بازدید 4573
دکتر محمود شوری مطرح کرد:

ایران و روسیه، از «همکاری ناشی از اضطرار» به «همکاری مبتنی بر انتخاب»

رابطه ایران و روسیه نیازمند صبر است. دکتر شوری می گوید با زیرساخت هایی که در سه سال اخیر در روابط ایران و روسیه ایجاد شده، اگر برخی ظرفیت سازی ها در داخل ایجاد شود در آینده می توان شاهد رابطه باثبات و جدی تر بین دو کشور بود.
کد خبر: ۶۰۷۰۶۸
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۱ 18 July 2016
شاید تصور بر این بود که با تمرکز دولت یازدهم بر حل و فصل مسأله هسته ای و بازسازی روابط با غرب، روابط ایران و روسیه در این دوره به موضوغ حاشیه ای در سیاست خارحی ایران تبدیل شود، اما حجم تعاملات سیاسی و اقتصادی میان دو کشور در سه سال گذشته نه تنها این گمانه زنی ها را تأیید نمی کند، بلکه حکایت از اراده سیاسی رهبران ایران برای حفظ و ارتقای روابط با همسایه قدرتمند شمالی یعنی روسیه دارد، روابط ایران و روسیه در دوره جدید با چه تغییراتی مواجه بوده است و چه چشم اندازی برای آن در آینده قابل تصور است؟ دکتر محمود شوری پژوهشگر ارشد در حوزه اوراسیا در گفتگو با ایراس معتقد است با وجود مسایل و موانع بسیار، روابط ایران و روسیه حتی بیش از حد انتظار گسترش یافته است. با این حال وی معتقد است که رابطه ایران و روسیه نیازمند صبر است. دکتر شوری می گوید با زیرساخت هایی که در سه سال اخیر در روابط ایران و روسیه ایجاد شده، اگر برخی ظرفیت سازی ها در داخل ایجاد شود در آینده می توان شاهد رابطه باثبات و جدی تر بین دو کشور بود.
 
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم در ایران، تحولات زیادی هم در ایران و هم در روسیه رخ داده است که مستقیما بر روابط دو کشور تاثیرگذار بوده است. از تغییر دولت در ایران گرفته تا وقوع بحران اوکراین و تحریم روسیه از سوی غرب و به نتیجه رسیدن مذاکرت هسته‌ای و مهمتر از همه ورود روسیه به صحنه عملیاتی نبرد سوریه، به نظر شما این موارد چه تاثیری بر روابط دو جانبه ایران و روسیه داشته است؟
 
همانطور که اشاره داشتید در سه سال گذشته چند اتفاق رخ داده که روابط ایران و روسیه را وارد مرحله جدید کرده است. از ابتدای  روی کار آمدن دولت یازدهم این مرحله آغاز شد و اتفاقاتی که ذکر شد این تحول را تقویت کرد، چرا که زمینه های بیشتری برای گشوده شدن فصل جدید در روابط تهران و مسکو به وجود آمد. نوع نگاه دولت روسیه به شخص رئیس جمهوری جدید ایران نیز در این رابطه تاثیر گذار بود. آقای پوتین به دلیل مناسباتی که در گذشته با آقای روحانی به دلیل تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی داشت، با اعتقاد بیشتری بحث همکاری با ایران را دنبال کرد. در ادامه وقوع بحران اوکراین و تحریم‌های غرب علیه روسیه موجب شد مسکو در سیاست خارجی خود هم در عرصه بین‌المللی و هم منطقه‌ای تغییراتی ایجاد کند که این نیز تاثیراتی بر روابط ایران و روسیه داشت و ایران به عنوان یکی از بازیگران مهم برای بهبود روابط مورد توجه قرار گرفت. به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای ایران و امضای برجام و لغو تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران نیز دلیل دیگر برای شکل‌گیری مرحله جدید در روابط تهران و مسکو بود. در واقع این فضا زمینه آغاز فصل جدید در روابط ایران و روسیه بود، اما اینکه مسوولان اجرایی دو کشور تا چه اندازه توانسته‌اند از این فضا بهره‌برداری کنند موضوعی است که نیاز به بحث بیشتر دارد. در بیست و پنج سال گذشته ما همیشه رابطه خوبی با روسیه داشتیم اما در این سال‌ها اغلب رابطه ما رابطه خریدار- فروشنده بوده است. در برخی شرایط میزان این تعاملات افزایش و در برخی شرایط کاهش پیدا کرده است.
 
رابطه خریدار- فروشنده رابطه پیچیده ای نیست و بر اساس نیاز مشترک صورت می‌گیرد وبه ویژه اگر خریدار و فروشنده نسبت به یکدیگر در وضعیت انحصاری قرار داشته باشند، عملاً انتخاب استراتژیکی صورت نمی گیرد. یعنی اینکه دو طرف بر اساس انتخاب استراتژیک با یکدیگر تعامل نمی‌کنند. تا پیش از تحولات جدید، ایران و روسیه اغلب در حوزه‌هایی که حق انتخاب دیگری- چه برای ایران و چه برای روسیه- وجود نداشت با یکدیگر تعامل می‌کردند، اما با تشکیل دولت جدید و پی‌گیری سیاست تعامل با تمامی قدرت‌های جهانی و همچنین برداشته شدن فشار تحریم‌ها، تداوم بخشیدن و ارتقای روابط با روسیه به یک انتخاب استراتژیک برای ما تبدیل شد و به همین دلیل نه تنها نیاز به هوشمندی و درایت بیشتری داشت، بلکه باید بر بستری از درک متقابل و رسیدن به یک هم‌پایگی نگرشی پی‌گیری می‌شد. گسترش چشمگیر رایزنی‌ها میان مقام‌های مختلف دو کشور از سطوح عالی گرفته تا سطوح خرد، از رهبران سیاسی گرفته تا تجار و صنعتگران و از مسئولین و کنشگران فرهنگی گرفته تا فعالان علمی، نشان از برداشته شدن اولین گام‌های ضروری برای ایجاد این بستر دارد. اگر ما می‌خواهیم از یک رابطه خریدار- فروشنده به رابطه میان دو همکار برسیم این بسترسازی‌ها و این تعاملات مقدمه ضروری هستند.در گذشته با وجود حسن ظنی که میان دو کشور وجود داشت تعاملات دیپلماتیک میان دو کشور در سطح حداقلی حفظ شده بود اما اکنون مقامهای دو کشور دائما در حال رایزنی با یکدیگر هستند. آمار رفت و آمدهای سیاسی بین دو کشور واقعا زیاد است. حضور آقای پوتین در تهران و دیدار با مقام معظم رهبری، حاکی از آن است که به لحاظ سیاسی اراده دو کشور بر این است که یک تحولی در روابط ایران و روسیه ایجاد کنند. موضوع سوریه یکی از موضوعاتی است که به تقویت این اراده کمک کرده است اما به لحاظ اقتصادی شاید هنوز نیازمند صبر هستیم.
 
به هر حال در سه سال گذشته تلاش شده است تا از این فضای جدید در جهت ایجاد زیر ساخت‌ها و بنیان‌های لازم برای یک رابطه متوازن و مبتنی بر مصالح ملی حداکثر استفاده  صورت پذیرد. زیرساخت‌ها و بسترهایی که در سه سال گذشته در روابط دو کشور بنیان گذاشته شده است، اعم از تلاش‌ها برای ایجاد روابط بین بانکی، توافقنامه‌های مربوط به تسهیلات گمرکی و کاهش تعرفه‌های تجاری، ایجاد خطوط جدید حمل و نقل دریایی و هوایی، تسهیل دریافت روادید، توافقنامه‌های مربوط به تسهیل گردشگری، برگزاری نمایشگاه‌های تجاری و بسیاری از اقدامات دیگر، زمینه را برای یک جهش در سطح همکاری دو کشور فراهم کرده است. امروز قطعاً تجار و صنعتگران ما برای همکاری اقتصادی با روسیه با موانع گذشته مواجه نیستند و قطعاً ابهام‌های آنها نسبت به بازار طرف مقابل تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده است. رفت و آمدهای مردمی با رشد قابل توجهی مواجه بوده است و روسیه به عنوان یک گزینه در دسترس هم برای بخش‌های اقتصادی و هم برای گردشگران و هم برای دانشجویان مطرح است. متقابلاً زمینه‌ها برای جذب گردشگران روس نیز فراهم شده است. شاید فعلا نتوان نتیجه واقعی این اقدامات را در اعداد و ارقام مشاهده کرد، اما این زیرساخت ها اگر توسط بخش‌های اقتصادی به خوبی مورد بهره‌برداری قرار بگیرد در آینده مبادلات تجاری دو کشور را به رقم قابل قبول‌تری ارتقا خواهد داد. البته هنوز مجموعه‌ای از مشکلات حداقل در بخش اقتصادی وجود دارد که اجازه نمی‌دهد این تلاش‌ها به نتیجه لازم برسد. این موانع بیشتر به ظرفیت‌هایی باز می‌گردد که در داخل ایران وجود دارد. ایران نتوانسته است به دلیل محدود بودن ظرفیت‌های داخلی نیازهای بازار روسیه را تأمین کند. کالاهای ایرانی هنوز به آن استاندارد و تولید انبوه نرسیده که برای بازار بزرگ روسیه یک رقم قابل توجه باشند. روسیه کشوری است که هم به لحاظ جغرافیا و هم به لحاظ جمعیت بزرگ است. این کشور با بیش از ١٤٠ میلیون جمعیت بازار بزرگی دارد و استانداردهای خود را مد نظر دارد. بنا براین ما باید بتوانیم خود را برای چنین بازاری آماده کنیم.
 
یکی از ویژگی های روابط روسیه و ایران وجود فراز و نشیب‌های زیاد در روابط دو کشور است؛ در برخی موارد ما شاهد نزدیکی دو کشور و در برخی موارد شاهد رخدادهای منفی در روابط دو کشور هستیم. به نظر شما آیا این دیدگاه درست است و اینکه آیا با توصیفاتی که از ارتقا روابط داشتید، رابطه ایران و روسیه از این مقطع عبور کرده است؟
 
به هر حال تردیدی نیست که رابطه ایران و روسیه تاکنون متأثر از عوامل گوناگون بوده است که این بیشتر به شرایط و جایگاه بین‌المللی دو کشور باز می‌گردد. ایران و روسیه شرایط متحولی در سطح بین‌المللی دارند و روابط دو کشور نیز از این شرایط متحول تأثیرپذیر است. البته در ٢٥ سال گذشته دو کشور تلاش کرده‌اند تا نقش عوامل منفی را در روابط دو کشور مدیریت کنند با این حال برخی خاطرات منفی نیز در روابط دو کشور وجود دارد. واقعیت این است که ایران و روسیه به یکدیگر نیاز دارند و به دلایل مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی نمی‌توانند خیلی از هم دور شوند. به لحاظ منطقه‌ای ایران و روسیه به عنوان دو قدرت تمایل دارند حداقل در همسایگی خود ثبات ایجاد کنند و برای این هدف باید با یکدیگر همکاری کنند. ایران و روسیه پس از فروپاشی شوروی سعی کرده‌اند روابط خود را با حسن نیت پیش ببرند و اجازه ندهند هیچ تهدیدی در روابط دو کشور وجود داشته باشد. این یک موفقیت است و نباید آن را دست کم گرفت. همین که در روابط ایران و روسیه به عنوان دو قدرت منطقه‌ای همجوار تنشی وجود ندارد، امر قابل توجهی است. تقریباً در تمامی دوران روسیه پساشوروی نوع روابط ایران و روسیه به رغم فراز و فرودهای زیاد، روابط ویژه و به لحاظ استراتژیک ارزشمندی برای هر دو کشور بوده است. اما اینکه چرا علیرغم وجود ظرفیت‌ها و همسویی‌های سیاسی و اقتصادی میان دوکشور،همکاری استراتژیک میان دو کشور شکل نگرفته و یا فراز و فرودهای زیادی در آن مشاهده می شود به دلایل مختلفی باز می‌گردد که موقعیت خاص جمهوری اسلامی ایران یکی از این دلایل است.
 
به هر حال همانطور که گفته شد، در سه سال گذشته زیرساخت هایی برای تعاملات ایران و روسیه ایجاد شده که زمینه را برای یک رابطه با ثبات و فراگیر فراهم می کند. البته مسائل تازه‌ای مانند مسئله سوریه نیز در روابط دو کشور ایجاد شده است که آینده روابط دو کشور می‌تواند بسیار تأثیر پذیر از نحوه مدیریت بحران سوریه باشد.
 
یکی از آفت‌های روابط ایران و روسیه تعارفات سیاسی است. در حوزه‌های دیپلماتیک همه چیز خوب و عالی است اما در عمل، مسائل در برخی موارد به گونه دیگری است. درست برعکس روابط روسیه و ترکیه که علیرغم تنش در برخی حوزه‌های سیاسی، در حوزه‌های غیر سیاسی تا پیش از بحران اخیر, همکاری ها در ابعاد مختلف به شکل با ثباتی دنبال می شد. نظر شما در این‌باره چیست؟
 
من اعتقادی ندارم که در روابط ایران و روسیه تعارف سیاسی وجود داشته باشد. به دلیل ویژگی‌های خاص سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی دو کشور ایران و روسیه، نمی توان انتظار شکل‌گیری رابطه‌ای همگن با رابطه روسیه و ترکیه داشت. رابطه ایران و روسیه همواره فراز و نشیب زیادی داشته است و چنانچه اشاره کردید زمانی حس می‌شود که تفاوت هایی در گفتار و کردار وجود دارد.
 
در مقایسه روابط ایران و روسیه با روابط روسیه و ترکیه، باید گفت که روابط مسکو-آنکارا، محوریت اقتصادی دارد؛ دو کشور کالاهایی برای تبادل با یکدیگر دارند و از این ظرفیت استفاده می‌کنند اما در رابطه روسیه و ایران، نمی‌توان گفت که محوریت روابط مبتنی بر روابط اقتصادی است؛ نه ایران و نه روسیه، ظرفیت پاسخگویی به نیازهای طرف مقابل را ندارند. بنا بر این محوریت روابط ایران و روسیه اقتصادی نیست؛ هرچند تلاش می‌شود که این بعد نیز به روابط دو کشور افزوده شود و آن را تقویت و تثبیت کند.
 
در مجموع می‌توان گفت محوریت روابط تهران و مسکو، سیاسی امنیتی است؛ به سبب وجود اشتراک نظرات، این دو کشور از همسویی‌هایی با یکدیگر در سطح بین‌المللی برخوردار هستند؛ از یکسو، هر دو کشور به وضع موجود بین‌المللی نقد دارند و از سوی دیگر، در برخی حوزه های منطقه ای و بین المللی منافع مشترک دارند. روسیه به عنوانک شوری که مانع بسیاری از زیاده‌خواهی‌های آمریکا به ویژه در بحث هسته‌ای، در برابر ایران شده است؛ در متن سیاست خارجی ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. نوع بازی ایران نیز برای روسیه بسیار حائز اهمیت بوده است. اگر ایران در منطقه سیاست ضدروسی اتخاذ می‌کرد، به طور قطع، مشکلاتی برای روسیه ایجاد می‌شد. در واقع آنچه ایران و روسیه را برای یکدیگر حائز اهمیت ساخته، بازی سیاسی دو کشور در سطح بین‌المللی است. هرچند که این امر مهم نیز فراز و فرودهای فراوانی داشته و تأثیرات آن نیز مشهود بوده است. به هر حال رابطه ای که مبتنی بر محوریت مسائل سیاسی است نمی تواند ثبات و قوام روابط مبتنی بر محوریت همکاری های اقتصادی را داشته باشد هرچند که اهمیت آن خیلی بیشتر است.
 
با وجود تمام تغییرات مثبتی که در روابط دو کشور ایجاد شده است و همکاری‌هایی که میان دو کشور وجود دارد، هنوز در داخل ایران فاصله میان انتظارات از روابط دو کشور با واقعیت‌های روابط دو کشور زیاد است، آیا این انتظارات غیر واقعی است یا اینکه مشکلاتی در این زمینه وجود دارد؟
 
روابط ایران و روسیه، روابط بسیار پیچیده‌ای است و نمی‌توان به سادگی تعریف مشخصی از آن ارائه کرد. یک دلیل آن، این است که رابطه ایران با روسیه، در سطوح مختلفی دنبال می‌شود و هر سطح منطق خاص خود را داراست. منطق همکاری های دو کشور در سطح دو جانبه با منطق همکاری های دو کشور درسطح منطقه ای و بین المللی الزاما یکی نیست. حتی منطق همکاری های دو کشور در سطح منطقه‌ای در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و در منطقه خاورمیانه نیز با هم متفاوت است. هرکدام از این سطوح، ابعاد و مسائل خاص خود را در روابط دوجانبه ایران و روسیه دارند. آنچه شرایط خاورمیانه بر روابط ایران و روسیه تحمیل می‌کند با آنچه مثلا مسائل آسیای مرکزی و قفقاز بر این روابط تحمیل می کند متفاوت است. به همین دلیل در یک حوزه ممکن است همکاری در سطح استراتژیک باشد اما در حوزه دیگر ممکن است حتی رقابت وجود داشته باشد. در سطح بین الملل مسایل ما، مسایل مثلث ایران-روسیه و آمریکا است. به هر حال آمریکا بر روابط ایران و روسیه تاثیرگذار است. در واقع به این دلیل نمی توان منطق واحد بر سطوح مختلف روابط ایران و روسیه تسری داد و نمی توان انتظار داشت در همه این سطوح یک میزان از همکاری و اهداف مشترک را دنبال کنند. اختلافات در این زمینه زیاد است.
 
اما بعد دیگر مساله این است که مسوولان سیاست خارجی ایران در روابط با روسیه باید در جبهه‌های مختلف مبارزه کنند. از یک طرف باید با طرف روسی در موضوعات مختلف اعم از روابط دو جانبه و یا موضوعاتی چون بحث هسته‌ای دایما وارد گفتگو شوند و چانه زنی کنند. در یک بعد دیگر مسوولان سیاست خارجی دایم باید به افکار عمومی و پرسش‌های آنها در زمینه رابطه با روسیه پاسخگو باشند. از یک سوی دیگر حتی باید نخبگان، به ویژه در بخش اقتصادی  را متقاعد کنند که همکاری بیشتری با روسیه داشته باشند و از این فرصت استفاده کنند. چنانچه مشاهده می‌شود بخش زیادی از تجار، بازرگانان حتی بخشی از بوروکراسی کشور تمایل چندانی برای تعامل با روسیه ندارند. این مبارزه در سطح منطقه‌ای و بین المللی نیز ادامه دارد. به هر حال از سوی برخی بازیگران بین المللی و منطقه ای فشارهای زیادی بر روسیه وجود دارد که روابط خود با ایران را کاهش دهد. اینها عوامل و موانع متعددی است که کار را در حوزه روسیه دشوار می کند و مسئولین سیاست خارجی در زمینه گسترش روابط با روسیه باید با آن مقابله کنند.
 
علاوه بر این بخشی از انتظارات زیادی که در چند سال گذشته در روابط ایران و روسیه شکل گرفته واقعی نیست. اگرچه روسیه در برخی زمینه ها با ایران همسویی دارد اما این مسئله به معنای همسویی در همه زمینه ها نیست. اما نکته‌ای که تمایل دارم بر آن تاکید کنم این است که در برخی مواقع عجله ما در نتیجه بخشی روابط زیاد است. ما در شرایط عادی روابطمان را دنبال نمی کنیم. درست است که به دلیل ویژگی‌های دستگاه بروکراسی ایران و روسیه، مناسبات کند است و دیر جواب می‌دهد، اما ما باید انتظارات را به لحاظ زمانی متناسب کنیم. نباید انتظار پاسخ‌های سریع داشت. با این حال به نظر من پاسخ‌ها زمانی که داده شود، برای ایران مهم و استراتژیک خواهند بود. استقرار اس-٣٠٠ ها در ایران بلاخره شرایط را برای ایران به شکل ملموسی تغییر خواهند داد. اگرچه فرایند واگذاری اس 300 طولانی بود، اما ارزش استراتژیک آن به اندازه ای هست که ارزش صبوری کردن را داشته باشد.
 
نکته‌ای که در بخش پایانی سخنانتان اشاره داشید یعنی موضوع اس-٣٠٠، سوالاتی را ایجاد می‌کند و آن اینکه به دلیل ماهیت سیاسی روابط ایران و روسیه، بخش مهمی از این روابط همکاری‌های نظامی است. به نظر شما همکاری‌های نظامی در روابط روسیه و ایران ، در دولت یازدهم با دولت دهم چه تفاوت‌هایی داشته است؟ یک نگرانی که درباره این همکاری ها وجود دارد این است که شاید روسیه انتظارات ایران در همکاری‌های نظامی را به موقع و یا در کل تامین نکند. به نظر شما آیا این نگرانی درست است؟
 
به طور کلی اراده سیاسی در ایران و روسیه بر این است که همکاری‌های نظامی دو کشور افزایش یابد، با توافق برجام و لغو تحریم‌ها یک مانع عمده در همکاری‌های نظامی ایران و روسیه برطرف شده است. کاملا مشهود است که در این مدت رایزنی‌های نظامی نیز افزایش یافته است و مقامات نظامی دو کشور مکرر تبادل سفر دارند. اما در این بین چند مساله وجود دارد، اول اینکه چه بخشی از انتظارات ما از همکاری نظامی در مقدورات روسیه قرار دارد و دوم آنکه امکان چه همکاری‌هایی در چارچوب قطعنامه‌های بین المللی مثل قطعنامه ٢٢٣١ وجود دارد و دیگر اینکه در کل ایران چه مطالباتی دارد. از آنجا که اطلاعات دقیقی از چارچوب رایزنی‌های نظامی دو کشور و توافق‌ها و معاملات صورت گرفته وجود ندارد، نمی توان نظر قطعی داد. تنها می توان گفت که گفتگوهایی که برای خریدجنگنده های سوخو ٣٠، تانک تی-٩٠ و برخی تجهیزات دیگر میان دو طرف صورت گرفته است. روشن است که طرف روسی از گسترش همکاری نظامی با ایران استقبال می کند، تنها ممکن است برخی موانع بین المللی این رابطه را متاثر کند که البته نباید نادیده گرفته شوند. در مجموع روابط نظامی ایران و روسیه با وجود موانع زیاد در حد قابل قبولی بوده است. اما به نظر می رسد در این زمینه هم باید به سمت تعریف پروژه های مشترک پیش رفت. رابطه خریدار فروشنده رابطه مناسبی برای دو طرف نیست. همکاری های نظامی ما هم در زمینه تسلیحاتی و هم در زمینه عملیاتی باید شکل نهادینه شده تری به خود بگیرد.
 
گاز یک بحث مهم دیگر در روابط ایران و روسیه است. هر دو کشور از تولید کنندگان بزرگ گاز جهان هستند و چنانچه اشاره کردید به جای همپوشانی نیازهای اقتصادی، در چنین زمینه‌ای بیشتر رقابت اقتصادی دارند. چرا که هر دو کشور متکی به صادرات انرژی هستند. به نظر شما آیا می‌توان این چالش در رابطه ایران و روسیه را به موضوع همکاری تبدیل کرد؟
 
مهمترین مساله در روابط ایران و روسیه که هنوز درباره آن بحث جدی و تصمیم جدی صورت نگرفته، بحث مربوط به انرژی است. ایران و روسیه از صادرکنندگان انرژی هستند و طبیعی است که در این بخش زمینه‌های رقابت بیشتر و عرصه همکاری محدود است . اما اگر دو کشور اراده‌ای برای همکاری در بخش انرژی داشته باشند، حتما می‌توانند زمینه را فراهم کنند. هر چند از طرف روسیه این دغدغه و نگرانی وجود دارد که حضور ایران در بازار انرژی جهانی شاید مشکلاتی را برای روس‌ها ایجاد کند و یا بخشی از بازارهای روسیه را تصاحب نماید. اما به نظر می‌رسد حداقل در کوتاه مدت این نگرانی نمی تواند منطقی باشد و نباید اجازه داد این نگرانی که شاید برای آینده باشد بر روابط دو کشور تاثیر منفی بگذارد. ضمن اینکه در عرصه انرژی موضوعات همکاری کم نیستند. به هر حال روسیه باید بپذیرد که ایران بازیگر مهمی در بازار انرژی است و همکاری کردن به منزله چشم پوشی از منافع ملی نیست.روسیه شرکت‌های نفتی بزرگی دارد که می‌توانند در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کنند. در عین حال در بازار و قیمت گذاری نیز امکان هماهنگی وجود دارد.شاید ایران و روسیه بتوانند از طریق همکاری تاثیر جدی تری در زمینه قیمت گذاری انرژی داشته باشند.
 
صرف نظر از روابط دو جانبه، مهمترین پروژه‌ای که در همکاری ایران و روسیه ایجاد شده، همکاری درباره سوریه است. سوالی که اکنون بیشتر مطرح می‌شود این است که آیا این همکاری تداوم خواهد داشت و به یک دستاورد مشترک منجر می‌شود و یا به یک موضوع اختلاف برانگیز تبدیلخواهد شد؟ و به تعبیری یکی بازنده و یکی برنده این همکاری خواهد بود؟
 
موضوع سوریه یک عرصه جدید برای همکاری بین ایران و روسیه باز کرد و رابطه دو کشور را به لحاظ استراتژیک ارتقا داد. اگر همکاری ایران و روسیه در این پروژه منطقه‌ای تداوم یابد، می‌تواند تاثیر به سزایی بر آینده روابط دو کشور داشته باشد. اما اگر به هر دلیلی ایران و روسیه نتوانند نتایج دلخواه را از این همکاری کسب کنند، این مساله ممکن است بر سایر عرصه‌های همکاری و حوزه‌های روابط نیز تاثیر منفی بگذارد. یک بعد مهم همکاری ایران و روسیه در سوریه ، ایجاد ثبات و امنیت در منطقه است. هر دو کشور پتانسیل زیادی دارند که این همکاری را به یک الگو برای همکاری در زمینه ثبات سازی در منطقه کنند. البته موانع متعددی در مسیر این هدف وجود دارد. یکی از آنها به موقعیت روسیه در نظام بین الملل باز می‌گردد. روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ روابط  متنوعی با سایر بازیگران از جمله با ایالات متحده آمریکا، اسرئیل، ترکیه و کشورهای عربی منطقه دارد و این روابط می‌تواند بر نوع بازی روسیه در سوریه تاثیرگذار باشد. آنچه ما را تا حدودی نگران می‌کند، همین مساله است که نوع رابطه روسیه و این بازیگران بر نوع همکاری ایران و روسیه در سوریه تاثیر منفی داشته باشد. به ویژه پس از بهبود روابط روسیه و ترکیه این احتمال می رود که همکاری این کشور در زمینه سوریه افزایش یابد و این سوال وجود دارد که آیا روس ها منافع شریک اصلی خود در سوریه یعنی ایران را در همکاری با سایر بازیگران تضمین می کنند، یا نه. به هر حال روس‌ها تلاش می‌کنند بحران سوریه را با تمام ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارند، مدیریت کنند؛ و در واقع بحران سوریه با مدیریت موفق روسی حل شود. به همین دلیل اگر روس‌ها لازم بدانند با هر کدام از بازیگران همکاری می‌کنند و همین مساله دغدغه‌هایی برای ایران ایجاد می‌کند. لذا ما باید رایزنی‌ها با طرف روسی را افزایش دهیم و اجازه ندهیم که برخی سو تفاهم ها و برخی غفلت‌ها موجب شود این موضوع مهم که می‌تواند به بنیانیبرای ارتقا کیفی روابط دو کشور تبدیل شود، موجب افزایش سوءظن و بدگمانی میان دو کشور شود.طی یک سالی که از حضور روسیه در صحنه عملیاتی نبرد در سوریه می گذرد رایزنی های ایران و روسیه در سطوح مختلف یکی از دلایل موفقیت دو طرف بوده است. به همین دلیل هر دو طرف باید این سطح از تعاملات را حفظ کنند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل