در ورزش دو ديدگاه متفاوت حاكم است. ديدگاه حاكميتي و دولتي و ديدگاه اقتصادي و خصوصي. ديدگاه اول بايد بيشتر جنبه پيشگيري داشته باشد. اين ديدگاه همان ورزش همگاني است و بايد به ردههاي پايه، استعداديابي و بسترسازي براي قهرماني توجه كند كه همه اينها از وظايف دولت است.
توجه به زير ساختها يك اصل است، قانون ميگويد همه حق دارند از امكانات كشور به طور مساوي براي ورزش استفاده كنند و دولت بايد اين بستر را فراهم كند. ديدگاه دوم هم به ورزش مانند يك صنعت نگاه ميكند كه همان ورزش قهرماني است. ورزش قهرماني افتخار ملي و نشاط و غرور را به مردم هديه ميكند. بنابراين دولت بايد از بخش خصوصي حمايت كند نه كه خودش را كنار بكشد. در وضعيت فعلي يكسري از تيمها از بيتالمال هزينه ميكنند و مردم حق دارند از پولهايي كه به بازيكنان پرداخت ميشود ناراحت باشند.
حتي بايد بگويم گاهي پولي كه به يك بازيكن داده ميشود از بودجه يك شهر بيشتر است، در صورتي كه طبق قانون همه مردم بايد از امتياز مساوي براي استفاده از امكانات دولتي بهرهمند باشند. قانوني كه دولت را از سرمايهگذاري در ورزش حرفهاي منع كرده است، از همين پولهاي زيادي كه پرداخت ميشود، ناشي شده است. اين قانون به دولت اجازه نميدهد براي يك گروه خاص هزينه كند، مگر اينكه سرمايهگذاري در زمينههاي ملي باشد. همچنين بر اساس برنامه پنجم توسعه، دولت مكلف شده است از بخش خصوصي حمايت كند ولي اين حمايت بايد ضابطهمند شود. البته اگر اين قانون درست اجرا شود، هيچ مشكلي نخواهيم داشت.
پولهايي كه در فوتبال ردوبدل ميشود يك روند آسيبپذير، غيرمنطقي و غير قانوني را ايجاد كرده كه بايد اصلاح شود. قانون سقف قرارداد هم درست است و هم نيست، درست است از اين جهت كه هنوز دولت پول باشگاهها را ميدهد و بايد اين هزينهها اولويت بندي شوند. اين قانون باعث ميشود هزينه زيادي صرف برخي تيمها نشود. قانون سقف قرارداد درست نيست از اين رو كه برخي اعتقاد دارند فوتبال ما حرفهاي شده و در فوتبال حرفهاي هر كسي سرمايهگذاري بيشتري كند، موفقتر است. با ورود سرمايه بيشتر در فوتبال بحث درآمدزايي مطرح ميشود و مسئله رابطه ورزش، صنعت و اقتصاد عنوان ميشود.
اما بايد اين مسئله را هم به خاطر داشته باشيم كه وقتي هنوز نتوانستهايم جوايز قهرمانان پارالمپيك را بدهيم، چه دليل دارد كه اين همه پول براي فوتبال هزينه شود؟ پولهايي كه در فوتبال ما داده ميشود مانند يك بيماري ويروسي در حال شيوع به همه اجزاي ورزش است و دارد مثل سرطان كل ورزش را در بر ميگيرد. اولين كار اين است كه جلوي اين پولها گرفته شود، چرا كه هنوز اين بيماري قابل درمان است. فوتبال به يك آسيبشناسي جامع و كامل نياز دارد و از يك زاويه كوچك نميشود آن را بررسي كرد. اين كار بايد از آموزش و پرورش و حتي مهد كودكها شروع شود.