مشکل داخلی ایران از قانون اساسی مملکته و سیاست خارجیش . این دو باید تغییر کنن . دولت باید کوچک شود و به مردم یاد داده شود برند دنبال کار صنعتی رشته های علوم انسانی که هیچ فایده ای برای جامعه ندارند جمع شود و بجای تکریم کارمندی صنعتگر و مهندسان صنعتی تکریم و احترام شوند و حقوقشون بیشترین حقوق در کشور شود تا مردم دنبال کار تولیدی و صنعتی بروند تنها را علاج ایران صنعتی شدن است با امریکا و کانادا و ژاپن و آلمان رابطه برقرار شود تا سیل سرمایه گذاران به ایران روانه شود دست از فلسطین و سوریه و لبنان و عراق برداشته شود و به فکر آینده ایران بود در عین حال نیروی نظامی خیلی قوی داشت
وجود یک قانون اساسی که متناسب با شرایط و نیازها و تجارب جامعه ایرانی و سایر جوامع مترقی دنیا و پیش بینی ضمانت اجرایی واقعی برای تک تک اصول قانون اساسی، ایحاد یک سیستم آموزشی نوین و به روز که به دور از مساعل حاشیه ای و ایدولوژیکی در هر سطح و عنوانی و تنها در راستای ایجاد نسلهای اگاه باشعور قانونگرا،عدم تمرکز قدرت، وجود احزاب اما احزابی که برخاسته از متن و دل جامعه ایرانی باشن نه احزاب ساختگی و من دراوردی، پاسخگو بودن همه اشخاصی که مسعولیت در هر سطحی میگیرن و این ممکن نیست جز با رسانه های ازاد و دادگستری مستقل و به دور از سیاست، پیش بینی و تضمین استقلال قوای سه گانه، به رسمیت شناختن تفاوتهای جامعه ایرانی و رسیدن به این باور که حفظ یکپارچگی کشور در گرو به رسمیت شناختن تفاوتهای اقوام و اینکه کشور ایران کشور تفاوتهاست نه با پاک کردن صورت مساله، سیال بودن قدرت سیاسی با برگزاری انتخابات دوره ای، تعیین اهداف و دستورکار سیاست هارجی نه بر مبنای ایدولوزی بلکه فقط بر مبنای منافع ملی و عزت مردمان ایران و خیلی مساعل دیگه
وزیر خارجه گفت که ما خودمون انتخاب کردیم اینطوری زندگی کنیم !!
البته منظور از خودمون ، خودشونه . نه ما. ما انتخاب نکردیم. اونا انتخاب کردن که ما اینطوری زندگی کنیم.
هی تایید نکن هی من میگم
هی بعد بیا ادا در بیار مقاله مثلا انتقادی روشنفکری بزار تابناک
علتش نبود دمکراسی هست ، در حدی که یه سایت اینترنتی مثل تو اینهمه سانسور توشه
جواب نمام این چراها یک کلمه است . قدیمی ها نان گندم زرده خوردن
حرف درست حسابی زدند.گفتند :زن بکاری ، مرد بکاری تا بگذرد روزگاری.
اگه معنی این جمله را مسئولین بفهمند.هیچ چرای بوجود نمیاد و هرکس کار خود را انجام میدهد.
مثلا وزیر رفاه ، باید تخصص رفاهی داشته باشه درد مردم را بفهمد.
یا مدیر مالی از حساب و کتاب سردربیاره.مدیر اداری دوره دیده باشه تا کار انجام بده.
ولی متأسفانه مدیران ، مدیران سببی و یا نسبی وزیران یا دولت هستند
چون ما قوانین غیر شفاف در کشور داریم و نمایندگان مردمی نداریم که این قوانین را اصلاح کنند. حد اقل شفافیت را از غربیها یاد بگیرید.. آنهایی که غرب غرب می کنند چرا در این زمینه غربگرا نیستند؟