جام جم؛ رويدادهاي اخير باشگاه استقلال براي تمام دوستداران فوتبال، پيام ويژهاي دارد، اينكه در فوتبال باشگاهي كه ادعاي قهرماني آسيا را هم هميشه در سر ميپرورانيم، فقط به تعداد انگشت آدم ميشناسيم كه ميتوانند باشگاههاي ما را باري به هر جهت اداره كنند و در زمينه مديريت باشگاهي نيروهاي چنداني نداريم، بنابراين مديريت در اين نوع باشگاهها مثل يك بازي «دستش ده» هميشه بين آدمهايي مشخص تعارف ميشود.
تا به حال چند بار به اين نتيجه رسيدهايم كه مثلا فلان آقا، توان اداره فلان باشگاه را ندارد، او را با ضرب و زور كنار زدهايم و آدم ديگري را آوردهايم، اما پس از يكي دو دوره متوجه شدهايم كه اين جابهجايي مديران فرقي با هم نميكند و فقط بستگي به ميزان حرفشنوي افراد دارد. لذا باز مثل همان بازي «دستش ده» دوباره، عنان اختيار باشگاه را از يكي گرفته به ديگري پيشكش كردهايم و اين داستان تكراري سالهاي سال است كه در فوتبال ما جريان دارد و چيزي هم عوض نشده است.
جالب اينكه اين آقايان دائم مينالند كه ماشين و خانه خود را فروخته و خرج باشگاه كردهاند! دائم ميگويند، شب و روز نداريم و خانواده ما از بابت پذيرش اين مسووليت در عذابند. اما دائم، در گوشه كنار براي بازگشت دوباره به صحنه، ثانيهشماري ميكنند و به محض اولين تعارف، دو دستي پيشنهاد را چسبيده و روي صندلي رياست باشگاه مينشينند. تا همين چند روز پيش وقتي با هر كدام از اين آقايان صحبت ميكردند، لبهاي خود را گاز ميگرفتند و ميفرمودند، اين بار ديگر امكان ندارد، مثل گذشته بازگرديم و حيثيت خود را به خطر اندازيم، اما ديديم كه چنين نشد و باز همان بازي به شكل تكرارياش دنبال شد.
در اينجا پرسش از دستاندركاران و تصميمگيران ورزش اين است كه چرا دستگاه ورزش با يك چشم به دو باشگاه پرسپوليس و استقلال نگاه نميكند؟ چگونه است كه شرط 60 به 40 (60 درصد درآمدسازي و 40 درصد اتكا به بودجه سازمان) در باشگاه پرسپوليس اعمال نميشود و چرا بايد بين باشگاههاي وابسته به سازمان ورزش فرق گذاشته شود؟
نكته ديگر اين است كه چرا مجمع اين دو باشگاه تشكيل نميشود و اصولا چه منعي وجود دارد كه نميتوان چند نفر را براي تشكيل مجمع دو باشگاه استقلال و پرسپوليس دور هم جمع كرد. چنين به نظر ميرسد كه سازمان تربيت بدني اينگونه باشگاهداري را نميپسندد و همچنان ميخواهد اختياردار كامل دو باشگاه استقلال و پرسپوليس باشد.
بيشك اين رويكرد در تعارض با استقلال مالي و بحث خصوصيسازي دو باشگاه مورد توجه مردم قرار ميگيرد و مديريت در دو باشگاه سرخابي به محله برو بيايي ميماند كه آدمها چند صباحي مهمان آن هستند و تا بخواهند در مديريت جا افتاده و برنامههاي كلان درآمدزايي را مورد توجه قرار دهند، بايد كنار بروند تا نكند در اين نوع تفكر و رويكرد سازماني، كوچكترين گسستي ايجاد شود.