میلی صفحه خبر لوگو بالا
شاتل صفحه خبر لوگو بالا
میلی صفحه خبر موبایل

جامعه در قعر برنامه هفتم؛ "میدری" زیر خط فقر، "کاظمی" پایین‌تر از معدل دانش آموزان

 «میانگین تحقق برنامه هفتم در سال اول: ۳۷.۶۸ درصد.» اما این عدد، مثل همیشه، فقط نوک کوه یخ است.
کد خبر: ۱۳۳۹۷۵۸
| |
945 بازدید
|
۲

جامعه در قعر برنامه هفتم؛

همانند ادوار گذشته، همان عدد نزدیک به ۳۸درصد نیز با کلی تعارف و آغاز بدانجا رسیده و گرنه همان تحقق ۲۵درصدی و ناتوانی در تحقق ۶۵درصد اهداف، برازنده سیستم دولتی ما بوده است.

 به گزارش سرویس اجتماعی تابناک، در بررسی عملکردهای نهادها در سال اول برنامه هفتم، وقتی به انتهای جدول می‌رسیم، سه نام  در سکوت می‌درخشد: وزارت راه و شهرسازی ۲۱ درصد، وزارت آموزش و پرورش ۲۱ درصد، وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی ۲۲ درصد. 

همین اعداد کافی است تا بفهمیم فاجعه‌ای در جریان است آن هم در حوزه اجتماعی؛ فاجعه‌ای که نه با تحریم توضیح داده می‌شود، نه با کمبود بودجه، بلکه با یک واقعیت تلخ: ۲۱ درصد یعنی فقط امور اداری، مرخصی رفتن‌ها و پرداخت اضافه‌کاری‌ها انجام شده است.

کارت‌زنی صبحگاهی، مرخصی‌های تأییدشده، اضافه‌کاری‌های ثبت‌شده در سیستم، شاید چند جلسه هماهنگی و یک گزارش رنگارنگ برای آرشیو. این‌ها احتمالا همان ۲۱ درصدی است که به عنوان «تحقق» برنامه هفتم ثبت شده. نه یک کلاس درس استاندارد، نه یک حقوق بازنشستگی متناسب و نه یک جاده مناسب که اتفاقا وزارت راه هم در انتهای لیست با  دو وزارتخانه دیگر همراهی می‌کند، با عرصه اجتماعی ارتباط پیدا می‌کند. فقط کاغذبازی، امضا، و مهر.

این همان برنامه دولت است

یادمان می‌آید که مسعود پزشکیان، در ایام انتخابات، با صدایی آرام اما قاطع گفته بود: «ما برنامه خاصی نداریم، همین برنامه هفتم را اجرا می‌کنیم.» حالا همان برنامه‌ای که قرار بود نجات‌بخش باشد، در دست مجریانش به خاک سیاه نشسته. اگر پزشکیان برنامه‌ای نداشت، حداقل انتظار می‌رفت مجریانی توانمند بیاورد. اما این ۲۱ درصد نشان می‌دهد حتی همان مجریان هم نیستند. یا هستند، اما فقط برای حضور فیزیکی.

این مصیبت، البته، تازه نیست. از برنامه اول توسعه تا هفتم، همه دولت‌ها یک الگو را تکرار کرده‌اند: نوشتن برنامه‌های چندساله با اهداف بلندپروازانه، گرفتن بودجه برای تدوین آن‌ها، و سپس فراموش کردنشان در کشوی میز. برنامه‌ها برای اجرا نشدن نوشته می‌شوند؛ برای بودجه نوشته می‌شوند. برای اینکه در جلسات بگویند «ما برنامه داریم»، برای اینکه در گزارش عملکرد بنویسند «در حال اجرا»، برای اینکه در پایان سال بگویند «به دلیل کمبود اعتبار، تحقق نیافت.»

اگر وزرا نبودند...

حالا سؤال این است: اگر همین مسئولان و وزرای فعلی هم نبودند، این درصد پایین‌تر می‌آمد؟ پاسخ، تلخ اما روشن است: خیر. از این پایین تر، یعنی حتی کارمندان هم بر سر کار حاضر نمی شدند.

نمره دو وزیر حوزه اجتماعی؛

آمارگیری از عملکردها بر اساس برنامه هفتم نیست؛ بر اساس حضور، گزارش‌نویسی، و جلسات است. استانداردی در کار نیست. اگر استاندارد بود، ۲۱ درصد نمی‌توانست به عنوان «عملکرد» ثبت شود. این عدد، نه نشان‌دهنده تلاش، که نشان‌دهنده بی‌معنایی کل فرآیند برنامه‌ریزی است.

در این میان، دو وزارتخانه بیش از همه زخم می‌خورند: آموزش و پرورش و تعاون، کار و رفاه اجتماعی. اولی، مسئول آینده کشور، با کلاس‌ها و آموزشهای کهنه، معلمان خرید خدمات، و مدارسی که سقفشان می‌ریزد. دومی، مسئول معیشت میلیون‌ها بازنشسته و کارگر، با صندوق‌هایی که هر روز خالی‌تر می‌شوند. این دو، نه فقط در رتبه آخر برنامه هفتم، که در رتبه آخر زندگی مردم هستند. مشکلاتشان تاریخی است، اما حل‌نشدنشان گویا عمدی است. انگار سماجتی وجود دارد در تداوم این بحران‌ها. انگار کسی نمی‌خواهد این گره‌ها باز شود، چون باز شدنشان یعنی پایان یک چرخه معیوب که عده‌ای از آن نان می‌خورند.

نظارت و پی‌گیری هم تعطیل است

مجلس، که قرار است ناظر باشد، اگر روی این ۲۱ درصدها نظارت نکند، اگر این اعداد را پیگیری نکند، اگر وزرا را به صحن نکشاند و پاسخ بخواهد، بی‌خاصیت‌تر هم خواهد بود. نظارت یعنی همین: نه فقط شنیدن گزارش، که پایش دقیق، پرسش بی‌پرده، و در نهایت، پاسخگو کردن. اما مجلس هم در همین چرخه گرفتار است. سال‌هاست که گزارش می‌دهد، گاهی هشدار می‌دهد، و سپس فراموش می‌کند.

و مگر قرار نبود امسال، طبق سند چشم‌انداز ۱۴۰۴، ایران رتبه اول اقتصادی منطقه باشد؟ حالا نه فقط رتبه اول نیستیم، که عملکرد اولین سال برنامه هفتم را هم روی آن ریخت و برای هر دو، یک مجلس ترحیم برگزار کرد.

نمره دو وزیر حوزه اجتماعی؛

در آموزش، مسکن، و تأمین اجتماعی، در قعر جدول خودمان هم هستیم. برنامه هفتم، آخرین نسخه از یک سریال تکراری است: نوشتن، بودجه گرفتن، اجرا نکردن، گزارش دادن، فراموش کردن. و مردم، که قرار بود ذی‌نفع این برنامه‌ها باشند، فقط تماشاگر این شرایط وخیم مانده‌اند.

معنای ۲۱درصد

۲۱ درصد، فقط یک عدد نیست. یک فاجعه است. فاجعه‌ای که نشان می‌دهد سیستم برنامه‌ریزی کشور، نه برای پیشرفت، که برای بقا به هر نحو ممکن طراحی شده. بقای کاغذها، بقای جلسات، بقای گزارش‌ها. اما نه بقای مردم. ۲۱درصد یعنی از یک چهارم هم پایین‌تر. یعنی کاظمی نمره‌اش از معدل پایین دانش‌آموزان کشور، پایین‌تر است و میدری خیلی پایین‌تر از خط فقر قرار دارد.

اگر قرار است تغییری باشد، باید از همین ۲۱ درصد شروع شود. نه با توجیه، نه با دفاع، نه با وعده. با یک سؤال ساده: چرا فقط ۲۱ درصد؟ و چرا این ۲۱ درصد هم، فقط امور اداری است؟

تا وقتی این سؤال پاسخ نگیرد، برنامه‌های بعدی هم نوشته خواهند شد، بودجه خواهند گرفت، و در کشو خواهند خوابید. و ما، عادت کرده ایم به این اعداد. یک بار دیگر، در سال پبعد و سالهای بعد، خواهیم نشست و همان ۲۱ درصدها را خواهیم شنید.

میلی صفحه خبر موبایل
اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Germany
|
۱۱:۰۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۲۱
بودجه های موازی موسسات مذهبی رو حذف کنید درست میشه.
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۱۱:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۸/۲۱
امروز دوباره چه خبره؟؟؟؟
دولت برای پول حقوق کارمندان و بازنشستگان پول کم آورده که اینگونه دلار و طلا را افزایشی کرده؟؟؟؟
دلار ناگهان از صبح ۱۱۱ هزار تومان را رد کرده باز شده و سکه ۱۱۷ میلیون تومان
چه خبره؟؟؟؟؟
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
از میان 5 بانک و موسسه مالی ناتراز کدامیک عملکرد بدتری دارند؟
مرجع جواهرات
الی گشت