هیچوقت هیچوقت با کشور های دیگه مقایسه نکن، آنوقت باید درآمد مردم را هم با آنها مقایسه کنی رفاه ما را هم با کشور های دیگه مقایسه کنی و سایر خدمات را،، پس لطفا چیزی را با کشور های دیگه مقایسه نکن عزیز دل،
گرانی بنزین میبایست بتدریج و سالانه ،متناسب با تورم همانند افزایش حقوق و دستمزد زیاد می شد ،اینکه بعد از 5 سال ثابت بودن قیمت بنزین بطور ناگهانی 300 درصد افزایش یابد شوکه کننده است چون اگر در طی 5 سال گذشته 20% افزایش می یافت نزدیک به قیمت فعلی را داشت و مردم شوکه نمی شدند و علاوه بر این مبلغ زیادی تا این مدت به درآمدهای دولت اضافه شده بود.....
(قیمت بنزین بعد از 6 بار افزایش 20 درصدی2985=1.2*1.2*1.2*1.2*1.2*1.2*1000
اون نفتی رو که همیشه صادر میکردید و الان نمیتونید صادر کنید به شرکتهای داخلی بفروشید تا اون نفت و خرج صنعت کشور خودمون بکنند نفت و تبدیل کنید به محصول و صادر کنید اگر نمیتوانید بروید و کار را به کاردانش بسپارید
دولت......دولت...مالیات....چه باید کرد.....
بحث جالبیه....و بسیار در مورد فکر کرد و بعد از فکر باید در مورد تحقیق بشه.....و بعدش باید به شور گذاشته بشه....
خب من اینجا فقط میتونم افکارم را بگم.....و چون در این کشور یه کارمند ساده بیشتر نیستم در بقیه امور هیچ کاری نمیتونم انجام بدم.....
بنظر من باید از تمام اقشار مردم مالیات گرفته شود.....البته با میزان درآمدی که دارند...خیر مالیات گرفتن با این ترتیب اشتباه است.....بلکه با پولی که پس انداز میکنن...باید مالیات بدن....نه میزانی که درآمد دارند.....
و دولت همه زیر مجموعه هاشو به ملت واگزار کند و کاملا خصوصی سازی بشه....البته نه با این روش.....
خصوصی سازی واقعی......دولت باید اعلام کنه مثلا کارخانه سوزن سازی اهواز را میخواهد به بخش خصوصی واگذار کند....و افرادی که دوست دارند بین 1 الی 100 سهم با قیمت کارشناسی شده برخن از تاریخ فلان تا تاریخ فلان خرید کنن و پول واریز کنند....و سپس بین 101 الی 1000 سهم از تاریخ....و بین 1001 تا 100000 سهم از تاریخ.....و بیشتر از 100001 از تاریخ فلان.....تا سهام تک تک کارخانه بین اقشار مردم تقسیم شود....نه اینکه یک موسسه یا یک فرد بیایید تمامی سهام اونجا رو که از دولت و یا از اطرافیان آنها هستند خریداری کنن....این بحث خصوصی سازی....
از تمامی شرکتها.....کارخانجات....چاه های نفت....پتروشیمی ..... همه موارد....
خب حالا دولت در این هنگام کم کم باید خودشو کوچیک کنه.....و تعداد کارمنداهاشو کم کنه....و این درآمد از حاصل فروش را بگزارد برای ساخت زیر ساختها....مثل جاده سازی.....راه آهن....بندر سازی.....نیروگاه های مختلف و نزریق آب به فلات مرکزی از طریق جنوب....نه دریاچه شمال.....و غیره....و البته اونا بعد از اینکه ساخت نیز دوباره اونها را خصوصی سازی کنه....
و دست از این همه مدارک و اسناد و سنگ جلوی تولید کننده ها برداره....مثلا من که میخواهم یه گاوداری راه اندازی کنم....این همه قوانین الکی و دست پا گیر جلوم نباشه......
وای خدای من....من هنوز هیچی نگفتم....اما یه عالمه شد....خدا کنه بتونم بیشتر مطالب را بگم .....
خب برای درآمد دولت باید زیر ساخت اون مهیا شود....یعنی یه نظام مالیاتی درست درمون....نه اینی که الان داریم....
من یک تاجر هستم....من یک نانوا هستم.....من کارمند هستم....من یک بنا هستم....من یک کارگر ساده ساختمانی هستم....
خب چطور باید مالیات بدم.....
هر پولی که درمیارم باید معلوم باشد....و هر پولی را هم که خرج میکنم باید معلوم باشه....یعنی سوار یک تاکسی میشوم باید از راننده فاکتور بگیرم....5 تا نونی که میخورم باید فاکتور بگیرم....و در یک تاریخ مشخص مدارکم را ارایه بدهم به اداره مالیات....و مبلغی که برام مونده را بر یک مبنایی مالیات بدهم...مثلا این مبنا میتونه میزان حداقل دستمزد کارگران باشه که دولت سال به سال اعلام میکنن....مثلا من توی سال 12 میلیون تومن ذخیره کردم و مبلغ 5 میلیون تموان هم هزینه سفر خارجی تفریحی ام شده....و مبلغ 3 میلیون هم هزینه مسافرت های تفریحی داخلیم....
و 5 میلیون جنش ایرانی خریدم....و 7 میلیون هم جنس خارجی.....
خب دولت بیاد بگه.....12 میلیون ذخیره کردی....و از اون 5 میلیون تومان سفر خارجی باید 60% را مالیات بدی و از اون 7 میلیون خرید جنس خارجی هم %60 اش را مالیات بدی....و جمع اش میشود 12 میلیون ذخیره....و 60% جنس خارجی و مسافرت خارجی هم میشود 7.2 میلیون ....جمع ذخیره و خارجی ها 19.2 میلیون...و شما باید از مبلغ 12.8% اش را مالیات بدهید....که میشود 2.4576 میلیون تومان....خب این میزان 12.8% از کجا میادش....؟؟؟؟؟؟
مثلا حداقل حقوق اعلام شده در سال 1400 مبلغ 3 میلیون هستش....به ازای هر ذخیره 3 میلیونی شما باید 2% مالیات بدهی ...حداکثر سقف درصد مالیاتی هم 86% باشد....
خب این سیستم مالیاتی چکار میکند....از درآمدت مالیات نمیدهی...بلکه میایی برای اینکه کمتر مالیات بدی هزینه میکنی....تا رفاه اجتماعی ت بیشتر بشه...و چون خرید اجناس خارجی هم مالیات داره.....سعی میکنی که بیشتر اجناس داخلی خرید کنی...که این خود اتوماتیک وار باعث میشه که کارگران ایرانی بیشتر کار داشته باشند...و تازه قوانین دیگری باید در مالیات گنجاده بشه بعوان تخفیفات....مثلا اگر پولت را در بانک بگذاری اونجا یه تخفیف بهت بخوره....چون پولت رفته تو بانک و بانک میتونه اونو وام بده به اقشار مردم....و یا اینکه بانک با اون مبالغ میتونه زیرساخت ها بسازه....مثلا جاده سازی کنه...و از طریق عوارض از اون جاده برای خودش درآمد سازی کنه.....
و عوارض هم مینه....عوارض اتومبیلی که داری باهاش رانندگی میکنی....عوارض خونه ایی که داری....(البته نه خونه ایی که اجاره کردی)
البته دولت یه مالیات بر اجناسی که وارد میشوند هم باید بگیرد.....و اون مالیات جزو درآمد های دولت نباید محاسب شود....بلکه اون مبلغ باید برای کمک به صادرکنندگان که ارز آوری میکنن برای ایران باید هزینه شود...مثل دادن هزینه بیمه....هزینه حمل و نقل ...هزینه نمایندگی اون صادرکننده در خارج از کشور....هزینه تبلیغات در خارج از کشور....تا اینطوری اجناس تولیدی داخلی سوبسید تعلق بگیره...تا بتونن اجناس تولدی شون رو به قیمت ارزانتری به خارجی ها بفروشن.....و رقابت بهتری با اجناس خارجی در خارج از کشور داشته باشند....
خب فکر کنم خیلی زیادی توضیح دادم...و بقیه موارد را بعدا مینویسم....و شماره بعدی را بنام یک ایرانی اصیل 2 و 3 .... ادامه خواهم داد
خب بحث مالیات را تا اونجایی که تونستم خلاصه گفتم....
حال باید چه کنیم برای بقیه موارد.....
غذا.....کشاورزی....قدرت.....افتاب تابان.....تکمیلی غذا.....
خب برای یک درآمد خوب برای مملکت...ما باید خورشید را صادر کنیم....چیزی که زیاد داریم تو ایران....و مفت هستش برامون.....و ازش میتوانیم پول خوبی نصیبمون بشه...هم برای مردم ....و هم برای دولت.....
نور خورشید رو که نمیشه صادر کرد.....پس اونو باید تبدیلش کنیم به مواد غذایی...حالا چطوری....
ایران در منطقه کم آبی هستش....ولی با روزهای آسمان بدون ابر فراوانی.....
خب باید نیروگاه های خورشیدی عظیمی در بحث چند هزار هکتاری بسازیم..... و با نیرو اون آب را دریای عمان و خلیج فارس که راه داره به دریای آزاد تصویه کنیم....و اون اب را با همون نیروی برق خورشیدی از طریق کانال های بزرگ و لوله های بزرگ انتقال بدیم به دشتهای داخلی هم کشاورزها بتونن از اون آب ها استفاده کنن...و هم اینکه در مواقعی که مصرف آب پایین است اون آب را تزریق کنیم به زمینهامون که سطح ابهای اونو اومدن پایین....و البته شاید بعضی ها ایراد بگیرن با این کار آب دریای عمان و خلیج فارس شورتر میشود....حب میشه نمک هایی که بدرد صنعت نمیخوره را بار کشتی های فله بر کرده....و در مناطقی از اقیونوس هند که کمترین ضرر را برای محیط زیست دارد تخلیه کنند....و دولت باید از طریق آموزش های صحیح به کشاورزان و دادن لوازم آبیاری صحیح به کشاورزان بطور اقساط 3 تا 5 ساله اصول نوین آبیاری را آموزش دهد تا از دست این آبیاری غلط قرقابی راحت شویم....کم کم با کاشت درخت های بومی و علفهای بومی بیابان زدایی کنیم....تا بتوانیم سطح کشت را در ایران بالا ببریم.....
و این بالا بردن سطح کشت در داخل هم از شر بادهای همراه با غبار کم کم راحت میشیم....و هم اینکه میشه از نور خورشید محصولات بیشتری را تولید کنیم....و رقیب خوبی بشیم برای هلند که بتنهایی 60% فلفل دلمه ایی دنیا را صادر میکند...حتی به استرلیا.....
خب بریم سر بحث دوم که ما برای اینکار خاک نیاز داریم...و نمیتونم اونو انتقال بدیم از این ور به اونور ایران....خب باید چکار کنیم....باید خاک تولید کنیم....اما آیا میشه خاک تولید کرد....در ایران ......بله میشه....میدونم جواب خیلی ها نه هستش...و میگن برای تولید خاک دهه ها...و شاید هم قرنها زمان لازمه.....ولی اینطوری نیست.....
کود حیوانی کهنه بهتر از کود حیوانی های تازه هستش....چون میزان تخم علفهای که خوردن کمتره و سوختن و دیگر شد نمیکنن....
آلودگی محیط زیستی کود کهنه کمتره....
و و و و
خب حالا کود کهنه چطوری تولید کنیم....که هم هزینه برامون نداشته باشه...و هم بشه باهاش خاک تولید کنیم...و هم ازش درآمد داشته باشیم....
در دنیا چندین کارخانه وجود دارند که کارشون ساخت ژنراتورهای برق با گاز و مازوت و سوخت های مختلف هستن...و از با این سوختهای ترکیبی میتوانن کار کنند.....
چطوری....؟
میان دره های کوچک را انتخاب میکنن....و در آنها لوله کشی میکنن...و لایه لایه خاک و مدفوع حیوانات و انسان را میریزن....و از اون مدفوعات بخارهایی متصاع میشوند که برای سوخت اون ژنراتورها استفاده میشه...و باهاشون برق تولید میکنن...و اونم برقی مداوم و دائم....بعد از چند سال که اون دره پر شد میرن سراغ دره اونورتر....و اون دره قبلی را تخلیه میکنن...و از این اون خاک و کودهای پوسیده بهترین خاک برای کشاورزی میشه استفاده کرد....و اگر ما بیاییم از شنهای بیابان هایم که یکبار یا چند بار اونا را شسته باشیم....تا نمک اونا گرفته بشه...و مقداری هم شن و دیگر خاکها....خاک مناسبی برای کشاورزی تولید کنیم....اونم فقط در مدت کوتاه 5 ساله....
و حالا اون ژنراتورها را از کجا بیاریم....چند نمونه اون تو ایران هستش....و حتی دو سه تا نمایندگی در ایران دارن....
دولت میتونه میتونه اونا را خورد کرده....و در نمایشگاهی بگزارد و از صنعتگرا بخواهد که برای تولید قطعات اون شرکت کنند....و قطعاتی هم که ما توان ساخت اونو نداریم....از نمایندگی ها...و از دیگر جاها اونو بخریم...البته به سیستم جاسوس بازی و دور زدن که درش استاد هستیم....
خب حالا محصولات کشاورزی تولید کردیم....باهاشون چه کنیم...همین امسال شاهد بودیم که کشاورزها تولید کردن...و چون خریدار نداشتن....محصولاتشونو ریختن دور...و کلی ضرر کردن...
خب بیشترین دلیلش این هستش که ما صنایع تبدیلی خوبی نداریم....و تعدادشون هم خیلی کمه...و دور هستن به کشاورزها....و ظرفیت هاشون محدوده....
و باید این کارخانه جات را کوچیک تر کنیم....و تبدیلشون کنیم به کارگاه ها در بیشتر مناطق ایران از این کارگاه ها بزنیم اونم توسط بخش خصوصی...و خود کشاورزها....البته قبلش باید وزارت کشاورزی مطالعات جامعی داشته باشن....اونم با کمک وزارت صنایع و معادن و بازرگانی....تا ببینن که ما چه محصول تکمیلی تولید کنیم...تا هم در ایران فروش بره و هم مشتری خارجی داشته باشه....
البته چون محصول خوراکی هستش....باید وزارت بهداشت هم در این مورد کمکشون کنه در کنار اونا هم استاندارد هم لازمه....
و باید تحقیق هم کردش....مثلا یه نمونه اش را بگوییم....در حال حاضر خشککن هایی ساخته شده در دنیا که محصول را در بیست چهار ساعت خشک میکنن....و بعد یه بسته بندی ساده روش انجام میدن....و میشه اون محصول رو تا 25 سال.....بله 25 سال نگداری کرد بدون آنکه فاسد شود...و یا اینکه مواد غذایی و ویتامینی و معدنی و طعم و مزه خودش را از دست بده....و بعد مقداری مشخصی روش آب بریزن و اون میوه خشک تبدیل بشه میوه تقریبا تازه...
و این روش وکویم کردن مواد در دمای منفی 40 درجه سانتیگراد هستش....و تنها مشکلش مصزف برق بالاش هست که باید در تمام مدت خشک شدن تحت برودت و وکیوم باشه....خب با ساخت اون نیروگاه های خورشیدی میتوانیم برقی ارزان داشته باشیم.....البته در طول روز....و عصرها که زمان پیک برق ما هستش...و اون نیروگاههای خورشیدی توان بالایی ندارن....از یخ خشک استفاده میکنیم برای برودت....و شیرهای وکیوم را میبندیم....و شب دوباره که زمان پیک برق کم شد....دستگاه را روشن میکنیم....
حالا بریم محصولات....
مثلا در تمام دنیا کلی کنسرو ذرت استفاده میکنن...از آب گوجه فرنگی....پیاز خشک...و پیاز داغ....و سرکه سیب....برگه سیب...آب هندوانه....اب نارنگی.....و و و و و و و
انواع ترشی ها....انواع غذاهای آماده کنسور شده...و خیلی چیزهای دیگه
ما میتوانیم در اون کارگاهای روستایی از محصولات این چیزا را تولید کنیم....و اگر دولت اجازه بده....حتی شراب سیب جهت صادرات استفاده کنیم....
ایران کشور 4 فصلی هستش....و چون این تولیدات میتوانند تداوم داشته باشند در تمام طول سال....برای همین میتوانیم یکی از بهترین صادرکنندگان باشیم....
البته با خورد کردن سیستم آموزشی خودمون.....
ما تا کی باید مهندس کشاورزی داشته باشیم...که فقط کلی گویی خوندن...و درس تخصصی ندارن....
چی میشه تو دنیا ما اولین لیسانس کاشت داشت و برداشت برنج را داشته باشیم...و یا خیار...هندوانه...گوجه فرنگی....پسته....گردو...فندق....و یا لیسانس سیستم ترمز اتومبیل....یا کارشناش گیربکس
یا کارشناس علف شناسی برای راه های بهتر از بین بردن علف های مزارع....
نیروهایی پرورش بدیم که واقعا بدردمون بخورن.....نه اینکه مهندس مکانیکی که یکم از این خونده...یکم از اون...و آخرش هیچکدوم رو بلد نیست...و تازه باید بره تو بازار تجربه کسب کنه.....تازه اگر سراغ شغل دیگه ایی نره در بین
خب حالا میگید ما اومدیم کارگاه زدیم محصولات را تبدیل کرد....و بعدش باید در اون کارگاه رو ببندیم....نه...تازه بعدش باید پسامند ها فن اوری کنن...مثلا پوست گردو برای چاه نفت بدرد میخوره....پوست هندوانه کود و خوراک دام....عصاره گیری از محصولات طبیعی منطقه.....و در زمان تمام کارها تموم شد....نشا کاری...و اگر بازم بیکار بدون....تبدیل میشن به کارگاه مونتاژ و تولیدی....مثلا تولید فندک...مثلا تولید مداد...و یا خودکار و روان نویس
و یا اینا هم ماشین آلات پیچیده میخواهد و صرفه اقتصادی نداره......کاغذ دست ساز تولید میکنن...و یا اینکه اون کارگاه تبدیل میشه به یه کارگاه بازیافت...همه اینا باید در موردش تحقیق بشه....از پیره مردهای و قدیمی های اون منظقه ازشون سوال شود....که چکار میشه کرد....و اگر هم نشد...تبدیل میشن به ساختن صنایع دستش...کارهای هنری
خب با این روش....هم کشاورزی راه می افته...و هم محصولات فروش نرفته که بهتره هم فروش نره...تا تبدیل بشه..و ارزش افزوده بهشون بخوره...و هم کشاورزان در تمام سال کار دارن....هم صنعتگران برای ساخت دستگاه برای آنها....و هم موسسه بازرگانی و خدماتی برای فروش محصول آنها....هم اینکه مردم از شهرها میرن سمت روستاها چون اونجاها کار بیشتره....هم اینکه اگر خدای ناکرده مسئله سیل و ملخ و دیگر آفات و سرما و غیره راه بی افته...اونا کاری بغیر از کشاورزی و دام پروری دارن برای کسب درآمد و به خاک سیاه نمیشینن...تا باعث بشه بیایین تو شهرها کارگرهای روزمزد بشوند....
و بعد در کار این کارها....ما باید سیستم کاشت و داشت و برداشت خودمون رو مکانیزه کنیم....چون ایران کشوری چهار فصل هستش....میتوانیم شرکهای بزرگی درست کنیم...که اجاره ماشین الات بدن...مثلا کومباینها در سراسر ایران کار کنند....و این باعث میشه که هم عده ایی کارشون فقط کوباین کردن باشه....و دیگر نیاز نباشه...که کشاورز مجبور بشن برای برداشت محصول کومبایل بخرن...و فقط دوماه از سال باهاش کار کنن...و بقیه مدت سال بیکار بی افته گوشه روستا....
و با کارهای جاسوسی صنعتی ما میتوانیم دستگاه برداشت عجیب غریب از خارجی ها بسازیم...مثل دستگاه برداشت مرکبات....که من این همه توی استان فارس و کرمان و شمال ایران دیدم یه نمونه اونو ندیدم...و همیشه بصورت دستی محصولات برداشت شده.....
ببخشید میدونم اشتباهات تایپی ام زیاده....چون دارم آن لاین مینویسم....و تفکرات ام مینویسم بدون هیچ یادداشتی...
شرمنده همه که دارم روده درازی میکنم
تاوان کسری بودجه رو مردم باید بدن؟