اگر در جودو تغيير نسل و كنار گذاشتن مهرهاي مثل محمدرضا رودكي سر و صداي بسياري به پا كرده است يا در كاراته، حسين روحاني با اعتراضها و انتقادهايش، توجه همگان را به تصميمهاي عليرضا سليماني سرمربي اين تيم معطوف ميكند در تكواندو هم اوضاع چندان آرام نيست. مهماندوست در راستاي سرمايهگذاري براي بازيهاي آسيايي و المپيك لندن چهرههايي مثل خداداد، رستمي و... را كنار گذاشته تا كمتر از يك ماه ديگر با تيمي جوانتر در رقابتهاي جهاني دانمارك حضور پيدا كند.
به نوشته ایران؛ فعل و انفعالي كه در چنين شرايطي رخ داده است مشكلات بسياري را به دنبال داشته است. قهرماني نامي مثل بيباك با اعتراضهايش حواشي زيادي را به وجود آورده است. اما سرمربي تيم ملي از تصميمي كه گرفته است دفاع ميكند. مهماندوست كه ميداند نتيجه نگرفتن احتمالي در دانمارك ممكن است دردسرهاي بسياري را به دنبال داشته باشد از آخرين برنامهها و تصميمهايش گفته است.
اردوي ساري با اينكه جزو برنامههاي قبليتان نبود اما از آن استقبال كردهايد؟
بله. هفت، هشت ماه است كه در استاديوم آزادي هستيم. بعد از اين مسابقات انتخابي كه چند روز پيش برگزار كرديم نياز به يك تنوع داشتيم. خوشبختانه هيأت مازندران از تيم ملي دعوت كرد كه يك اردوي كوتاه مدت در اين استان داشته باشيم. ما هم از خدايمان بود. چهارشنبه كه برگرديم از آزادي به آكادمي ميرويم و تا روز 15، 16 مهرماه كه زمان اعزام به دانمارك است همانجا ميمانيم.
با اين حساب هيچ برنامه تداركاتي در خارج از كشور نداريد؟
صلاح نيست چنين كاري را انجام بدهيم. يك سفر به انگليس داشتيم كه متأسفانه انجام نشد. الآن احتمال آسيبديدگي زياد است. ما هشت بازيكن اصلي را فيكس كردهايم. الآن بايد خيلي مراقب باشيم تا بچهها آسيب نبينند.
در واقع تيم ملي بدون يك محك جدي در رقابتهاي جهاني شركت ميكند. چندماه پيش كه بازيهاي هنرهاي رزمي آسيا را از دست داديم اين بار هم مسابقات انگليس را. فكر نميكنيد اين موضوع اثرات منفي بر جا بگذارد؟
100درصد. مثل اين است كه شما درس ميخوانيد و يك دفعه بگوييد كه در امتحان نهايي شركت كنيد. وقتي فدراسيون و كميته المپيك از ما برنامه ميخواهند تمام تمرينها،اردوها و مسابقات داخلي و برونمرزي را تنظيم ميكنيم و كاملاً مشخص است كه چه كارهايي بايد انجام دهيم. اما اگر قرار باشد فقط تمرين كنيم و مسابقه تداركاتي نداشته باشيم كه اصلاً چرا برنامهريزي ميكنيم؟ تازه تيم هم كه جوان شده است و اين به ما لطمه ميزند. يك بازيكن جوان بايد تورنمنتهاي مختلفي برود تا ضعفهايش نمايان شود. از نظر روحي هم حضور در تورنمنتهاي خارجي اثرات مثبت دارد.
اما به هرحال نتيجهاي كه به دست مي آيد معيار عملكرد شما خواهد بود و كسي اين مسائل را مد نظر قرار نميدهد؟
اگر حرفي بزنم مي گويند بهانهتراشي مي كند ولي من دنبال بهانهتراشي نيستم. يك بچه كلاس اولي هم ميداندكه با اين وضعيت كار چقدر سخت است. همان موقع هم كه نرفتيم هنرهاي رزمي تايلند من عصباني شدم و گفتم كه ديگر برنامه نميدهم. گفتم ديگر هرچي پيش آيد خوش آيد. اين درست نيست كه برنامهريزي كنيم ولي بعداً آن را اجرا نكنيم. تكواندو، بسكتبال ، واليبال، كشتي و... مدالآور هستند. اين رشتهها نياز به برنامهريزي دقيق و حمايت دارند تا افتخارات بيشتري كسب كنند.
البته جوان هاي تيم ملي چندان هم كمتجربه نيستند؟
بله. تيم ما جوان شده ، اما به هرحال بي تجربه هم نيست. اكثر بچهها مدالهاي آسيايي و جهاني دارند. ولي هرچقدر هم كه خوب باشيد بايد محك بخوريد. نميشود صرف دل بستن به عناوين گذشته پيش رفت. ديگران كه بيكار ننشستهاند.
برگزاري اردوي مشترك با تيمهاي مطرح دنيا هم راهكار خوبي است ولي ميگويند شما به اين موضوع چندان اعتقادي نداريد؟
به نظر من اردوي مشترك دردي را دوا نميكند. مشكل ما نداشتن مسابقات خوب به اندازه كافي است. تازه اردوي مشترك براي حریفان بهتر است. من نميخواهم زياد وارد اين ماجراها بشويم. روزي كه ساعي طلاي المپيك را گرفت، گفتند اين ورزشكاران خودشان ميدانند چه كار كنند. اما وقتي او يك سال قبل به يك افغان باخت يا در انتخابي المپيك از حريف چين تايپه شكست خورد كسي چيزي نگفت. چطور آن زمان كه ميبرد خود ورزشكار همه كار را انجام ميدهد اما هنگامي كه ميبازد همه يقه مربي را ميگيرند.
جونگرايي كه روي آن تأكيد داريد و سر و صداي زيادي را هم به پا كرده است در راستاي چه هدفي صورت گرفته است آن هم در شرايطي كه يك سال تا بازيهاي آسيايي گوانگ ژو باقي مانده است؟
برنامه ما المپيك 2012 لندن است. ما بايد روي نفراتي سرمايهگذاري كنيم كه در المپيك بعدي مدال بياورند، تا كي ميخواهيم از بيباك استفاده كنيم كه سه بار عمل كرده است يا رستمي كه دو بار زير تيغ جراحي رفته و از ناحيه صليبي هم آسيب ديده است. قديمها ميگفتند فلاني و فلاني بيايند اردوي تيم ملي. با اين روش اردو را تشكيل ميدادند و در كوتاه مدت هم نتيجه ميگرفتند اما تا كي بايد دنبال كارهاي مقطعي باشيم؟ من تيم را جوان نكردم. من ميدان دادم به همه. هر كس آماده بود برنده شد. درواقع جوانها خودشان آمدند و بردند و جوانگرايي كردند. هر كسي كه آماده بود پيروز شد. كسي كه آماده است نميترسد. حالا آقاي بيباك ميگويد دعوت نكرد يا نفر ديگر حرف جديدي ميزند چنين چيزي نيست.
اما بيباك مدعي است كه شما از او در دو وزن بالاتر استفاده كرديد و با اين كار به طور غيرمستقيم قصد داشتيد او را كنار بگذاريد؟
من وارد اين بحث نميشوم. اين روزها صحبتهاي زيادي صورت گرفته و خود بيباك هم بيانيه صادر كرده است! ما در اوزان دوم، سوم و هشتم مشكل داريم. من از فدراسيون پرينت وزن كشي بيبابك در ليگ را گرفتم و ديدم با دو سه كيلو اضافه كردن وزن ميتواند در وزن هشتم مبارزه كند. دوستانه و برادرانه با او صحبت كردم نه به عنوان مربي. با هم توافق كرديم و حتي يا علي هم گفت. من هم گفتم بيايد انتخابي بزند اگر برنده شد مثل كوه پشتش ميايستم اما خوب بعداً آن اتفاقات افتاد. بهتر است ديگر حرفش را هم نزنيم.
سطح كيفي مبارزات انتخابي شما را راضي كرده است؟
به هر حال الآن دار و ندار تكواندو همين است. هشت ماه تمام انتخابي گذاشتيم، حتي بازي هاي قهرماني كشور را هم به طور آزاد برگزار كرديم. هزار تا تكواندوكار همديگر را زدند تا اين هشت نفر انتخاب بشوند.
ظاهراً خيلي هم از آمادگي تكواندوكاران راضي نيستيد؟
ايدهآلهاي من بايد خيلي ايدهآل باشند. من مربي بلندپروازي هستم. كسي كه ادعاي قهرماني جهان را دارد بايد مثل جومونگ شمشيري فولادي داشته باشد كه اصلاً نشكند. بچهها دارند تلاش ميكنند. اين تيمي كه از قبل به من رسيده است. اگر سه چهار سال فرصت بدهند آن وقت ميبينند چه تيمي را تشكيل خواهيم داد.
اين تيم چقدر شما را به كسب نتيجه در رقابتهاي جهاني دانمارك اميدوار كرده است؟
اگر بگويم قهرماني هدفمان است هم استرس به خودم وارد كردهام، هم بچهها. چون كه انتظارها زياد است. هيچ وقت قول قهرماني ندادهام اما قبلاً گفتم و باز هم تأكيد ميكنم هر آنچه كه در وجودمان باشد 10 برابر آن را عرضه خواهيم كرد. قول ميدهم كه هيچكس كمفروشي نكند.
آيا ميتوان كرهايها را شكست داد؟
كسي بدش نميآيد. ما هم ميرويم بهترين مبارزاتمان را انجام بدهيم. ما حريفان قدرتمند ديگري هم داريم. بعد از المپيك اكثر تيمها تركيب خود را تغيير دادند. چون كه افرادي كه در المپيك شركت ميكنند پخته هستند و ديگر تمام شدهاند. بنابراين اكثر تيمها نسل عوض كردهاند. من فيلم مبارزات نسل جديد تيمها را هم ديدهام. خود به خود نسل تيم ما هم در حال تغيير است. الآن بهزاد خداداد و مرتضي رستمي كه در جهاني نخواهند بود را دعوت كردهام به اردو. اينها تجربههاي زيادي دارند. حتي به آنها فرصت مبارزه ميخواستم بدهم ولي مصدوم بودند. رستمي جايي گفته بود من نميآيم كه ميت نگه دارم ولي مگر من گفتم كه براي ميت بيايد؟ گفتم هم قوت قلبي براي جوانها باشند و هم در اردو فيزيوتراپي و آبدرماني كنند.
چرا تكواندو اينقدر گرفتار حاشيه شده است؟
به هر حال وقتي تغيير نسل به وجود ميآيد از اين مشكلات است. ميگويند يك قهرمان دو بار ميميرد. يك مرتبه كه او را داخل قبر ميگذارند و يك بار ديگر هم زماني است كه قرار است از دنياي قهرماني كنار برود. الآن ما اين مشكل را داريم.