خانه پدری......

درود بر شرفش باید دوست پسرشم اعدام کنن

اقدام دختر در فرار از خانه تصمیم درستی بوده است اما قانون از وی حمایت نکرد.
این دخترک 14ساله قربانی نقص قانون شد. اگر قانون را اصلاح نکنید خون هر دختر بیگناه دیگری بگردن شماست. همانطور که خون این دخترک بگردن اخلاف شماست.

در این کشور اگه عاشق بشی یا توسط پدر کشته یا طرد می شی یا بهت میگن هوس باز یا بهت میگن دیوانه یا بهت میگن منحرف یا بهت میگن بدبخت یا بهت می گن گرفتار یا بهت میگن رفیق باز یا .... خدایا تو خصلت عاشق شدن رو در وجود انسان قرار دادی ولی اینا بهش میگن کفر ...؟

جناب آقای رئیسی، من دختر ندارم با شنیدن این سبعیت قلبم صد پاره شد شما اگر دختر دارید به حرمت دخترتان، لطفا کاری کنید.

این آدم روانیه و آزاد گذاشتنش در جامعه خطرناکه. چطور یه آدم نرمال میتونه سر یک انسان دیگه رو با داس قطع کنه، اونم فرزند دلبندش رو؟؟

واقعا که ...
در کشور های خارجی دختر و پسر بدون هیچ مشکلی با هم رابطه دارند حتی والدین طرفین به دوست فرزند خود به شکل فرزند خود می نگرند آنوقت در ایران والدین به بهانه رابطه فرزند خود را می کشند . چندی پیش در آذربایجان و یا پارسال در شیراز هم دختران قربانی بازی های عاطفی خود با پسران شدند ، در ایران بار ها مشاهده شده است که خانواده با فرزند خود به خاطر چنین رابطه هایی قطع ارتباط کرده اند و آنها را از خانه بیرون انداخته اند .
روانشناسان نیز می گویند یکی از نیاز های نوجوانان در دوران ۱۳ تا ۱۸ سالگی داشتن رابطه عاطفی با طرفی دیگر است
به نظر شما آیا داشتن رابطه عاطفی جرم است ؟ آیا نوجوانان حق داشتن چنین رابطه ای ندارند ؟

فقط باید تاسف خورد.مفهوم غیرت با این قبیل وحشی گری ها متفاوت است.از قوه محترم قضائیه برخورد جدی و اشد مجازات را برای این انسان نما میخواهم.

چقد دردناک بود این خبر
متاسفم واسه همچنین آدمی چطور دلش اومد آخه

اینجا تحویل دادن این دختر مظلوم به خانواده ای که لابد سبقه ی رفتاری آن سبب فرار او شده است هیچ توجیهی ندارد. باید گفت که قوانین هیچ گاه مطلق و کامل نیستند و همیشه دینامیک و در حال تغییرند بنا بر این اتکای صرف به قانون و رفع مسؤولیت به هیچ عنوان قابل قبول نیست و کسانی که در این گیرودار نقش داشته اند دست کم باید به اشتباه خود اعتراف کنند. در چنین مواردی باید روان شناسان مداخله کنند و با دختر و پدر او صحبت کنند و اگر اوضاع را مناسب دیدند اجازه دهند دختر به خانواده اش ملحق شود. بدون تردید اگر دختر می دانست که پدرش با ازدواج او موافقت خواهد کرد به هیچ عنوان دست به چنین کاری نمی زد و پس از آن که قرار بوده به خانواده اش تحویل داده شود مخالفت کرده ولی کسی به علت آن توجه نکرده و جان دختر در این گیرودار از طرف هیچ کسی در نظر گرفته نشده است. به این ترتیب در اثر بیماری روانی پدری مریض، ندانم کاری پلیس فاقد تجربه و دانش دختر معصومی مثل دسته ی گل قربانی شد و اکنون در میان ما نیست.