اگر تمام ارگان های دولت و تمام مردم با هم به این مساله عمل بکنن جواب میده وگرنه اینکه عده کمی به این حرف عمل بکنن به جایی نمیرسه. مساله دیگه این هست که قوه قضائیه و دادستان ها باید وارد عمل بشن و جلوی کسانی که باعث گرونی میشن رو بگیرن
چرا کسی که خالی از هر ایده و راهکاریست وزیر می کنید؟
من یک طرح چند بعدی دارم که می تواند مشکل دلالیسم در بازار مسکن را حل کند اما قرار نیست فکر من پله ترقی موجودات ناکارامد شود. اگر می خواهید کار را به خودم بسپارید.
جناب وزیر گویا استخضارندارند برای ساختن یک خانه صد متری چه مبلغ گوش مالک بریده میشود ؟ از بنگاه معاملات ملکی بگیر برو جلو ! استعلامات از دارایی ، بنیاد مسکن ، اوقاف ، سازمان آب ، برق ، گاز ، ثبت اسناد، شهرداری ، درگاه دولت الکترونیک ، محضر ، نظام مهندسی وغیره که هرکدام به فراخور منتظر بریدن نفس هستند گرفته تا فروشندگان مصالح ، کامیون و وانت حمل و مهندسین وکارکنان متخصص و ساده . هنوز کلنگ کار را نزدی میبینی صدها میلیون تومان به اعتینا دادی ، از شهرداری و نظام مهندسی و مهندسین ناظر هم ضمن کار بایستی سر به کوهها بگذاری !
خیر جناب وزیر ؛. وضعیت مسکن بایستی از پایه به کل زیر و رو شود ...
بزرگترین یا یکی از مهمترین هزینه های زندگی تعداد قابل توجه از مردم ایران مسکن است. این همه زمین خالی در این مملکت. آیا حکومت و دولت نمی تواند آن را رایگان در اختیار مردم بگذارد و فقط هزینه اولیه ارائه خدمات را از مردم بگیرد؟ زمین را تحریم نکنید
اگر به دنبال دلایل این وضعیت در گذشته و حال کاری نداشته باشیم برای امروز تنها راهکار این است که تولید افزایش یابدو با عنایت ویژه دولت برای طبقات متوسط و پایین جامعه قدمهای حاصی برای تامین مسکن برداشته شود.برای افزایش تولید توسط خود مردم و بخش خصوصی ،باید رغبت کار ایجاد و مسیر لازم برای سرمایه گذاری صاف و هموار شود و دورنمای روشنی ترسیم گردد.
نیروی کار، ارزان و در دسترس .و مصاح ساختمانی که به منزله ی مواد اولیه تولید است در ذسترس ، تقاضا برای محصول نهایی که همان واحدهای آپارتمانی باشد زیاد ، سرمایه و سرمایه گذار آماده به کار هم وجود دارد. الان باید جهاد ساختمان سازی راه بیفتدو با همین کار، بسیاری از مشکلات و معضلات بزرگ اقتصادی حل وفصل گردد از تامین مسکن گرفته تا اشتغال تا نقدینگی تا راه افتادن تولید تا حل مشکل سازمانهای بازنشستگی و... اما چرا راه نمی افتد . مشکل در عدم توازنهای بزرگ است .در طول سالها عدم تناسب و عدم تعادلهایی بوجود آمده که امروز جمع کردن آنها مثل جمع اضداد است . بطور مثال باید پذیرفت که سرمایه گذار در این وضعیت تورمی بتواند از سرمایه خودش حفاظت کند و سود معقولی هم نسبت به تلاشی که می کند و ریسکی که می پذیرد داشته باشد . ذر عرض یک سال سرمایه ی یک سرمایه گذار کار آفرین چقدر باید افزایش یابد تا هم تورم را پوشش دهد وهم سود معقولی بکند آیا مثلا ده در صد سود در یک سال خوب است ؟ اگر تورم عمومی و افت ارزش پول چهل در صد باشد آنگاه باید سرمایه او در پایان سال پنجاه در صد افزایش یابد برای این کار مورد سرمایه گذاری که همان مسکن است باید در یک سال پنچاه در صد افزایش فیمت داشته باشد. اما آیا توان خریدار هم به همان میزان افزایش پیدا می کند ؟ مسلم است که نه . پس اینگونه میشود که خریدار توان خرید پیدا نمی کند و سازنده هم با علم به این مسئله تمایلی به ساخت پیدا نمی کند.و این جهاد مقدس خانه سازی که خیلی از مشکلات اقتصادی را می توانست حل کند اتفاق نمی افتد.باید به حل این مسئله تمرکز کرد و گرنه بالا پایین کردن معلولها گمراهی است و ره به جایی نمی برد و بلکه بی تردیدمشکل بغرنج تر میشود. حمایتها و سوبسیدهای دولتی در بستری سالم ، می تواند یکی از راه حلهابرای شتاب دادن به ساخت وسازباشد.