بازدید 3611
همه از اين سكوت لذت ببريم؛

دايي ساكت است، چون حرفي ندارد

هنوز به ياد داريم كه آقاي سرمربي، هرگز ذوب در ارزش والاي جايگاه سرمربيگري تيم‌ملي نشد و حب و بغض‌هايش را تا لحظه آخر حفظ كرد. از عريان شدن اين حقايق و البته تبعات آنها، هنوز نيم سال هم نمي‌گذرد. در اين شرايط، آيا نمي‌توان تصور كرد دايي ساكت است، چون حرفي براي گفتن ندارد؟ شما اگر به جاي شهريار بوديد، چه مي‌گفتيد؟ از چه مي‌گفتيد؟!
کد خبر: ۶۳۳۲۸
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۸۸ - ۲۳:۵۶ 08 September 2009
1) سكوت علي دايي انگار شكستني نيست. در پايان جلسه كذايي آشتي‌كنان او با امير قلعه‌نويي در يك محفل افطاري نيز عده‌اي درصدد برآمدند تا سرمربي سابق تيم‌ملي را دعوت به حرف زدن كنند، گرچه دايي دوباره از در امتناع كردن برآمد و كماكان سكوتش را حفظ كرد.

به نوشته گل؛ جامعه فوتبال – يا دست‌كم بخشي از آن – در شرايطي امروز بي‌تاب شنيدن سخنان شهريار است كه به نظر نمي‌رسد اصولا علي دايي حرفي براي گفتن داشته باشد!

2- با علي دايي در فوتبال ايران بازي شد، خيلي جاها قدر او را ندانستند، اصلا گزينش زود هنگامش براي هدايت تيم‌ملي، آن هم با آن شرايط اشتباه بود و البته خلعش در آن وضعيت خاص، خطايي ديگر به شمار مي‌آمد. همه اينها در زمره مطالباتي هستند كه دايي از فوتبال دارد و اگر زبان به سخن بگشايد، مي‌تواند پيرامون‌شان حرف بزند، اما مگر اين همه ماجراست؟

سكه تعامل دايي با فوتبال ايران، البته يك روي ديگر هم دارد؛‌مگر نه اين است كه دايي به ميل و اراده خودش وارد بازي سراسر غبن و زيان فدراسيوني‌ها و چه بسا سازماني‌ها و دولتي‌ها شد! حقيقت آن است كه كاپيتان سال‌هاي نه چندان دور فوتبال كشورمان،‌ به خواست خودش پيشنهاد ناگهاني هدايت تيم‌ملي ايران را در آن مقطع خاص زماني پذيرفت و در اين رابطه، نمي‌تواند چندان حقي براي گله‌گذاري و شكايت بردن داشته باشد. از اين گذشته، سكوت طولاني‌مدت علي دايي را مي‌شود انعكاس و پيامد نتايج ضعيف او در تيم‌ملي تلقي كرد.

هنوز فراموش نكرده‌ايم كه ايستادن تيم‌ملي روي سكوي ماقبل آخر گروهش در مقدماتي جام‌جهاني، محصول عملكرد ضعيف علي دايي بود. هنوز از ياد نبرده‌ايم كه چگونه همين مرد بلندپرواز علي كريمي را از چرخه خدمت‌رساني به فوتبال ملي ايران محروم كرد و باد را به پرچم عرب‌ها انداخت.

هنوز به ياد داريم كه آقاي سرمربي، هرگز ذوب در ارزش والاي جايگاه سرمربيگري تيم‌ملي نشد و حب و بغض‌هايش را تا لحظه آخر حفظ كرد. از عريان شدن اين حقايق و البته تبعات آنها، هنوز نيم سال هم نمي‌گذرد. در اين شرايط، آيا نمي‌توان تصور كرد دايي ساكت است، چون حرفي براي گفتن ندارد؟ شما اگر به جاي شهريار بوديد، چه مي‌گفتيد؟ از چه مي‌گفتيد؟!

3)‌به همه دوستاني كه بي‌صبرانه مترصد شكستن سكوت دايي هستند و تازه‌ترين سخنان چهره ممتاز فوتبال ايران را پي مي‌جورند، توصيه مي‌كنيم اين همه اشتياق و بي‌صبري به خرج ندهند. سكوت دايي، حتي اگر از رضايت نباشد، «باعث» رضايت هست!

زبان به سخن بگشايد كه چه بگويد؟ غير از اين است كه شكستن سكوت دايي و نبش قبر كردنش در مورد گذشته، موج ديگري از تخريب‌ها و تهديدها و فرافكني‌ها را به دنبال خواهد داشت؟ در فوتبالي كه كسي عادت به صراحت لهجه و رك‌گويي در آن ندارد، از سرگيري مصاحبه‌هاي مردي مثل علي دايي نيز جز بر ابهامات پيشين نخواهد افزود. بگذاريد كماكان ساكت بماند و همه از اين سكوت لذت ببريم.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل