پاسخ به ناشناس 12/42
آقای محترم، تو با حر فهای خودت نشون دادی که دانائی کافی برای حل این گونه معضلات اجتماعی را نداری و از همان قماش متکدیان هستی. با نفرین و نفرت هم این معضلات حل شدنی نیست. بی گمان جنگ و سیل و زلزله و باز بودن مرزهای کشور و ورود سه میلیون پناهجو از کشور همسایه شرقی ایران، در این وضعیت بی تاثیر نبوده. حرف این است، که چرا مسئولین جلوی این وضعیت رو نمی گیرند. در کجای دنیا گداها و دست فروشها مترو رو عر صه فعالیت خودشان کرده اند؟ در کجای دنیا اجازه می دهند پسرها و دخترهای بین سنین دو سال تا دهسال در کنج خیابان کز کرده و با یک وضعیت دلخراشی با خرید محبت کاذب رهگذران کسب درآمد نمایند. پس آبرو و حیثبت و شان و عزت یک کشور و یک ملت با این همه دست فروش و گداه و کودکانی که اسیر روسای باندهای تبهکار هیتند، کجا خواهد رفت. علت این وضعیت را دو عامل بوجود آورده. اول مسئولینی که به وظایف خود عمل نمی کنند دوم افراد نادانی مانند شما که با دادن پول و ایجاد محبت کاذب باندهای تبهکار را تشویق می کنید که کودکان را برای کسب درآمد به بدترین وجه استثمار نمایند. یک نفر باید خودش جز همون آدم ها باشد، که چنین کامنتی بگذارد!
اگر بعد از دیدن این فیلم کسی احساس شرم وتاسف نداشته باشد با به انسان بودن این فرد شک کرد وقتی با یک قشر فقیر ومستضعف این رفتار میشه با دق کرد واز ناراحتی جان داد هیچ جای دنیا این شکنجه را ندیده
نکته؛ اون نوجوانی که از هرات پا شده بود و اومده بود ایران و به تکدیگری مشغول شده بود، ادعا شده بود که مامورهای شهرداری گوششو بریده اند و کلی عکس هم ازش در فضای مجازی با گوش بریده! نشون داده شد. بعد ثابت شد که موضوع کلا دروغه و با خودش هم مصاحبه شد و گفت چنین اتفاقی براش نیفتاده. خوب اون فیلم رو کی درست کرده بود و گذاشته بود در فضای محازی؟
باز یک فیلم و باز جریحه دار شدن احساسات مردم و باز فراموشی و فراموشی و فراموشی، چقدر کودکان کار که مورد ظلم و تحکم قرار می گیرند و آب از آب تکان نمی خورد و هیچ قانونی به تصویب نمی رسد.چقدر طفلکانی که در زمستانهای سرد در بغل یا بسته به کمر مادر ساعتهای متمادی باید زجر بکشند و سرما بخورند و احساساتی را برانگیزانند تا شاید سکه ای به صدقه به مادر طفل و یا شیادی که مادر و طفل را اجیر کرده داده شود و تنها نگاه ترحم انگیزی و نه تفکری و قانون و قاعده ای، این بازی روزها تکرار می شود ، چه سر چهار راهها، خیابانها ، بزرگراهها و کوی و برزن و عوارضیها. من شخصا هر زمان که از جلو عوارضی ورودی مشهد عبور می کنم دلم آتش می گیرد که این اطفال را می بینم و آنطرف تر که مسئول عوارضی پولش را می گیرد و گهگاهی مسئولان آستان قدس دعوت نامه ای به زائران و پلیس راهنمایی و رانندگی در حال ضبط خلاف و ....دیگر هیچ وباز روزی فیلمی دیگر منتشر خواهد شد که کودک بی گناهی آزار و استثمار شده و شاید مادری هم. مسئولان بیایند یکبار جای فرزندانشان را با این اطفال عوض کنند! آیا براستی طاقتش را دارند؟