من دردو عملیات بدر وکربلا شرکت کر ده ا م نا راحتی اعصاب و شیمیائی از ناحیه ی رییه وقلب دارم قلبم عمل شدده واز نا حیه ی گوش ها افت شنوایی دارم خواهشمندم رسی گی کامل شود تا حق و حقوق برای طرق اطفالم واقع گردد لطفا تجدید نظ ر فر ما یید

خواهشنند است تجدید نظر فر مایید

سلام خسته نباشیدبند ه ۲۶ ماه علمیا تی جنوب خدمت کردن تردیک دوسال است پرونده فرستانم خبر ی نشده از کجاپیگری کنم ممنون می شوم راهنمایم م گیند رزمنده کان جنک محمود ورمزیاری از سلماس اذربایجانی غربی

سلام خسته نباشید لشکر ۹۲ زرهی اهواز ۲۶ خدمت سربازی منطته سومار کیلا ن غرب اهواز خدمت کردن پرونده پره کردن دادن پادکان شتر ایتاران تحول دادن هنوز تردیک است خبری نشده است ازکجا پیکری کینم متشکر محمو د ورمزیاری ازسلماس

باسلام اینجانب حسین ابوالحسنی که در مورخه۵۹/۵/۱۸الی۶۱/۱۸/۵در جبه های جنگ مشغول خدمت مقدس سربازی بودم که فرم شش گانه رادر مورخه ۹۸/۴/۲۰تنظیم نموده و تحویل لشکر ۱۹۲ زرهی دادم وطبق نظریه بیمارستان بجنورد براثر انفجار از نواحی اعصاب وروان وترومای صوتی باعث مشکلات عصبی شده و کاهش شنوایی که از طرف بیمارستان اهراز گردیده
بنده علاوه بر مشکلات جسمی متحمل هزینه های زیادی شدم وبا وجود بیماریهای گفته شده و بیماریهای زمینه ای از شهرستان شاهرود به اهواز عزیمت کردم و بالعکس و همچنین شهرستان بجنورد رفت وبرگشت
ولی متاسفانه هیچگونه رسیدگی در این زمینه انجام نشده
اگر قرار است پاسخی دریافت نکنیم پس فرمهایی که خود ارتش تحویل داده و اعزام ب بیمارستان شدم
پس از این همه مشکلات چرا پاسخی داده نشد

باسلام وعرض ادب.
اینجانب اعزامی 1365/6/20 ازاستان گیلان .بندرانزلی هستم.که درلشگر23 نیروهای مخصوص .سردشت تا1367/10/20 خدمت کردم.ودرسالی که سردشت بمباران شیمیایی شده بود .بنده دران ایام درحال تردد به پادگان سردشت ،قسمت دندانپزشکی ،بخاطردردزیادازناحیه دندان ،درحال پرکردن دندان بوده ام یادم است درحال برگشت ازدندانپزشکی پادگان وقتی باپای پیاده درحال برگشت به پایگاه خود.واقع درارتفاعات 2216 بودم .هواپیماهای عراقی شهررابمباران کردند.همه درحال فراربودیم .من بدون ماسک.فقط یک دستمال دوردهانم گرفته بودم وفرارمیکردم که نزدیکیهای کردان یک خمپاره یاتوپ 55 کنارم منفجر شد ومن بیهوش شدم .پس از هوش امدن خود رادربهداری کوچکی درگردان واقع درپل فلزی دیدم .وگیج ومنگ بلند شده به یگانم .گروهان 3 .قسمت استراق سمع رساندم .پس ازمدتی سرفه ها وگیجی ام وپرخاشگریهام زیادترشده والان که حدودا35 سال ازاون موقع میگذره .شبها سرفه امانم رابریده .نمیدانم اثرات دودهایی است که هنگام مراجعت ازسردشت بع پایگاه استنشاق نمودم یا نه.خواهشمندم درای مورد وموج انفجاری که متحمل شدم .بررسی نمایید.ممنون.رامین طلعت بخش

نقی جمالی اروشکی از قزوین هستم درسال664تا65 درمنطقه لولان کلاشین از لشگر64 ارومیه دشمن خمپاره میزد همرزمان من موجی میشدند می‌رفتند بیمارستا ولی من نمی‌رفتم میگفتم چیزی نشده در سوم اردیبهشت 65 درعملیات لولان هم بودم واز آن موقع سرفه میکنم شبها خواب جنگ میبینم اعصابم خورد است همش باخانواده دعوا میکنم زن اولمون طلاق دادم یکسالنیم است فرم بالینی پرکردم ولی خبری نیست اگر هم باشه چه بدرد میخوره 5درصد جانبازی در مقابل این همه بدبختی چیه که میدن حالا نمی‌دانم کجا باید پیگیری کنم

بنده درسال 1360در خرمشهر ازناحیه چپ بدن دست بازو پا مجروح شدم ومدارک بالینیم دربیمارستان صحرائی ابادان .امحاه سده .است.برای من کمسیون پزژسکی کرفتندن بیمارستان .ولیعصر ناجا.تائید کرد.که بله ایسون هم ترکش خرده .و و و .اما بنیاد شهید میگوید باید ترکش الان تو دستت باشه

تو خود اداره جوابت نمیدن تو فضای مجازیی که دیکه

باسلام من به مدت ۲۸ ماه درجبهه های جنوب بوده ام به صورت سرباز سپاه دراین مدت عملیات زیادی شرکت کرده وشیمیای شده درکربلای چهاردرندامتگاه گلف ویک بارهم موج انفجار گرفته واز دو گوش شدید افت شنوای دارم دوبار در کمسیون احراز شده ولی درصد برایم نزده اند ۲۴ماه مستمر برایم درسپاه پرونده جبهه دارم وآن زمان گلف ندامتگاه موقت بود وپرونده ندارم ولی توپخانه ۱۵ خرواد تایید کرده که شیمیای شده ام ولی هنوز من رامدک جانبازی نداده اندمدارکم که بنیاد شهید خمینی شهر به قرارگاه زمینی سپاه اصفهان در بایگانی است در ضمن روی اعصاب خودم وفرزندانم بعد از این مدت بیمار اعصاب روی فرزندانم هم اسر گذاشته وهمگی پرخاشگر هستند تورابه خدا زمان احمدی نژاد به ریاست جمهوری نامه دادم جواب دادند از بنیاد اگر مدارک بالینیداری به بنیاد مراجعه کن وچون مدارک بالینی ندارم قبول نکردند چند سال پیش هم دوباره درخواست دادم دوباره ردشد حالا تخریب بینای چشم وگوش هر دوچشم وگوش رادارم ومشکل تنفسی وپوستی دارم هرکسی میتواند به خاطر خدا به من کمک کند پرونده ام درقرارگاه زمینی سپاه خاک می خورد وبعد ازمرگ که به دردم نمی خورد چون زمان چنک فکر میکردم برای خدا دنبال مدرک جمع کردن نبودم وکاغذهای که داشتم رادور ریختم نمیدانستم حالا محتاج یک دکتر ودارو میشوم کمکم کنید هرکس که میتواند