چند روز پيش، خبرگزاريها از اخراج نرگس فتحي، سردبير برنامه «جوان ايران سلام» از راديو جوان خبر دادند.
با گذشت بيش از يک هفته از اين رخداد، تقريبا همه سايتها و محافل خبري، اين خبر را پوشش دادند و به تحليل فضاي حاکم بر صدا و سيما پرداختند! اما اشتباهي که در اين چند روز رخ داد، اين بود که بسياري از منتقدان فضاي حاکم بر راديو جوان را به کل سازمان صدا و سيما تعميم ميدادند! اين در حالي است که سياق حاکم بر بدنه سازمان صدا و سيما در برخورد با کارمندان و هنرمندان، تفاوتهاي آشکاري با روند حاکم بر راديو جوان در دو سال گذشته و پس از حضور مسعود احمدي در سمت مديريت اين شبکه دارد که اين قضيه با نگاهي به کارنامه مسعود احمدي در دو سال گذشته به راحتي اثبات شدني است.
مسعود احمدي در حالي جانشين شهرام گيل آبادي شد که شبکه راديويي جوان در سالهاي آغازين دهه هشتاد و با مديريت عليرضا نوري، راه پر سرعت تعالي و جذب مخاطب را بر پايه هدفگذاري راديو جوان آغاز کرده بود و پس از حضور شهرام گيل آبادي در سمت مديريت راديو جوان، اين راديو به اوج شکوفايي و خلاقيت خود رسيد و به پرشنوندهترين شبکه راديويي کشور تبديل شد تا جايي که بنابر آمار رسمي و غير رسمي منتشره، شمار مخاطبان راديو جوان حتي از شبکههاي سيما هم فراتر رفت و زماني امير رضا خادم، نماينده مجلس هفتم براي بيان تأثيرگذاري راديو جوان با مطايبه اعلام کرد که در «مجلس فراکسيون راديو جوان تشکيل شده» و اين مطايبه با نظر موافق ديگر نمايندگان و حتي رياست مجلس هفتم روبهرو شد، اما بر اثر فشارهايي که از بيرون سازمان به دکتر حسن خجسته، معاونت وقت راديو و ضرغامي وارد شد، مسعود احمدي، مديريت راديو جوان را بر عهده گرفت تا راديو جوان به شکل مطلوب منتقدانش ارايه شود.
اين نکته را از حرکات مسعود احمدي به راحتي ميتوان دريافت، چرا که مسعود احمدي در اجتماعات گوناگون حضور خود در راديو جوان و برخوردهاي قهرياش را با اين جمله توجيه کرده است که: «به من گفتهاند، جايي در حال سوختن است، برو و آن را خاموش کن» و اين جمله را افراد مختلف بارها از زبان او شنيدهاند، در حالي که رفتار و منش مهندس ضرغامي و دکتر خجسته، چنين چيزي را نشان نميدهد و آنها بارها در جلسات عمومي و خصوصي گوناگون از شبکه جوان در زمان گيل آبادي، تمجيدهاي فراواني داشتهاند که از جمله آنها سخنراني مهندس ضرغامي در جشن تسنيم و سخنراني دکتر خجسته در مراسم تجليل از پيرغلامان حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) را ميتوان نام برد.
اما مسعود احمدي با اين بيان و نگاه، نه تنها حرکت شتابدار راديو جوان را متوقف کرد بلکه بسیاری از ارکان اين حرکت را با برخوردهاي قهري يا از شبکه بيرون کرد، يا کارآيي آنها را به حداقل ممکن رساند و يا شرايط را به گونهاي فراهم آورد که افراد خلاق شبکه نتوانند با آن شرايط، فعاليت کنند؛ از جمله اين برخوردها ميتوان به برخورد با فرزاد حسني در برنامه قرآني «سندس» و برنامه شاد «هفت شنبه» اشاره کرد و يا برخوردهاي مشابه با بنفشه رافعي در برنامه صبح، صادق داوريفر در برنامه عصر، حامد جوادزاده در برنامه سفيد مثل شب، قاسم اورنگي در برنامه عصر، آرزو جعفرپور و سيد حسين حسيني به عنوان مدير روابط عمومي و برخورد اخير وي با نرگس فتحي در برنامه جوان ايراني سلام را شاهد گرفت؛ هر چند که مسعود احمدي در مصاحبههاي گوناگون، اخراج اين برنامهسازان و گويندگان را که همگي از مشهورترين و خوشفکرترين نيروهاي راديو به شمار ميآيند، تکذيب کرده است، اما هماکنون عملا هيچ کدام از اين افراد در راديو جوان کارکرد سابق خود را ندارند.
با همه اين احوال، دو نکته قابل بررسي است؛ نکته نخست اين که آيا مهندس ضرغامي به عنوان مدير ارشد صدا و سيما و مهندس صوفي به عنوان معاون صدا، بنابر منشور افق رسانه، موافق عدم حمايت از هنرمندان و در کل چنين برخوردهايي هستند يا خير؟! که اظهارات و رفتار آنها به اين پرسش، پاسخ منفي ميدهد و نکته دوم آن که آيا همه اين برنامهسازان و گويندگان، مستحق چنين برخوردهايي از طرف مديريت شبکه جوان هستند؟
در حالي که بيشتر آنها از افراد با دانش و با تجربه در سطح رسانه هستند و انجام چنين تخلفاتي که آنها را مستحق اخراج از فضاي کاري ميکند، تقريبا بعيد به نظر ميرسد، ولي مسعود احمدي همه آنها را با شديدترين نوع برخورد از راديو جوان اخراج کرده است يا همان گونه که بيان شد، کارکرد آنها را به حداقل ممکن رسانده است؛ جالب اين که احمدي تاکنون در اين باره هيچگونه توضيح منطقي و قابل قبولي ارايه نکرده است.