عاشقم چون پاکم
«دوازده سال بود که به هروئین و قرص مسکن مخدر اعتیاد داشتم. برنامه های درمانی گوناگونی را تجربه کردم. بار آخر هم بیش از دو هفته می‌گذشت که پاک بودم اما احساس نیاز داشتم؛ نیاز داشتم مصرف کنم. مادرم به من گفت شنیده است که با تزریق آمپول می‌توانم میل به مواد مخدر را کنار بگذارم. او از من قول گرفت که در اولین فرصت، درمان با این تزریق ها را آغاز کنم. برای این که دل مادرم را خوش کنم، با او موافقت کردم اما در دل من چیز دیگری می‌گذشت: لحظه شماری می‌کردم که باز مصرف کنم اما اتفاقات طور دیگری پیش رفت.
مادرم مرا با خود نزد پزشک درمانگر برد که قبلا از او وقت گرفته بود. از دکتر درباره خیلی چیزها پرسیدم: تاثیرش، عوارضش، و خیلی چیزها. هر چیزی به ذهنم می رسید پرسیدم بلکه بتوانم از زیر آمپول زدن در بروم ولی نشد که نشد.
همان جلسه، نخستین آمپول را به من زدند. امروز که فکر می کنم می بینم بهترین تصمیمی بود که در زندگیم گرفتم. آن روز قابل تصور نبود که این تصمیم چقدر زندگی من را متحول می‌کند. عاشق همین آدمی هستم که امروز هستم. عاشق اعتماد به نفسی هستم که دوباره به دست آورده ام. عاشق این ارتباط قشنگی هستم که با بچه‌هایم و شوهرم دارم. عاشقم چون پاکم. پاکم چون آمپول زدم.
اصلا به مصرف کردن فکر هم نمی‌کنم. دنبالش هم نیستم. اما دوست دارم از خودم باز برای همه بگویم، دوست دارم برای همه تعریف کنم پاکی و زندگی چقدر از آن حالی که آن موقع تجربه می‌کردم بهتر، بهتر و بهتر است.»
این ترجمه آزاد یک تجربه بود از بیماری که در یکی از کشورهای خارجی دوره درمان تزریقی ماهانه را با درمان ضداعتیاد به پایان رسانده بود؛ درمانی که خوشبختانه امروز در ایران هم موجود است.
با هم چند تجربه دیگر را بخوانیم.
«زندگیم را نجات دادم. من به همه می‌گویم هر کس می‌خواهد دوباره به زندگی برگردد راهش گرفتن همین درمان است. اگر واقعا تصمیم دارید که از خستگی و حالت زننده اعتیاد بیدار شوید، حتما راهی را که من رفتم، بروید. با دریافت اولین آمپول دوباره اختیار زندگی خود را به دست آوردم. دوباره شدم همان آدمی که دوست داشتم. دوباره خودم شدم.
حواستان را جمع کنید. قبل از این که این آمپول را بزنید برای هفت تا ده روز هیچ جور مشروب یا قرص یا ماده مخدر نباید مصرف کرده باشید. رعایت این نکته به خاطر خودتان است.»
و باز یک تجربه دیگر:
«آمپول اول را که زدم دو سه روزی منگ بودم، حالت خستگی داشتم اما بعد از آن همه چیز عالی شد. دیگر دنبال مواد نبودم. دیگر مدام به مواد فکر نمی کردم. شاید یک لحظه به مغزم خطور می‌کرد اما زود می‌رفت. آزاد شده بودم. کم کم مغزم به حالت طبیعی خودش برگشت. دوباره یک آدم نرمال و سالم شدم. کاش همه معتادها و الکلیها همین راهی را بروند که من رفتم.»
خوب است یادآوری کنیم که درمان اعتیاد بدون مشاوره روانشناسی هرگز به موفقیت کامل نمی‌رسد. خوب است بدانیم که آمار نشان می‌دهد 50 درصد کسانی که به اعتیاد روی می‌آورند از قبل به یک مشکل ذهنی دیگر هم مبتلا بوده‌اند که اغلب درمان نشده است. بنابراین اهمیت زیادی دارد که تحت نظر یک روانشناس یا روانپزشک در کنار ترک اعتیاد با تزریق ماهانه ضدمخدر به درمان سایر مشکلات ذهنی مانند افسردگی هم بپردازیم.
و اکنون با برگردان فارسیِ تجربه یک فرد دیگر با هم هستیم. این بار کسی که در مصرف مشروبات الکلی زیاده روی میکرده است از تجربه درمانی خود می‌گوید.
«من در نوشیدن مشروب زیاده روی می کردم. خیلی می نوشیدم. یک روز به خودم آمدم و تصمیم گرفتم قبل از این که مشروب الکلی من را از پا دربیاورد، آن را کنار بگذارم. کار خیلی سختی بود. 14 سال بود که من همین طوری بودم.
همه تلاشم را کردم. همسرم هم به من خیلی کمک کرد. خیلی سخت بود ولی بالاخره نوشیدن را کنار گذاشتم. این قدم اول بود. من پاک شدم. باید حدود 4 تا 7 روز پاک می ماندم تا برای تزریق اولین آمپول آماده شوم. یادم هست این هفت روز چقدر سخت گذشت؛ گاهی روی مبل می نشستم سرم را بین دو دست می گرفتم و واقعیت این است که هیچ امیدی نداشتم که به حالت اول خودم برگردم. اشک می‌ریختم.
بهترین کار همین تزریق آمپول اول بود. هیچ درد اضافه ای نداشت. تا قبل از دریافت درمان، کم حوصله و کم انرژی بودم ولی همان شب نخست بعد از آمپول احساس سرزندگی کردم. دو ماه می‌گذرد و من به هیچ عنوان مشروب ننوشیده ام. باورم نمی شود!
اگر قرار باشد فقط یک جمله بگویم این است: زندگی تان را پس بگیرید.»
شاید وقت آن رسیده است که یک بار دیگر با پزشک یا کلینیک خود مشورت کنیم و به آنها بگوییم به وبسایت زیر سر بزنند. شاید بتوانیم دوباره خودمان شویم.
انتهای رپرتاژ آگهی/
