تهران آماده میزبانی از سران ۵۱ کشور و هیأتهای اعزامی ۱۵۰ دولت میشود. روزنامهها به استقبال این نشست رفتهاند. برگزاری اجلاس نم در کنار دیدار جلیلی و اشتون و حاشیههای داربی هفتاد و پنجم و بحث اصلاح قانون انتخابات، مهمترین موضوعات روزنامههای صبح امروز بودند.
ملاکهای رجال مذهبی بودن رئیس جمهور چیست؟ این روزها که بحث اصلاح قانون انتخابات داغ شده، روزنامه رسالت هم از نگاه جدید این قانون را نقد کرده و به مشخص نبودن ملاکهای تشخیص رجال مذهبی بودن رئیس جمهور در این قانون ایراد وارد کرده است.
در سرمقاله امروز این روزنامه با نام «رجال مذهبی و مسئولیت شورای نگهبان» آمده است: «پیرو بررسی اصلاح قانون انتخابات در کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس، رئیس این کمیسیون گزارشی از نحوه تعیین شاخصهای رجلیت سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری در این کمیسیون نظیر دارا بودن حداقل مدرک فوق لیسانس و یا ذی مدخل نبودن شاخص جنسیت در موضوع احراز رجال سیاسی بیان کرده اما در خصوص شاخصهای «رجال مذهبی» نامزدهای ریاست جمهوری هنوز مطلبی عنوان نشده است».
نویسنده در این یادداشت، با اشاره به برگزاری آزمون اختبار از سوی شورای نگهبان برای محرز شدن اجتهاد نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری مینویسد: «اما برای احراز شرط رجال مذهبی بودن عالیترین مقام سیاسی پس از مقام رهبری که مجری قوانین در حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است، هیچ تلاش مدونی صورت نمیپذیرد و صرف اشتهار به دیانت، وثوق و شایستگی اخلاقی نامزد ریاست جمهوری بسنده میشود. این در حالی است که رئیس جمهور در مواضع رسمی، سیاستگذاریها و اولویت بندیها در اجرای قوانین، تخصیص منابع و انتصابات ناگزیر به معرفت و فهم دینی خود رجوع میکند و بایستی علاوه بر ایمان و التزام عملی به اسلام، حظی از معارف اسلامی برده باشد تا حداقل در نطقها و سخنرانیهای خود در خصوص مباحث دینی محتاطانهتر صحبت کند. البته این بدان معنا نیست، از رئیس جمهور انتظار میرود که درجه اجتهاد داشته باشد بلکه رئیس جمهور میتواند مقلد باشد اما حداقل باید تا سطح حوزه اطلاعات دینی و مذهبی داشته باشد. این موضوع هم ربطی به معمم بودن و یا مکلا بودن وی ندارد. یعنی الزامی در روحانی بودن رئیس جمهور نیست اما فرد نباید به لحاظ دانش مذهبی یک عامی باشد».
در پایان این یادداشت میخوانیم: «اقتضای منصب خطیر ریاست جمهوری به خاطر حوزه اختیارات گسترده و وظایف سنگین آن در یک حکومت فقهی مثل جمهوری اسلامی ایران حساسیت بیشتر شورای نگهبان در خصوص شرایط رئیس جمهور آینده است. البته اصلاح قانون انتخابات کمک زیادی به گزینش صالحان موجود برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری میکند اما این امتناعی با وظیفه قانونی شورای نگهبان در عمل به اصول مصرح قانون اساسی ندارد».
دیدار اشتون و جلیلی در ویندور جدید گفتوگوهای ایران و آژانس در دفتر نمایندگی ایران، فردا در وین برگزار خواهد شد. این خبر مشترک بسیاری از روزنامههای صبح امروز بود که به ازسرگیری مذاکرات ایران و آژانس در وین با دیدار جلیلی و اشتون اشاره کرده بودند.
آخرین نشست ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش از برگزاری گفتوگوهای ۱+۵ و ایران در مسکو برگزار شده بود.
روزنامه اطلاعات در این باره در گزارشی نوشت: «این دیدار در حالی صورت خواهد گرفت که دو دیدار کارشناسی بین ایران و نمایندگان گروه ۱+۵ طی دو ماه گذشته به میزبانی استانبول برگزار شد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم با صدور بیانیهای، گفتوگو درباره مسائل حل نشده در خصوص برنامه هستهای ایران را محور مذاکرات با نمایندگان کشورمان در وین اعلام کرد. آژانس افزود: این دیدار امکان برگزاری مذاکرات جدید بر پایه رویکردی نظاممند با هدف حل مسائل معلق در ارتباط با برنامه هستهای ایران را فراهم میکند».
اطلاعات در ادامه گزارش خود درباره ادعای آمریکا در این خصوص نوشت: «کاخ سفید هم با ادعای کارآمدی تحریمها در راستای منصرف کردن ایران از حقوق هستهای خود، از همکاری دولت واشنگتن با ائتلافی بینالمللی و نفوذناپذیر علیه تهران خبر داد.
«جان ارنست» سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که آمریکا در مسیر تلاش خود برای خنثی کردن برنامه هستهای ایران، در حال همکاری با یک ائتلاف بینالمللی نفوذناپذیرتر و جدیتر است».
دربی که همه را کلافه کرده استدربی هفتاد و پنجم در راه است و غیر از صفحات روزنامههای ورزشی که به انتشار کری خواندن بازیکنان دو تیم برای هم پرداخته، دیگر روزنامهها یا به آن توجهی نکردهاند یا از آن به سبب هزینههای فراوان برای فوتبالیستهای بیکیفیت انتقاد کردهاند.
روزنامه اقتصادی جهان صنعت، یکی از همین روزنامهها بود که در سرمقاله امروز خود با نام «نه به هر دو» به انتقاد از بازیهای بیکیفیت آنها پرداخته و صرف هزینههای میلیاردی در این دو تیم را غیر ضروری دانسته است.
در این یادداشت میخوانیم: «اما سؤالی که اینجا مطرح است اینکه به کدام دستاورد این فوتبال بیاویزیم و بنازیم، به اخلاقی که فوتبالیستها باید الگوی جوانانمان باشند و شوربختانه لجنمال لمپنیسم حاکم بر ورزش محبوب کشور شده یا به بازی زیبا و بار فنی که این داربی به فوتبال ما ارزانی میدارد یا مدیریت کارآمد، سالم و پاکی که در این فوتبال وجود دارد؟ این فوتبالی است که زیر بار دلالی، سوءمدیریت، فسادهای رنگارنگ و سیاسیبازیهای بیپایان کمر خم کرده. به هزار رنگ و روی ریا و فریب آلوده شده و از محتوای جوانمردی تهی گشته است. این فوتبالی است که میکوشد مردمی باشد، ولی بخش خصوصی در اداره آن نقشی ندارد. دولت مدیران آن را بدون در نظر گرفتن تخصص یا شایستگی تعیین میکند (ربطی به دولت اصلاحطلب و اصولگرا هم ندارد)، بودجهاش را میدهد و همهگونه در انتخاب مربی و لیدر و هیأت مدیرهاش دخالت میکند. نتیجهاش هم این میشود که تیمهای بخش خصوصی در اثر نداشتن بنیه مالی و محرومیت از حمایت هوادار و... ناگزیر به حذف از گردونه رقابت میشوند و شگفت آنکه تیمهایی با بضاعت اندک، گاه نتایجی درخشان میگیرند ولی تیمهایی چون پرسپولیس و استقلال به ورطهای درافتادهاند که چشماندازی برای خروج از آن نیست. فوتبالی که در آن لقب سلطان و ژنرال و شهریار و امپراتور نثار افراد میشود و حس زیبایی را به تماشاگر معمولی منتقل نمیکند. اما اگر این فوتبال چیزی در خور نام و نشان ایران و ایرانی ندارد پس این همه بازارگرمی و شلوغ کاری که ما هم به عنوان روزنامه هرچند اقتصادی گرفتار آنیم، برای چیست؟ شاید عدهای بگویند به خاطر جذابیت و محبوبیت خاص فوتبال است و فوتبال تنها پدیده ورزشی و حتی اجتماعی یا سیاسی است که در گسترهای جهانی چنین انسانها را مسحور خویش کرده که حتی دیدارش رهبران کشورها را به استادیومها میکشاند یا بر جنبشهای سیاسی و اجتماعی تاثیر میگذارد. عدهای هم وابستگی به پیراهن تیمهای ورزشی را از عمیقترین دلبستگیهایی میدانند که گریز از آن حتی در سنین بالای زندگی ممکن نیست. اینها درست! ولی در فوتبالی چون داربی پایتخت که زیباییها و جذابیتهایش را در این سالها از دست داده چه چیزی وجود دارد که تماشاگران را به آزادی میکشاند و افزون بر ناکامی و سرخوردگی تماشاگرانش باعث بسیاری دردسرهای اجتماعی و امنیتی هم میشود؟ شاید درنگی دیگر باید...»
سران ۵۱ کشور دنیا در تهرانبا نزدیک شدن به زمان برگزاری شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران، کم کم چهره مهمانهای ویژه این نشست هم مشخص میشود.
هرچند روز گذشته روزنامهها از سفر «کیم جونگ اون» به تهران نوشته بودند، این خبر عصر دیروز تکذیب شد. با این حال، علی سعید لو، روز گذشته از حضور سران ۵۱ کشور دنیا در تهران خبر داد.
روزنامه قدس، این اجلاس و حضور کشورهای گوناگون در تهران از منظر ظرفیتهای اقتصادی و پیامدهای آن را بررسی کرده و در مطلبی با نام تهران میزبان «یک هفتم اقتصاد جهان» از بهاری شدن شهریور تهران نوشته است.
در این گزارش میخوانیم: «این روزها همه از تأثیر حضور این سران بر وضعیت ایران سخن میگویند و اکنون که کشورمان طی روزهای پنجم تا دهم شهریور ماه برای نخستین بار و در شرایط خاص سیاسی و اقتصادی میزبان اعضای این جنبش است، لزوم بهرهگیری هرچه تمامتر از این فضا احساس میشود. استفاده بهینه و حداکثری از ظرفیتهای اقتصادی این اجلاس در حالی به عنوان یک ضرورت قابل طرح است که ریاست دورهای اجلاس هم به ایران واگذار شده و به نظر میرسد این فرصت طلایی بتواند امکان دستیابی به چنین هدفی را به طور چشمگیری افزایش دهد».
در این گزارش قدس به سراغ کارشناسان رفته و نظر آنان را درباره ظرفیتهای اقتصادی این اجلاس پرسیده است. در بخشی از این گزارش میخوانیم: «دکتر فرهاد خرمی نیز به خبرنگار ما میگوید: مقامات ایرانی از رأس تا ذیل باید گفتوگوهای اقتصادی را در حاشیه اجلاس در دستور کار قرار دهند. این کارشناس معتقد است: باید از همه ظرفیتهای اقتصادی این رویداد مهم در جهت توسعه کشور استفاده کرد. به گفته یک عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس جنبش عدم تعهد به دلیل آزاد بودن و عدم وابستگی به تشکیلات دیگر و معادلات نظامی میتواند تأثیر شایان توجهی بر کشورهای عضو داشته باشد. عزت یوسفیانملا به خبرنگار ما میگوید: این نشست میتواند ترفندهای اتحادیه اروپا، آمریکا و اسراییل را بیاثر کند. وی ریاست ایران بر اجلاس را جهشی در حفظ اعتبار نظام در عرصه اقتصادی و سیاسی میداند. اضافه میشود، ۱۲۰کشور عضو جنبش غیرمتعهدها با در اختیار داشتن یکهفتم اقتصاد جهان و تولید ناخالص داخلی ۱۰هزار میلیارد دلاری میتوان نقش مهمی در اقتصاد و سیاست جهان ایفا کنند».
درآمد یک میلیاردی رمالهاسرهنگ مهرداد امیدی، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی ناجا با اشاره به اینکه در سال گذشته و سه ماهه نخست امسال ۱۹۱ رمال در کشور دستگیر شدهاند، میگوید: در سال گذشته ۱۸۹ پرونده در خصوص رمالی، کف بینی و دعانویسی در اداره آگاهی تشکیل شده است که ۲۴۰ نفر از شهروندان از این افراد شکایت کردهاند.
روزنامههای تهران امروز و اعتماد در گزارشهای اجتماعی خود این خبر را دستمایه گزارش قرار داده و از درآمد یک میلیاردی رمالها در سال گذشته نوشته بودند. تهران امروز در گزارش تحت عنوان «بازار سکه فالگیری و رمالی در کشور» نوشت: «رمالان و دعانویسان سال گذشته توانستند بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون تومان پول از مردم بگیرند و این موضوع یک هشدار جدی اجتماعی محسوب میشود. سرهنگ مهرداد امیدی، معاون مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی ناجا با اشاره به اینکه طی سال گذشته و سه ماهه نخست امسال ۱۹۱ رمال در کشور دستگیر شدهاند، می گوید: در سال گذشته ۱۸۹ پرونده در خصوص رمالی، کف بینی و دعانویسی در اداره آگاهی تشکیل شده است که ۲۴۰ نفر از شهروندان از این افراد شکایت کردهاند و در مجموع ۱۶۱ نفر در این مورد دستگیر شده و برای ۱۱۲ رمال نیز قرار وثیقه صادر شده است.
امیدی معتقد است، رمالان به صورت سازمان یافته عمل نمیکنند و معمولا به صورت انفرادی یا گروههای ۲ نفره اقدام به انجام اعمال مجرمانه خود میکنند. تعداد بالای شکایات از رمالان و دعانویسان در کشور در حالی اتفاق میافتد که گفته میشود سطح آگاهی شهروندان بالا رفته است اما هنوز هستند برخی افرادی که به دلیل وجود برخی زمینههای فرهنگی برای حل مشکلاتشان به دعا نویسان متوسل میشوند و هزینههای کلانی را بابت این کار میپردازند».
پیشنهاد برای حمایت از کودکان مناطق زلزلهزدهروزنامه اعتماد در کنار اخبار سیاسی که در خصوص شرط و شروط اصولگرایان برای اصلاح طلبان و مسائل سوریه و اخباری از این دست گزارش یک خود را به روایت یک مددکار اجتماعی از مشکلات اجتماعی زمین لرزه آذربایجان اختصاص داده است.
در این گزارش مفصل این مددکار اجتماعی از وضعیت نابسامان روحی کودکان زلزله زده خبر میدهد. این روزنامه در کنار این گزارش خواندنی پیشنهاد حمایت از کودکان مناطق زلزلهزده را مطرح میکند.
بهروز بهزادی سردبیر این روزنامه مینویسد: «زمینلرزه بیش از هر جایی قلب کوچک و لطیف کودکان را نشانه رفته است. این فرشتههای کوچک گرچه با یک دمپایی یا لباس یا مدادرنگی ظاهرا شاد میشوند، ولی دنیایی از غم در خود نگه داشتهاند، به ویژه آنان که پدر یا مادر یا هر دو آنها را از دست دادهاند و آیندهشان در هالهای از ابهام است. اطمینان دارم اینان گریههای خود را درون قلبشان ذخیره کردهاند. گرچه با هیچ چیز مادی و معنوی نمیشود این کودکان را شاد کرد ولی ما که میخواهیم به آسیبدیدگان کمک کنیم، میتوانیم اسباب شادی و زندگی آینده آنان را فراهم کنیم. پیشنهاد نمیکنم اینان را از روستا یا شهرستان خارج کنیم و به فرزندخواندگی بپذیریم، چون مشکلات احساسی خود را دارد. هیچکس نمیتواند جای پدر یا مادر حقیقی آنان را بگیرد، حتی اگر آنان را در قصر بزرگ کند و برایشان سنگتمام بگذارد. من برای خانوادههایی که قصد کمک به این نوگلان شکفته باغ خشک شده روستاهای آذربایجان را دارند، پیشنهاد جالبی را مطرح میکنم. این پیشنهاد میتواند در آینده کودکان یتیم مناطق زلزلهزده تأثیر شگرفی داشته باشد. بیاییم موسسات نیکوکاری را سامان دهیم و در درجه اول نوگلان را به نزدیکترین عضو خانواده که زنده مانده است، بسپاریم، ولی هزینه آنها را تا آخرین مدارج تحصیلی حتی دانشگاهها و دورههای مهندسی، پزشکی و دکترا تقبل کنیم. با این پیشنهاد یک یا حتی چند نفر از کودکان بدون سرپرست مانده در واقع برای هزینه زندگی سرپرست پیدا میکنند. میتوانند تا زمان تحصیلات ابتدایی و متوسطه در محل زندگی خود با خیال راحت به زندگی ادامه دهند و زمانی که به سن دانشگاه رفتن رسیدند، با هزینه همان خیران که حکم سرپرست آنان را خواهند داشت، به دانشگاههای استان یا حتی تهران بروند. این حرکت آینده این نوگلان ایران را تامین خواهد کرد و از آنان افرادی مفید برای اداره جامعه خواهد ساخت. روشهای اجرایی این پیشنهاد را به متخصصان بهزیستی، هلال احمر یا هر سازمان دیگری میتوان واگذار کرد و از آنان خواست برای تسهیل کمکرسانی افراد خیر به کودکان پدر و مادر از دست داده، سازمانهایی طراحی کنند که دارای هیاتمدیره باشد که البته در هر منطقه وجود دادستان منطقه در چنین سازمانهای نیکوکاری واجب است چراکه آنان میتوانند به خوبی از منافع این فرزندان مراقبت کنند. همچنین پیشنهاد میشود چند تن از بزرگان و معاریف هر روستا نیز جزو هیات مدیره این سازمانها یا بنیادهای نیکوکاری شوند و برنامه بلندمدت اسکان و تحصیل این فرزندان را زیر نظر داشته باشند. این پیشنهاد را از آن رو مطرح میکنم که کمکهای موردی پس از چند روز که احساسات مردم نیکوکار به سردی گرایید، تمام میشود ولی اگر همین نیکوکاران به عنوان پدر یا مادر غیررضاعی این آسیبدیدگان هر ماه مبلغی برای زندگی و تحصیل این فرزندان بفرستند، برنامه کمکرسانی تبدیل به برنامهیی بلندمدت میشود که محصول آن، جوانانی تحصیلکرده خواهد بود که میتوانند در رشته خود به کشور خدمت کنند. بعدها به این جوانان میشود گفت که هزینه تحصیل شما را کدام خانواده تقبل کرده است و از نظر عاطفی میتوانید دین خود را به آنان ادا کنید و شاید از همین زمان بشود این موضوع را با کودکان در میان گذاشت و سرپرستان آنان اجازه داشته باشند تحصیل و نیازهای آنان را بررسی و حتی پیگیری کنند. شاید در میان همین فرزندان کسانی با استعدادهای درخشان نیز وجود داشته باشند که طرح پیشنهادی من از طرف روزنامه اعتماد میتواند در شکوفایی استعداد درخشان آنان مفید واقع شود. از آنجا که وکلای خیر دادگستری کشور در این زمینه تخصص دارند، از آنان دعوت میکنم برای اجرایی کردن این پیشنهاد، آن را بررسی کنند و طرح خود را برای چاپ در روزنامه بفرستند. شاید بتوانیم موسسات یا بنیادهایی تاسیس کنیم که سالیان طولانی از فرزندان آسیبدیده امروز حمایت کنند و از آنان افرادی خادم برای توسعه و بالندگی کشور بسازند. منتظر پیشنهادهای افراد خیر و حقوقدانان در این زمینه هستیم».