دولت چه تصمیم اقتصادی گرفته ؟
مثلا گفته ما بورس را نگه میداریم همین حرف غیراقتصادی ترین حرف ممکن است و بورس را در جایگاهی لرزان قرار داده که سرمایه جمع کثیری از مردم در خطر است
بنظر چند مشکل اساس وجود دارد، اول اینکه در طی چهل سال پس از انقلاب، نظام هیچ استراتژی و راهبرد اقتصادی نداشته است بنحوی که همه دولت ها ملزم شوند در چارچوب استراتژی تعیین شده، برنامه اقتصادی دولت خود را بر مبنای آن راهبرد تنظیم نماید ،لذا هر دولتی که آمد بر اساس گرایش فکری، سیاسی خود، برنامه اقتصادی دولتش را برای مدت 8 تنظیم میکردند و دولت بعدی شروع به برنامه جدید اقتصادی میکرد از این رو هیچ وقت این کشور ثبات اقتصادی نداشته است، هر چند در یک مقطع کوتاهی در دهه هفتاد برنامه بیست ساله مطرح گردید و کلی هم سمینار برای این موضوع برگزار کردند ولی بعدا سر و صدای آن خوابید هیچکس هم سوال نکرد سرانجام این برنامه به کجا انجامید.اشکال دوم نداشتن اتاق فکر است بسیاری از تصمیمات مهم اقتصادی توسط چند نفر محدود از مقامات کشور که اعتماد بر معلومات خود دارند گرفته ميشود و از مشورت جامعه نخبگی استفاده نميشود، اشکال سوم افزایش تصدیگری دولت در اقتصاد است که منجر به آن میشود که دولت از وظایف اصلی و ذاتی خود غافل شود لذا دولت باید تصدیگری و بنگاهداری را در اقتصاد کاهش دهد و دنبال وظایف نظارتی و حاکمیتی خود باشد.