بی خود نیست که کشور در سوء مدیریت گرفتار شده است بخاطر این بوده است که رئیس جمهور انگیزه ای برای ادامه مسئولیت نداشته است. هر چند که علاقه شدید به ریاست امری ناپسند است. اما قبول مسئولیت و شانه خالی کردن از زیر بار آن و یا سستی در آن هم ناپسند و نوعی خیانت به خدا و مردم است
من واقعاْ از توجیه برخی مسئولان تعجب می کنم که می گویند اگر فلان نفر نبود الان چنین و چنان می شد و به برکت فلان ... است که این کشور پابرجا است. ما ۱۷۰ الی ۱۸۰ کشور در جهان داریم و من نمی گویم همه آنها ولی قسمت اعظم آنها بدون تشویش و بدون دغدغه در رفاه و امنیت زندگی و متکی به فرد خاصی و یا عقیده ای که ما داریم نیستند که ترس و واهمه از نبود آن داشته باشند و اتفاقاْ بسیاری از آنها به ارزش ها پایبند هستند. همه با باید بدانیم که چیزی که یک کشور را به خطر می اندازد ۳ عامل است ۱- نبود آزادی تفکر و بیان عقیده ولو مخالف و اصطلاحاْ تک صدایی شدن رسانه ها و نبودن قدرت تحمل و احساسی برخورد کردن با آنها۲- وجود بی عدالتی و تبعیض و فاصله طبقاتی ۳- مهم شدن اصلاح دیگران نسبت به اصلاح خودم و اطرافیان خودم و غالب شدن مسائل بی ارزش نسبت به مسائل با ارزش
کلا مسئولین و مقامات فکر می کنند حل مشکلات یعنی اینکه پشت میکروفون ادعا کنند تحت مدیریت آنها ایران بهشت برین شده است اما هیچوقت نمی خواهند درک کنند مردم چه وضعی دارند و مردم چه می خواهند.
يك مصاحبه طبق معمول بي فايده!
حرف هاي كليشه اي.... اقتصاد ويران خروجي عملكرد روساي سه گانه و دولت سايه و مجمع ضد تشخيص مصلحت مردم است.
سفره اي كه روز به روز كوچكتر مي شود و افزايش نارضايتي كه نمودش را در مشاركت پايين مردم در راهپيمايي 22 بهمن 98 ديديم و اگر غير از اين بود صدا و سيماي ميلي مجبور نمي شد تصاوير سال هاي قبل را به خورد مردم بدهد.
واقعا به چه قيمتي ميخواهيد همين رويه و رفتار را حفظ كنيد؟ چرا تغيير در تفكر خود ايجاد نمي كنيد؟