناسم و سخنان منفي عليه ايشان را هم بهصورت مفصل و دقيق شنيدهام، ولي در جنب اين مباحث كساني هم در مجلس بودند که خلاف اين صحبتها را ميگفتند. آنها افراد متدين و مورد وثوق ما بودند. بنده در اين مورد هم سعي كردم حرف آنها هم در مجلس شنيده شود.
چرا آقاي عليآبادي رأياعتماد نياورد؟
دلايل زيادي داشت كه از میان آنها به دو دليل اشاره ميكنم، يكي اينكه به آقاي عليآبادي بهعلت نتايج المپيك لطمه خورد، اگر وزارت ورزش داشتيم وزیرش قطعا استيضاح ميشد. احتمالا اگر ايشان بهجاي تربيتبدني در وزارت راه يا مسكن فعاليت ميكرد، رأي ميآورد و از سوي ديگر نمايندگان نظر مثبتي در مورد آقاي فتاح داشتند و كارهاي او را مثبت ارزيابي ميكردند.
علت كنار گذاشتن آقاي فتاح از وزارت نيرو چه بود؟
در اينخصوص قولها متفاوت است، بعضيها ميگويند ریيسجمهور از مدتها پيش بهشیوه مدیریت آقای فتاح انتقاد داشتند و بعضيها مسئله تغيير ايشان را به داستان آقاي مشايي مرتبط ميكنند.
شما يكي از چهار نفري هستيد كه در رأيگيري حضور نداشتند، علت اين موضوع چه بود؟
اين از عجايب است زیرا من در چند هفته اخیر و خصوصا در هفته رأیاعتماد، برای حصول نتیجه مناسب و معقول یکسره در تلاش بودم، متأسفانه نتوانستم در رأیگیری شرکت کنم، در روز پنجشنبه جلسه مهمي داشتم و به اين دليل جلسه را روز پنجشنبه گذاشته بودم كه فكر ميكردم رأيگيري حداكثر روز چهارشنبه تمام ميشود. در آن روز تصميم گرفتم در ابتداي جلسه شركت كنم و بعد خود را به مجلس برسانم و با شروع نطق آقاي احمدينژاد كه احتمال ميدادم حدود پنجاه دقيقه صحبت كند حركت کردم. ايشان کوتاه صحبت کردند و گویی یک فرود اضطراري در نطق داشتند.
بنده هم در راه به شلوغي خيابانها برخورد كردم و وقتي كه به ديوارهاي بهارستان رسيدم، از طريق تلويزيون ماشين متوجه شدم که صندوقها را براي شمارش بردند، در اين شرايط ديدم قدم گذاشتن در داخل صحن مسئلهساز است. البته ميدانستم حضورم تغييري در نتایج بهوجود نميآورد.
نمايندگان اقليت در ابتداي حوادث پس از انتخابات دولت را نامشروع اعلام كردند، اما شاهد بوديم كه در جريان رأياعتماد حضوري جدي داشتند و خيلي از آنان در مخالفت با وزرا سخن گفتند؛ اين رفتار را چگونه تحليل ميكنيد؟
در حال حاضر نامشروع بودن دولت از زبان نمایندگان اقلیت شنیده نمیشود و صحبتهای مخالف نمایندگان اقلیت امری طبیعی است.
البته به همان اندازه هم اكثريت در مخالفت صحبت كردند و كساني مثل زاكاني و اكرمي كه جزو اقليت نيستند و در مخالفت دستكمي از اقليت نداشتند، اگر ميخواهيد رفتار پشت صحنه اقليت را ببينيد، بايد به تعداد آرای مثبت به وزرا دقت كنيد تا مشخص شود تصميم فراكسيون اقليت چه بوده است.
لطفا منظورتان را يك مقدار بيشتر توضيح دهيد؟
آقاي وحيدي كسي بود كه هيچ مخالفي نداشت و اقليت هم دليلي بر مخالفت با وزير شدن ايشان عرضه نكرد و جوسازيهاي دشمنان ايجاب ميكرد كه وزير دفاع رأي بالايي را بياورد و سؤال اينجا است كه اين نزديك شصت رأي منفي از ممتنع و مخالف را چه كساني به آقاي وحيدي دادهاند، رأیگیری در مجلس مخفی است و من هم نمیدانم چهکسی به چهکسی رأی داده یا نداده است و نمیدانم تصمیمگیری فراکسیونی اقلیت چه بوده، اما بعید میدانم شصت نفر از اکثریت به وحیدی رأی مثبت نداده باشند.
آيا از سوي ریيسجمهور پيشنهاد پذيرش سمتي به شما شده بود؟
آقاي ریيسجمهور هيچ وقت با بنده در مورد وزارت ارشاد صحبت نكردند و هيچ پيغامي هم به بنده نرسيد و حتي نامههايي كه براي چندصد نفر فرستاده بودند تا برنامه ارایه كنند نيز به دست من نرسيد، ولي از صدها طريق اين شايعه به گوشم رسيد و شنيدم آقاي ریيسجمهور صحبتهايي شفاهي با بعضي از اشخاص اظهار کرده بودند كه فلاني را میتوان براي وزارت ارشاد در نظر گرفت. در مجموع كار خوبي هم كردند كه رسما با من در ميان نگذاشتند.
اگر در ميان ميگذاشتند چه پاسخي ميداديد؟
نميپذيرفتم، زيرا سليقه، نوع نگاه و بينش بنده با رفتار آقاي احمدينژاد منطبق نيست و در عين اينكه از ریيسجمهور پشتيباني ميكنم و به ايشان رأي دادهام، ترجيح ميدهم در مجلس نقش خود را ايفا كنم. اگر با من موضوع را در ميان ميگذاشتند، استدلال ميكردم كه با نگاه انتقادي كه نسبت به آقاي احمدينژاد دارم حضورم در دولت به همگوني كابينه لطمه ميزند.
تهیه و تنظیم: مهدی قمصریان - مرتضی بیاتمنبع: پنجره