در کل بزرگترین مشکل ما انسانیت است که از بین رفته..

نمونه وبی همتا بودن درجهان

مشکل این است که در یک کشور هشتاد میلیونی ، فقط عده بسیار اندکی ، خودی محسوب می شوند و بقیه شهروند درجه دو ،
شهروندانی که امروز بدون داشتن پارتی و رابطه حتی از استخدام به عنوان یک کارمند جزء هم ناتوان هستند ،
عملا ارتباط مردم با سیستم دولتی قطع شده و چند سال است که در گرداب تورم و نرخ ارز دست و پا می زنند ،
اما از سوی دیگر مشاهده می کنند که از ما بهترانی دست در کیسه بیت المال داشته و رقم های چند هزار میلیاردی به اسم وام به تاراج می برند ،
اکثریت همین نورچشمی ها هم خانواده خود را به خارج از کشور فرستاده اند ،

آخه این چه مقاله ای است که نوشتی نویسنده عزیزیاخیلی جوانی اوایل انقلاب راندیدی یااشتباه تحقیق کردی درهمان زمان که تازه توضیه برای افرادشروع شده بودامام باجدیت تمام نوشت وگفت اگر از من هم توصیه ای آوردندبکوبیدبه دیوارواعتنانکنیدولی ازهمان زمان عدده ای این حرف را ندیدندونشنیدند وبدون آگهی استخدام هرکاری دلشان خواست کردندکه حالا شده اختابوس

انحراف در جمهوری اسلامی در همه ابعاد از سال های بعد از جنگ موسوم به دوران سازندگی شروع شد از زمانی که نظامی که خون هزاران شهید پای آن ریخته شده بود آلوده به فساد شد و بنای اشرافیت را گذاشتند

هر کس از خودش شروع کنه. خود شمایی که این حرفهای خوب رو نوشتید، آیا برای بستگانتون پارتی بازی نکردید؟ آیاب رای خودتون دنبال پارتی و آسنا نبودید؟ از خودتون شروع کنید. اگه می خواهید مملکت درست بشه. خودتون رو که درست کردید، بعد به دیگران امر به معروف و نهی از منکر کنید. مثل کره ای ها اعتراض کنید. ولی اگر خودت درست عمل نمی کنی ، چه توقعی داری؟ اگر خودت جای همون مسئول بودی شاید بدتر عمل می کردی.

سلام کره جنوبی چون کافر هستند وما مسلمانیم یعنی از اونا بهتریم افتاد

مشکل ما از اونجایی شروع شد که گولمون زدن

علت این است که از اول خیلی از خشت های زیربنایی کج کار گذاشته شد . اگر انقلاب صورت گرفت بخاطر زدودن کارهای بد وخلاف قانون در حکومت قبل بود حال اگر همان کارها در ابعاد بزرگتر وبدتر انجام گیرد میبایست بطور جدی در همه زمینه ها باز نگری شود.منجمله در آموزش وپرورش .در عدالت خانه(قوه قضاییه)در قوانین متضاد ودر هم وبر هم مالیاتی درانبوه مقررات متناقض شهرداری ها در صدور مجوز های بی حساب وکتاب دانشگاه ها وموسسات آموزش عالی ودر یک کلام میبایست برای تبدیل ضد ارزشها به ارزشهای متداول یک خانه تکانی علمی وریشه ای در خیلی از زمینه ها انجام شود

آیا واقعا با گفتن ما کسی به فکر حل مسئله هم هست ؟ اگر کسی واقعیتها رو بگه که قطعا سانسور میشه و اگر هم مثل همیشه تعارفات رو بگه که فایده ای نداره . به نظر من خیلی ها میدونن مشکل چی هست اما امکان نداره حل بشه
چون در دنیای امروز دیگه چیزی پوشیده نیست فقط خیلی ها مسائل رو پاک می کنن