چندسال گذشته، جولیان آسانژ توانسته به عنوان بزرگ ترین کابوس رسانه ای،تمام فکر و ذهن سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی کاخ سفید را به خود جلب کرده است. وی که به اتهام مبهم واثبات نشده تجاوز به دو خانم سوئدی تحت پیگرد قرار دارد؛26ماه است که به سفارت اکوادور در لندن پناهنده شده است و پایش را هم از این سفارت بیرون نگذاشته است.
امروز،آشوب امنیتی و درز پیدا کردن اطلاعات سری ایالات متحده به یک موضوع عادی تبدیل شده است. در تجربه آمریکایی ها زلزله افشای اطلاعات منجر به سونامی های سیاسی مهیبی شده است. ماجرای واتر گیت که که منجر به استیضاح و سپس کنارهگیری ریچارد نیکسون رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا شد، برجسته ترین آنها محسوب می شود.در دوران جنگ سرد اگرچه جنگ اطلاعاتی وجود داشت اما طرفین مواردی که از آن مطلع بودند را از طبقه بندی خارج نمی کردند.
در دوران پساجنگ سرد با ظهور اینترنت و استفاده از شبکه های کابلی و ماهواره ای برای ارتباطات ، شهروندان هکر به میدان آمدند. اجتماع شهروندان هکر در کنار یکدیگر با صورت های ناشناخته موجب شکل گیری گروه بزرگ هکرهاآنانیموس شد که به حکومت های سلطه گر غربی حمله کرده و اسناد آنها را منتشر می کردند. سرویس های امنیتی غربی ،آنانیموس ها را به عنوان تهدید امنیتی در کنار القاعده تحت تعقیب و برخورد قرار دادند . رسانه ویکی لیکس از نخستین روز تاسیس در سال 2006 با هکرها پیمان برادری بست موضوعی که بعدها در شبیخون آنانیموس ها در حمایت از جولیان آسانژ نمود یافت.
ویکیلیکس در ابتدار امر، مطالبی در بارۀ کشتارهای غیرقانونی در کنیا، دفع زبالههای سمی در ساحل عاج، کتابهای راهنمای چرچ ساینتولوژی (کلیسای علمشناسی) رویههای خلیج گوآنتانامو و بانکهایی مانند کوپتینگ و جولیوس بائر منتشر کرد. اما در سال 2010،افشاگران رسما وارد محدوده قرمز امریکا شدند؛ ویکیلیکس اسناد جنگ عراق و افغانستان را در بارۀ درگیری امریکا در این جنگها منتشر کرد. پنج ماه بعد،ویکیلیکس و پنج همکار مطبوعاتی اشپیگل، نیویورک تایمز، لوموند، گاردین و ال پایس شروع به انتشار251000 شنودهای دیپلماتیک امریکا کردند که ۵۳درصد آن غیرطبقهبندی شده، ۴۰درصد محرمانه و بیش از شش درصد آن به عنوان ”راز" طبقهبندی شده بود.
ورود ویکی لیکس به محدوده قرمز و برخورد
در غرب آزادی دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان تا جایی محترم است که منافع غرب تهدید نشود. وزرات دادگستری امریکا کندوکاوی جنایی را در مورد افشاگری به راه انداخت.در رابطه با کندوکاوهای در جریان در مورد ویکیلیکس، وزارت دادگستری امریکا احضاریهای در14دسامبر 2010صادر کرد و به تویتر دستور داد تا اطلاعات در مورد حساب آسانژ را از جمله انتشار دهد.
بلافاصله،بانک سوئیس، پستفایننس اعلام کرد که سرمایههای آسانژ را که بالغ بر31000یورو بوده بلوکه کردهاست چون هنگام بازگشایی حسابش، ”آگاهیهای نادرستی در بارۀ ”محل زندگی خود دادهاست." مسترکارد، ویزا، و بانک امریکا هم دادوستد با ویکیلیکس را بازایستاندهاست. آسانژ این کردارها را ”مککارتیسم سوداگرانه" می نامد. وبگاه روزنامۀ انگلیسیزبان سوئدی ”لوکال" در 27دسامبر 2010به نقل از آسانژ نوشته که هزینههای قانونی برای وبگاه جارچی و دفاعش به 500هزارپوندرسیدهاست. تصمیم بازایستاندن کمک مالی به ویکیلیکس از سوی ویزا، مسترکارد و پیپال425000پوند هزینه داشته که برابر با هزینۀ انتشارات در وبسایت در شش ماه است. آسانژ گفته که ویکیلیکس در اوج خود روزی 85000دلار دریافت کردهاست.
در پایان تابستان2010پلیس سوئد کند و کاوی را در بارۀ دو برخورد جنسی که پای آسانژ را به میان میکشید، آغاز کرد. آسانژ گفته این اتهامات ”بیپایه" است و تمامی برخوردهای جنسی را رضایتی دوطرفه توصیف کردهاست. اواخر پاییز،آسانژکه در آن زمان در انگلستان بود پی برد که مقامات سوئد حکم اروپایی دستگیری را برای استرداد او به سوئد برای پرسوجو صادر کردهاست.در 2مارس 2010وکیل های آسانژ در دادگاه عالی لندن دلایل خود را برای به مبارزه طلبیدن بازپسفرستادن آسانژ را به سوئد ارائه کردند. آسانژ به قید ضمانت آزاد است.
درمیان اتهام تراشی علیه اسنودن،مقامات آژانس استراق سمع دولتی یاGCHO با افشاگری خجالت آوری مواجه شدند، مکاتبات داخلی این آژانس درباره جولیان اسانژ بنیان گذار ویکی لیکس و گمانه زنی ها درباره محکومیت دروغینش توسط مقامات سوئدی برای بازگرداندن وی به این کشور توسط خود اسانژ منتشر شد. یکی از پیامها که توسط اسانژ خوانده شد از این قرار است: «آنها تلاش دارند او را به اتهامXYZ دستگیر کنند...این قطعا یک اتهام ساختگی است...زمانبندی آنها پس از رویداد کیبل گیت (اشاره به افشای اسناد محرمانه آمریکا توسط ویکی لیکز) بسیار مناسب و حساب شده بوده است. پیام دوم در آگوست سال گذشته میان دو نفر ناشناس ردوبدل شده که اسانژ را به خاطر امیدواری اش برای متوقف شدن تلاشهای سوئد برای استراداد یک احمق می نامند.» در این پیام آمده است:«او فکر می کند 6 تا 12 ماه در سفارت اکوادور می ماند و بعد از او رفع اتهام خواهد شد، اما این چیزی نیست که قرار است اتفاق بیافتد...او یک احمق است، یک احمق خوش خیال!» اسانژ این پیام ها را مکالماتی دانست که میان جاسوس های بریتانیا ردوبدل شده اند.
مجازات سخت افسر ویکی لیکس
به موازات طرح اتهاماتی که علیه جولیان آسانژ توسط سیستم های اطلاعاتی ایالات متحده ازجمله سازمان امنیت ملی آمریکاNSA، نام یک افسر آمریکایی مشغول خدمت در آمریکا بازداشت و به عراق برده شد و از آنجا به سلولی انفرادی در پایگاه نظامی کوانتیکو در ایالت ویرجینیا منتقل شد. بسیاری از هوادارن منینگ معتقدند اگر به خاطر جسارت او در افشای این مدارک فساد دیکتاتورهای عرب خاورمیانه نبود، انقلابهای بهارعربی یا همان موج بیداری اسلامی رخ نمیدادند.افسر ویکی لیکس در نهایت به 90 سال زندان محکوم شد.
آسانژ، پایهگذار وبسایت ویکیلیکس، حکم دادگاه علیه منینگ، نظامی آمریکایی همکار این وبسایت را به شدت تقبیح کرد. آسانژ گفت: «این نخستین حکم جاسوسی علیه یک فرد افشاگر در ایالات متحده و سابقهای خطرناک و نمونهای از افراطگرایی در زمینه امنیت ملی است.» وی حکم دادگاه را "کوتهنگرانه" توصیف کرد و گفت باید این حکم لغو شود. جولین آسانژ همچنین هشدار داد که نباید اجازه داد تا منابع اطلاعاتی رسانهها به جاسوسی متهم شوند و افزود که چنین اقدامی به معنی تهاجم به امنیت روزنامهنگاری در ایالات متحده است. وظیفه تمامی رسانهها این است که از منابع کسب اطلاعات خود حفاظت کنند و در صورت لزوم، از آنان حمایت قانونی و سیاسی به عمل آورند.
درمیان نگرانی ها از سرنوشت منینگ،ناگهان در 23اوت 2013 منینگ اعلام کرد که میخواهد از این پس به عنوان یک زن زندگی کند! او در بیانیهای خطاب به تلویزیون آمریکایی انبیسی، نوشت: «من چلسی منینگ هستم؛ یک زن.» او بهناگهان اعلام کرد که قصد دارد هورمون درمانی را آغاز کند و میخواهد که او را چلسی صدا بزنند. به گفته دیوید کومبز (وکیل)، اگر مقامات به منینگ خدمات هورموندرمانی ندهند، این سرباز قصد دارد با اقدام قانونی آنان را وادار کند که چنین کنند. کومبز گفته است سرباز منینگ تصریح نکرده که آیا قصد دارد عمل جراحی تغییر جنسیت انجام دهد یا نه. به راستی در طول حبس برادلی منینگ بر او چه گذشته است که این اتفاق حادث می شود؟!
کابوسی به نام اسنودن
آمریکایی ها که با هزار مکافات توانسته بودند کابوس آسانژ را جمع کنند و با طرح اتهامات جنسی وی را در سفارت اکوادور حصر کنند ؛ سال گذشته ، ناگهان توسط یک مقاطعه کار سیا با بحرانی جدید با ابعادی هول انگیز مواجه شدند که به نوعی توسط ویکی لیکس حمایت می شد. ادوارد اسنودن که مقدار متنابهی از اسناد سری اطلاعاتی امریکا را در دست داشت،فاش کرد سازمان امنیت ملی آمریکا همه مردم جهان را شنود کرده است و حتی به سیاستمداران رفیق خود از جمله آنگلا مرکل رحم نکرده اند. موضوعات طرح شده توسط اسنودن همچنان سوژه بحث و جدل های پشت پرده غربی ها است. وی که این روزها داستایوسکی می خواند و سریال های تلویزیونی را با تأخیر می بیند و کتاب تازه منتشر شده خاطرات « دانیل الزبرگ» - افشاگر استاد پنتاگون – را می خواند. اسنودن چندی پیش رمان «1984 » جورج اورول را خوانده است و تصورش این است که دنیای امروز ما از دنیای اورول هم پیچیده تر شده است. جورج اورول در آغاز سال 1948 تصمیم به نوشتن کتابی گرفت که در آن پیش بینی خود از اوضاع جهان در سال ۱۹۸۴را بیاورد و «۸۴» را به این جهت انتخاب کرد که عکس رقم ۴۸است (سالی که در آن بود). این کتاب سال ۱۹۴۹منتشر و در آن زمان تنها یک داستان تلقی شد. اورول در این کتاب سانسور، تحریف حقایق تاریخی، تجاوز به حریم زندگی خصوصی افراد – از قبیل استراق سمع – استبدادهای دولتی تحت نام دمکراسی و توسعه تکنولوژی و استفاده دولت ها از این ابزارهای تازه برای کنترل مردم و. . . را پیش بینی کرده بود و محیط زندگی سال ۱۹۸۴را طوری مجسم کرده بود که مردم در یک جامعه ترس آور زندگی می کنند که عیناً به حقیقت پیوست و وسعت اندیشه، اطلاعات و دقت مؤلف را در پیش بینی رویدادها ثابت کرد و وی را به صورت یکی از مشاهیر قرن ۲۰درآورد.
حالا اسنودن می گوید که جهان فعلی حتی از جهانی که اورول برای ما پیش بینی کرده بود هم بدتر است. از نظر او خطری که امروز ما را تهدید می کند، فناوری هایی است که روز به روز غیر قابل تصورتر و عجیب و غریب تر می شوند. در دنیای اورول صحبت از میکروفن هایی است که در لا به لای بوته ها جاگذاری شده یا دوربین هایی که داخل تلویزیون کار گذاشته می شوند و از شما مخفیانه فیلم می گیرند اما حالا ما وب کم هایی داریم که پا به پای ما هر جا که می رویم همراهمان هستند. ما تلفن های همراهی را خریداری می کنیم که معادل میکروفن هستند و آنها را هر جا می رویم، داوطلبانه با خود در جیبمان حمل می کنیم. اسنودن می گوید تاریخ نشان داده که جهان بسیار غیر قابل پیش بینی تر و خطرناک تر از جهانی است که اورول در کتابش برای ما تصور می کرد. ادوارد اسنودن اکنون اقامت روسیه را دارد و به دور دسترس آمریکایی ها در مسکو زندگی می کند.
موقعیت سنجی آقای افشاگر
شورش و آشوب شهرفرگوسن ایالت میسوری آمریکا،ایالات متحده را در موقعیت سختی قرار داده است و بهترین زمان برای شکسته شدن حصر جولیان آسانژ محسوب می شود. سردبیرسایت ویکی لیکس به عنوان یک فردرسانه ای استاد جنگ روانی محسوب می شود به خوبی می داند هرگونه برخورد با وی در این شرایط برای بریتانیا و ایالات متحده گران تر از هرزمان دیگر تمام می شود.
درهمین حال، وب سایت شمارش روز govwaste.co.uk اعلام کرد، هزینه های نگهبانی از محل اقامت آسانژ در سفارت اکوادور 12.4 میلیون دلار هزینه در برداشته است. مقام های پلیس از ژوئن 2012 تا به امروز به صورت 24 ساعته در خارج از محل سفارت به نگهبانی و گشت زنی پرداخت و هزینه هر روز این نگهبانی برای مالیات دهندگان انگلیسی 15 هزار دلار بوده است.هر شبانه روز نیز سه افسر پلیس در خارج از سفارت اکوادور در لندن گشت زنی می کنند یا کشیک می دهند و آماده دستگیری آسانژ در صورت خروجش از سفارت هستند.بسیاری هزینه های مربوط به نگهبانی از ساختمان سفارت را که آسانژ در آن است مورد انتقاد قرار داده و شهردار لندن گفته است:«این کاملا مضحک است چرا که این پول باید در زمینه سیاست گذاری های با اولویت هزینه شود اما کاملا در حال هدر رفتن است.»
به موازات برنامه شکسته شدن حصر آسانژ،اسکای نیوز و فاکس قرن بیستم ازرسانه های نزدیک به روپرت مرداک مدعی شده اند که وی به دلیل بیماری قصد دارد سفارت را ترک کند.اسانژ در واکنش به این ادعا در مصاحبهاش می گوید:« من به زودی سفارت را ترک میکنم، اما نه به دلایلی که رسانه متعلق به مرداک و اسکاینیوز می گویند.» وی در ادامه ،زمانی که خبرنگاران از وی درباره سلامتیاش پرسیدند وی پاسخ داد هرکسی که دو سال از عمرش را در ساختمانی بدون فضای باز و به دور از نور مستقیم خورشید سپری کند بیمار خواهد شد.
جولیان آسانژ در پشت سر خود یک حمایت قاطع را لمس می کند؛بسیاری از او به عنوان رکن پجم دموکراسی یاد می کنند تا اهمیت اقدامات وی برای ایالت متحده سنگین تر جلوه نماید. غربی ها که مدعی هستند،وجودرسانه های مستقل و افشاگر را لازمه پویایی جامعه و مقابله با هرنوع دیکتاتوری را لازم است برای مواجه با افشاگران از هیچ اقدام غیر قانونی فروگذار نکرده اند و آنها را تروریست های اطلاعاتی خطاب می کنند. این درحالی است که خود آنها تبدیل به تروریست های جاسوسی از مردم جهان شده اند که خود را محق به هر نوع جاسوسی و سرک کشی به زندگی خصوصی در چهارگوشه جهان می دانند که این خود نقض صریح حقوق شهروندی محسوب می شود. حال،درروزهایی که خدشه ای سنگین بر اعتبار دموکراسی آمریکایی وارد شده است هرنوع برخوردی با آقای افشاگر که کاخ سفید وی را تروریست اطلاعاتی می نامد برای آنها گران تمام خواهد شد و ابن موضوعات در کنار هم می تواند زمینه را برای باگشت ویکی لیکس و افشاگری های جدید فراهم کند.
گزارش: علی ودایع