هومن ظریف / سرویس فرهنگی "تابناک"ـ پس از اعطای 6 جایزه اسکار به فیلم خانوم کاترین بیگلو که The hurt locker ـ1 ـ نام داشت، سینماهای جهان شاهد فیلم جدیدی درباره عراق ـ البته در زمان تهاجم آمریکا در سال 2003 ـ هستند.
فیلم Green zone ـ 2 ـ برخلاف فیلم گنجه رنج که تکلیفش برای جنگ در عراق معلوم نبود (3) حداقل کاری که میکند، طرح این پرسش است که آیا دلیل تهاجم به عراق، به راستی وجود تسلیحات کشتار جمعی بود؟
در این فیلم مت دیمون Matt dimon، در نقش یک افسرآمریکایی به نام روی میلر، برای تجسس تسلیحات کشتار جمعی WMD در بغداد ایفای نقش میکند.
او بر اساس اطلاعات ارتش آمریکا، به مناطقی که به عنوان محل زاغه مهمات سلاحهای شیمیایی شناسایی شدهاند هجوم میبرد؛ ولی پس از کشتار چند عراقی هیچ چیز نمییابد.
میلر گزارش این سردرگمی را به مقامات عالی رتبه ارتش آمریکا ارائه میدهد، اما نتیجه این گزارش، چیزی جز دستوری مبتنی بر ادامه عملیات نیست!
مارتین براون، مشهور به دایناسور، به عنوان مامور سازمان اطلاعات آمریکا، مهره سیاه این بازی و کلارک پوندستون به عنوان مامور پنتاگون در عراق، مهره سفید داستان فیلم، به تماشاگران معرفی میشوند.
میلر در جریان تحقیقاتی که راساً و ماجراجویانه پی میگیرد، متوجه میشود که ژنرال المجلان که آمریکاییان مدعی هستند بر اساس اطلاعات او به عراق حمله کردهاند، وجود خارجی ندارد و دولت آمریکا بر اساس یک پوشش کذب رسانهای، ادامه حضور خود را در عراق توجیه میکند. خانم Amy ryan از وال استریت ژورنال آغاز کننده این جریان خبری است.
سرانجام او، برخلاف تمایل مارتین مامور CIA، به ژنرال بعثی به نام الراعی میرسد ولی جاسوس و مترجم عراقی میلر، ژنرال الراعی که اسیر میلر شده است را هدف گلوله قرار میدهد و رو به میلر که از این حرکت او متعجب شده است، میکند و جملهای ساده و منطقی ـ به زعم خود ـ و واقعیتی تلخ به کام سربازان آمریکایی به زبان میآورد: «شما ـ آمریکاییها ـ نباید تصمیم بگیرید که در اینجا ـ عراق ـ چه اتفاقی بیفته».
رسانههای آمریکایی، دیدگاههای متفاوتی به اکران این فیلم دارند:کلودیا پیک Claudia Puig از usa today بیش از هر چیز به بخشی از دیالوگهای مهم فیلم اشاره میکند و از آنها به عنوان دید شجاعانه و معتبر سناریست فیلم یاد میکند: «همه دنیا دارند نگامون میکنن»، «من فقط میخوام به کشورم کمک کنم».
از نظر این نویسنده و روزنامهنگار، خط کلیدی دیگری در سکانس پایانی فیلم در قالب یک عبارت بر زبان میلر جاری میشود: «همیشه این مهمه که ما برای چی میجنگیم. چه اتفاقی در آینده میافته اگه به مردم احتیاج داشته باشیم، اما اونا به ما اعتماد نداشته باشن؟»
در پایان نویسنده این یادداشت در یواس ای تو دی پیام فیلم را چنین توصیف کند: «فیلم اعلام میکند که دولت آمریکا درباره وجود سلاح کشتار جمعی در عراق دروغ گفته است»
جی. آر. جونز J. R. Jones از شیکاگو ریدرChicago Reader در نقدگونهای با عنوان فیلم منطقه سبز تهاجم اشتباه آمریکا را تا حد یک هیجان صرف کاهش میدهد، مینویسد: «این فیلم خیلی شبیه کتابی است که براساس آن فیلمنامه نوشته شده است ولی من را به یاد شیطنتی در سرکلاس مدرسهام میاندازد که کتابهای کمیک استریپ را لای کتاب درسی پنهان میکردیم با این تفاوت که این فیلم کتاب درسی را لای کتاب کمیک استریپ پنهان کرده است!»
او در ادامه مطلب خود به اعزام متخصصان آمریکایی برای بازسازی عراق انتقاد میکند و مینویسد: «پنتاگون برای بازگشایی انجام واردات و صادرات، Jay Hallen بیست و چهار ساله و بیتجربه در امور مالی و اقتصادی را روانه بغداد کرد و برای راهاندازی دانشگاه عراق رئیس دانشگاه John Argesto را به عراق فرستاد که در واقع چیزی درباره سامانه آموزشی در عراق نمیدانست. همچنین برای ساماندهی به تشکیلات بیمارستانی، کاخ سفید از وجود شخصی به نام James K. Haverman Jr. بهره میگیرد که سابقه ضعیفی در پروژههای بهداشت و سلامت ـ نظیر کمپین دخانیات ممنوع ـ در آمریکا داشته است. و برای پروژههای زیربنایی در عراق از 6 فرد جوان دعوت به کار میشود که 3میلیون دلار بودجه بازسازی عراق کار چندانی از خود به یادگار نگذاشتند. به هر حال، بازسازی عراق هم، حکم همان کتاب کمیک استریپ را دارد.»
و اما واریتی variety در مقالهای سینمایی از ماموریت نظامیان آمریکایی در عراق به عنوان «یجاد دموکراسی از نوع آمریکایی اش» نام میبرد و داستان فیلم را نسبت به کتاب مورد اقتباسش (4) متعهدانه مینامد ولی جریان فیلم گرین گراس را کمدی سیاهی اطلاق میکند که پیش از این در فیلمهای MASH و Catch-22 به کار رفته است. و سرانجام انتخاب لوکیشنهای مراکش، اسپانیا و انگلستان را اقدامی متناسب از سوی طراح صحنه فیلم Dominic Watkins قلمداد میکند.
Mark Dinning نویسنده و تحلیلگر سینمایی Empire online، با پرسیدن این سوال که آیا بورنه Bourne ـ 5 ـ برای ماجراجویی در عراق است؟ از فیلم منطقه سبز چنین توصیفی را ارائه میدهد: «گرین گراس سیاست را به عقد پاپ کورن درآورده است.»
Peter Rainer منتقد سینمایی کریستینز ساینز مونیتور CSMONITOR چند فیلمی که درباره (6) عراق ساخته شده است را نام میبرد و از چنین آثاری به عنوان فیلمهایی که در اکران محکوم به شکست هستند یاد میکند ولی بازآفرینی دو شخصیت فیلم یعنی پندستون مامور پنتاگون به جای شخصیت واقعی Paul Bremer و داینه خبرنگار روزنامه وال استریت ژورنال، به جای شخصیت اصلی Judith Miller از نیویورک تایمز را قابل تامل میداند.
رولینگ استون هم به قلم پیتر تراورزPeter Travers با طرح این پرسش که چگونه میتوان تماشاگر را جذب یک فیلم درباره عراق کرد، مینویسد:«مت دیمون و گرین گراس کارگردان فیلم درصدد پاسخ دادن به این پرسش هستند با انتخاب یک کتاب غیر روایی به نام زندگی شاهانه در شهر زمردین که توسط یک خبرنگار قدیمی واشنگتن پست در عراق نوشته شده است و سبکی شبیه فیلمهای بورنه.»
او در ادامه ماموریت مت دیمون را یافتن افراد بد در منطقه جورج بوش میداند.
رکس رید، نویسنده ابزرورobserver با اشاره به اینکه جایگاه فیلم منطقه سبز، آشکارا از فیلم گنجه رنج پایینتر است مینویسد: «فیلم درباره هجوم غیر قانونی بوش به عراق است که باعث شد ارتش آمریکا غرق در جنگی شود که نتوانست آن بیرون بیاید.»
او در ادامه به حضور Barry Ackroyd به عنوان مدیر فیلمبرداری این فیلم اشاره میکند که در ساخت و فیلمبرداری Hurt locker هم نقش داشته است و متذکر میشود اگرچه هر دو فیلم با یک تکنیک فیلمبرداری شدهاند، اما باید به یاد داشته باشیم نخستین کسی که ترس در خیابانهای عراق را به تصویر کشید، کاترین بیگلو است.
وی مینویسد: «این فیلم داستان رویارویی افراد بد با افراد خوب نیست, چون تنها فرد خوب در این فیلم روی میلر است.»
او با مضحک قلمداد کردن و کلیشهای دانستن سردرگمی دموکراسی، به نویسنده فیلمنامه با یاد آوری اینکه او نویسنده فیلم رودخانه مرموزMystic River و محرمانه لس آنجلس است، خرده میگیرد.
این نویسنده با ذکر اینکه چنین فیلمی 5 سال پیش باید ساخته میشد، پدیده دیکتاتوری شهری که به گفته او، توسط حاکم نظامی بغداد اعمال میشد را مقصر دانست.
لیام لیسی از Globe & Mail درباره این فیلم در مقالهای با عنوان «بلند در هیجان، کوتاه در واقعیت» مینویسد: «فیلم درباره دروغهای بوش در آغاز جنگ عراق است... میلر برای رسیدن به حقیقت از قوانین ارتش آمریکا سر باز میزند، هرکسی که میخواهد میدزدد و برای ملاقات با یک زندانی دارای اطلاعات، متوسل به دروغ میشود...»
جالب اینجاست که اسکات کولورا از Movies. ign تقریباً با هملن لحن لیام لیسی با ذکر نام جیمز باند و جیسن برونه عنوان میکند: «مت دیمون در نقش روی میلر پسر خوبی استو ما این را میپذیریم. اومی خواهد واقعیت برای مردم آمریکا و عراق روشن بشود، بله، ما میدانیم. اما او کیست؟هلگلند وگرین گراس چیزی در این باره در فیلم نمیگویند... »
این نویسنده باخوشبینانه ترین لحن ونگاه، تنها بازی وشخصیت خالد عبدالله را به عنوان مترجم وخبرچین روی میلرمی ستاید ویاد آوری میکند که او در یونایتد93 وبادبادک باز نقش آفرین بوده است.
ویسلی موریس از The boston globeچنین اظهار نظر میکند: «فیلم منطقه سبز ما را به عراق 2003 میبرد و هجوم بوش به این منطقه واضمحلال صدام حسین را یاداور میشود... اما این اتفاقات نمایش داده شده بسیار خلاصه شده است در صورتی که هنوز در عراق ما شاهد بینظمی و هرج ومرج هستیم.... اگرچه فرایندهای سیاسی در فیلم بیان میشود ولی وجهی از پشت پرده سیاست در فیلم مغفول مانده است.
نویسنده نیویورک تایمز، A. O. Scott با یادآوری یک جمله از فیلم ـ ما برای کاری اینجا آمدهایم ـ در مطلبی با عنوان: جستجویی از سر تصادف برای حقیقت، مینویسد: «پیچیدگی فیلم خیلی مبهمتر از یک مساله ساده است؛ جنگ سیاهی و سفیدی، جنگ بین دموکراسی و استبداد است»
او در ادامه به دیالوگهای حساس فیلم ارجاع میدهد و از قول خبرچین عراقی میلر میگوید: «تو کسی نیستی که برای عراق تصمیم میگیری» و این جمله را یکی از مولفههای فراموش شده جنگ عراق مینامد و میگوید: «من میگویم فراموش شده چون منطقه سبز به نظر میآید جریان اقتصادی سینما را به عنوان جریانی روایی، نمادین و فلسفی در دنیای واقعی محدود کرده است.»
نویسنده لس آنجلس تایمز ـ kenneth turan ـ نقل قولی از سناریست این فیلم را متذکر میشود: «چرا ما جنگ طلب هستیم وچگونه جنگ فروخته میشود...»
واشنگتن پست به قلم Ann Hornaday آورده است: «اثری از تسلیحات کشتار جمعی در عراق وجود ندارد ولی همچنان انبوهی از انفجار در این منطقه ادامه دارد.» او داستان فیلم را یک کمدی سیاه مینامد.
مایکل فیلیپس از شیکاگو تریبون هم فیلم را به دوبخش واقعگرا و فانتزی تقسیم میکند و با بیان اینکه سیاسی نویس نیست به بازگویی داستان فیلم اکتفا میکند.
لیزا شوارزبوم از Entertainment Weekly با بیان داستان فیلم فقط به این پرسش بسنده میکند که چرا اطلاعات محل اختفای تسلیحات شیمیایی صدام حسین غلط بوده است؟
از مت دیمون بازیگر فیلم، در مصاحبه ای(7) پرسیده شده است: «تا چه ميزان احساس ميكنيد، داستان اين فيلم بر مبناي واقعيت باشد» و او در پاسخ گفته است: «در عراق هيچ سلاح كشتار جمعي وجود نداشت. اين واقعيت دارد. بسياري از مردم بر اين باور بودند كه در عراق چنين تسليحاتي وجود داشت. اين هم درست است. اما هيچ كس نتوانسته است توضيح دهد كه اين سلاحهاي لعنتي كجاست! اين هم درست و واقعي است. اما پرسشهاي زيادي در بطن اين موضوع وجود دارد.
من منظورم اين است كه ما در اين فيلم چه مولفههايي داشتيم. بله، ما در اين فيلم جواني را داشتيم كه مصرانه به دنبال حقيقت بود. براي كسي كه هيجان را پايهريزي ميكند، وجود يك دوجين كاراكتر هيجانزده كه تا پايان بر سر مواضع خود هستند، الزامي است. همچنانكه چنين مواردي، كنجكاو برانگيز هستند، پرسشهاي بنياديني شبيه محل اختفاي سلاحهاي كشتار جمعي WMD هم، وسوسهانگيز است.»
پل گرین گراس، کارگردان فیلم منطقه سبز، نیز در مصاحبهای (8) میگوید: «من امیدوارم که بسیاری از مردم دنیا بتوانند این فیلم را مشاهده کنند. من تردیدی ندارم که آقایان بوش وتونی بلر، آن را دقیقاً هیجان انگیز و دراماتیک خواهند یافت. در واقع، باید دید آیا من توانستهام برای آنها چیزی روی پرده بیاورم؟!»
نکته آخر اینکه فیلم منطقه سبز امسال پس از اکران میتواند برای حضور در اسکار سال 2011 لحظه شماری کند.
---------------------------پینوشت:1-نام این فیلم را برخی قفسه رنج و برخی مهلکه ترجمه کردهاند. 2-«گرين زون» يا منطقه سبز كه به عربي «المنطقهْ الخضراء» ناميده ميشود، منطقهاي با وسعت 10 كيلومتر مربع در مركز بغداد است كه مجتمعي از كاخهاي صدام، ساختمانهاي نظامي و سفارتخانهها در آنجا شكل گرفته است. به اين ناحيه به خاطر ويژگيهاي آن منطقه بينالمللي (Inter zone) نيز گفته ميشود. 3-البته فیلم گنجه رنج با آوردن این جمله در تیتراژ آغازین فیلم به صراحت از تئوری جنگ برای جنگ دفاع میکند: The rush of battle is often a potent and lethal addiction, for war is a drug«مصائب و شدت جنگ، اغلب تند و سهمگين است ولي تحت اين شرايط، اشتياقي مرگآور، همانند دارويي تسكيندهنده است.»اين جمله از كريس هجز Chris Hedges روزنامهنگار و نويسنده حوزه جنگ است. او متخصص مسائل سياستهاي جنگ و امور خاورميانه است. تازهترين كتاب او، «امپراتوري توهم» نام دارد. هجز، اكنون عضو ارشد در سازمان ملل متحد در نيويورك است. نكته جالب اين است كه او به صراحت اعلام كرده است كه صلح طلب نيست او در جريان جنگ بوسني و کوزوو، حضور مداخله جويانه براي ختم نسل کشي ـ يعني جنگ براي ختم جنگ ـ را تاييد کرده است. نقل قول ديگري از او چنين است: جنگ، نيرويي است كه به ما معني ميدهد. 4-نام کتاب؛ زندگی شاهانه در شهر زمردین: در منطقه سبز عراق، نام دارد. نویسنده این کتاب Rajiv chandrasekaran است که خود به عنوان خبرنگارواشنگتن پست، مشاهدات خود از عراق را به صورت غیر روایی گردآوری کرده است. 5- گرین گراس پیش از این فیلم، دو فیلم ماجراجویی با بازی مت دیمون به نامهای the bourne ultimatum وthe bourne supremacy ساخته است. 6-پیش از گنجه رنج، فیلمهای stop-loss، در دره اله، یک مشت دروغ وغیر قابل انتشار درباره عراق ساخته شده است. 7- برگرفته از مصاحبه كلوين چاوز (Kellvin chavez) با مت ديمون از نشريه لاتينورويو (Latino Review)8- در مصاحبه با راب کارنوال ازINDIE LONDON