بازدید 19449

ایزدی ها در عراق؛ وضعیتی بین بحران و فاجعه

علی طاهایی
کد خبر: ۴۶۱۳۷۸
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۲ 31 December 2014
ایزدیان در شمال و شمال غربی عراق متمرکز هستند و بصورت دقیق مناطق کوه های سنجار در 120 کیلومتری غرب موصل، شهر شیخان در شمال شرقی سنجار، برخی مناطق منطقه تکلیف، روستاهای زاخو و سمیل در استان دهوک را می توان مناطق اصلی سکونت آنها برشمرد.

در خصوص نامگذاری آنها تاکنون نظر قطعی توسط مورخان داده نشده است. ولیکن در عراق عمدتاً از واژه ایزدی برای آنها استفاده می شود. اسامی دیگری مانند ایزدانی، ایزداهی و یزیدی نیز برای آنها بکار رفته است ولیکن عنوانی که بیشتر نویسندگان و علمای این قوم مورد استفاده قرار داده اند عنوان ایزدی بوده است. 

نامگذاری این فرقه از ریشه های عقیدتی آنها گرفته شده است و عنوان ایزد به زبان فارسی ریشه کلمه ایزدی است و آنها بدلیل تاکیدشان بر خداپرست بودن عنوان ایزدی را برای خود برگزیده اند.

بدلیل عدم وجود آمار رسمی از تعداد مردم عراق و طوائف مختلف آن،  به آمارهای ارائه شده از سوی خود ایزدی ها برای تعدادشان در عراق استناد می شود که این عدد را بالغ بر 560 هزار نفر اعلام می کنند.

ایزدی ها دارای یک رهبر معنوی و دنیوی می باشند. رهبران آنها همواره با عنوان «میر» (امیر) خوانده می شوند که هدایت سیاسی و عقیدتی آنها را بر عهده دارد و در شهر شیخان ساکن می باشد و میر فعلی آنها میر تحسین سعید می باشد که ریاست مجلس اعلی معنوی ایزدیان دنیا را بر عهده دارد. 

همچنین رهبر روحانی آنها «باباشیخ» نام دارد که نقشی مانند پاپ برای مسیحیان را بر عهده دارد و در حال حاضر این منصب در اختیار باباشیخ حجی باباشیخ رشو قرار دارد که وی توسط مجلس اعلی روحانی و با موافقت میر ایزدیان تعیین می شود و وی تحت اشراف امیر ایزدی ها به امورات معنوی و دینی ایزدیه رسیدگی می نماید.

نام ایزدیان پس از آنکه در قانون اساسی عراق از آنها نام برده شد بر سر زبان ها افتاد، در حالیکه سالیان سال این قوم توسط حکومت های سابق عراق نادیده گرفته شدند. پس از سقوط رژیم بعث هیات اوقاف ایزدیه در بغداد در زیرمجموعه دیوان وقف دیانات غیر اسلامی راه اندازی شد و یک نماینده مجلس به این گروه اختصاص یافت و برای اولین بار یک ایزدی در دولت ایاد علاوی به عنوان وزیر جامعه مدنی تعیین گردید.

یکی از بزرگترین مشکلات ایزدی ها به قرار گرفتن اکثر مناطق مورد سکونت آنها در مناطق مورد اختلاف دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان عراق باز می گردد. سنجار، شیخان، تکلیف ومنطقه بعشیقه در نینوا از جمله این مناطق هستند.

یکی از تهدیدات عمده در خصوص ایزدی ها به فضای به شدت طبقاتی و دایره فرهنگی بسیار بسته آنها باز می گردد. ایزدیه دینی غیر تبلیغی است و اجازه ازدواج خارج از دیانت خود را نمی دهد. همچنین در داخل دیانت نیز اجازه ازدواج فردی از طبقه ای خاص را با طبقه اجتماعی دیگر نمی دهد که این طبقات شامل طبقات دینی و اجتماعی می شود. امیر، رهبر دینی و دنیوی، باباشیخ و طبقه شیوخ، فقرا (مومنین این دیانت)، قوالین (پیروان سایر فرق داخلی)، مریدین (عامه مردم) از جمله طبقات موجود در ایزدیه می باشد. 

موضوع قومیت ایزدیان در یک تقاطع دینی، قومیتی و سیاسی گرفتار شده است. ولی در قوی ترین جریانات داخلی آنها بخشی از ایزدیان خود را کرد می دانند و برخی دیگر خود را به عنوان یک هویت قومی مستقل مطرح می کنند و هویت خود را بر اساس هویت دینی شان تعریف می کنند به عنوان بخشی از کردها که خود را از کردهایی که اسلام آورده اند جدا می کنند. 

چهره ایزدی ها کهکشان ناتمامی از اتهامات، تصاویر و اسطوره هایی است که از زمان فتوحات اسلامی در عراق و پس از آن در زمان امپراتوری های اسلامی به آنها نسبت داده شده و تاکنون در نوشته های پژوهشگران معاصر ادامه دارد. بر همین اساس تصویر آنها در میان مردم شامل بار سنگینی از اتهاماتی مانند راهزنان، آشوبگران و متمردین، شیطان پرست و کفار است.

در زمان حکومت عثمانی در طرح مسلمان سازی قومیت ها، فتواهایی درباره آنها صادر شد تا آنها را به عنوان جماعت بدعت گذار با قدرت نظامی به اسلام درآورند که این طرح شامل بیش از 70 جنگ علیه آنها بود تا آنها را از دیانت سابقشان خارج کرده و به اسلام خالص و اصیل وارد نمایند. 

تاریخ ایزدی ها مملو از تلاشهای تاریخی برای تغییر هویت دینی و قومی آنهاست. از نظر مذهبی در زمان عثمانی ها تلاش شد تا با شمشیر آنها را وادار به اسلام آوردن نمایند و از نظر قومی از سال 1921 و آغاز تاریخ معاصر عراق که تلاش شد هویت آنها از کردی به عربی تغییر نماید چراکه آنها در مناطق مورد نزاع بین کردها و عرب ها ساکن بودند. 

نبردهای ایزدی ها شامل 72 نبردی است که تاکنون به آنها تحمیل شده است و قصه های آن در میان ایزدی ها از نسلی به نسل بعد منتقل شده است و حمله داعش به آنها به عنوان هفتاد و سومین حمله یا به قول ایزدی ها «فرمان»، داستانی غم انگیز است که از این به بعد نقل خواهد شد. 

به نظر می رسد محل سکونت آنها در منطقه کوهستانی و صعب العبور بین کوههای سنجار در مرزهای عراق و سوریه و شهر شیخان در 60 کیلومتری شمال موصل باعث ادامه حیات سخت آنها شده است و آنها را از نابودی در طول تاریخ نجات داده است. 

کوه های سنجار مرکز اصلی تمرکز ایزدی هاست و بیشتر ساکنان آن را ایزدی ها تشکیل می دهند و تعداد کمی از ساکنان اطراف آن شامل اعراب و اکراد می شوند ولیکن شهر لالش، جایگاه معنوی بسیار بالایی برای آنها دارد چراکه بیشتر مزارات مقدس آنها مانند ضریح شیخ عدی بن مسافر و محل اصلی اقامت رهبران دینی ایزدی ها و محل سکونت دائم اعضای مجلس روحانی ایزدی هاست در آن واقع شده است. 

البته کوهها به تنهایی برای محافظت از ایزدی ها کافی نیست و همانگونه که در احداث اخیر شاهد آن بودیم ایزدی هایی که از ترس داعش بسوی قله کوههای سنجار گریختند در این ارتفاعات محاصره شده و از مشکل گرسنگی و تشنگی رنج فراوان بردند.  
 
 اعتقادات ایزدیه
درخصوص اعتقادات ایزدیه و خصوصیات این جماعت اختلافاتی بین پژوهشگران عرب و پژوهشگران غربی وجود دارد به نحوی که بسیاری از پژوهشگران اسلامی پیش از اینکه عالمان ایزدی به تبیین اصالت دینیشان بپردازند آنها را از پیروان یزید بن معاویه می دانستند در حالیکه غربی ها این نظر را رد می کرده اند. پژوهشگران ایزدی چند سالی است که به تبیین اعتقادات و اختلافاتشان با اسلام رایج در کشورهای اسلامی پرداخته اند و تلاش کرده اند تا با ارائه مستندات تاریخی به تاکید بر هویت خود بپردازند. 

در کل می توان در ساده ترین تقسیم بندی اصالت ایزدیه و اعتقاداتشان را در سه دسته مورد بررسی قرار داد:

1.    مکتب استشراق غربی: که شامل نوشته هایی از پژوهشگرانی که از مناطق ایزدی ها دیدار کرده اند یا در کتابخانه هایشان نشسته و روایات خیالی درخصوص ایزدی ها نقل کرده اند. 

2.    مکتب اسلامی _ عربی: شامل نسلی از نویسندگان عرب که نوعی ذهنیت عمدتا غیر واقعی را از ایزدیه رواج داده اند که امروز دامن گیر آنها می باشد. 

3.    مکتب ایزدی ها: که شامل آثاری از نویسندگان ایزدی است پس از آنکه آنها از غالب غیر ترویجی خود به منظور تبیین واقعیت های این دیانت خارج شدند.  
 
مکتب استشراق غربی:

نگاه غربی ها به ایزدیه در چارچوب همان نگاه کلی آنها به شرقی ها و فرقه های شرقی است. نگاهی که شامل مردمانی غریب که به عبادت شیطان می پردازند و از گوشت انسان تغذیه می کنند. 

این روشی است که غربی ها عمدتاً برای توصیف دیانات شرقی و اسطوره های آن و اعتقاداتشان بکار برده اند و همین روش در کتاب «مهد تمدن: زندگی در شرق کردستان» نوشته برادران ویگرام منعکس شده است و این کتاب از چارچوب کلی موجود در کلام نویسندگان غربی که ایزدی ها را بندگان شیطان یه بندگان شیخ عدی به عنوان نمادی از شیطان می دانستند خارج نشده است.  
یا برای مثال در کتاب جهانگرد بریتانیایی «سر والیس بدج» آمده است که ایزدی ها اقدام به اعمال خارج از عقل در جشن های اعیاد مذهبی شان می کردند از جمله کشتن انسان ها و خوردن گوشت آنها و موارد دیگری که زبان از بیان آنها عاجز است. 


برخی دیگر از جهانگردان انگلیسی عنوان داشته اند که ایزدی ها اقدام به اعمال خلاف عفت در اعیادشان می کرده اند. «جون اشر» جهانگرد بریتانیایی نوشته است که ایزدی ها در شب یکی از اعیادشان اقدام به اعمال منافی عفت بصورت دسته جمعی می کرده اند و این عمل را پس از خاموش کردن چراغ ها انجام می دادند لذا در زبان ترکی به آنها «چراغ سوندران» می گفته اند.  
یکی دیگر از جهانگردان انگلیسی «ویلم هیود» روایت دیگری از ایزدی ها دارد و عنوان داشته که اعضای این طائفه در اعیاد به یکی از کوههای روستای شیخ عدی می رفته اند و بخشی از اموالشان را نذر شیطان نموده و حرکات جنون آمیزی را انجام می داده اند.  
 
مکتب عربی: قالب ریزی اسلامی برای جماعت بدعت گذار
تفاوت اصلی بین نوع نگاه مورخان غربی و عربی را می توان در نگاه مورخ عراقی، «عبدالرزاق الحسنی» در مقدمه کتابش درخصوص ایزدی ها یافت. وی یک تفاوت راهبردی را در این خصوص متذکر شده است و آن اینکه پژوهشگران بزرگ مسلمان، ایزدی ها را به یزید بن معاویه منسوب می کنند در حالیکه پژوهشگران برتر غربی ایزدی ها را به یکی از ادیان قبل از اسلام نسبت می دهند و کلمه ایزدی را مشتق از کلمه ایزد می دانند که در زبان فارسی و کردی به معنی خداوند می باشد.
الحسنی در کتابش «ایزدیه یا بندگان شیطان» که در سال 1929 به چاپ رسید نظراتی نزدیک به نظرات مورخان غربی در این زمینه داشت ولی در زمان بازنشر کتابش در سال 1939 اعلان کرد که پس از تحقیقات فراوان در خصوص ایزدی ها به این نکته پی برده است که آنها در اصل مسلمان بوده اند و به امامت یزید بن معاویه اعتقاد داشته اند و آداب و رسوم صوفیه را به ارث برده اند و در راه و رسم سیاسی به حقانیت اموی ها معتقد بوده اند تا جاییکه از سایر مسلمانان دور شده و جدا افتاده اند.

آنها آنچنان در آداب و رسوم خاص خود غرق شدند تا اینکه جوهره اسلام آنها کلاً به تباهی کشیده شد. وی در اثبات این موضوع به مورخانی نظیر محمود فلاح، احمد تیمور پاشا و عباس العزاوی اشاره می کند.

یکی از مهمترین کتب موجود در زمینه ایزدی ها که مورد استناد بسیاری از محققان پس از خود قرار گرفته است کتاب «ایزدیه و منشا انحرافاتشان» نوشته احمد تیمور پاشا می باشد. این کتاب از قدیمی ترین کتب موجود در این زمینه است و از تاثیرگذارترین کتب موجود در تمامی تحقیقات پس از خود نیز می باشد. دلیل توجه و علاقه یک نویسنده مصری که ظاهراً نباید هیچ علاقه ای به این موضوع داشته باشد به ریشه های کردی احمد تیمور بازمی گردد. 

از نگاه احمد تیمور ایزدی ها تنها یک طائفه مسلمان صوفی مسلک هستند که در اعتقاداتشان غلو کرده اند و در نهایت بر اثر این زیاده روی از اسلام خارج شده اند و پس از آن تمامی کتابهایی که در عراق درخصوص ایزدی ها نوشته شده است همین خط فکری را دنبال کرده است و تمام پژوهشگران عراقی ایزدی ها را به شخصیت یزید بن معاویه و شیخ عدی بن مسافر اموی مرتبط نموده اند و این موضوع تا آنجا پیش رفت که هوادارن وی را «العدویه» نیز می نامند.

درخصوص عقبه دینی آنها باید به همان چشم انداز اشاره نمود که آنها فرقه ای منشعب از اسلام هستند که از دین خارج شده اند و خصوصاً پس از مرگ شیخ عدی باب ورود اسطوره های قدیمی به دین آنها و اختلاطش با اسلام باز شد تا جایی که آنها از دین خارج شدند.
در کتاب «الدیوه جی» که درخصوص این گروه نوشته شده است به این موضوع اشاره می شود که این گروه عبارتند از هواداران یزید بن معاویه و آنها را یک حرکت سیاسی می دانند که از وی و حکومت اموی حمایت می کرده اند.

البته این موضوع بسیار رایج است که بسیاری از پژوهشگرانی که کتب مرجع را درخصوص ایزدی ها نوشته اند هیچ تماسی با ایزدی ها نداشته اند و اصولاً زبان کردی را که زبان متون دینی ایزدی هاست بلد نبوده و هیچ ارتباط میدانی با ایزدی ها نداشته اند اما نظراتشان به آراء غیر قابل انتقادی در این زمینه تبدیل شده است و این موضوع رخ نمی داد مگر در سایه سکوت طولانی مدت ایزدی ها در خصوص اصول اعتقادیشان که ناشی از ماهیت غیر تبلیغی این دیانت بوده است. 

بسیاری از ایزدیان اطلاع درستی از اصول اعتقادیشان ندارند و فلسفه بوجود آمدن این فرقه را نمی دانند همچنین اعتتقادات آنان نوعی پنهان کاری را ترویج می کند و رهبران مذهبی ایزدی هرگز علاقه ای برای مناظره با علمای ادیان دیگر نداشته اند و به شدت از این کار دوری می کرده اند که البته این موضوع در دوران معاصر با طرح های سکولاریستی حکومت های عربی عراق نیز تقویت شده است.
 
 
مکتب ایزدی: خروج از سکوت  
سیاست سکوت و موضعگیری های سلبی توسط ایزدی ها در دهه 70 میلادی با بروز نسلی جدید از نویسندگان نخبه ایزدی شکسته شد و آنها دریافتند که نباید مسئولیت نوشتن درخصوص اعتقاداتشان را به نویسندگان غیر ایزدی واگذار نمود. از مهمترین نویسندگان ایزدی که این ماموریت را برعهده گرفتند عبارتند از خلیل جندی و خضر سلیمان که در سال 1979 اقدام به انتشار کتابی مشترک در کردستان عراق به زبان کردی نمودند و نام آن را «ایزدیه» گذاشتند.

در دهه 60 میلادی مجله «تراث شعبی» (میراث مردمی) نشریه ای بسیار معروف در فضای فولکلور و فرهنگ و تمدن مردمی عراق بود که در زمینه های گوناگون فرهنگی، مقالاتی را مربوط به خرده فرهنگ های دینی و طائفه ای عراق را منتشر می نمود. این مجله توجه ویژه ای به نوشته های جورج حبیب و خضر سلیمان، دو نویسنده ایزدی، نشان داد و اقدام به انتشار نوشته های آنها درخصوص ایزدی ها و فرهنگ آنها نمود.  
در همین راستا برخی مقالات در رد شبهات مصطلح در مورد ایزدی ها منتشر شد و به این شبهات پاسخ هایی ارائه گردید. برای مثال درخصوص موضوع یکتاپرستی ایزدی ها، مقاله ای توسط یک نویسنده با اسم مستعار نوشته و منتشر شد ولیکن با صراحت به برخی از شبهات بسیار رایج درخصوص عقاید ایزدیه پاسخ داد.  

در سلسله مقالاتی که توسط یکی از امرای ایزدیه ، بایزید اموی درخصوص دعوت به امویه منتشر شد وی به یکی از مقالات عبدالرزاق الحسنی درخصوص اعیاد موجود در باورهای ایزدیه اشاره نمود که پیش از این در نشریه تراث شعبی منتشر شده بود. 

در یکی دیگر از مقالات امیر بایزید درخصوص نظام موروثی موجود در ایزدیه نوشت که برخلاف مقاله ای که دوسال پیش از آن منتشر نموده بود در برابر موضوع انتسابشان به «یزید بن معاویه» ایستاد و در این مقاله این موضوع را رد نمود.  

پاسخ امیر بایزید به الحسنی چندان موجب خشم و ناراحتی اش نشد چراکه نگارنده شخصی با بالاترین درجه مذهبی ایزدی ها بود، آنچه باعث ناراحتی وی گردید نوشته های جوانی جویای نام بنام خضر سلیمان بود. 

سلیمان کتاب عبدالرزاق الحسنی درباره ایزدیه را در سال 1968 خواند و دریافت که کتاب دارای غلط های فاحشی درخصوص ایزدی هاست که نمی توان در مورد آن سکوت کرد لذا در سال 1973 اقدام به نگارش سلسله مقالاتی در رد این ادعاها در نشریه «تراث شعبی» نمود ولیکن زمانیکه مقاله چهارم را تحویل نشریه داد مطلع شد که نامه ای از سوی وزارت امور رسانه های عراق به سردبیر این مجله رسیده است و آنها را از ادامه چاپ مقالات سلیمان منع نموده است.

در این نامه بیان شده بود که استاد بزرگ تاریخ الحسنی با مسئولان وزارت امور رسانه های عراق دیدار نموده و از اینکه یک جوان به خود جرات داده است تا پاسخ نوشته های وی را بدهد عصبانی و خشمگین بوده است در حالیکه وی برترین تاریخ نگار عراقی است. این در حالیست که سلیمان هیچ اهانتی را به الحسنی روا نداشته بود و در مقالاتش تلاش داشت تا ایزدیه را از اتهام شرک، که الحسنی بارها در کتابهایش آن را به ایزدی ها نسبت داده بود تبرئه نماید. 

این موضوع برای سلیمان همانند فرمان سکوت بود از سوی اعراب و وی ناچار شد تا بین سالهای 1973 تا 1991 تمامی نوشته هایش را به زبان کردی منتشر نماید. تا اینکه پس از جنگ دوم خلیج فارس و بروز حالت استقلال نسبی برای ایزدی ها فضا برای حضور آنها در صحنه فراهم گردید و آنها توانستند مراکز مطالعاتی و فرهنگی را برای فعالیت بیشتر پژوهشگران راه اندازی نمایند. 

دو پژوهشگر ایزدی به نامهای خضر سلیمان و خلیل جندی پس از آن نقش بی بدیلی در معرفی ایزدی ها به جهان خارج داشتند و دو مرکز مطالعاتی را در این زمینه راه اندازی نمودند. اول مرکزی به نام لالش (شهر مقدس ایزدی ها) که توسط خضر سلیمان در داخل عراق راه اندازی گردید و دیگری مرکز ایزدیان خارج از وطن که توسط خلیل جندی در آلمان آغاز به کار نمود. 

مرکز لالش در سال 1993 راه اندازی شد و اولین مرکزی بود که با هدف اهتمام به فرهنگ، اعتقادات، هویت، مراسم دینی و دستاوردهای فرهنگی ایزدی ها راه اندازی شده بود و تلاش نمود تا تمامی متون مذهبی یا تاریخی مرتبط به ایزدی ها را جمع آوری نماید و اقدام به برگزاری جشن های ایزدی نماید. این مرکز همچنین اقدام به راه اندازی یک نشریه بنام لالش نمود که به زبان های کردی، عربی و انگلیسی اقدام به نشر فرهنگ ایزدی می نمود. 

از دیگر اقدامات ایزدی ها در این مرکز برگزاری همایش ها و نشست های علمی با موضوعات مرتبط به ایزدی ها و تالیف و چاپ کتب دینی مدارس ابتدایی مربوط به ایزدی ها بوده است که این برنامه با مشارکت وزارت آموزش و پرورش اقلیم کردستان عراق بوده است. 

مرکز ایزدیان در خارج از عراق نیز در سال 1995 در آلمان راه اندازی شد و شامل 21 عضو از کشورهای عراق، ترکیه، سوریه، ارمنستان و گرجستان می شود. این مرکز به عنوان همکار مرکز لالش، مجله ای با عنوان «روز» منتشر می نماید که مطالبی درخصوص ایزدی ها منتشر می کند و هدف از راه اندازی آن برقراری ارتباط بین ایزدی هایی است که در خارج از عراق سکونت دارند. 

این مرکز ماموریت حفظ هویت و میراث ایزدی و جمع آوری متون تاریخی و آرشیو کردن آنها، انجام پژوهش های تاریخی و کمک به پژوهشگران و نویسندگانی که بئنبال نوشتن مطالبی درخصوص ایزدی ها هستند را بر عهده دارد و در حقیقت مرکزی مکمل مرکز «لالش» در داخل عراق می باشد.   

ادامه دارد...
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان