1) تعداد زيادي از بينندگان سيماي جمهوري اسلامي، دقايقي كوتاه پس از آنكه سر سفره افطار بيستمين روز ماه مبارك رمضان نشستند و روزه خود را باز كردند، تصوير دكتر مجتبي شريفي را در شبكه اول تلويزيون ديدند كه با حلاوتي خاص و لحني دلنشين مشغول سخنراني در مورد فضيلت شبهاي قدر است.
به نوشته گل؛ در واقع اين دومين حضور قاضيالقضات فوتبال ايران در برنامه زنده «اين شبها» بود كه پس از توفيق فراوان وي در مرتبه اول، اين بار به ساعات پيك پخش برنامههاي مذهبي از صداوسيما كشيده شد تا شريفي، ميهمان يكي از ويژهترين و پربينندهترين برنامههاي جامجم باشد.
در اين ميان آنچه جالب توجه به نظر ميرسيد، تسلط دكتر بر مفاهيم فقهي و به خصوص عرفاني بود كه از وي «صاحب سخني» توانمند با مستمعاني سرذوق آمده ميساخت. ما نيز مجذوب حرفهاي شريفي شده بوديم، اما در بحبوحه اين لذت بردنها، ابهامي بزرگ گوشه ذهنمان را ميكاويد؛ راستي چرا دكتر مجتبي شريفي نبايد سركار اصلياش باشد؟!
2) فوتبال و شريفي، از حضور يكديگر لذت نميبرند. اين واقعيت تلخي است كه نميشود كتمانش كرد. از روزي كه اين حقوقدان برجسته صندلي رياست كميته انضباطي فدراسيون فوتبال را به دست آورد، انتظار كشيديم تا محبوبترين رشته ورزشي كشورمان هواي تازهاي را تنفس كند؛ هوايي متفاوت با فضاي قهر و غضب دوران شاهحسيني و البته آنقدر باز دارنده كه بتواند اتمسفر آلوده فوتبال ايران را به سامان كند.
اين همه اشتياق اما، پاسخي در خوزستان نيافت و بينتيجه باقي ماند. اهالي فوتبال چندان از تصميمات رييس كميته انضباطي راضي نيستند و البته آشكارا روشن است كه خود شريفي هم در اداره امور حوزهاي با اين همه كژي و كاستي وامانده است. اين رنج متقابل آيا سزاوار به پايان رسيدن نيست؟!
3) شايد فوتبال ايران به قاضي ميانهرويي در حد متوسط خشونت شاهحسيني و عطوفت شريفي نياز داشته باشد.
اگر صدور پياپي احكام برگزاري بازيها در ورزشگاههاي خالي و نيز در نظر گرفتن محروميتهاي آنچناني و بگير و ببند براي متخلفان در دوران قاضي سابق عملا كوچكترين فايدهاي براي نظم و انضباط فوتبال ايران نداشت و اين رشته ورزشي هر روز در مصائب جديدتر و بيشتري غوطه ميزند، مايه افسوس است كه اعتراف كنيم طريق هدايت و ارشاد مجتبي شريفي هم تاكنون راه به جايي نبرده؛ چنان كه كماكان آش همان آش و كاسه همين كاسه است.
تباني از انواع و اقسامش، ارتشاء داوران، درگيريهاي گوناگون بازيكنان از نوع باشگاهي و ملي، گسترش تخلفات تماشاگران و وقوع تنشهاي تازه و كم نظير در فوتبال ايران، مرهون يك سال و اندي حضور دكتر شريفي در صدر اداره امور انضباطي فدراسيون است؛ آنچه هم او را خسته كرده و هم ديگران را از نفس انداخته است!
4) قاضي شريفي چهارشنبه شب گذشته لحظات خوبي را در تلويزيون سراسري گذراند و تجربه شيرين را براي مخاطبان رقم زد. در آن دقايق، برخلاف حرفهاي فوتبالي شريفي نه كسي مترصد گرفتن سوتيهاي آقاي دكتر بود و نه بينندهاي از شنيدن حرفهاي بعضا غيركارشناسي ميهمان برنامه متعجب و عصبي ميشد.
اينها شايد نشانههاي روشني باشند براي مجتبي شريفي عزيز كه سرانجام دست از تلاش بيحاصل در فوتبال بردارد و با رها كردن حوزه «هزار صاحب» و آشفتهاي كه به قول علي كفاشيان در آن ليوان دست هيچ كس نيست(!) سراغ دلمشغوليهاي تخصصي خودش برود و نفسي تازه كند! دكترجان به شغلت برس برادر، به طبابت روح؛ اين فوتبال خيلي بيشتر از آنچه فكرش را ميكني جسمي و خاكي است!