داستانی واقعی از همان شهر اوتریخت.
چند سال قبل مهمان دوست خارجی غیر هلندی خود در اوتریخت بودم. شب هنگام در حال قدم زدن در آن شهر زیبا متوجه شدم که طبقه اول اکثر خانه های آن دارای شیشه های شفاف است و داخل خانه کاملا مشخص است. یعنی شما میدید که در آشپز خانه در حال غذا خوردن هستند و یا در داخل اتاق نشیمن در حال دیدن تلویزیون و گپ زدن هستند. اتاق خواب در طبقه دوم است و پنجره های آن کاملا پوشیده است. دوستم متوجه تعجب شدید من شده بود. به دوستم گفتم که نه سبک زندگی شما در کشورتون اینگونه است نه ما! اینجا چرا اینجوری است!؟
توضیح کاملا جالبی بود: هلندی ها می گویند که ما در داخل خانه کار خلاف قانون نمی کنیم که دیوار بکشیم. طبقه اول مخصوص مهمان و آسایش و غذا خوردن ماست. فقط طبقه دوم که محل خواب است و خصوصی است با پرده پوشیده است.
همان یکبار و آن توضیح باعث شد که دیگر نگاه نکنم. در حقیقت نگاه شما همان وارد شدن به مکان خصوصی آنهاست که آن هم به مرور زمان از عادت می افتد. خود هلندی ها هم که به داخل خانه های دیگران نگاه نمی کنند.
تابناک: شما شهرهای ایران را با شهر اوتریخت مقایسه میکنید؟! یعنی میشه که یکروزی برسد که ما چشهایمان را درویش کنیم و به حریمی که مال ما نیست نگاه نکنیم!؟!!!!!
نعوذ بالله!
جاناسخن ازدل مامی گویی من ساکن قدیمی ترین مرکزاستان ایران یعنی کرمان درجنوب شرق ایرانم شهری باآثاری شگرف ازدوازده هزارسال قبل.خدامی داندگاهی دربرابرتوریست های داخلی وخارجی بخاطربی توجهی های مدیران والبته مردم ازخجالت آب می شویم.فرودگاه شلوغ کرمان یکی ازمعدودفرودگاه های سودده کشوراست بااین وجودطی این سالهاکوچکترین قدمی برای توسعه آن برداشته نشده سالن ترانزیت محقرباانبوه جمعیت مسافران انسان رادچارخفقان می کندوهرگزبه ذهن حضرات نرسیدکه به جای فرودگاههای بدون کاربری وضررده وبی فایده که درچندجای استان بخاطرفشاراین نماینده وآن نماینده ساخته اندسالن وباندهمین فرودگاه راتوسعه دهندتااین طورآبرویمان نرودوهکذا ایستگاه راه آهن فسقلی ودون شان چنین استانی ووو...هیچ برنامه مدونی برای حفاظت ازآثارباستانی شهروحتی استان وجودندارد.کارشناسان ومدیران میراث فرهنگی اغلب فاقدتخصص وانگیزه هستندودربرابرتخریب ساختمانهای باارزش تاریخی سکوت کرده یابی تفاوتند.بعدازسالهاشش میلیاردتومان برای مرمت بزرگترین راسته بازارکشور(والبته دنیا) اختصاص داده اندتاثبت جهانی شوداین یعنی کمال غفلت.باغ های تاریخی بیرم آباد- سالارکلانترو...همچنان بلاتکلیف مانده اند.عیدامثال دربم هم که مثلا ارگش ثبت جهانی است شاهدبودم سرویس بهداشتی محدود ومعدودکثیف وبوی تعفن آن وخیابا ن ومیدان کریه المنظرورودی ارگ ووو...بی برنامگی هربیننده ای رافراری می داد...شمارابخدااین درددل هارا منتشرکنیدوممنون ازمتن خوبتان
اولین کاری که باید انجام داد: عدالت است. باید با گردشگر خارجی مثل مهمان برخورد کرد. نباید از او برای دیدن اماکن تاریخی دلار گرفت. باید رانندگان تاکسی را کنترل کرد که از خارجی دلار طلب نکنند. باید هتل ها از توریست ها همان مبلغی را دریافت کنند که از مردم عادی دریافت می کنند. رستوران ها باید پول ایرانی از توریست ها طلب کنند. باید توریست این احساس را نداشته باشد که همه جا می خواهند سرش کلاه بگذارند.
چرا از زباله های سرگردان در طبیعت نمیگی؟چرا از سرویس های بهداشتی کثیف تر از چاه توالت نمیگی؟؟؟چرا از نبود امکانات رفاهی نمیگی؟و...
تا حالا یه جای زیبا بدون زباله دیدید؟؟؟؟؟؟؟