بازدید 5224

سرقت سه کيلوگرم طلا توسط خانم آرايشگر

کد خبر: ۳۰۰۸۸۸
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۶ 05 February 2013
کارآگاهان آگاهي تهران‌بزرگ اعضاي باند خانوادگي را که اقدام به سرقت از منزلي کرده بودند، دستگير کردند و در بررسي‌ها متوجه شدند مالباخته توسط زنان اين باند در يک آرايشگاه زنانه شناسايي شده است.

به گزارش مردم سالاری، در آذر ماه سال جاري مأموران کلانتري 128 تهران نو از طريق مرکز فوريت‌هاي پليسي 110 در جريان يک فقره زورگيري از داخل منزلي در فلکه دوم نيروهي هوايي قرار گرفتند .

با حضور مأموران در محل، خانمي‌با مراجعه به مأموران اعلام کرد که دو سارق، در حاليکه صورت‌هاي خود را با نقاب پوشانده بودند وارد خانه شده و با تهديد چاقو، در حالي که وي و پسر نه ساله اش را در داخل يکي از اتاق‌هاي خواب محبوس کرده بودند، اقدام به سرقت بيش از 3 کيلو گرم طلا و جواهرات، به ارزش تقريبي 700 ميليون تومان کرده اند .

با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع «سرقت به عنف منزل «، پرونده به دستور بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي، جهت رسيدگي تخصصي در اختيار پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت . با توجه به اظهارات مالباخته که عنوان داشته بود سارقان بدون هيچگونه سر و صدايي وارد خانه شده‌اند، کارآگاهان به محل سرقت واقع در يک مجتمع مسکوني مراجعه و در تحقيقات اوليه متوجه شدند که درب آپارتمان از نوع درب‌هاي ضد سرقت و الکترونيکي رمز داري است که افراد براي ورود به داخل خانه مي‌بايست رمز آنرا در اختيار داشته باشند؛ در ادامه تحقيقات، کارآگاهان موفق به شناسايي تعدادي از مجتمع‌هاي مسکوني در داخل محله سرقت شدند که آنها نيز مجهز به دوربين‌هاي مداربسته بودند؛ لذا تصاوير بدست آمده از دوربين‌هاي مداربسته اين ساختمان‌ها نيز مورد بررسي قرار گرفت و کاراگاهان موفق به تهيه تصويري از احدي از سارقان (تصوير سرنشين عقب موتورسيکلت ) شدند . با بدست آمدن تصوير احدي از سارقان و در ادامه تحقيقات از اهالي محل، تعدادي از همسايگان در اظهارات خود عنوان داشتند که اين اين سارق را در حدود يک ساعت پيش‌از فرار، به همراه دو خانم جوان در حال تردد در داخل کوچه محل سکونت مالباخته مشاهده کرده‌اند .

کارآگاهان در شاخه ديگري از تحقيقات خود و براي مشخص شدن نحوه ورود به داخل مجتمع که طي آن سارقان به راحتي و با استفاده از ريموت درب پارکينگ، وارد و خارج شده بودند به تحقيق از مالباخته و همسر وي پرداختند .

همسر مالباخته پس از حضور در پايگاه ششم، در اظهارات خود با اشاره به مفقود شدن ريموت پارکينگ، به کارآگاهان گفت: « من در زمينه ساختمان‌سازي و خريد و فروش املاک فعاليت دارم و در حال حاضر نيز، در ميدان شهدا – خيابان ايران در حال ساخت يک مجتمع مسکوني هستم و تعدادي از واحدهاي مسکوني اين مجتمع را نيز براي پيش فروش گذاشته و به همين علت، با نصب آگهي فروش در مقابل ساختمان، شماره تلفن همراه خود را نيز براي تماس اعلام کرده‌ام».

همسر مالباخته در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: « چند روز پيش شخصي با من تماس گرفت و مدعي شد که قصد دارد تا يکي از واحدهاي مسکوني ساختمان را پيش خريد کند و به اين بهانه با من قرار ملاقات گذاشت؛ در روز ششم آذر آقا و خانم جواني در محل دفتر کار من حاضر شده و پس از مدت کوتاهي، به بهانه بازديد ساختمان آنها را سوار ماشين شخصي خود کرده و هر سه نفر به محل ساختمان رفتيم؛ پس از بازديد ساختمان، آنها اظهار داشتند که براي تنظيم قرارداد تماس خواهند گرفت و من نيز طبق روال هميشگي کار بدون آنکه به آنها مشکوک شوم از آنها جدا شده و پس از چندين ساعت حضور در محل ساختمان، به دفتر کار و از آنجا به خانه بازگشتم اما در زمان باز کردن درب پارکينگ بود متوجه شدم که ريموت درب در داخل ماشين نيست با اين وجود، به هيچ عنوان تصور نمي‌کردم که شايد ريموت پارکينگ سرقت شده باشد؛ حتي احتمال دادم که شايد آنرا در داخل خانه و يا محل ديگري جا گذاشته ام » .

با توجه به اظهارات همسر مالباخته، کارآگاهان پايگاه ششم اقدام به چهره‌نگاري تصاوير آقا و خانم جواني پرداختند که مدعي پيش خريد ساختمان شده بودند؛ با بدست آمدن تصايور چهره نگاري، زمانيکه تصوير اين آقا و خانم در مقابل همسر وي (مالباخته) گذاشته شد، وي با تعجب تمام عنوان داشت که تصوير بدست آمده چهره نگاري مربوط به خانم جوان، متعلق به آرايشگري به هويت «شکوه . الف» است . مالباخته در ادامه اظهارات خود به کاراگاهان گفت: « بيش از 5 سال است که من به همراه تمامي‌اعضاي خانواده‌ام (مادر، خواهر و ...)، به عنوان مشتري دائم و قديمي‌به آرايشگاهي در نزديکي ميدان شهدا رفت و آمد داريم و شکوه نيز در طي اين مدت، در آنجا مشغول به کار است».

با توجه به اظهارات مالباخته، کارآگاهان با مراجعه به محل آرايشگاه زنانه اطلاع پيدا کردند که آرايشگاه فوق دقيقا از زمان وقوع سرقت تعطيل شده؛ لذا کارآگاهان با شناسايي محل سکونت صاحب آرايشگاه به هويت الهام ( برابر اظهارات مالباخته الهام از دوستان نزديک شکوه . الف است) در چهارراه آب سردار و در تحقيقات بعدي اطلاع پيدا کردند که الهام با هويت واقعي «فاطمه . الف» ( 30 ساله )، همزمان با تعطيل کردن آرايشگاه خود اقدام به جابجايي محل سکونت خود کرده است . با توجه به تحقيقات انجام شده و احتمال همکاري و مشارکت الهام در سرقت، هماهنگي‌هاي لازم با مقام قضايي جهت دستگيري وي انجام و کارآگاهان پايگاه طي تحقيقات پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه جديد وي در خيابان گرگان شده پس از اطمينان از حضور الهام در مخفيگاهش، در ساعت 14روز دهم بهمن او را دستگير کردند. الهام پس از دستگيري، در همان تحقيقات اوليه صراحتا به مشارکت در سرقت اعتراف کرد و عنوان داشت: « به همراه شکوه، همسر شکوه (عليرضا . ع) و برادرشوهر شکوه ( علي . ع )، طرح و نقشه ي سرقت را ريخته و يک ساعت قبل از سرقت و براي نشان دادن دقيق محل سکونت خانم .... (مالباخته)، به همراه شکوه و عليرضا به نشاني محل سکونت وي رفته و آنجا را دقيقا به آنها نشان دادم » .

با توجه به اطلاعات بدست آمده از الهام، کارآگاهان موفق به شناسايي هويت واقعي شکوه به نام «مريم. الف» ( 35 ساله ) شده و در ادامه تحقيقات، با بدست آمدن تصاوير مريم و عليرضا، همسر مالباخته هر دو نفر آنها را به عنوان آقا و خانمي‌که مدعي پيش خريد خانه شده بودند، مورد شناسايي قرار داد؛ همچنين در ادامه تحقيقات و با توجه به اظهارات تعدادي از شاهدان صحنه فرار سارقان که در زمان تلاش براي سارقان موفق به ديدن تصوير سرنشين عقب موتورسيکلت شده بودند، تصوير عليرضا به عنوان يکي از سارقان و سرنشين عقب موتورسيکلت مورد شناسايي قرار گرفت.

کارآگاهان پايگاه ششم، با شناسايي شکوه (در واقع همان مريم )، عليرضا . ع (همسر شکوه) و علي . ع ( برادرشوهر شکوه) به عنوان ديگر اعضاي گروه سارقان، شناسايي مخفيگاه و دستگيري آنها را دستور کار خود قرار داده و در همان روز دهم بهمن موفق به شناسايي مخفيگاه آنها در ميدان خراسان شده و آنجا را تحت مراقبت‌هاي نامحسوس خود قرار دادند؛ سرانجام پس از چندين ساعت مراقبت‌هاي پليسي از مخفيگاه متهمان، شکوه به همراه برادرشوهرش (علي . ع ) به محل مراجعه کرده که با اطلاع از حضور کارآگاهان، هر دو نفر تلاش داشتند تا با خودرو سواري پژو 206 از محل متواري شوند که در عمليات تعقيب و گريز، شکوه بلافاصله دستگير اما علي همچنان تلاش داشت تا به صورت پياده متواري شود که وي نيز با توجه به عدم توجه به دستور ايست پليس و تلاش براي فرار، از ناحيه پاي راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و او نيز دستگير شد .

در ادامه تحقيقات کارآگاهان اطلاع پيدا کردند که «عليرضا . ع» با پول حاصل از فروش قسمتي از طلا و جواهرات مسروقه ـ همانند الهام و علي ـ اقدام به خريد خودرو 206 کرده اما پس از گذشت مدت کوتاهي از زمان خريد خودرو، در روز سوم بهمن در يک تصادف رانندگي منجر به جرح يک عابر پياده، از سوي عوامل پليس راهور مقصر تشخيص داده شده و از سوي دستگاه قضايي به پرداخت ديه محکوم شده است که به علت نداشتن بيمه نامه، توسط عوامل کلانتري دستگير و در حال حاضر، به دستور مقام قضايي در زندان است؛ بلافاصله هماهنگي‌هاي لازم قضايي انجام و عليرضا به پايگاه ششم پليس آگاهي تهران منتقل و صراحتا به طراحي نقشه سرقت و ارتکاب آن به همراه برادرش اعتراف کرد . سرهنگ کارآگاه محمد اشراقي، رئيس پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ، در ادامه اعلام اين خبر با اشاره به دستگيري تعدادي از افراد به اتهام خريد اموال مسورقه و کشف مقاديري از طلا و جواهرات مسروقه از داخل مخفيگاه متهمان، گفت: « با توجه به اعترافات صريح متهمان، قرار قانوني براي هر چهار متهم پرونده صادر و متهمان جهت انجام تحقيقات تکميلي در اختيار پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته‌اند».

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل