ورزشی »
بازدید 1860
تغييرات جديد در اردوي سياه جامگان؟؛
خريدار ابومسلم به ديدار استاندار رفت!
از برخي منابع موثق خبري شنيده مي شود که اين افراد پس از تماس با استاندار خراسان يکي از افراد شناخته شده فوتبال خراسان که ارتباط قابل قبولي با صنايع استان دارد را به استاندار معرفي کردند تا وي براي در اختيار گرفتن امتياز ابومسلم پا جلو بگذارد.
به نظر مي رسد يک بار ديگر قرار است باشگاه ابومسلم پوست اندازي کند تا شايد با چنين دگرديسي مديريتي بتواند رنگ آرامش را به خود ببيند.
به نوشته قدس؛ از روزي که مصطفي بني اسد باشگاه را از ناصر شفق تحويل گرفت، مشکلات اين تيم کليد خورد، مصطفي بني اسد هرچند آشنايي زيادي با ورزش نداشت، اما به اصرار تني چند از دوستان نزديکش تصور کرد مي تواند از اين برند براي امور اقتصادي خود به خوبي استفاده کند لذا تصميم به فروش زمين آبا و اجدادي اش گرفت، اما ناصر شفق که دوست داشت از هر فرصت براي اقدامات اقتصادي خود استفاده کند، به بني اسد پيشنهاد داد در قبال دريافت زمين پدري اش و يک قطعه زمين در حومه مشهد حاضر است امتياز باشگاه ابومسلم را به وي انتقال دهد.بني اسد پيشنهاد شفق را پذيرفت تا به عنوان مالک جديد باشگاه ابومسلم نام گيرد.
مالکي که هيچ سندي دال بر مالکيت اين باشگاه در اختيار نداشت و خودش بهتر از هر کسي مي دانست ابومسلم نه متعلق به اوست نه متعلق به ناجاست، بلکه ابومسلم متعلق به فردي بود به نام حاج مهدي نجمي!
داستان مالکيت ابومسلم را مي توان همانند داستان هزار و يک شب به نگارش درآورد، اما براي اينکه فرصت زيادي براي پرداختن به آن نيست، شرح ماجراي مالکيت ابومسلم را به زمان ديگري موکول مي کنيم تا داستان دگرديسي جديد مديريتي باشگاه ابومسلم را به طور تفضيلي براي شما شرح دهيم.با گذشت چند هفته از آغاز به کار بني اسد در ابومسلم آنها که به تمام امور باشگاه آشنايي داشتند، مدعي شدند از اين کوزه هم چيزي بيرون نمي آيد.
بني اسد که تصور نمي کرد به اين زودي ها دستش براي اهالي فوتبال خراسان رو شود ابتدا تلاش کرد شفق را فردي شياد و دروغگو جلوه دهد، اما اسناد و مدارک ناصر شفق نشان مي داد که بني اسد از واقعيت فاصله گرفته و براي توجيه کار خود بنا دارد به فرافکني رو بياورد.
انتخابهاي اشتباه بني اسد هر روز کار را بدتر از قبل مي کرد تا اينکه فصل هشتم با هزار و يک مشقت سپري شد و ابومسلمي ها توانستند با استفاده بني اسد که شکوهي، نادري و زمان را براي مدتي همراه خود کرده بود اين بار به سراغ فردي به نام حسين قاسمي رفت که اين فرد در فاصله کوتاهي چنان ابومسلم را شهره عام و خاص کرد هيچ بني بشري نمي توانست مثل آن ابومسلم را به سوژه خنده تمام فوتبال ايران تبديل کند.
بني اسد که در روزهاي اول خود را در سايه قاسمي پنهان کرده بود، زماني که متوجه شد اين بار وي او را دور زده تصميم گرفت با کودتايي حساب شده مجتبي علوي و ناصر شفق را به ابومسلم وارد کند و قاسمي را از چرخه مديريتي ابومسلم خارج کند، اما کودتاي جناب مالک خيلي زود رنگ باخت، به گونه اي که بني اسد با کنار زدن اين دو نفر حاضر شد دوباره با قاسمي پاي ميز بازي بنشيند و شفق و علوي را قرباني زياده خواهيهاي خود کرد تا آنها هم به اين شکل از بازي خارج شوند.قاسمي که اين ماجرا را از نزديک مشاهده مي کرد، تصميم گرفت بني اسد را به شکل ماهرانه اي از بازي به در کند تا دوباره وي به فکر کودتا نيفتد، اما اين بار هم او بازنده اين بازي شد، زيرا بني اسد اين بار هم با بازي غير تميز خود با تشکيل هيأت مديره سؤال برانگيز حکم به برکناري قاسمي داد.
هواداران ابومسلم که ديگر طاقت نداريها و بيچار گيهاي ابومسلم را نداشتند، به يک باره شبانه تصميم گرفتند بني اسد را تهديد کنند تا هر چه سريعتر باشگاه را به فرد لايق تر از خودش واگذار کند، اما بني اسد که دوست نداشت برند ابومسلم را از دست بدهد تصميم گرفت براي راضي نگه داشتن هواداران دوباره به سراغ رحمان نادري برود، اما مخالفت نادري با خواسته بني اسد وي را در نگراني فرو برد، زيرا هيچ کسي دوست نداشت بني اسد وصله ابومسلم باقي بماند.
اين رويه باعث شد برخي دلسوزان فوتبال خراسان به سراغ استاندار خراسان رضوي بروند و ماجرا را براي استاندار ورزشي و تازه وارد به خراسان رضوي توضيح دهند تا شايد وي با درايت خود بتواند اين بحران عدم مديريت در باشگاه ابومسلم را حل کند.
از برخي منابع موثق خبري شنيده مي شود که اين افراد پس از تماس با استاندار خراسان يکي از افراد شناخته شده فوتبال خراسان که ارتباط قابل قبولي با صنايع استان دارد را به استاندار معرفي کردند تا وي براي در اختيار گرفتن امتياز ابومسلم پا جلو بگذارد.
گفته مي شود وي براي در اختيار قرار گرفتن ابومسلم حمايت برخي صنايع مادر استان را به همراه دارد و اعلام کرده تنها راهي که وي مي تواند ابومسلم را از خطر سقوط نجات دهد، خروج مصطفي بني اسد از باشگاه ابومسلم است. آيا فکر مي کنيد اين رؤيا سرانجام براي هواداران ابومسلم تحقق خواهد يافت.
به نوشته قدس؛ از روزي که مصطفي بني اسد باشگاه را از ناصر شفق تحويل گرفت، مشکلات اين تيم کليد خورد، مصطفي بني اسد هرچند آشنايي زيادي با ورزش نداشت، اما به اصرار تني چند از دوستان نزديکش تصور کرد مي تواند از اين برند براي امور اقتصادي خود به خوبي استفاده کند لذا تصميم به فروش زمين آبا و اجدادي اش گرفت، اما ناصر شفق که دوست داشت از هر فرصت براي اقدامات اقتصادي خود استفاده کند، به بني اسد پيشنهاد داد در قبال دريافت زمين پدري اش و يک قطعه زمين در حومه مشهد حاضر است امتياز باشگاه ابومسلم را به وي انتقال دهد.بني اسد پيشنهاد شفق را پذيرفت تا به عنوان مالک جديد باشگاه ابومسلم نام گيرد.
مالکي که هيچ سندي دال بر مالکيت اين باشگاه در اختيار نداشت و خودش بهتر از هر کسي مي دانست ابومسلم نه متعلق به اوست نه متعلق به ناجاست، بلکه ابومسلم متعلق به فردي بود به نام حاج مهدي نجمي!
داستان مالکيت ابومسلم را مي توان همانند داستان هزار و يک شب به نگارش درآورد، اما براي اينکه فرصت زيادي براي پرداختن به آن نيست، شرح ماجراي مالکيت ابومسلم را به زمان ديگري موکول مي کنيم تا داستان دگرديسي جديد مديريتي باشگاه ابومسلم را به طور تفضيلي براي شما شرح دهيم.با گذشت چند هفته از آغاز به کار بني اسد در ابومسلم آنها که به تمام امور باشگاه آشنايي داشتند، مدعي شدند از اين کوزه هم چيزي بيرون نمي آيد.
بني اسد که تصور نمي کرد به اين زودي ها دستش براي اهالي فوتبال خراسان رو شود ابتدا تلاش کرد شفق را فردي شياد و دروغگو جلوه دهد، اما اسناد و مدارک ناصر شفق نشان مي داد که بني اسد از واقعيت فاصله گرفته و براي توجيه کار خود بنا دارد به فرافکني رو بياورد.
انتخابهاي اشتباه بني اسد هر روز کار را بدتر از قبل مي کرد تا اينکه فصل هشتم با هزار و يک مشقت سپري شد و ابومسلمي ها توانستند با استفاده بني اسد که شکوهي، نادري و زمان را براي مدتي همراه خود کرده بود اين بار به سراغ فردي به نام حسين قاسمي رفت که اين فرد در فاصله کوتاهي چنان ابومسلم را شهره عام و خاص کرد هيچ بني بشري نمي توانست مثل آن ابومسلم را به سوژه خنده تمام فوتبال ايران تبديل کند.
بني اسد که در روزهاي اول خود را در سايه قاسمي پنهان کرده بود، زماني که متوجه شد اين بار وي او را دور زده تصميم گرفت با کودتايي حساب شده مجتبي علوي و ناصر شفق را به ابومسلم وارد کند و قاسمي را از چرخه مديريتي ابومسلم خارج کند، اما کودتاي جناب مالک خيلي زود رنگ باخت، به گونه اي که بني اسد با کنار زدن اين دو نفر حاضر شد دوباره با قاسمي پاي ميز بازي بنشيند و شفق و علوي را قرباني زياده خواهيهاي خود کرد تا آنها هم به اين شکل از بازي خارج شوند.قاسمي که اين ماجرا را از نزديک مشاهده مي کرد، تصميم گرفت بني اسد را به شکل ماهرانه اي از بازي به در کند تا دوباره وي به فکر کودتا نيفتد، اما اين بار هم او بازنده اين بازي شد، زيرا بني اسد اين بار هم با بازي غير تميز خود با تشکيل هيأت مديره سؤال برانگيز حکم به برکناري قاسمي داد.
هواداران ابومسلم که ديگر طاقت نداريها و بيچار گيهاي ابومسلم را نداشتند، به يک باره شبانه تصميم گرفتند بني اسد را تهديد کنند تا هر چه سريعتر باشگاه را به فرد لايق تر از خودش واگذار کند، اما بني اسد که دوست نداشت برند ابومسلم را از دست بدهد تصميم گرفت براي راضي نگه داشتن هواداران دوباره به سراغ رحمان نادري برود، اما مخالفت نادري با خواسته بني اسد وي را در نگراني فرو برد، زيرا هيچ کسي دوست نداشت بني اسد وصله ابومسلم باقي بماند.
اين رويه باعث شد برخي دلسوزان فوتبال خراسان به سراغ استاندار خراسان رضوي بروند و ماجرا را براي استاندار ورزشي و تازه وارد به خراسان رضوي توضيح دهند تا شايد وي با درايت خود بتواند اين بحران عدم مديريت در باشگاه ابومسلم را حل کند.
از برخي منابع موثق خبري شنيده مي شود که اين افراد پس از تماس با استاندار خراسان يکي از افراد شناخته شده فوتبال خراسان که ارتباط قابل قبولي با صنايع استان دارد را به استاندار معرفي کردند تا وي براي در اختيار گرفتن امتياز ابومسلم پا جلو بگذارد.
گفته مي شود وي براي در اختيار قرار گرفتن ابومسلم حمايت برخي صنايع مادر استان را به همراه دارد و اعلام کرده تنها راهي که وي مي تواند ابومسلم را از خطر سقوط نجات دهد، خروج مصطفي بني اسد از باشگاه ابومسلم است. آيا فکر مي کنيد اين رؤيا سرانجام براي هواداران ابومسلم تحقق خواهد يافت.
