شما مشکلی داری با قسمتی از تاریخ هنر و سینما ؟

بخوای نخوای بودن

کارکنان محترم تابناک!
لطفا این خبر را با فاصله از خبر بالایی (مقام معظم رهبری) بزنید!! تصاویر ایشان نزدیک به این تصاویر است

چه ایرادی داره؟؟ مگه اینها هنرپیشه های سینمای ایران نبودن؟؟؟

یعنی ممل آمریکایی الان ندارید ؟؟ بعد اینطور انسان های نابغه ای از دیوار کی بالاکشیدند ؟ مگر مال مردم روی توی بانک ها بالا کشیدن ؟ حق کدام یتیم را خوردند ؟؟ بازیگران امروزی که فساد از سر رورشون می باره

بهروز وثوقی هنرمندبزرگی است
سینمای ایران درحدواندازه بهروزوثوقی نیست

چه خوب ... خدا کنه از این دست اقدامات بیشتر بشه چون گذشته و تاریخ یک مملکت رو نمیشه حذف کرد ، هرچند خیلی ها سعی میکنن این کار رو بکنن اما فقط آب در هاون کوبیدنه ...

نه گوگوش در فرهنگ ما قابل انکاره نه بهروز وثوقی
خیلی هم کار خوبی کردن که اطلاعات این دو عزیز و دیگران را درج کردن

این نوع تیتر زرد عجیبه...در قیاس مع الفارق مثل اینه که بگین "چنگیز" یا "هیتلر" توسط فلان مرکز تاریخ نگاری به رسمیت شناخته شدن و اعتبار اون مرکز رو به خاطر اینکه اینا جنایتکاران تاریخ هستن زیر سوال ببرین....دست وردارین و اعتبار خوب تابناک رو با این تیترها خراب نکنین لطفا

هر کسی این سایت رو راه اندازی کرده دستش درد نکنه، بالاخره یه سایت زده شد که تاریخ سینمای ایران رو معرفی کرد !

با احترام به همه هنرمندان که اغلب بیشتر از دیگران در عذاب توسط کردانندگان این حرفه هستند هنرمند مرد با زن تابع شرایط زمان است و گرنه حذف می شود دیگر نیست که خوب یا بد باشد
انتظار بیشتر صحیح نیست
مانند فردوسی
کرانی ندارد بیابان ما

قراری ندارد دل و جان ما

جهان در جهان نقش و صورت گرفت

کدامست از این نقش‌ها آن ما

چو در ره ببینی بریده سری

که غلطان رود سوی میدان ما

از او پرس از او پرس اسرار ما

کز او بشنوی سر پنهان ما

چه بودی که یک گوش پیدا شدی

حریف زبان‌های مرغان ما

چه بودی که یک مرغ پران شدی

برو طوق سر سلیمان ما

چه گویم چه دانم که این داستان

فزونست از حد و امکان ما

چگونه زنم دم که هر دم به دم

پریشانترست این پریشان ما

چه کبکان و بازان ستان می‌پرند

میان هوای کهستان ما

میان هوایی که هفتم هواست

که بر اوج آنست ایوان ما

از این داستان بگذر از من مپرس

که درهم شکستست دستان ما

صلاح الحق و دین نماید تو را

جمال شهنشاه و سلطان ما
---
آواز عاشقانه قيصر امين‌پور

آواز عاشقانه‌ي ما در گلو شكست
حق با سكوت بود، صدا در گلو شكست

ديگر دلم هواي سرودن نمي‌كند
تنها بهانه‌ي دل ما در گلو شكست

سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گريه‌هاي عقده‌گشا در گلو شكست

اي داد، كس به داغ دل باغ، دل نداد
اي واي، هاي‌هاي عزا در گلو شكست

آن روزهاي خوب كه ديديم، خواب بود
خوابم پريد و خاطره‌ها در گلو شكست

"بادا" مباد گشت و "مبادا" ‌به باد رفت
"آيا" ز ياد رفت و "چرا" در گلو شكست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرين و آفرين و دعا در گلو شكست

تا آمدم كه با تو خداحافظي كنم
بغضم امان نداد و خدا..... در گلو شكست