بسيار سطحي بود وبه زبان ديگر توهين به فرهنو شعور اقوام و ملت ايران
بدون هدف مشخص و فقط براي خالي نماندن زمان پخش
از صدا و سيما كه عادت كرده فقط براي تجارت و در امد كار كند و هيچ مقوله فرهنگي و هنري و اجتماعي و اخلاقي و انساني برايش اهمييت ندارد بجز اين انتظار نمي رود
اصلا در صدا و سيما تنها كساني كه اهمييت ندارند ملت هستند و عجبا كه نام رسانه ملي بر ان هناده اند ،
شما فقط در امد تبليغاتي حين پخش سريال را محاسبه كنيد مي بينيد صدا و سيما عليرغم بودجه و در امد نجومي اصلا در انجام وظايف محوله و قانوني خود موفق نبوده و صرفا بلند گوي موارد خاص است ، همين
در نبودمیوه چغندر سالاره
از حیث سرگرمی و از جهت ایجاد حس روانی انتظار در تماشاچی برای پیگیری و وجود یک برنامه در رسیدن به زمان پخش و وضعیت تشدید شده قرنطینه و عدم مسافرت عموم مردم خوب و قابل قبول بود ولیکن در شرایط عادی خصوصا از حیث فیلمنامه و داستان و حتی عدم تدوین صحیح و غیر منطقی بودن زمانبندی جریانات و وجود تناقضات غیر قابل دفاع بود و از حیث بداموزی رفتاری و اخلاقی خصوصا در ارتباط خانوادگی و کوچگکتر و بزرگتر و... بسیار افتضاح و نامناسب و البته تخریب دین و دیندارها
صدا و سیما به سمت یک فاجعه می رود: ابتذال، عادی کردن کارهای زشت، از بین بردن قبح دزدی و دروغ و گناهان دیگر، مشهور کردن افرادی بی بندوبار، دور شدن از آرمان های انقلاب، پایین آوردن سطح درک هنری و فرهنگی جامعه، مجریان و بازیگرانی که فاسد و ضد انقلاب اند، ویران کردن زبان فارسی، موسیقی های بسیار شنیع، تبلیغات بدتر از کشورهای کاپیتالیستی، فلج کردن آموزش و پرورش با میدان دادن به مافیای کنکور و مؤسسات به اصطلاح کمک آموزشی وووووو . وقتی فرمودند نفوذ در همه ارکان نظام اتفاق افتاده و باید مراقب آن بود موضوع جدی است
از لحاظ اخلاقی افتضاح بود
ما تو فرهنگ ایرانی هرچی داشتیم دیگه کتک زدن پدر توسط پسر نداشتیم!!!
به نظرم صحنه کتک زدن بهبود توسط بهتاش، هر چند تو خواب بود، اما شلیکی بود به مغز فرهنگ و ادب ایرانی که نویسنده باید در موردش توضیح بده
دیالوگهای طولانی،دعوا و مرافعه های بی ربط و اعصاب خرد کن، بی ادبی های کلامی و رفتاری و بد آموزی بخصوص برای کودکان و نوجوانان، نداشتن یک هدف در سناریو، شخصیت پردازی های افراطی تر از نیاز یک سریال کمدی، و . . . بالاخره مقدار زیادی آگهی در مورد روغن های خوراکی و رب و سس و . . . در نهایت عیدی دلگیر و کرونا زده و پایتخت ۶ که بر این آشفتگی و سردرگمی افزود
متأسفانه قسمت ششم سریال پایتخت ضعیف ترین این سریال که طی چند سال کذشته از سیما پخش شده میباشد. بطور کلی سریال پایتخت در هیچکدام از فسمتهایش وابستگی چندانی به سناریو و داستان فیلم برای جذب مخاطب نداشته . در تمام قسمتهای پخش شده ، تک گویی ها ، استفاده از لهجه ، عریان گویی بخشی از فرهنگ گفتگویی خطه مازندران، و از این دست در غالب کاراکترهایی که منسوب به یک خانواده هستند موجب جذابیت این مجموعه شده است . اما خط داستانی نه چندان اهمیت داشته و نه بطور کامل دنبال شده است و این موضوع در قسمت اخیر بیشتر به چشم میخورد . در قسمت ششم موضوعات مختلفی به عنوان حاشیه سناریویی که معلوم نیست چه میتوانسته باشد از جمله شغل جدید نقی و هما ، آزادی ازسطو از زندان ، ورود موضوع قاچاق و درگیری ارسطو با آن ، بازگشت بهبود از آفریقا و پرشهای دستش ، ازدواج مجدد فهیمه ، فوتبال بهتاش ، و غیره ، بی داستان بودن این قسمت را بیشتر هویدا کرده است. هر کدام از موضوعات فوق میتوانست موضوعی جداگانه برای یک قسمت پایتخت باشد که طی ۱۵ قسمت تعریف و تعیین تکلیف شوند.
با توجه به پایان موقتی پخش و اینکه یکی دو قسمت نهایی آن بعداً تهیه و پخش خواهد شد نمیتوان منتظر نتیجه ای برای هرکدام از موضوعات عنوان شده داشت. لذا عنوان سریال برای این مجموعه که قاعدتاً باید خط داستانی را دنبال میکرد ، عنوان باطلی است.
از منظر بازیگری نیز میتوان ایراداتی به بازی بعضی از بازیگران داشت که همچون قسمتهای گذشته و در حد انتظار ظاهر نشدند.
در یک کلمه افتضاح......
خدا بیامرزه خشایار الوند رو کاملاً جای خالیش در یک فیلمنامه خوب احساس شد.
افراط در دیالوگ های بی ادبانه، تحریف هویت مردم شریف مازندران با وامگیری از گویش محلی بدون فرهنگ غنی آن و عادی جلوه دادن بدی های اخلاقی مثل دروغ، کسب مال حرام، دورنگی و نفاق .....
در قسمتهای قبل این حجم از ریاکاری و بی ادبی نبود و مواردی هم که بود کاملاً قابل توجیه و برای نشان دادن واقعیت های موجود بود نه توجیه خلافکاری و بی ادبی.
مثلاً سکانس مورد ازدواج جدید رحمت با تأکید بر این که چند سال او را زیر نظر داشت درست همزمان با ورود بهبود غیر از نشان دادن بوالهوسی و بی اخلاقی یک فرد چه منطق دیگری را میتواند نشان دهد.
با چه منطقی همکاری ارسطو برای قاچاق و هزینه کردن پول آن برای دو قربانی را میتوان توجیه کرد.؟
بدون هدف مشخص و فقط براي خالي نماندن زمان پخش
از صدا و سيما كه عادت كرده فقط براي تجارت و در امد كار كند و هيچ مقوله فرهنگي و هنري و اجتماعي و اخلاقي و انساني برايش اهمييت ندارد بجز اين انتظار نمي رود
اصلا در صدا و سيما تنها كساني كه اهمييت ندارند ملت هستند و عجبا كه نام رسانه ملي بر ان هناده اند ،
شما فقط در امد تبليغاتي حين پخش سريال را محاسبه كنيد مي بينيد صدا و سيما عليرغم بودجه و در امد نجومي اصلا در انجام وظايف محوله و قانوني خود موفق نبوده و صرفا بلند گوي موارد خاص است ، همين